قرنطینه نمی‌تواند آمریکا را نجات دهد

کدخبر: 2347872

در زمان شیوع سارس، تورنتو قرنطینه شد، در حالی که بر اساس برآوردها، تنها 57 درصد از ساکنان، به سارس مبتلا بودند. پس از کنترل سارس، آنالیزها مشخص کرد قرنطینه بسیاری از افرادی را که در گسترش بیماری نقش داشتند، کنترل نکرده و باید 25 برابر بیشتر از آنچه اتفاق افتاد، برنامه‌ریزی و اجرا می‌شد.

نسیم ‌آنلاین؛ محمد رستم‌پور: مگی کوئرتس در گزارشی نوشت : ویروس کرونا وارد آمریکا شده و همچنان منشأ ویروس مشخص نیست. برخی می‌گویند کالیفرنیا و بعضی به برخی موارد ابتلا در دیگر ایالت‌ها اشاره می‌کنند. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های وزارت بهداشت آمریکا به همه مردم این کشور هشدار داده آماده باشند و مراقبت‌های پیشگیرانه خود را افزایش دهند. ورود این ویروس از چین و انتشار آن به دیگر کشورها نشان می‌دهد قرنطینه مرکز شیوع ویروس که یکی از شدیدترین قرنطینه‌های تاریخ مدرن به حساب می‌آید، چندان موفقیت‌آمیز نبوده است و این برای کارشناسان و متخصصان بهداشت عمومی چندان تعجبی ندارد.

«وندی پارمت» مدیر مرکز سیاستگذاری بهداشت و درمان دانشگاه نورث‌ایسترن بوستون آمریکا تصریح می‌کند دلایل و استناداتی وجود دارد که اثربخشی قرنطینه برای کنترل بیماری‌های اپیدمیک مانند کرونا را زیر سؤال می‌برد. قرنطینه، یکی از قدیمی‌ترین سیاست‌های دفاعی در برابر شیوع بیماری‌هاست که جوامع مختلف در برابر بیماری‌ها پیگیری و دنبال می‌کرده‌اند. اما این سیاست نباید تنها برنامه دولت‌ها در مقابل کرونا باشد. در حقیقت، قرنطینه ممکن است حتی اوضاع را بدتر کند.

اولین قرنطینه‌ها به قرن چهاردهم میلادی بازمی‌گردد که شهر دوبرونیک که اینک در کرواسی قرار دارد، مسافران و بازرگانان را از مردم عادی جدا کرد و در منطقه ویژه‌ای خارج از شهر و به مدت سی روز نگه داشت تا از پس طاعون برآید. اما سنت دلیل کافی برای ادامه یک حرکت نیست. «لورن سائر» استاد طب اورژانس و مدیر عملیات دفتر بحران دانشگاه جان هاپکینز می‌گوید بخشی از مشکل این است که ما تمایزی میان ایزوله‌سازی و قرنطینه قائل نمی‌شویم. او و پارمت تأکید می‌کنند جداسازی افراد سالم و بیمار ایده خوبی برای کنترل بیماری نیست. این کار بیشتر ایزوله‌سازی و منزوی‌سازی است تا قرنطینه. قرنطینه واقعی همان چیزی است که در دوبرونیک اتفاق افتاد. تحقیقات نشان داده است موانع فیزیکی در جلوگیری از شیوع بیماری کارآمدتر از داروها هستند.

از نظر سائر، قرنطینه‌های واقعی معمولاً در تاریخ مدرن معمول نیستند. در واقع، ما شواهد زیادی در اختیار نداریم که قرنطینه ووهان و محدودیت در رفت و آمدها و ترددها، اوضاع را بهتر کرده باشد. وقتی دولت چین تصمیم گرفت مسافرت و تردد در داخل و خارج از این کشور را محدود کند و افرادی که در معرض ابتلاء به کرونا هستند، بستری کند؛ در واقع به یک آزمایش بی‌مانند پزشکی دست زد که ما هنوز نتایج و پیامدهای آن را نمی‌دانیم. پارمت تأکید می‌کند بر اساس شواهد تاریخی، قرنطینه‌ها به طور کلی مؤثر نبوده‌اند؛ چرا که ایجاد یک قرنطینه بدون «نشتی» بسیار دشوار است. تصمیم به قرنطینه، مساحت و تعداد افراد واجد شرایط قرنطینه را بزرگ و بزرگتر می‌کند و در نتیجه، به انتشار ویروس کمک می‌کند و به ویژه، تشخیص اینکه بیمار به کجا رفته را تقریباً محال می‌کند. در طول اپیدمی سارس در سال 2003 در هنگ‌کنگ، پلیس صدها نفر را در یک بلوک ساختمانی محبوس کرد. اما بعدها گزارش داد این کار اتفاقاً در تولید هراس عمومی نقش داشته و صدها نفر با اعلام تصمیم قرنطینه، از محل قرنطینه فرار کرده‌اند.

علاوه بر این، هنگامی که قرنطینه‌ها بر پا شوند، مرتباً شکسته می‌شوند. در زمان شیوع سارس، تورنتو قرنطینه شد، در حالی که بر اساس برآوردها، تنها 57 درصد از ساکنان، به سارس مبتلا بودند. پس از کنترل سارس، آنالیزها مشخص کرد قرنطینه بسیاری از افرادی را که در گسترش بیماری نقش داشتند، کنترل نکرده و باید 25 برابر بیشتر از آنچه اتفاق افتاد، برنامه‌ریزی و اجرا می‌شد. علاوه بر این، نه تنها محدودسازی آزادی‌های افرادی که در قرنطینه بودند، ضرورتی نداشت، بلکه قرنطینه سبب شد افراد سالم با بیماران در تماس نزدیک باشند. پارمت تأکید دارد قرنطینه، مانند آنچه در ووهان اتفاق افتاد، دسترسی به خدمات درمانی و مواد غذایی را نیز محدود خواهد کرد. و بعد معلوم نخواهد شد چه تعداد از کرونا جان خود را از دست داده‌اند و چه تعداد از دیگر محدودیت‌ها. او برای نمونه، بیماران دیابتی که به انسولین دسترسی نخواهد داشت و همچنین بیماران سرطانی که به خدمات مراقبتی نیاز دارند؛ مثال می‌زند و می‌گوید: «خطرناک‌ترین نوع درمان، قرنطینه غیراصولی است». اینها بدین معنی نیست که برپایی قرنطینه و محدودیت در تردد و سفر، هیچ کمکی در کنترل ویروس نخواهد کرد. سائر می‌گوید این تدابیر، سرعت پیشرفت ویروس را کم می‌کند، همان طور که کارشناسان گفته‌اند قرنطینه ووهان در این موضوع مؤثر بوده است. بر اساس یک پژوهش در سال 2014، کاهش 60 درصدی ترافیک سفرهای هوایی، سرعت انتشار ابولا را برای چند هفته به تأخیر انداخت و این تأخیر در حکم یک دارایی ارزشمند برای سیستم درمانی عمل کرد. چرا که کمک می‌کند بیمارستان‌ها آماده شوند، ذخیره‌های دارویی فراهم شوند و دوره‌های آموزشی و بسته‌های ضدعفونی تدارک دیده شود. حتی این تأخیر می‌تواند به سیستم درمانی کمک کند تا برای تهیه واکسن، زمان بخرد.

اما این زمان را کسانی می‌خرند که از نظر درمانی و اقتصادی و اجتماعی از قرنطینه ضرر می‌کنند، نه کسانی که اصلاً در قرنطینه نیستند. یعنی در مورد کرونا، کسانی که در ووهان در قرنطینه قرار داشتند یا کسانی که محدودیت‌های متعددی را تجربه می‌کنند، به ما در آمریکا و سایر کشورها کمک می‌کنند تا برای مواجهه با ویروس، آماده شویم. پارمت و سائر، در مورد آمادگی برای مقابله با کرونا در آمریکا تردید دارند. آمریکا از زمان ذخیره شده برای کسب آمادگی و انجام آزمایشات، استفاده نکرده و کرونا دیگر فرصت دوباره‌ای به آمریکا نمی‌دهد. این خیلی خنده‌دار و البته فوق‌العاده خطرناک است.

ارسال نظر: