جوانفکر در تحلیلی بررسی کرد؛

دولت یازدهم؛ غوطه ور در بی برنامگی یا ملتزم به برنامه دقیق انهدام؟!

کدخبر: 2060635

مشاور رسانه ای دکتر احمدی نژاد در یادداشتی با اشاره به وضعیت ناگوار کشور در زمینه های مختلف ، این وضعیت را ناشی از برنامه دقیق دولت یازدهم برای انهدام زیرساخت های کشور در زمینه های مختلف ارزیابی کرد.

گروه سیاسی « نسیم آنلاین »؛ علی اکبر جوانفکر مشاور رسانه ای رئیس دولت های نهم و دهم در یادداشتی نوشت:« با دقت در کارنامه سه سال گذشته دولت یازدهم، چشم انداز روشن تری پدیدار می شود و این نتیجه عاید می گردد که اتفاقات سالهای اخیر ، نمی تواند محصول بی برنامه بودن یک دولت و باری به هر جهت بودن دولتمردان، مسئولان و مجریان کشور باشد، بلکه باید گفت که موضع گیری ها، تصمیمات ، رفتارها و اقدامات دولت کنونی ، منعکس کننده یک حقیقت نه چندان عیان است و نشان می دهد که امروز ملت ایران بابرنامه ترین و کارامد ترین دولت پس از انقلاب را تجربه می کند.»

دکتر جوانفکر در این یادداشت عنوان کرد:« آیا می توان پذیرفت که این اتفاقات ، بدون طراحی قبلی و خارج از اراده و تصمیم دولت بوده است؟ اگر اینگونه بود ، دست کم باید چند تن از مدیران متخلف به خواست دولت از مسئولیت های خود برکنار می شدند! نه تنها چنین نشد بلکه دولت و به طور مشخص سخنگوی محترم آن به توجیه غارت بیت المال ، قانونی بودن برداشت های نجومی و وامهای دریافتی پرداخته است! آیا اختصاص حقوق های نجومی به برخی از مدیران ، متاثر از حقوق های نجومی دولتمردان نیست؟!

مطالب منتشر شده در این یادداشت نظرات نگارنده است و الزاما به معنای تایید «نسیم آنلاین» نیست

متن کامل این یادداشت بیدن شرح است:

بسیاری بر این باورند که دولت یازدهم دچار ناکارامدی و ضعف مفرط مدیریتی است و به همین دلیل طی سه سال گذشته ، عملا شاهد هیچ حرکت مثبت و رو به جلویی در کشور نبوده ایم .

این تصور به صورت فراگیر وجود دارد که دولت آقای روحانی فاقد هرگونه برنامه ای برای اداره کشور است و رکود بی سابقه و همراه با تورم که سایه سنگین و مرگبار آن بر کشور گسترانده شده است ، محصول بی برنامه بودن رئیس جمهور و باری به هر جهت بودن دولت متبوع وی است .

با دقت در کارنامه سه سال گذشته دولت یازدهم، چشم انداز روشن تری پدیدار می شود و این نتیجه عاید می گردد که اتفاقات سالهای اخیر ، نمی تواند محصول بی برنامه بودن یک دولت و باری به هر جهت بودن دولتمردان، مسئولان و مجریان کشور باشد، بلکه باید گفت که موضع گیری ها، تصمیمات ، رفتارها و اقدامات دولت کنونی ، منعکس کننده یک حقیقت نه چندان عیان است و نشان می دهد که امروز ملت ایران بابرنامه ترین و کارامد ترین دولت پس از انقلاب را تجربه می کند .

بحث بر سر این نیست که دولت کنونی با وجود کسری و کمبود منابع مالی که به تعطیلی دهها کارگاه بزرگ صنعتی ، توقف تولید و بیکاری صدها هزار کارگر انجامیده ، چرا به مدیران ارشد خود حقوق ها و پاداش های چند صد میلیونی پرداخت کرده است؟

موضوع این نیست که وزیر صنعت دولت یازدهم چرا با تحقیر جامعه پزشکی کشور ، برای یک عمل ساده گوش و البته به مدد برخورداری از صدها میلیارد تومان ثروت انباشته شده در سالهای پس از انقلاب راهی دیار فرنگ شده است ؟

قرار نیست از رئیس جمهور محترم به عنوان مجری اصلی انتخابات کشور پرسیده شود که چرا با سه بار سوگند جلاله ، وعده عدم بازگشت رئیس جمهور دوره قبل را داده و حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش را زیر سوال برده است؟

بنا نیست از آقای روحانی پرسیده شود که چرا به وعده های گوناگون خود در جهت بهبود شرایط اقتصادی کشور و حل مشکلات جامعه و بویژه جوانان عمل نکرده وهیچ گامی به پیش برنداشته است .

مسائل و مشکلات زیادی وجود دارد که دولت یازدهم به دلیل اهمال و بی توجهی سهوی یا عامدانه ، مسبب و عامل بوجود آمدن آنها بوده است و من قصد ندارم به این موضوعات بپردازم بلکه بحث بر سر اتفاقاتی است که بیش از هر چیز محصول یک اندیشه و برنامه حساب شده است .

1- به موجب اصل‏ سی و یکم قانون اساسی ،‏ هر فرد و خانواده‏ ایرانی‏ حق دارد مسکن متناسب با نیاز خود را در اختیار داشته باشد و دولت‏ نیز موظف‏ است‏ با رعایت‏ اولویت‏ برای‏ آنها که‏ نیازمندترند به‏ خصوص‏ روستانشینان‏ و کارگران‏ ، زمینه‏ اجرای‏ این‏ اصل‏ را فراهم‏ کند .

این اصل مهم قانون اساسی در ربع قرن پس از انقلاب و با وجود تمامی اقدامات انجام شده از سوی وزارت مسکن و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ، عملا بر زمین مانده بود و دولتهای مختلف هیچ طرح موثر و قابل اعتنایی در این زمینه به اجرا نگذاشتند اما دولت قبل پس از انجام مطالعات دقیق و جامع ، طرح مسکن مهر را با هدف خانه دار کردن طبقات کم درامد و ضعیف عملیاتی کرد که ثمره آن ، خانه دار شدن میلیونها نفر از جوانان این مرز و بوم بود .

طرح مسکن مهر، سند افتخار آمیزی از خدمات کم نظیر دولت قبل محسوب می شود و در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان الگویی درخشان برای خدمتگزاری به مردم و اهتمام در جهت اهداف و آرمانهای انقلاب به یادگار خواهد ماند .

سوال این است که چرا دولت یازدهم با اساسی ترین و راهگشا ترین برنامه دولت قبل برای خانه دار شدن مردم و طبقه محروم جامعه مقابله کرد و وزیر متنعم و بسیار ثروتمند مسکن با توهین به شعور مردم، آن را که یک طرح مبنایی، اصولی و منطبق بر اراده و خواست ملت ایران ، قانون اساسی و صراحت دین مبین اسلام است، «مزخرف» خواند؟ چرا رئیس جمهور محترم او را به خاطر گستاخی هایش هرگز شایسته توبیخ ندانسته است؟ عقل و منطق اجازه نمی دهد این روند تخریبی را خارج از یک برنامه هدفمند دولت تلقی کنیم .

2- از رئیس جمهور محترم که خود را حقوقدان معرفی کرده اند، سوال می کنیم که چرا در وقت مذاکره با دشمنان مسلم و سوگند خورده ملت ایران، از خالی بودن خزانه کشور سخن به میان آورد، در حالی که دولت قبل قریب یکصد میلیارد دلار برای دولت یازدهم ذخیره مالی برجای گذاشته بود و ظرفیت هایی را برای افزایش درامد دولت بوجود آورده بود که به مدد آن توانست نقدینگی کشور را در یک دوره کوتاه سه ساله از 460 هزار میلیارد تومان به یک ترلیون و یکصد هزار میلیارد تومان افزایش دهد و رقم بودجه دولت را از 104 هزار میلیارد تومان در سال 91 ، به 203 هزار میلیارد تومان در سال 94 ارتقاء دهد. به راستی جناب آقای روحانی با طرح ادعای بی اساس خالی بودن خزانه، پی جوی چه هدفی بوده است ؟ آیا چنین رویکردی را می توان محصول بی برنامه بودن دولت دانست؟ چه کسانی به آقای رئیس جمهور اطلاعات غلط ارائه دادند و از این کار چه هدفی را دنبال می کردند؟

3- بقاء و دوام بسیاری از حکومت های منطقه ای متکی به حمایت مستقیم و غیرمستقیم آمریکا و هم پیمانان غربی اوست اما استواری و پایداری نظام جمهوری اسلامی ایران صرفا منوط به حمایت و پشتیبانی ملت ایران است. بر این اساس حفظ عزت و غرور ملی و تعمیق دلبستگی مردم به نظام حکومتی برامده از چند دهه مقاومت و پایداری ملت ایران، یک اصل قطعی است که هر دولتی باید نسبت به آن اهتمام ویژه داشته باشد ، سئوال این است که چرا در دولت یازدهم ، به مردم ایران آشکارا توهین شد و آنها ، نیازمندانی خطاب شدند که دست خود را به سوی دولت دراز کرده اند. یا چرا برخی اعضای دولت به تحقیر مردم پرداختند و ظرفیت علمی و استعداد ملت ایران را که سرعت رشد آن در دولت قبل به رتبه اول جهان ارتقاء یافته بود، تا حد پختن آبگوشت بزباش پایین آوردند و وزیر صنعت با نادیده گرفتن ظرفیت های مدیریتی کشور ، خواستار وارد کردن مدیر از خارج شد . به راستی آقای رئیس جمهور به کدامیک از این افراد تذکر داده یا آنها را توبیخ کرده است؟ آیا افکار عمومی در هدفمند دانستن این رفتار ذیحق نیست؟

4- ملت ایران از یاد نبرده است که دولت آمریکا تحریم ایران در زمینه واردات بنزین از خارج را در دستور کار خود قرار داده بود اما دولت قبل با تشخیص این تهدید و اقدام به موقع موفق شد این نیاز را در داخل کشور تامین کند و با استفاده از روش های هوشمندانه ای توانست مصرف سوخت را تحت کنترل در آورد. سوال از دولت آقای روحانی این است که چرا سیاست کنترل مصرف سوخت در دولت قبل را تعلیق کرد و به بهانه رفع آلودگی محیط زیست ، فرایند تولید بنزین در پالایشگاه ها و پتروشیمی های ایران را متوقف ساخت ، به وارد کردن بنزین از خارج روی آورد و با افزایش مصرف سوخت در داخل کشور ، آلودگی هوا نیز بدتر از قبل شد. دولت یازدهم از منتفی کردن طرح تولید بنزین در داخل، که حرکتی در جهت قطع وابستگی به خارج و استقلال اقتصادی کشور بود، چه هدفی را دنبال می کرده است؟ آیا کسی حق دارد این رویداد را خارج از یک برنامه هدفمند دولت تلقی کند؟

5- برای اجرای قانون هدفمندی یارانه ها ، میان دولت قبل و مردم یک تعهد نانوشته برقرار شد و آن اینکه در ازای افزایش قیمت حامل های انرژی ، دولت این مبلغ را در یک چرخه توزیع عادلانه به جیب مردم بازگرداند. سوال این است که دولت یازدهم چرا حقوق بدیهی بخشی از جامعه را نادیده گرفت و از پرداخت یارانه به آنان خودداری کرد؟ چرا بر اساس قرار منعقده بین مردم و دولت قبل ، در ازای افزایش قیمت حامل های سوخت ، یارانه اضافه که جزو حقوق بدیهی مردم محسوب می شود، به آنان پرداخت نشده است .

6- آمریکا ، اسرائیل و انگلیس همواره به دنبال آن بوده اند که ایران را از دسترسی به فناوری هسته ای محروم کنند اما ملت ایران هشت سال فریاد زد انرژی هسته ای حق مسلم ماست و دولت قبل به خواست مردم جامه عمل پوشاند. ایران موفق شد اورانیوم غنی شده 20 درصد را در داخل کشور تولید کند و قدرت علمی خود را به رخ قدرتهای جهانی بکشد. آمریکا و هم پیمانان غربی او خواهان برچیده شدن تاسیسات هسته ای ایران بودند ، چرا دولت یازدهم هزینه 30 میلیارد دلاری ساخت تاسیسات هسته ای ایران را از آنها مطالبه نکرد و به دست خود به نابودی آن پرداخت و با تزریق بتن به قلب راکتور اراک ، ایران را از حق قانونی خود برای در اختیار داشتن ظرفیت تولید اورانیوم غنی شده با خلوص بالا محروم کرد؟ به راستی چگونه می توان چنین رفتاری را محصول بی برنامه بودن دولت یازدهم درنظر گرفت ؟

7- حضور در فضا و انجام فعالیت های تحقیقاتی در این زمینه با هدف استفاده از فضا برای تامین رفاه ، آسایش و امنیت ملت ایران یک ضرورت قطعی و برامده از خواست و اراده ملی است ، بنابراین تحولات سیاسی و تغییر دولت ها نمی تواند این رویکرد مبنایی را تحت تاثیر سوء خود قرار دهد و آن را با اختلال مواجه سازد. سوالی که در این خصوص قابلیت طرح دارد ، آن است که چرا دولت یازدهم سازمان ملی فضایی کشور را منحل و روند فعالیت های فضایی ایران را مختل کرده و آن را معطل گذاشته و سرمایه گذاری لازم در این خصوص را به انجام نرسانده است. حمایت نکردن از دانشمندان و محققین برای نیل به پیشرفت های فضایی ، متضمن منافع چه کسانی است؟

8- جناب آقای روحانی در خرداد ماه 92 و در هنگام مبارزات انتخاباتی با انتقاد صریح از دولت قبل در زمینه واردات کالا از چین ، وعده داد تا در صورت پیروزی در انتخابات جلوی رشد فزاینده واردات از چین را بگیرد. آقای اسحاق جهانگیری نیز از اعدادی عجیب و غریب درباره واردات صحبت کرد و مدعی شد که دولت دکتر احمدی نژاد 700 میلیارد دلار واردات انجام داده که بخش اعظم آن مربوط به کشور چین بوده است. معاون اول دولت یازدهم همچنین دولتهای نهم و دهم را متهم کرد که با اقدامات خود در جهت واردات از چین برای کارگران چینی اشتغال درست کرده است. اگر ادعاهای مطرح شده درست باشد و دولت قبل با واردات بی رویه کالا از چین ، ملت ایران را به خاک سیاه نشانده باشد ،اینک از آقای روحانی و دولت یازدهم این سوال پرسیده می شود که با دو برابر شدن واردات کالا از چین طی سه سال گذشته ، ملت ایران اکنون به کدام خاک نشسته است؟ چنین به نظر می رسد که دولت یازدهم در گرداب دروغ های به هم بافته شده خود علیه دولت قبل گرفتار آمده است و اکنون معاون اول دولت باید به مردم پاسخ دهد که با چه هدف و برنامه ای به ارائه آمارهای دورغ و بی اساس علیه دولت قبل پرداخته است ؟

9- آقای روحانی و همکاران او در دولت یازدهم از جمله وزیر امورخارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی به صورتی آشکار و صریح ، بر این نکته تاکید کرده اند که تمامی تحریم ها به طور کامل و یکجا و بلافاصله پس از امضاء برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام برچیده خواهد شد. آقای روحانی حتی بر لغو تحریم های موشکی و اشاعه ای نیز تاکید کرده و با رد تعلیق تحریم ها گفته است که تمامی تحریم های مالی ، بانکی و اقتصادی در روز اجرای توافق لغو خواهد شد .

رئیس جمهور همچنین بر این نکته اصرار ورزیده است که ما هیچ توافقی را امضاء نخواهیم کرد مگر آنکه در اولین روز از جرای توافق ، تمامی تحریم های اقتصادی به طور یکجا و در همان روز امضاء توافق لغو شود .

سئوال بنده از آقای روحانی این است که ایشان و همکارانشان در دولت یازدهم از جمله وزیر امور خارجه و معاون وی چرا به مردم وعده سرخرمن دادند؟ بنده نمی توانم به تاسی از دولت یازدهم دیگران را به راحتی ، به دروغگویی متهم کنم یا آنها را دروغگو بدانم، بنابراین اصل را بر راستگو پنداشتن جناب آقای روحانی قرار می دهم و سوال می کنم که چه کسانی در باره برجام به رئیس جمهور اطلاعات غلط داده اند؟ اگر بپذیریم که رئیس جمهور فرصت مطالعه دقیق متن برجام را نداشته و اظهار نظر ایشان در باره آن، منتج از فریب خوردگی بوده است ، آیا می شود پذیرفت که آقایان ظریف و عراقچی به عنوان مذاکره کنندگان در صحنه نیز فریب خورده اند؟! بنابراین گریزی از آن نیست که بپذیریم این سه همکار رئیس جمهور محترم یا با علم و آگاهی از بی نتیجه بودن برجام در رفع تحریم ها ، به بیان مطالب دروغ و خلاف واقع پرداخته اند یا در انجام وظایف خطیر خود ، مرتکب اهمال و کم کاری آشکار شده و حقوق ملت ایران را ضایع کرده اند! در هر صورت هیچکس حق ندارد این رفتار و مواضع را منتج از بلاهت سیاسی یا جهل نسبت به دشمن تلقی کند. آیا این رویداد مخدوش کننده منافع و حیثیت ملی ، در چارچوب طراحی و برنامه ریزی هدفمند در درون دولت یازدهم نبوده است؟ مضافا بر اینکه رئیس جمهور با صراحت بیان کرده است که دولت وی هیچ توافقی را امضاء نخواهد کرد مگر آنکه در اولین روز اجرای توافق ، تمامی تحریم های اقتصادی یکباره و در همان روز لغو شود. بنابراین از رئیس جمهور محترم سئوال می کنم که چرا اجازه داده است همکاران او توافقنامه ای را امضاء کنند که لغو یکباره و تمامی تحریم های اقتصادی را به دنبال نداشته است؟! چه کسانی اطلاعات دروغین بازشدن یک هزار ال سی در روز امضاء برجام را در اختیار شما قرار دادند و شما برای مجازات آنها که باعث بی آبرویی برای دولت و کشور شدند، چه تصمیمی را اتخاذ کردید؟

10- بودجه جاری کشور در سال 1395 به بیش از دو برابر سال 1392 افزایش یافته است. معنی آن این است که دولت قبل ظرفیت های تولید درامد در کشور را به حدی ارتقاء داده است که دولت یازدهم در مدتی کوتاه توانسته است بودجه جاری خود را در سال جاری به 209 هزار میلیارد تومان افزایش دهد. این رقم بیش از دو برابر بودجه دولت دهم در آخرین سال کاری خود است .

با توجه به اینکه ایران در مسیر پیشرفت همه جانبه ، نیازمند انجام فعالیت های گسترده عمرانی است، از دولت آقای روحانی این سئوال را می پرسم که چرا با وجود دو برابر شدن بودجه جاری کشور نسبت به آخرین سال دولت دهم، بودجه عمرانی کشور، نه ففط دو برابر نشده بلکه کاهش قابل ملاحظه ای نیز نسبت به آخرین سال کاری دولت قبل داشته است؟ !

مهمترین کار دولت، مدیریت فعالیت های تولیدی و عمرانی در کشور است، بنابراین وقتی کار موثری انجام نمی شود و سایه رکود فزاینده بر سر مردم سنگینی می کند، معنی آن این است که روند فعالیت های عمرانی در کشور به عنوان یک عامل موثر در پیدایش رکود، یا متوقف است یا با کندی بسیار انجام می شود ، بنابراین باید پرسیده شود که چرا دولت یازدهم ، به جای اختصاص بودجه های مکفی به طرحها و پروژه های عمرانی ، هر روز حجیم تر از قبل شده و بودجه های کلان خود را صرف هزینه های جاری کرده است؟! این بودجه ها آنقدر در حساب های هزینه ای افزایش یافته است که شمار قابل توجهی از مدیران دولت ، خود را به دریافت حقوق های نجومی و وامهای کلان کم بهره مفتخر کرده اند !

آیا می توان پذیرفت که این اتفاقات ، بدون طراحی قبلی و خارج از اراده و تصمیم دولت بوده است؟ اگر اینگونه بود ، دست کم باید چند تن از مدیران متخلف به خواست دولت از مسئولیت های خود برکنار می شدند! نه تنها چنین نشد بلکه دولت و به طور مشخص سخنگوی محترم آن به توجیه غارت بیت المال ، قانونی بودن برداشت های نجومی و وامهای دریافتی پرداخته است! آیا اختصاص حقوق های نجومی به برخی از مدیران ، متاثر از حقوق های نجومی دولتمردان نیست؟ !

ارسال نظر: