سیاست دولت مولد سازی اقتصاد نیست

کدخبر: 2358857

فعال بازار کار و کارگری گفت: در عین حال که کارها به مردم واگذار نشده، انحرافاتی نیز دراصل ۴۴قانون اساسی نیز به وجود آمده است، یعنی به جای اینکه شرکت های خوب به مردم واگذار شود و به کسانی داده شده که اهلیت درستی ندارند!  خام

نسیم آنلاین ؛ ساحل عباسی: تولید مساله مهمی است، آنقدر مهم که در مناسبت های مختلفی حتی عید مذهبی چون عید قربان هم در بیانات و دغدغه های رهبر معظم انقلاب فراموش نمی شود، مساله ای که بارها و بارها به دولتمردان توضیح و تذکر داده شده اما چرایی اینکه دولت اهتمامی به این موضوع دارد بارها و بارها مورد تحلیل قرار گرفته و پاسخ های مختلفی که اکثرا دردآور است داده شده، این بار نیز در گفت وگو با حمید حاج اسماعیلی فعال بازار کار و کارگری به این موضوع پرداخته ایم که ایراد کار از کجاست که به مرز تجربه بحران در اقتصاد کشور رسیده ایم؟

مقام معظم رهبری در سخنرانی روز عید قربان بر مولد سازی اقتصاد و افزایش ظرفیت های تولید کشور به شدت تاکید کردند، چه عواملی موجب دور شدن از تولید و مولد سازی اقتصادی کشور شده است؟

یکی از مهمترین موضوعاتی که برای تولید و اقتصاد کشور در شرایط تحریمی مشکلات حائز اهمیتی ایجاد کرده است وابستگی به برخی کالاها و موادی است که معمولاً از خارج وارد می‌شود، واردات بی رویه ای که کشور را از جهات مختلف به برخی از کشورها وابسته کرد، چرا که دولت ها با فروش نفت خام یعنی با وابستگی به درآمدهای ناشی از فروش نفت خام بدون اینکه به سختی برای افزایش تولید یا بستر سازی برای تولید بیفتند پول فروش نفت خام را به ازای واردات کالا و برخی موادی که قطعا امکان ساخت و تولید آن در داخل ممکن بود را هزینه می کردند. متاسفانه دولت علاوه بر فروش نفت خام برای افزایش درآمد خود به فروش مواد خام معدنی هم روی آورد، یعنی تسلسل خطرناکی در دوری از تولید و مولد سازی اقتصاد و رویکرد به خام فروشی بیش از پیش اتفاق افتاد این موضوع یکی از مهمترین دلایل عدم مولد سازی اقتصاد ایران به شمار می رود.

نقش دولتها در رساندن اقتصاد به وضعیت بحرانی کنونی را چگونه ارزیابی می کنید؟

اگر دولت آقای روحانی و دولت های پیشین هر کدام به سهم خود برای مولد سازی اقتصاد ایران تلاش می کردند و مولاد اولیه ای که به صورت خام به دیگر کشورها فروخته می شود را به منظور تولید کالای نهایی خود مورد استفاده قرار می دادند، وضعیت کنونی ما در حال حاضر اینگونه بود که ما به جای صادر کردن نفت، از ظرفیت های پتروشیمی و صنابع وابسته به پتروشیمی کالاهایی برای مصرف داخل و خارج تولید می کردیم که به ارزش افزوده بالاتری منتهی شود، تا علاوه بر رفع نیاز داخلی ارز آوری قابل توجهی به کشور داشته باشیم، بنابراین اولین اصلی که دولت باید مورد توجه قرار دهد تغییر دیدگاه اقتصادی خود به سمت مردمی کردن اقتصاد است، یعنی دولت خود را از شریک مردم بودن یا صاحب اقتصاد کشور بودن کنار بکشد و مسیر را برای ورود مردم به اقتصاد و تولید باز کند، اما در حالی که انتظار می رود دولت در امر خصوصی سازی و مردمی سازی اقتصاد جدیت قابل ملاحظه ای داشته باشد، متاسفانه در عین حال که کارها به مردم واگذار نشده، انحرافاتی نیز دراصل 44 قانون اساسی نیز به وجود آمده است، یعنی به جای اینکه شرکت های خوب به مردم واگذار شود و مردم برای مشارکت اقتصادی دعوت و به بهترین نحو ممکن راهنمایی شوند و از آنها حمایت به عمل آورده شود، خصوصی سازی که دولت دنبال کرد بدین نحو بود که بخش بزرگی از شرکت‌ها به افرادی واگذار شد که از اهلیت و شایستگی لازم برخوردار نبودند، و با سوء استفاده از امکانات دولتی و دریافت وام های ارزان شرکت هایی را خریداری کردند مثل نیشکر هفت تپه و... که علاوه بر از بین بردن تولید کشور منجر به تعطیلی کارخانه های قدیمی کشور مثل تراکتورسازی تبریز شدند، ما در این بخش ها تجربه های بدی داشته ایم لذا کارخانه های ورشکست شده به جای حمایت وبازگشت به چرخه تولید به کسانی داده شد که در راهی به غیر از تولید آن را مورد استفاده قرار دادند.

با این همه تجارب بد چه راهکاری برای عبور از این بحران ها و بازگشت به مسیر اصلی توسعه اقتصادی و بازار کار پیشنهاد می کنید؟

بله متاسفانه مردم تجارب تلخی از سوء مدیریت ها دارند، سیاست هایی که نیاز مبرمی به اصلاح آنها احساس می شود، چرا که اگر واگذاری‌ها به درستی و در مسیر قانونی انجام شده بود واقعا وضعیت تولید و بازار کار ما اینگونه نبود، متاسفانه دولت در این موضوع سعه صدر از خود نشان نداده و اقتصاد را به صورت واقعی کوچک نکرده است، اگر تصدی گری دولت کم نشود و ریسک سرمایه گذاری برای فعالیت های تولیدی کاهش نیابد قطعا مشکلات جدی تری در مسیر ما قرار می گیرد. بیش از 50ئ درصد سرمایه یک تولید کننده در ابتدای راه فقط صرف تامین زیر ساخ های تولید می شود، کاری که مشخص نیست با سیاست های متناقض دولت آیا به شکست منتهی می شود یا خیر؟ اگر دولت از تولید کننده حمایت نکند که اغلب نمی کند، و معافیت های بیمه‌ای و مالیاتی نیز برای تولید کننده در نظر گرفته نشود، که اکثرا گرفته نمی شود و تسهیلات ارزان و راحت در اختیار تولید کننده قرار نگیرد، صادرات و واردات به درستی مورد کنترل و نظارت قرار نگیرد قطعا مولد سازی اقتصاد در حد یک حرف و شعار باقی می ماند. دولت بارها و بارها کالاهایی را وارد کرده که مشابه آن در داخل به وفور تولید می شود، این رانت ها معمولا به کسانی داده می شود که به دولت وابسته هستند، در حالی که اصل سیاست اقتصاد مقاومتی بر این موضوع تاکید دارد که این کالاها توسط تولیدکننده داخلی با سرمایه گذاری داخلی تولید شود و با قیمت مناسبی تحویل مشتری داخلی و خارجی شود، قطعا راهکار حمایت از تولید و تسهیل فرآیند تولید است. اگر دولت از تولید حمایت نکند تجارب تلخ اقتصادی تبعات اجتماعی و حتی سیاسی به دنبال خواهد داشت. انتظار می رود دولت ریسک سرمایه‌گذاری را برای کالاهای تولیدی به شدت کاهش دهد و از کسانی که به سمت تولید می روند با قاطعیت حمایت کند، از سرمایه گذارانی که سرمایه خود را به سمت تولید هدایت می کنند نیز به شدت حمایت کند، دولت باید حتما به تولید کنندگان مشاوره های فنی و کارشناسی ارائه کند، برای آنها معافیت‌های مالیاتی و بیمه‌ای در نظر بگیرد و در امر صادرات آنها را راهنمایی کند، ضمن اینکه در بحث رقابت هم سیاست گذاری ها باید به درستی اتخاذ شود تا تولید کننده به تدریج بتواند با تولید کننده های خارج از کشور رقابت کند، ضمن اینکه برای ارتقای کیفیت کالای خود نیز دست به کار شود، یعنی دولت نباید به یک باره تولید را وارد رقابت سختی کند که به دلیل عدم امکان رقابت با سایر کشورهای تولید کننده خسته و دلزده شود، لذا حمایت های لازم از بخش تولید بسیار ضروری است و اگر این موضوعات به عنوان محورهای مهم و کلان اقتصادی در نظر گرفته شود قطعا از بسیاری از مشکلات و بحران های اقتصادی عبور می کنیم. قطعا ما در همه بخش های تولیدی مشروط به اینکه دولت به بخش خصوصی اجازه فعالیت بدهد، ظرفیت های قابل توجهی داریم، در موضوع واگذاری صنایع در بخش کشاورزی و خدمات واقعاً ظرفیت‌های خوبی در کشور وجود دارد، ما دارای نیروی انسانی قابل و متخصصی هستیم که باید از آنها به خوبی استفاده کنیم، به شرط اینکه دیدگاه و شناخت خوبی از ظرفیت‌ها داشته باشیم. اگر بخواهیم به این مسئله فکر کنیم که تحریم ها مانع رشد اقتصادی و تولید ماست و دست روی دست بگذاریم هیچ کاری انجام نمی شود، تداوم حیات اقتصادی ما تنها به شناخت دقیق از تحریم ها و ظرفیت های داخل است.

ارسال نظر: