یادداشت مهمان

نگاهی به مولفه‌های جذابیت پرفروش ترین کتاب روایت اسارت؛ به بهانه ۲۶ مردادماه، سالروز بازگشت آزادگان

کدخبر: 2359875

در سه دهه اخیر، نویسندگان راوی یا راویان نویسنده، کتاب‌های فراوانی در موضوع ادبیات دفاع مقدّس نگاشته‌اند. انتشار قریب به سه‌هزارعنوان کتاب با موضوع ادبیات پایداری و دفاع مقدّس، منابع جدیدی برای این نوع ادبی فراهم آورده است. بخشی ازکتاب‌های دفاع‌مقدّس، شامل رمان‌هایی است که توسط اسیران جنگی و آزادگان روایت و نگاشته شده است.

نسیم آنلاین ؛دکتر امیرالله شمقدی: در سه دهه اخیر، نویسندگان راوی یا راویان نویسنده، کتاب‌های فراوانی در موضوع ادبیات دفاع مقدّس نگاشته‌اند. انتشار قریب به سه‌هزارعنوان کتاب با موضوع ادبیات پایداری و دفاع مقدّس، منابع جدیدی برای این نوع ادبی فراهم آورده است. بخشی ازکتاب‌های دفاع‌مقدّس، شامل رمان‌هایی است که توسط اسیران جنگی و آزادگان روایت و نگاشته شده است. علی‌رغم حضور بیش از 42هزار نفر اسیر جنگی ایران در جنگ هشت ساله، فقط 344 عنوان کتاب تاکنون توسط آزادگان نوشته شده است. مطالعه و بررسی‌کتاب‌های تولید شده نشان می‌دهدکه برخی کتاب‌ها با اقبال بیشتری مواجه شده است. به نظر می‌رسد کتاب‌های پرمخاطب، هرکدام جذّابیت‌های خاصّی دارد اما تاکنون کارهای پژوهشی چندانی به صورت تخصّصی بر روی رمان‌های اسارت صورت نگرفته است. از میان رمان‌های اسارت، خاطرات خودنگاشت معصومۀ آباد درکتاب من زنده‌ام دارای مؤلّفه‌های جذّابیت فراوانی است و دویست و هفده نوبت تجربۀ چاپ راطی 5 سال کسب کرده و اقبال عمومی خوانندگان را در پی داشته است. موضوع اقبال فراوان مخاطبان به مطالعه کتاب، شایسته بررسی، تحقیق و پژوهش است. به نظر نگارنده چند نکته در اتفاق تاثیرگذار بوده است:

1. انتخاب عنوان پویا و غیرکلیشه‌ای

اوّلین مؤلّفه‌ای که هر خواننده‌ای را به مطالعه کتاب جذب می‌نماید، عنوان کتاب است. از تحلیل محتوای 344 عنوان کتاب نگاشته شده آزادگان ، چنین استنباط می‌شود که در حدود نیمی از عنوان‌های رمان‌های اسارت، از کلیدواژه‌هایی استفاده شده که اشاره مستقیم به موضوع اسارت دارد. در 167 عنوان از کتاب‌های اسیران جنگی واژه‌هایی همانند جنگ، آزادی، اصطلاحات تداعی‌کنندة زندان، اصطلاحات جنگی، اسامی شهرها، اردوگاه‌ها، زندان‌ها و یا واژه‌هایی مثل غریب، غربت، رهایی، زخم و شوم که غیرمستقیم، شرایط سخت و دشواری را در ذهن‌ها متبادر می‌کند به چشم می‌خورد. در 92 عنوان کتاب‌های آزادگان، فقط از کلیدواژه‌های آزاده، آزادگان، اسارت، 22 عنوان اسامی شهرها و اردوگاه‌ها، 18 عنوان اصطلاحات تداعی کنندة زندان، 9 عنوان کلمة غریب و غربت، که در جدول زیر خلاصه شده است:

ردیف

کلیدواژه‌های استفاده شده در عناوین کتاب‌های آزادگان

تعدادکتاب‌ها

1

آزاده، آزادگان، اسارت ، آزادی

92 عنوان

2

اسامی‌شهرها و اردوگاه‌ها: بغداد ، موصل ، عنبر ،تکریت

22 عنوان

3

اصطلاحات جنگی: مین، لشکر، سرهنگ، تانک، تجاوز، فرمانده، تیر، جنگ، خاکریز

19 عنوان

4

غریب، غربت

9 عنوان

5

رهایی، زخم، شوم

7 عنوان

6

اصطلاحات تداعی‌کنندة زندان: زنجیر، دیواربلند، جهنم، زندان، آتش، خون، قفس، سلول، بند

18عنوان

7

سایرکلیدواژه‌ها

177عنوان

جمع

344 عنوان

این جدول نشان می‌دهدکه در167 عنوان ازکتاب‌های روایت شده و نگارش یافتة اسیران جنگی از عناوین وکلید واژه‌هایی استفاده شده‌که مستقیما به جنگ، اسارت، زندان، اردوگاه‌ها و موارد مشابه مربوط می‌شود و به نظر می‌رسد این عناوین از نظر زیبا شناختی جذّابیت چندانی نداشته باشد.

2. مقدمۀ قوی، زیبا و احساسی

مقدمۀ هر کتاب دریچه‌ای است به سوی ورود به متن. نویسندۀ زبردست وتوانمند رمان در این مقدمۀ هشت صفحه ای آنچنان از رستاخیز واژه‌ها بهره می‌بردکه خوانندۀ این مقدّمه را وا می‌دارد تا وارد رمان شود و داستان پرماجرای من زنده‌ام را بخواند. مقدمۀ کتاب که توسط نویسنده «سرآغاز سخن» نام گرفته، حسن مطلع پرجاذبه‌ای است که مخاطب را از همان ابتدای کتاب، همراه احساس و عاطفة نویسنده می‌کند و او را تا پایان رمان، با خود همراه می‌سازد. معصومۀ آباد، رمان خود را با حسن تعلیلی برای نوشتن کتاب آغاز می‌کند.

3. تناسب فصل‌های کتاب

از دیگر مؤلّفه‌های جذّابیت کتاب، فصل‌بندی منطقی و متناسب آن است. رمان من زنده‌ام در هشت فصل، تنظیم و نگارش یافته است. نویسنده برای این که مخاطب را با سابقه دوران کودکی و جوانیش آشنا کند فصل اوّل کتاب را به مقدّمات می‌پردازد. این فصل حدود 40 صفحه دارد. از آنجا که دوران کودکی نویسنده با زندگی ساده و معیشت سخت همراه بوده، مطالعة این دوران نیز برای خواننده خالی از لطف نیست و از جذّابیت لازم برخوردار است. نویسنده، تصویری روشن از زندگی شخصی و خانوادگی خود را در اوّلین فصل کتاب ارائه می‌دهد. فصل دوم کتاب به دوران نوجوانی نویسنده اختصاص دارد. ایّامی که نویسنده مهارت‌ها و فنون فراوان فنی و هنری رامی‌آموزد. فصل سوم کتاب به دوران انقلاب پرداخته است. دورانی که نویسنده به عنوان یک فعال سیاسی جوان در مدرسه و محل زندگی خود ایفای نقش می‌کند. البته چند سال از این دوران هم پس از پیروزی انقلاب ادامه می‌یابد و نویسنده در عرصه‌های فرهنگی و سیاسی انقلاب فعالیت می‌نماید. فصل چهارم کتاب، با موسم مهر و مدرسه در سال 1359آغازمی‌شود. فصلی که با حملة عراق به ایران شروع می‌شود و نویسنده که ساکن آبادان است از همان روزهای ابتدایی جنگ در متن جریان جنگ و حملات دشمن بعثی قرار می‌گیرد. در این فصل، رمز و راز جملة من زنده‌ام برای خواننده روشن می‌شود. این فصل، آغاز داستان اسارت معصومۀ آباد به همراه همکارش خانم بهرامی است که در 23 مهرماه1359در جادة آبادان اسیر دشمن بعثی می‌شوند. این فصل از فصل‌های طولانی رمان است و نویسنده، لحظه به لحظه اتّفاقات را با جزئیات گزارش می‌کند. نویسنده در این فصل، رقّت‌بارترین وضعیّت‌ها را از شکنجه و آزار و اذیّت رزمندگان بیان می‌کند. چه بسا بخش‌های زیادی از این فصل، اشک و بغض را در چشم و گلوی خواننده جاری می‌کند.فصل پنجم نیز از فصل‌های طولانی و یک‌چهارم مطالب کتاب است. خاطرات این فصل مربوط به زندان الرشید بغداد است. زندان الرشید مکانی است که وحشتناک‌ترین و ددمنشانه‌ترین رفتارها با اسیران در بند صورت گرفته است. زندانی که بسیاری از اسیران، از آنجا، راهی جوخه اعدام شده و یا در زیر شکنجه های دشمن بعثی جان باخته‌اند. نویسنده در این بخش، به فعالیت‌های روزانه اسیران جنگی، خلّاقیت‌ها، ابتکارات، تلخی‌ها وشیرینی‌های اسارت اشاره می‌کند. فصل چهارم وپنجم، همان‌طورکه گفته شد از طولانی‌ترین فصل‌های رمان و از پرماجراترین و جذّاب ترین بخش‌های خاطرات معصومۀ آباد بوده که با هنر نویسندگی وی به توصیف دقیق‌ترین حوادث و وقایع ایّام اسارت تبدیل شده است. همجواری سلول معصومۀ آباد با مهندس تندگویان وزیر نفت ایران، حالات رقّت‌بار اعتصاب غذای 19روزه چهار زن قهرمان داستان، اوقات سحرها و افطاری‌های ماه رمضان اسارت، از دیگر صحنه‌های تکان‌دهنده وخواندنی این فصل رمان است که خواننده را تا پایان داستان با خود همراه می‌سازد. فصل ششم که با عنوان انتظار نگاشته شده به خاطرات خانوادة معصومۀ آباد و آنچه قبل از اسارت وی اتّفاق افتاده اختصاص یافته است. این فصل که خاطرات قبل از اسارت و روزهای آخر اسارت را با هم عجین نموده در روشنگری و شفاف‌سازی بخش‌های پنهان و مبهم ماجرای اسارت، بسیارجالب توجه است. فصل هفتم کتاب، با عنوان اردوگاه موصل و عنبر، آخرین فصل نوشتاری کتاب می‌باشد. اهمیّت این فصل، در ورود شخصیت‌های مثبت و منفی به رمان است. از یک طرف شخصیتی رئوف و مهربان و پناهگاه اسیران، آقای سیدعلی اکبر ابوترابی و از طرفی دیگر شخصیتی دست نشانده و وابسته و خیانتکار به نام شیخ علی تهرانی است. دیگر اهمیّت این بخش، داستان ثبت نام معصومۀ آباد توسط صلیب سرخ است و شروع نامه‌نگاری و مراودۀ وی با خانوادة خود در ایران. نویسنده در این فصل نیز، رفتارهای وحشیانۀ نیروهای بعثی با اسیران جنگی را به گونه‌ای برای خواننده مجسم و توصیف می‌کندکه گویی صحنه را به نمایش گذاشته است. بخش انتهایی این فصل که طلعیه آزادی را نوید می‌دهد بسیار جذّاب، احساسی و خواندنی است. خبر آزادی و سختی های روزهای آخر اسارت و انتقال به فرودگاه و پرواز به آنکارا و سپس پرواز به ایران نیز بسیار جذّاب و خواندنی و جالب توجه است. در این فصل نیز نویسنده خوانندگان را مبهوتِ جملات سرشار از عاطفه و احساس می‌کند و کتاب در اوج احساس و عاطفه به پایان می رسد. فصل هشتم که آخرین فصل کتاب است به اسناد و مدارک و عکس‌ها اختصاص یافته است. تعداد 37 عکس، مدرک و سند در آخرین فصل کتاب، از دیگر مؤلّفه‌های جذّابیت این رمان است. مشاهدۀ اوّلین عکس اسارت، نامه‌ها، مکاتبات، عکس‌های هنگام آزادی و پس از ورود به ایران معمولا برای هر خواننده رمان جذّاب می‌باشد.

4. نثر زیبا و دلپذیر با تعابیر ادبی

سراسر متن رمان با نوشتاری زیبا و دلپذیر نگارش یافته است. جملات کوتاه، تعابیرنو، تصویرگری‌های خلاق، سادگی و بی‌پیرایه بودن متن از حشو، موجب شده تا من زنده‌ام به نوشتاری دلنشین و دلنشان تبدیل شود.

5. پرهیز از خودسانسوری

یکی از نکاتی که در داستان‌های اسارت توسط نویسندگان و راویان آزاده کمتر مورد توجه قرار گرفته، بیان دقیق همه اتّفاقات وحوادث زشت و زیبا می‌باشد. نویسندۀ من زنده‌ام، امانتداری خود را در این زمینه رعایت نموده و خود را در بند برخی ملاحظات وسانسورها قرار نداده است. او ضرورتی نمی‌بیند که وقایع را کتمان کند. معصومۀ آباد به عنوان یک زن که دارای شرایط خاص از نظر مسائل بهداشتی است به راحتی ابراز می‌کند که چگونه در مضیقۀ دریافت سهمیه لوازم بهداشتی بوده‌اند. او از بیان نیازهای بهداشتی زنانه دریغ نمی‌کند وترجیح می‌دهد واقعیت و شرایط را برای خوانندگان بازگو کند.

6. طنزها و شوخی‌ها، کنایه‌ها وایهام‌های متن

از دیگر مؤلّفه‌های جذّابیت رمان من زنده‌ام، طنز ها وشوخی‌هایی است که در فرازهای زیادی از کتاب مشاهده می‌شود. البته این طنزها، گاهی بین دوستان رد وبدل می‌شود و به عنوان یک تفریح در آن شرایط سخت و عذاب‌آور استفاده می‌شود و گاهی رنگ طعن و تلخی به خود می‌گیرد و در واقع، وضعیّت اسف‌بار معیشت اسرا را نقد می‌کند. این شیوۀ نگارش برای خواننده، جالب توجه بوده و متن را از یکنواختی خارج می‌کند. نویسنده، آنگاه که در کنار چوپان و گوسفندان اسیر قرار می‌گیرد خاطرۀ خود را با طنز، همراه می‌نماید و این گونه نقل می‌کند که: «بعد از سی ساعت گرسنگی و تشنگی، یک لیوان آب آوردند که همه باهم در معیّت آن همه گوسفند، یک جرعه از آن بنوشیم». (صفحه 201) و در ادامه می‌آورد: «من و مریم را از گروه جداکردند و سوار ماشین شدیم اما هر دو ترجیح می‌دادیم بین گوسفندها باشیم نه گرگ‌ها» [ بعثی‌ها] (صفحه 203 ).

7. توصیف دقیق وقایع و حوادث اسارت

یکی دیگر از جذّابیت‌های رمان من زنده‌ام، تصویرگری‌های دقیق وقایع و حوادث دوران اسارت می‌باشد. اوآنچنان با دقّت و ذکر جزئیات، صحنه‌های هر واقعه را تجسّم نموده و در برابر چشم خواننده به نمایش می‌گذارد که خواننده با تمام وجودش، آن شرایط سخت را احساس می‌کند. معصومۀ آباد در بیمارستان که یکباره چشمش به آشنایی می‌افتد و به سمت او می‌رود و از حال یکی از مجروحین سؤال می‌کند صحنه را این‌گونه توصیف می‌کند: «هنوز پاسخی از او نشنیده بودم که سنگینی سیلی دکتر سعدون بر صورتم، سرم را صدوهشتاد درجه چرخاند. فکر کردم مغزم از دهانم بیرون ریخته. دهانم پر از خون و لب هایم به رعشه افتاد» (صفحه 206 ). او با ادب و متانتی موقّرانه، کیفیّت فحّاشی مامورین بعثی را این چنین بیان می‌کند: «فحّاشی و ادای کلمات زشت برایشان تفریح بود.کاش می‌توانستم تن بعضی از کلمات، لباس بپوشانم تا از زشتی آنها کم شود و بتوانم آنها را روایت کنم» (صفحه 261-262 ).

8. بیان ماجراهای کتاب بازبان تصاویر و اسناد

فصل هشتم کتاب که حدود 40 صفحه از رمان را به خود اختصاص داده است حاوی عکس‌ها، اسناد، مدارک و نامه‌نگاری‌های معصومۀ آباد و خانواده اش می‌باشد. آخرین عکس قبل اسارت، اوّلین عکس اسارت، عکس‌های دیگر از دوران اسارت، تصویر اوّلین نامۀ دوکلمه‌ای به خانواده، تصاویری از سایر مکاتبات و نامه‌نگاری‌ها و همچنین عکس‌هایی از لحظات اوّلین دیدار با خانواده پس از آزادی، از دیگر جذّابیت‌های کتاب است. در همین بخش نیز تصاویری از کارهای دستی و هنری نویسنده در دوران اسارت درج شده است. نامه‌ها و اسناد، گزارش تصویری شرایط لحظه‌به‌لحظه معصومۀ آباد، حس و حال خانواده، پدر، مادر، برادران و بستگانش را به وضوح برای خواننده روشن می‌نماید. اسناد و مدارک، همانند فصول کتاب، به قبل، هنگام و پس از اسارت نویسنده مربوط بوده و سیر حوادث و وقایع و خاطرات معصومۀ آباد را به روایت تصویر، اسناد و مدارک بیان می کند.

نتیجه ‌گیری

رمان من زنده‌ام از پرفروش‌ترین کتاب‌های دفاع‌مقدّس است. این کتاب تاکنون دویست وهفده نوبت تجدید چاپ شده است. جذّابیت، اقبال عمومی، و علاقۀ خوانندگان به مطالعة این رمان، مؤلّفه‌های گوناگونی دارد. انتخاب خلّاقانه و جذّاب عنوان کتاب، مؤلّفه نخست این رمان در جذب مخاطب است. همچنین مقدمۀ هشت صفحه‌ای که نویسنده با نثری دلپذیر، قوی، جامع، احساسی و عاطفی نگاشته است در جذب خواننده و علاقه‌مندی وی به مطالعة کامل کتاب بسیار مؤثّر می‌باشد. فن نویسندگی و استفاده از آرایه‌ها و صنایع ادبی، بهره‌گیری فراوان از صنعت استعاره و ایهام، آوردن تعابیر نو و خلّاقانه از دیگر شاخصه‌های جذّابیت رمان من زنده‌ام می‌باشد. معصومۀ آباد همچنین صحنه‌ها، وقایع و حوادث دوران اسارت را آنچنان دقیق توصیف نموده و آنها را با عنصر عاطفه و احساس عجین کرده که موجب شده هر خواننده‌ای جذب داستان شده و باعث می‌شود نویسنده و خواننده تا پایان رمان، یکدیگر را رها ننمایند. استفاده از عنصر طنز، از دیگر ویژگی‌های نثر من زنده‌ام است. او با بهره‌گیری از این صنعت به‌ جذّابیت و عدم یکنواختی متن کمک کرده است. از دیگر عوامل مؤثّر در جذّابیت کتاب، پرهیز نویسنده از خودسانسوری است. معصومۀ آباد سعی می‌کند روایت صادقانه‌ای از ماجرای اسارت چهار زن قهرمان داستان داشته باشد. او از اشاره به مضایق بهداشتی زنانه و ویژة بانوان گرفته تا واقعیت‌های درگیری‌های بین مردم شهرها، و یا گزارش خودفروشی و جاسوسی برخی اسیران جنگی دریغ نکرده و هیچ تلاشی در کتمان نمودن وقایع ندارد و همه و همه را طبق آنچه اتّفاق افتاده است روایت می‌کند.

فصل بندی هشت‌گانه کتاب و رعایت تناسب مطالب و پرهیز از طولانی شدن مقدّمات داستان و پرداختن به اصل ماجرای اسارت که طبیعتا مورد انتظار هر خواننده‌ای است از دیگر مؤلّفه‌های جذّابیت رمان من زنده‌ام است. همچنین نثر کتاب و نوشتار ادبی، زیبا، دلپذیر، دلنشین و دلنشان نویسنده موجب شده تا هر خواننده‌ای بدون خستگی و با ذوق و علاقه، مطالعة کتاب را به پایان رساند. اختصاص آخرین فصل کتاب به عکس‌ها، اسناد و مدارک مربوط به دوران اسارت و قبل و بعد از آن هنگام نیز، از جلوه‌های دیگر جذّابیت رمان من زنده‌ام است. معمولا هر خواننده‌ای با دیدن این عکس‌ها و اسناد، با حس و حال آن دوران، احساس تعّلق حاصل کرده و در فهم و درک بهتر و عمیق‌تر داستان کمک می‌کند. بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که معصومۀ آباد، 72% مطالب کتاب را به اصل ماجرای اسارت تخصیص داده و صرفا به 28% مطالب کتاب برای مقدّمات و معرفی پیشینه خود تا قبل از اسارت بسنده کرده است.

ارسال نظر: