نامزد اجارهای اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ کیست؟
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، جزئیاتی از سازوکار اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ را تشریح و تاکید کرد که در جبهه اصلاح طلبان تعیین تکلیف انتخابات ۱۴۰۰ به صورت «اجتماع و اجماع مشایخ» میسر است.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، جزئیاتی از سازوکار اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ را تشریح و تاکید کرد که در جبهه اصلاح طلبان تعیین تکلیف انتخابات ۱۴۰۰ به صورت «اجتماع و اجماع مشایخ» میسر است.
او همچنین دامنه اختلافات انتخاباتی اصلاحات را گسترده دانست. در ادامه به گزیده ای از گفت وگوی محمد عطریان فر با مهر اشاره می شود:* رادیکالهای جبهه اصلاحات با سیاست حذف و طرد، تلاش میکنند کارگزاران را از حق ذاتی و طبیعیاش محروم کنند و از انجام تکالیف ملی اش بازبدارند، در حالی که واقعیت تاریخی، بر حق تاریخی و نقش مؤثر کارگزاران شهادت میدهد.*
خاتمی ابتدا از طریق کارگزاران دعوت به حضور در انتخابات ریاست جمهوری شد... اگر خاتمی همدلی و همراهی تشکیلاتی و تضمین را از کارگزاران برای مشارکت، حمایت، ترویج و تبلیغ ایشان دریافت نمیکرد چه بسا اساساً دوم خردادی رخ نمیداد.*
متأسفانه برخی از غالیان اطراف آقای خاتمی علاقه مند هستند که هالهای از قدسیت پیرامون عزیزانی از این دست بکشند در حالی که خودشان به شدت ابا دارند و پرهیز میکنند و البته هدف آن ها این است که خود را در حریم همان قدسیت خودساخته قرار دهند و به نام بزرگان نظر خود را تحمیل کنند. این نوعی استفاده سوء و رفتار فریبکارانه است که به آن انتقاد میشود.* آقای نجفی از شخصیتهای مؤثر اصلاح طلبی بود که از کارگزاران سهم میبرد و نام ایشان در این اردوگاه ثبت شده بود.
با توجه به مجموعه اطلاعاتی که داشتیم، جناب آقای نجفی را به رغم صلاحیتهای ذاتی که برای او در عالیترین سطوح مدیریتی کشور قائل بودیم - از ریاست جمهوری تا موقعیتهای پایینتر - اما برای شهرداری ایشان را مناسب نمیدانستیم و میدانستیم که اگر این تصمیم عملیاتی شود فرجامی نمییابد و حتماً به شکست میانجامد و بارها به دوستان در جبهه اصلاحات گفته شد اما کسانی که به رغم نظر خیرخواهانه و مشفقانه کارگزاران، درجهت تثبیت آقای نجفی در شهرداری اقدام کردند به ایشان لطمه زدند و نتیجه عمل خلاف خود را دیدند. در این باره حتی اگر جناب آقای خاتمی هم پشتیبان و حامی آن فکر بودند که آقای نجفی به رغم اطلاعاتی که بدان وقوف داشتند، حتماً باید شهردار میشد، این نقد به ایشان هم وارد است.*
به نظر میآید در انتخابات ریاست جمهوری آینده چون موضوع حوزه انتخابیه در ایران، سراسری و واحد است و نامزدهای انتخاباتی نمیتوانند متکثر باشند، در نهایت باید توافق روی یک نفر شود، ناگزیر سرنوشت شرکت در انتخابات و توافق روی نامزد انتخاباتی در حوزه تدابیر و تصمیم شخصیتهای حقیقی اصلاح طلب شکل میگیرد تا احزاب. حتی اگر احزاب هم بخواهند شراکتی داشته باشند، شخصیتهای مؤثر احزاب هستند که در ساختار شورای مشورتی و حقیقی جمع بندی خود را ارائه میکنند.* مگر میشود حزب اصلاح طلب به دنبال نیروی غیر اصلاح طلب باشد؟ این کار منطق ندارد. اصلاح طلبان در مقام ایفای وظیفه ذاتی خود در انتخابات ریاست جمهوری باید به سمت نیروهایی از درون تیم خود بروند که واجد کفایت لازم برای پذیرش مسئولیت ریاست جمهوری باشند.* دور از ذهن نیست، چنان چه فرصت منطقی پیدا نشود که از طریق اعتمادسازی با شورای نگهبان و مسئولان ذی ربط در انتخابات به گزینه مطلوبی برسیم که بتواند تأیید شورای نگهبان را بگیرد و امیدواریم این طور بشود، ضرورتی ندارد سراغ کس دیگری برویم اما اگر این موضوع عملی نشود ممکن است اقدامی شبیه سال ۹۲ اتفاق بیفتد.
«روزنامه خراسان»