کمتر از یک سال دیگر مشهد پایتخت فرهنگی جهان اسلام میشود؛
فراموشی تمدن مشهد زیر غبار ضعف مدیریت فرهنگی
عدم توجه کافی مسئولان ذیربط به جایگاه تاریخی و فرهنگی مشهد موجب دیده نشدن آثار تاریخی و فرهنگی این شهر شده است. قرار است در سال ۲۰۱۷ چه نمادهایی از مشهد به جهان اسلام معرفی شود؟ مراکز تجاری و تفریحی یا اماکن تاریخی و فرهنگی؟
گروه جامعه «نسیمآنلاین»_محسن حسینپورعرب: احساس تعلق به گذشته و پیوند باعلاقههایی که آدمی را به اصل و ریشههای فرهنگی و تاریخیاش مرتبط ساخته و متصل مینماید، حس زیبا و بسیار خوشایندی است که به انسان آرامش خاطر و اعتمادبهنفس شایانی میبخشد. اینکه انسان بداند مهد و گاهواره نخستین او کدام است و ریشههای او در کدامین نقطه از این کره خاکی در زمین فرورفته است، قهرمانان و الگوهای تاریخی و میهنیاش در طول دوران چه کسانی بودهاند، امری حیاتی است که وی را در بحبوحههای تاریخ مدد میرساند. آثار و اماکن تاریخی و فرهنگی، به افراد یک ملت هویتی مشترک و یکسان میبخشد بهطوریکه برآیند و حاصل این هویت، وحدت و یکپارچگی ملی در برابر بیگانگان است و به همین دلیل نباید این قهرمانان و اسطورهها و باورهای ریشهدار را از مردم گرفت. چراکه نابودی آنها، نابودی کلیت و یکپارچگی ملتی را به دنبال خواهد داشت.
چندی پیش گزارشی را تحت عنوان " هویت مشهد در آستانه انحراف از ریل زیارت " منتشر نمودیم که به ابعاد مختلف تأثیر ساختوسازهای تجاری و تفریحی بر اصل زیارتی بودن پایتخت معنوی ایران پرداختیم. دومین کلانشهر کشور قدمتی بالغبر 1234 سال قمری دارد.
شهری با چنین قدمت تاریخی، مراکز تاریخی و فرهنگیاش امروز مورد کملطفی قرارگرفته است. مراکزی که بیانگر اصالت و فرهنگ دیرینه نهتنها مشهد بلکه ایرانزمین است؛ اما امروز دیگرکسی اسمی از آنها نمیآورد و اگر به همین روال پیش رود به افسانهها خواهند پیوست.
تاریخچه تمدنی مشهدبهار سال 193 هجری قمری، هارون که برای سرکوب شورشی عازم سمرقند بود، در نوقان بیمار شد و بنا به وصیتش او را در آن باغ دفن کردند. چند سال بعد در دوران خلافت مأمون، در 202 هجری قمری، امام رضا که پس از یک سال اقامت درمرو عازم بغداد بود، در منزل امیر سناباد مسموم شد و مأمون پیکر او را نزدیک قبر هارون به خاک سپرد. ازآنپس آن نقطه «مشهد الرضا» به معنی «محل شهادت رضا» و بهاختصار مشهد نام گرفت . پس از حمله مغولان مردم شهر ویرانشده توس به مشهد مهاجرت کردند و شهر توسعه پیدا کرد. مشهد در زمان حکومت نادرشاه افشار بهعنوان پایتخت ایران انتخاب شد.
این تاریخچه کوتاه نشان از اهمیت و قدمت بالای پایتخت معنوی ایران دارد. مشهد در اطراف و درون خود جاذبههای تاریخی متعددی را جایداده است. جاذبههایی که بیانگر اصالت و قدمت این شهر تاریخی معنوی است؛ اما به دلیل تبلیغ نشدن، موردتوجه قرار نگرفتن و اهمیت ندادن در حال فراموشی هستند.
آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، بقعه هارونیه، حمام شاه(منتسب به شاهعباس اول صفوی)، آرامگاه خواجه اباصلت، مدرسه نواب(ساختهشده در دوره سلطنت شاه سلیمان صفوی به سال ۱۰۸۶ قمری)، آرامگاه نادرشاه افشار و موزه نادری از جاذبههای تاریخی فرهنگی شهر مشهد هستند. پرداختن به قدمت تاریخی و توضیحات درباره این اماکن گزارش مفصل و جدایی را میطلبد. شاید بعضی از این اسامی را برای اولین بار است که میشنوید. در کنار این اماکن، نامهای آشناتری راداریم که امروز متأسفانه پایتخت معنوی ایران را با آنها میشناسند. هتلهای بلندمرتبه، مراکز تجاری بزرگ، پارکهای آبی متعدد و تفرجگاههای مصنوعی و طبیعی امروز تبدیل به شناسنامه گردشگری شهر مشهد بعد از بعد زیارتی شدهاند.
یکی از مشخصههای اصلی پایتخت معنوی ایران حجم زائر و توریستی است که در سال به این شهر سفر میکنند. امروز بخش زیادی از مسافرانی که به مشهد سفر میکنند بعد از زیارت امام رئوف انتخاب اولشان برای سیاحت و گشتوگذار تفرجگاهها و مراکز تجاری است. درصورتیکه اگر اماکن تاریخی و فرهنگی این شهر از وضعیت به سامانی برخوردار باشند مطمئناً انتخاب اول زائران و مسافران بعد از زیارت بازدید از این اماکن است چراکه این اماکن بیانگر اصالت یک ملت است و چه کسی است که دوست نداشته باشد اصالت، فرهنگ و تاریخش را مرور کند؛ اما بههرحال امروز بحث تاریخی و فرهنگی دومین کلانشهر کشور به فراموشی سپردهشده است.
حال باید دید مقصر اصلی در گمنام ماندن اماکن تاریخ و فرهنگی دومین کلانشهر ایران کیست؟ همچنین با توجه به اینکه مشهد پایتخت معنوی ایران لقب گرفته است چرا مسیر توسعه این کلانشهر بهجای اینکه به سمت حفظ و نشر آثار تاریخی و فرهنگی طی شود به ساخت و ایجاد مراکز تجاری و تفریحی رفته است؟
عدم رسیدگی مسئولان و ضعف هویتی افراد عوامل مؤثر در فراموشی اماکن تاریخی و فرهنگیاینکه امروز آثار فرهنگی و تاریخی شهر مشهد به فراموشی سپردهشده است عوامل متعددی میتواند دخیل باشد. در این رابطه علی سلگی، کارشناس امور فرهنگی در گفتوگو با «نسیمآنلاین» گفت: عدم تلاش و رسیدگی دستگاههای مربوطه و ضعف در هویت فردی افراد جامعه مؤثرترین عواملی است که امروز شاهد فراموششدن اماکن تاریخی و فرهنگی شهر مشهد شده است.
سلگی در ادامه افزود: مسئولان باید تلاش مضاعفی را برای معرفی اماکن تاریخی و فرهنگی شهر مشهد داشته باشند. این اماکن اصالت و فرهنگ دیرینه ایران را معرفی میکند. اینکه امروز این مکانها دیگر مورد استقبال عموم قرار نمیگیرند به دلیل کمکاری مسئولان ذیربط است؛ اما روی دیگر سکه نیز مهم است. امروز افراد جامعه ما متأسفانه ضعف هویتی دارند. نمیدانند از کجا آمدهاند و چه اصالت و پیشینهای دارند.
وی درباره حل مشکلات اماکن تاریخی و فرهنگی تصریح کرد: پیشنهاد واگذاری این اماکن به بخش خصوصی میتواند تأثیر به سزایی در معرفی و جای افتادن این مکانها بهعنوان مراکز پربازدید داشته باشد. در اکثر کشورهای تراز اول دنیا حاکمیتها نقش مستقیمی در فرهنگ ندارند. آنها فقط سیاستها و تصمیمات کلی را اتخاذ میکنند و بحث اجرایی را به بخش خصوصی واگذار میکنند. علت این کار هم این است که در بحث ارزیابی و عملکرد بتواند بازخوردش را بگیرند. اگر بحث اجرایی نیز به دولت واگذار شود چون خودش ذینفع است نمیتواند بازخورد فعالیتها را خیلی موردنقد و بررسی قرار دهد.
این کارشناس فرهنگی همچنین گفت: این پیشنهاد تجربهاش را پس داده است و کاری است که در کشورهای تراز اول دنیا در حال انجام شدن است. بخش خصوصی بهعنوان مجری ایفای نقش میکند و بازخورد و نتیجهاش را به دولت گزارش میدهد. حتی در بعضی از کشورها مانند جمهوری فدرال آلمان بخش خصوصی در بحث سیاستگذاری و تصمیمات کلی نیز دخیل است.
عدم پاسخگویی مسئولاندر پایان ذکر این نکته برای مخاطبان خالی از لطف نیست که با توجه به وضعیت فرهنگی تاریخی شهر مشهد سعی کردیم با مسئولان ذیربط درباره عدم رسیدگی به اماکن فرهنگی و تاریخی این شهر ارتباط برقرار کنیم که متأسفانه کسی پاسخگو نبود.
یادآور میشویم که آیسسکو، مشهد را بهعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2017 انتخاب نموده است. مطمئناً سرمایهگذاری و توجه به تاریخ و فرهنگ مشهد در راستای معرفی هر چهبهتر این شهر در سال 2017 به جهان اسلام نتایج بهمراتب بهتری نسبت به معرفی امکان تفریحی و تجاری این شهر بهعنوان نماد پایتخت فرهنگی جهان اسلام خواهد داشت؛ اما اینکه چرا امروز مسئولان به این مقوله توجه کافی نداشتهاند مطمئناً توجیه خواص خود را خواهند داشت؛ اما نکتهای که حائز اهمیت است این است که این توجیهات مثمر ثمر واقع نشده است. چراکه اگر این اقدامات مثبت واقعشده بود وضعیت کنونی تاریخی و فرهنگی مشهد اینچنین نبود.