چرا دولت بر تنور بورس می‌دمد؟

کدخبر: 2352787

رئیس اسبق هیئت مدیره سازمان بورس اوراق بهادار با تشریح اهداف دولت از دمیدن بر تنور بورس نسبت به ورود حساب نشده مردم به این بازار هشدار داد و ۴ توصیه جدی برای سهامداران خرد مطرح کرد.

حیدر مستخدمین حسینی کارشناسی ارشد علوم اقتصادی و دکترای مدیریت است، سوابق اجرایی و مدیریتی بسیاری را در کارنامه خود دارد که از این جمله رییس هیئت مدیره سازمان بورس اوراق بهادار، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت امور اقتصادی و دارایی و معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی است. وی همچنین در شورای خرید کالاهای اساسی کشور، شورای عالی بانک‌ها، شورای پول و اعتبار، هیئت امنای صندوق مسکن کارگران، هیئت پذیرش اوراق بهادار و شورای عالی بورس اوراق بهادار و... نیز عضویت داشته است.

وی بر این باور است که تا پیش از فصل چهارم سال 98، روند افزایش قیمت سهام و شاخصها به دلیل کاهش ارزش پول ملی، تورم، تجدید ارزیابی دارایی ها، تحریمها و حمایت از تولید داخلی و اعمال برخی سیاستها، طبیعی بود و از تاریخ مذکور به بعد، شاخصها به طور غیرمنطقی افزایش داشته اند که این مسأله جای نگرانی دارد.

او معتقد است دولت قصد دارد در هفته های جاری و بعدی، به فروش برخی سهامها اقدام خواهد کرد و این عرضه تا جایی ادامه یابد که اختیار عزل و نصبهای آنها در اختیار دولت بماند. تا زمانی که دولت سهام را عرضه می کند، وضعیت بورس با همین شکل حفظ خواهد شد.

این کارشناس اقتصادی از خطر افزایش تعداد بدهکاران بانکی خبر می دهد که در پی فشار به بانکها از آنها تسهیلات گرفته و آن را وارد بازار سرمایه کرده اند و با ریزش شاخصها و زیان دیدنشان، قادر به بازپرداخت بدهی خود به بانک نخواهند بود و این مسأله معضلاتی را برای نظام بانکی کشور ایجاد خواهد کرد.

وی در این شرایط نگران وضعیت سهامداران خرد است که قوانین بازی در بازار سرمایه را نمی دانند و صدمه خواهنددید. مستخدمین حسینی چهار توصیه جدی به آنها دارد که نظرات وی در این خصوص و دیگر نظراتش را در گفت‌وگویی تقدیم خواهیم کرد.

وضعیت بازارهای مالی و به خصوص بازار سرمایه را در شرایط فعلی چطور ارزیابی می کنید؟

بازارهای مالی متشکل از سه بازار پول و سرمایه و بیمه است. بازار پول برای تأمین منابع مالی کوتاه مدت است، بازار سرمایه برای تأمین منابع مالی بلندمدت و بازار بیمه هم تضمین کننده هر دوی اینهاست.

بازار پول قدمتش زیاد است و مردم در شهر و روستا با آن آشنا هستند و با این بازار انس دارند. اقتصاد ما نیز همین طور، رگ و پی آن از بانک نشأت می گیرد. بسیاری از پروژه ها و طرحهای ملی علاوه بر بهره گیری از بودجه ها از منابع نظام بانکی استفاده کرده و تسهیلات بلندمدت نیز دریافت می کنند. اقتصاد ما وابسته به نظام بانکی است. بازار سرمایه به نسبت، بازار نویی است. تازه در سال 1384 قوانین تکمیلی اش مورد تصویب قرار گرفت. رویکرد جدیدی را به بازار سرمایه داد که به مرور زمان آیین نامه ها و دستورالعملهایش نوشته شد و بازار سرمایه، با گستردگی فعالیت در حوزه اقتصاد پا به میدان وسیعتر گذاشت.

امیدوارم روزی فرا رسد که آحاد مردم ایران در بازار سرمایه حضور یافته و سهم داشته باشند؛ مانند مردم آمریکا که حدود 70 درصد و مردم کشورهای اروپایی که 40 درصدد مازاد درآمدشان را به بازار سرمایه انتقال داده اند و برایشان این مهم در بلند مدت و دوران بازنشستگی و زندگی جاری شان متمم درآمد به حساب می آید.

فلسفه وجودی بازارها از جمله بازارسرمایه مشخص است و برای اجرای پروژه و برنامه های توسعه ای کشور بسیار مهم و حیاتی تلقی می شود.

کشوری پا به رونق اقتصادی می گذارد که به سمت بازار سرمایه حرکت کرده باشد. اگر اقتصادی می خواهد پرش کند نقطه آغازین آن بازار سرمایه است.

از سال 90 و 91 اقتصاد ما با کاهش ارزش پول ملی روبرو شد، این اتفاق چند دلیل داشت .

ولی مهمترین دلیل اصلی آن ناکارآیی مدیریت اقتصادی وقت و عدم احتیاط های بود که صورت گرفت. و در عمل با کاهش ارزش پول ملی وسیع روبرو شدیم که تا الان نیز ادامه دارد.

این اتفاق سبب شد که تمام کالاها و خدمات افزایش قیمت یابند. با این افزایش قیمت همه دارایی های دولت، بخش خصوصی و... نیز ارزشان افزایش یافت.

با این افزایشها، باید قیمت سهم نیز افزایش می یافت. این اتفاق مرور در بازار سرمایه صورت گرفت.

مجلس هم با توجه به این تحولات، مصوبه ای برای تجدید ارزیابی دارایی ها را مصوب کرد.

قیمت بسیاری از داراییهای ارزش دفتری خود را از دست داده بود و باید قیمت دارایی ها به روز می شد. واحدهای صنعتی و تولیدی و.. باید دارایی هایشان را تجدید ارزیابی می کردند .

این کار به یاری کارشناس رسمی دادگستری، حسابرس و ارزیاب و... صورت گرفته و ارقامی که در تراز نشسته و ثبت می شد عملا به روز و واقعی می شد. مجلس برای ترغیب شرکتها به تجدید ارزیابی دارایی ها، اعلام کرده بود که شرکتهایی که تجدید ارزیابی کنند معاف از مالیات می شوند که در این روند موثر بود. این اتفاقات سبب شد تا قیمت سهم و شاخص بورس نیز افزایش یابد.

در کنار این عوامل، تحریمها نیز در روند افزایش قیمتها در بورس موثر بود. در طی 14سال اخیر بر شدت تورمها نیز افزوده شد، موجب شد که دولت و مجلس متأثر از شرایط تحریمی، از بنگاههای اقتصادی، تولیدی و خدماتی حمایت کنند و این حمایتها سبب افزایش قیمت سهم آنها شد. چراکه با افزایش فروش و سود و درآمد آنها در عمل نیز بر سهم و شاخصشان در بورس اثرمثبت می گذاشت.

در کنار این اتفاقات به اعمال سیاستهایی نیز اقدام شد که در این روند موثر بودند.

افزایش قیمت سهم و شاخص بورس مانند همه کالاها و خدمات که قیمتشان افزایش می یافت اعم از خودرو، مسکن و...، تا فصل چهارم سال 98 طبیعی بود، ولی از آن تاریخ به بعد افزایش شاخصها به طور غیرمنطقی باعث نگرانی شد.

واقعیت این است که ماهیت بازار سرمایه با یک شوک چه داخلی و چه بیرونی تأثیر می پذیرد و می تواند به ریزش قیمت سهم و شاخص بورس منجر شود.

از فصل چهارم سال 98 افزایش قیمت منطقی نبود. وضعیت اقتصاد در سال 98 وضعیت درهم ریخته ای بود. نگرانیهایی برای آن بود. با وجود عدم تعادلها در بازارها، پایین بودن سطح سرمایه گذاری، حرکت کم پس اندازها به سمت سرمایه گذاری، دچار بودن اقتصاد در رکود تورمی، عدم بازسازی و خرید تکنولوژی جدید به دلیل تحریم، محدودیت تخصیص ارز و... ، در عمل انتظار نمی رود که افزایش غیرمنطقی قیمت سهام و شاخصها را در بورس شاهد باشیم. در حالی که وضعیت فعلی بازار سرمایه در شرایط کنونی جز این است.

دولت تمام نگاههایش به سمت بورس است و در عمل و راه نجات اقتصاد را در شرایط فعلی بورس می داند. ولی در این میان ابهاماتی وجود دارد.

چه ابهاماتی ؟

دولت در این شرایط نقدینگی را به سمت بازار سرمایه سوق داده است و در تلاش است تا بتواند با برخی عرضه ها، به تأمین منابع مالی دولت و جبران کسری بودجه خود از طریق فروش دارایی ها و اموالی که مربوط به مردم است و در اختیار دولت است، اقدام کند.

عرضه سهام ها توسط دولت تا جایی ادامه می یابد که که اختیار عزل و نصبهای آنها در اختیار دولت بماند. تا زمانی که دولت سهام را عرضه می کند، وضعیت بورس با همین شکل حفظ خواهد شد.

برای نمونه، در دو هفته گذشته با فروش سهام دو واحد، 9600 میلیارد تومان فروش رفت که درآمد قابل توجهی در این شرایط برای دولت است.

دولت قصد دارد در هفته های جاری برخی سهامها حتی سهام سازمانهای توسعه ای را عرضه کند.

هیچ یک از بازارها در حال حاضر فعال نیست. به عنوان مثال تورم در پایان سال 98، 41.2 درصد است، در نظام بانکی، نرخ سود برای سپرده گذاران 15 درصد اعلام می شود. این رقم به سپرده گذاران می گوید در صورتی که در بانک سپرده گذاری کنید، قدرت خریدتان 25 درصد کاهش می یابد.

با شرایط فعلی منابع و نقدینگی به سمت ارز نمی رود. این نقدینگی به سمت طلا نمی رود . بازار مسکن راکد است و آمارها در خصوص پروانه ساخت و بهره داری در حداقل است. شرایط بازارهای مذکور، انگشت اشاره اش به سمت بازار سرمایه است.

کرونا در وضعیت این بازارها نقش نداشته است؟

کرونا رکود ایجاد کرده و از این جمله دامن بازار مسکن را نیز گرفته است. کرونا در همه بورسهای دنیا تأثیر منفی گذاشته و قیمت نفت را نیز کاهش داده است.

کرونا با همه مشکلات مذکور چطور روی بورس ایران تأثیر منفی نگذاشته است؟

بورس در سه کشور ایران، ونزوئلا و زیمباوه که هر سه تحریم کامل هستند وشرایط خاصی دارند و بورس منبعی است برای تأمین منابع دولت در آنها، از کرونا تأثیر منفی نگرفته است.

لذا کرونا با آنچه ذکر شد، بورس را متأثر نکرد.

دولت در کنار تلاش برای جبران کسری بودجه خود از طریق بازار سرمایه، در تلاش است به این وسیله نقدینگی لجام گسیخته کنونی را مدیریت کرده و از همین طریق نیز موجبات کاهش نرخ تورم را فراهم کند.

همین اتفاقات به نفع دولت خواهد بود ولی کمکی به تولید و رونق تولید و جهش آن نمی کند چراکه آنچه دولت از این بازار کسب کند، صرف هزینه های جاری خواهد کرد.

هشدار خطر ریزش شاخصها را ضروری می دانم و این یادآوری را به سهامداران خرد دارم که با ریزش بورس، بازارسازها و انحصارگران و...، خود را از میدان به در خواهند برد و این مردم عادی هستند که ضرر خواهند کرد.

یک نگرانی دیگر من، با توجه به اینکه نرخ سود سپرده 15 درصد شد و نرخ تسهیلات 18 درصد، برندگان تسهیلات از نظام بانکی برنده میدان باشند. کما اینکه طی چهار ماهه اخیر برخی شرکتها، به بانکها فشار آورده و تسهیلاتی گرفته و آن را وارد بازار سرمایه کرده اند.

با ریزش شاخصها، باید منتظر زیان این شرکتها و اضافه شدن تعداد بدهکاران بانکی بود که این مسأله معضلاتی را برای نظام بانکی کشور ایجاد خواهد کرد.

پیشنهاد شما در شرایط فعلی به سهامداران خرد چیست؟

پیشنهاد مشخص این است که بازار سرمایه مثبت و قابل اعتماد است به شرط آن که ادبیات ورود به آن درک شود.

در بدو ورود سهامداران خرد به سمت صندوقهای سرمایه گذاری بروند. این صندوقها دارای کارشناسانی هستند که دائم در حال رصد و ارزیابی هستند و از ریسک کمتری برخوردارند.

در چند سال گذشته بازدهی این صندوقها مثبت بوده است. نسبت به مجموعه بازارها چه پول و تک سهمی ها موقعیت خوبی داشته اند. برای آغاز آنها مطمئن هستند.

بعد اینکه با شناخت وارد بورس شوند و از نظرات کارشناسی یاری بگیرند و از خرید تک سهمی حذر کنند و سبدی از سهامهای مختلف برای خود داشته باشند.

برخلاف بازار پول، بازار سرمایه دارای ریسک بالاست و از شوکهای درونی و بیرونی تأثیر می پذیرد و می تواند اصل سرمایه این افراد را به خطر بیاندازد.

برای خود سبدی از سهام حوزه های مختلف اعم از فلزی، شیمیایی ، دارویی، بانکها و بیمه ها و... ایجاد کنند، چراکه سهامهای همه شرکتها به یک میزان و به طور همزمان منفی نمی شوند.

سهامداران خرد در شرایط بازارگرمی مراقب باشند گرما زده نشده و حالشان رو به وخامت نگذارد.

مردم مراقب باشند بلایی که ناشی از اعتماد به تصور وجود نگاههای حمایتی به موسسات اعتباری پیش آمد، برایشان در ارتباط با بورس پیش نیاید.

حتما از نظرات کارشناسان و مشاوران مالی و... کمک بگیرند. در عین حال فهم کلی از باید و نبایدهای بازارسرمایه داشته باشند.

به هیچ عنوان سرمایه فعلی را برای ورود به بازار سرمایه نفروشند، حضور در بورس فقط با مازاد درآمد.

با نگاه آینده نگرانه برای فرزندان خود سهام بگیرید و هرگز به بازار سرمایه با نگاه کوتاه مدت نگاه نکنید. در بلند مدت، این سهام یعنی وقتی فرزندتان به سن قانونی رسید، سرمایه ای ارزشمند خواهد بود.

تأکید می کنم با نگاه سودهای آنی وارد بازار بورس نشوید.

توصیه مشخصتان به دولت چیست؟

تأکید می کنم بازار سرمایه جز لاینفک اقتصاد ملی است و باید بتوان برای همیشه خاطره خوش از این حضور در مردم ایجاد کرد. نباید اجازه داد بی احتیاط هایی سبب صدمه به مردم شود.

در سال 1392 سهام سقوط کرد و مردم عادی از تحولات بازار جا ماندند و حتی در آن زمان، در فروش سهم توسط افراد سهمیه ای شد. کاری که در دنیا سابقه نداشت.

اکنون همین هشدارها را در این خصوص به مسئولان و مردم می دهم و امیدوارم مشکلی از این بابت ایجاد نشود.

دولت باید تلاش کند تا بازارهای مختلف از جمله بازار پول را به تعادل برساند و به تورم نزدیک کند. اگر به دنبال جهش تولید و اشتغال زایی است بازار مسکن را از رکود خارج کند چراکه با این اتفاق بیش از 500 واحد صنعتی و تولیدی در حوزه های مختلف، فعال خواهند شد و محصولاتشان به فروش خواهد رفت.

رونق بورس برای اقتصاد مفید است ولی در شرایط فعلی، به اشتغالزایی منجر نخواهد شد.

«خبرگزاری تسنیم»

ارسال نظر: