اخبار آرشیوی

کدخبر: 665988

رونمایی از "خجالت می‌کشم از اینکه انسانم"// مودب: اسفندقه در مقابل جریان شعر زرد، شعر سرخ می‌گوید/ داوودی: این کتاب در نقد مدرنیته و مصداق‌های آن است/ امیری اسفندقه: با حمله امریکا به عراق یک تمدن در همسایگی ما فروپاشید؛ من حالم بد شد و اشعار این کتاب را در آن حال و هوا سرودم

به گزارش خبرنگار «نسیم»، شب شعر "در این فریبستان" عصر روز گذشته و با حضور علی‌محمد مودب، مرتضی امیری اسفندقه، علی داوودی و میلاد عرفان‌پور در محل کافه کراسه برگزار شد. در بخش‌هایی از این مراسم نیز مجموعه سروده‌های جدید مرتضی امیری اسفندقه رونمایی شد. مودب در این مراسم ضمن سخنانی گفت: وقتی کتاب امیری اسفندقه را خواندم، متاثر شدم و چند روزی در حال و هوای کتاب بودم. این کتاب کار عمیقی بود. بسیار شادمانم که به همت موسسه شهرستان ادب این کتاب چاپ شده است. بزرگانی مانند اسفندقه نسل جوان زیادی را در این حوزه تربیت کرده‌اند. این تربیت نیرو غیرقابل انکار است. امریکا را به زیباترین حالت توصیف کرده است. «گدای مسلح» که در این کتاب آمده است بهترین تعبیر برای توصیف امریکاست. امریکا پیوندی با مذهب ندارد. اسفندقه شاعری است که از ملامت‌ها نمی‌هراسد و در مقابل جریان شعر زرد، شعر سرخ و جان‌دار می‌گوید که به ایمان و آگاهی وابسته است. شاعر هر لحظه است و می‌تواند از تلخ و شیرین زندگی، شعر ناب بسراید. اسفندقه سرشار از حرف و کشف است. شاعران شاید نتوانند مسائل روزمره را حل کنند اما هیچگاه از مسائل روزمره دور نمی‌شوند و جان خود را با قیامت پیوند می‌زنند. امیری اسفندقه نیز، اشعار این کتاب را در حال و هوای زمان حمله امریکا به عراق توصیف کرد و افزود: این کتاب جایی چاپ نمی‌شد. حرف‌های دوستان، حرف‌های دل من نیز هست. من نمی‌توانم حرف بزنم. این کتاب در حال و هوای سالی است که امریکا به عراق حمله کرد. نه تنها برای عراق بلکه برای هر کسی که نفس می‌کشد و زندگی را دوست دارد، بهای وحشتناکی بود. یک تمدن در همسایگی ما فروپاشید. همه‌مان هم دیدیم و صدایش را شنیدیم. من حالم بد شد و اشعار این کتاب را در آن حال و هوا گفتم. الان نمی‌توان چیزی بگویم چون یاد آن روزها افتادم و داغم تازه شد. روی صحبتم با شاعران بود و فکر می‌کردم شاید شاعران بتوانند از سراسر جهان جلوی این پدیده را بگیرند که اینها خیالات من بود. علی داوودی نیز این کتاب را در نقد مدرنیته و مصداق‌های آن توصیف کرد و گفت: این کتاب، نقد مدرنیته و مصداق‌های آن محسوب می‌شود. همیشه قصه حق و باطل وجود دارد و ما در حال جنگ و نبرد هستیم. امریکا به عنوان دشمن درجه یک ما محسوب می‌شود و موضوع اصلی صحبت‌مان هم با امریکاست که نیم قرن است که ما و مسلمانان در برابر امریکا موضع داریم. چرا ما متمرکز نشده‌ایم روی این موضوع کار کنیم؟ در بسیاری از حوزه‌های دیگر نیز این چنین است. اتفاقات اخیر خیر و برکتی داشت که باعث شد دوستان کار کنند و به این مسأله بپردازند. شعر ضدجنگ این روزها مد شده است. بعضی از شاعران در کنگره‌های دفاع مقدس شعر می‌گویند و جایزه هم می‌گیرند و بعد می‌روند و می‌گویند ما شعر ضدجنگ گفته‌ایم. در این ‌سال‌ها شاعرانی این پز را می‌دهند و می‌خواهند جریان عظیم دفاع مقدس را زیر سوال ببرند. مسأله دفاع مقدس فراتر از این حرفهاست. ما در برابر آن مسئولیت داریم. بعضی سعی دارند از خودشان در این حوزه چهره دیگری معرفی کنند. اسفندقه شاعری است که پز عالم روشنفکری و سیاست را نمی‌دهد. ناصر فیض کتاب اسفندقه که به دستم رسید و شعرهایش را که خواندم. کتاب جالبی بود و در رادیو هم از آن استفاده کردم. این اشعار آقای اسفندقه ماندگار است و البته آقای قزوه در این راستا اشعاری داشته‌اند. طنز تلخی است که دست روی واقعیاتی می‌گذارد که ما خیلی راحت از آنها می‌گذریم. این نگاه، نگاه انسانی است که به نظر شعار می دهد اما این نوع شعر، شعاری است که می‌شود آن را تیتر کرد. به همین دلیل هم من آن را برای خواندن در رادیو انتخاب کردم. کارهایی از این دست خیلی کم داریم. شاید طنز تلخ اینگونه، را حافظ در زمان خودش که در زمان حاکم جور زندگی می‌کرد، گفته است. شاعر باید در مضامین اجتماعی هم شعر بگوید. این کتاب به گونه‌ای سخن می‌گوید که برای همه است و این اتفاق مهمی است.
ارسال نظر: