عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در گفتوگو با نسیم آنلاین
موسایی: دولت اقتصاد را معطل بایدن نکند؛ سیاستهای توزیع ثروت موجب گسترش و تعمیق فقر شده است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران گفت: فقر به دلیل توزیع ناکارآمد درآمد و ثروت و افزایش رانت در جامعه افزایش یافته نه تحریمها!
نسیم آنلاین ؛ ساحل عباسی: هر کالایی که امروز نسبت به دیروز گرانتر میشود یک توجیه شیک و مجلسی دارد به نام افزایش نرخ ارز! اما در پس پرده این توجیه شیکی که دهان را از بیان هرگونه اعتراضی میبندد موضوعی به نام فقر در حال ریشه دواندن و گستردهتر شدن است، حال سؤال این است آیا دولت مسبب و مقصر افزایش نرخ ارز است یا عوامل دیگری نیز بر این روند تأثیر گذاشتهاند. میثم موسایی اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران به چند سؤال ما دراینباره پاسخ داده است .
آیا نرخگذاری ارز دست دولت است و احتمال روند کاهشی در قیمت ارز در روزهای آتی وجود دارد؟دولت یکی از مهمترین بازیگران بازار ارز به شمار میرود، چرا که دولت اصلیترین منبع تأمین کننده ارزهای خارجی است. دولت بزرگترین صادرکننده بوده چون صادرات نفت در انحصارش است و بیشترین درآمد ارزی ناشی از صادرات نفت است. اما در شرایط فعلی که به دلیل تحریمها و کاهش تقاضای نفت و شیوع کرونا نمیتوانیم نفت بفروشیم یا اگر بفروشیم هم ارز حاصل از آن به راحتی وارد کشور نمیشود، نقش بازیگری به اسم دولت ضعیف شده و ضعیفتر هم خواهد شد، مگر اینکه گشایشی در مبادلات خارجی رخ دهد یا تحریمها کاهش بیابد. تا زمانی که تحریمهای بانکی بر ما اعمال میشود، کمبود ارز یعنی منبع مهم تأمین کننده ارز در بخش عرضه بازار ارز تضعیف میشود و در نتیجه نقش دولت کمرنگ میشود، در نتیجه قیمت ارز در بازار آزاد در حال حاضر قیمتی نیست که مورد رضایت دولت باشد یا فکر کنیم که دولت در این موضوع تعمدی به کار گرفته است. دولت در حال حاضر انواع ارزهای مختلف را در اختیار ندارد که بتواند به بازار تزریق کند، مخصوصاً در بخش فیزیکی با کمبود ارز مواجه است و به دلیل تحریمها امکان استفاده از ذخایر ارزی تجاری و صادراتی ره ندارد .
با از سر گرفته شدن برخی پروازهای بینالمللی و درخواستهایی که برای ارز وجود دارد آیا میتوان گفت افزایش این درخواستها باز هم به گران شدن ارز دامن میزند؟بله، چون بخش تقاضا همچنان به قوت خود باقی است یعنی تقاضا برای واردات کالا، واردات خدمات، برای سفر به کشورهای دیگر، سفرهای درمانی، سفرهای تحصیلی و تفریحی هنوز پابرجاست هرچند با شیوع بیماری کرونا این درخواستها مقداری کاهشیافته، اما این تقاضاها کموبیش وجود دارد. از آن سو، عرضه برای پولهای خارجی تضعیفشده در نتیجه قیمت ارز افزایش پیداکرده است، البته ترس از ادامه تحریمها به این نوسانات دامن زده است، به نظر میرسد نوسانات ارزی تا سه چهار ماه آینده ادامه خواهد داشت و دولت گرچه در گذشته نقش بسیار مهمی در تغییر نرخ ارز داشته اما در حال حاضر نمیتواند نقش تعیینکنندهای داشته باشد نه اینکه نمیخواهد چنین نقشی را ایفا کند .
آیا امیدی وجود دارد که بخشی از دلارهای بلوکه شده ایران در بانکهای خارجی برگردد و موجب کاهش نرخ ارز شود؟اگر این اتفاق عملی شود میتوان گفت یکی از بازیگران عرصه بازار ارز، یعنی دولت قدرت بیشتری به دست میآورد و امکان اینکه بتوانند تااندازهای با تزریق ارز به بازار، سطح نرخ ارز را کاهش دهد ممکن شود، البته این موضوع اثر قاطع و بزرگی به دلیل محدودیتهای ارزی که دولت با آن مواجه است بر نرخ ارز و کاهش آن بهجای نمیگذارد .
اگر آقای جو بایدن رئیسجمهور آمریکا شود باز هم امیدی پیش روی دولت در بهبود فضای اقتصادی و ارزی کشور باز میشود؟احتمال اینکه آقای جو بایدن به ریاست جمهوری برسد به اندازه روی کار آمدن آقای ترامپ است، بنابراین درصد احتمال پیروزی در انتخابات آمریکا که تقریباً تا ماه نوامبر اواخر آبان ماه سال جاری است، همواره دستخوش تغییراتی در روند انتخاباتی این کشور میشود، یعنی درصدهای تعیینکنندگی که معمولاً یکی دو درصد است به دلیل حوادث مختلف سیاسی و اقتصادی ممکن است تغییر کند، البته موقعیت آقای ترامپ نسبت به آقای جو بایدن، منظور شخص آقای ترامپ نه جمهوری خواهان در مقایسه با موقعیت دموکراتها و آقای جو بایدن در چند ماه اخیر تضعیفشده و عمدتاً به دلیل کرونا و مشکلات اقتصادی پیش آمده از یک طرف و به دلیل سوء مدیریت در بخش کنترل ویروس کووید ١٩ این ضعف در سیستم دولتی آمریکا و مخصوصاً در عملکرد آقای ترامپ مشهود است، لذا این موارد محبوبیت آقای ترامپ را تااندازهای کاهش داده و میتواند باعث عدم رأی آوری وی در دور بعدی شود. اگر جو بایدن روی کار بیاید دولت آقای روحانی به ثبات بیشتر اقتصادی امیدوار میشود و از این منظر بازار ارز و اقتصاد کشور هم با ثبات بیشتری رو به رو میشوند، ممکن است بخشی از تحریمها برداشته شود البته چون نوعاً همه آمریکاییها سر و ته یک کرباس هستند و به دنبال منافع خودشان، احتمال اینکه آقای جو بایدن به سهولت تحریمها را کنار بگذارد و به برجام برگردد، خیلی قوی نیست، ممکن است در شعارهای انتخاباتی از بازگشتن به برجام سخن بگوید اما میتواند تحریمها را وسیله و ابزاری برای اینکه بتواند در مذاکرات دست بالایی داشته باشد قرار دهد، نه فقط تا انتخابات آمریکا، بلکه تا پایان سال اول ریاست جمهوری احتمالی آقای جو بایدن وضعیت اطمینان در بازار ارز، مسکن و اقتصاد ایران وجود خواهد داشت و تزریق ارز هم به بازار ادامه پیدا خواهد کرد، ولی اگر واقعاً همانگونه که آقای جو بایدن سخن گفته به برجام بازگردد و تعهدات خود عمل کنند و اروپاییها نیز برای عمل به تعهدات خود تشویق شوند، احتمال اینکه شاهد بهبودی در وضعیت اقتصاد و بازار ارز باشیم وجود دارد، یعنی حدوداً ۵۰ درصد چنین احتمالی داده میشود، چون نمیتوان به طور قطع پیشبینی کرد که رفتار انتخاباتی مردم آمریکا در لحظه آخر چگونه خواهد بود .
اگر دولت به روی کار آمدن آقای جو بایدن امیدوار شود و تقریباً این اطمینان را برای جامعه ایجاد کند که ترامپ در سال جدید میلادی به هیچ عنوان رئیسجمهور آمریکا نخواهد بود، در صورت روی کار آمدن دوباره آقای ترامپ چقدر دچار زیان محاسباتی و تبعات آن بر اقتصاد شدهایم؟بر همین مبنا رفتار دولت را میتوان تفسیر کرد، نه فقط دولت، بلکه مجموعه حاکمیت چنین انتظاری دارد که در سال جدید یعنی ۲۰۲۱ شاهد حضور ترامپ در کاخ سفید نباشد، لذا بر این مبنا هم تااندازهای در دو سال گذشته مقداری شاهد ثبات در بازار بودیم اما با تنگتر شدن حلقه تحریمها متأسفانه آثار تحریمها از یک طرف و توزیع ناعادلانه ثروت و درآمد در کشور که بر اساس یک مکانیسم بسیار ناکارآمدی طراحیشده که باعث گسترش فقر و تورم شده است، این موضوع تا اندازه زیادی به سیاستهای داخلی و مدیریت کشور مرتبط است، یعنی فقر به دلیل ناکارآمدی توزیع درآمد ایجاد میشود و اگر توزیع درآمد ناکارآمد شده و وضعیت بدتر شده یکی از دلایل آن تحریمهاست، البته تحریمها به ناعادلانهتر شدن توزیع کمک کرده چراکه برخی از تحریمها منفعت میبرند و خود تحریمها موقعیتهای رانتی ایجاد میکند، در همین شرایط گفته میشود که ارز ۴٢٠٠ تومانی به برخی کالاها اختصاص دادهشده، یعنی تزریق یک رانت بسیار بزرگ به اقتصاد که گروه محدودی از آن استفاده میکنند و در نتیجه فقر هم گستردهتر میشود، منتهی دو مسئله است که باید از هم تفکیک شود، ممکن است تحریمها اثر کمی بر اقتصاد داشته باشد اما به دلیل اینکه ساز و کار توزیع درآمد در ایران و نظام سهم بری در ایران یک نظام سهم بری ناعادلانه است تأثیر تحریمها چند برابر میشود و فقر را افزایش میدهد، در چنین جامعهای که بهطور طبیعی فساد گسترده است شاهد فقر گسترده هم خواهیم بود، اگر درآمد کشور به صورت عادلانهتری توزیع میشد قطعاً ما دچار چنین حجم گستردهای از فقر در جامعه نبودیم .