بغزیان: سیاست های غلط ارزی عامل افزایش تورم است

کدخبر: 2358291

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: رئیس جمهور باید درباره سیاست های ارزی کشور، تورم و فشار اقتصادی به مردم‌ در دو سال گذشته به مجلس توضیح دهد 

نسیم آنلاین ؛ ساحل عباسی: اگر پای رئیس جمهور برای پاسخگویی به نمایندگان منتخب مردم باز شود به نظر شما در کدام محورهای اقتصادی باید سوال و جواب رد و بدل شود تا مردم تکلیف خود را در گرانی های کمر شکن بدانند...آلبرت بغزیان اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این باره با ما گفتگو کرده است.

تورم هر روز زندگی مردم را سخت تر از روز قبل می کند، آیا بین افزایش نرخ ارز ناشی از افزایش تورم است یا بالعکس ؟

تورمی که در حال حاضر بخش های مختلفی از اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده و معیشت مردم را هر روز سختتر از روز قبل کرده است، عامل نیست بلکه خود معلول سیاست‌هایی است که زمینه را برای افزایش تورم در اقتصاد فراهم کرده است، لذا تلنبار سیاست های غلط همه سال های گذشته تبدیل به تورمی شده که از چندین جهت زندگی مردم را تحت فشار قرار داده است. مساله دیگری که برخی از کارشناسان یا دولتی ها بر آن تاکید دارند که عملا راهبرد غلطی است، عنوان می‌کنند به دلیل تورم نرخ ارز تغییر می‌کند یا افزایش نرخ ارز ناشی از افزایش تورم است، در حالی که این موضوع در هیچ جای دنیا و در هیچیک از اصول علم اقتصاد بیان نشده، بلکه ناشی از مدیریت غلط رژیم ارزی کشور است. به این معنا که مدیریت رژیم ارزی شناور موضوع بسیار مهم و موردتاکیدی در کاهش یا افزایش نرخ ارز است.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دلیل نوسانات قیمت و فقیر تر شدن مردم موضوع طرح سوال از آقای روحانی را با جمع آوری ١٩۶ امضا مطرح کرده اند، به نظر شما چه سوال هایی باید از رئیس جمهور پرسیده شود؟

یکی از سوالاتی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی حتما باید از رئیس جمهور بپرسند، موضوع مهم رژیم ارزی است که دولت چه رژیم و راهبردی برای مدیریت نرخ ارز داشته و چرا به چنین تورمی منجر شده است ؟ آیا مسئولین بانک مرکزی تا چند ماه پیش رژیم ارزی مدیریت شده ای داشتند که دلار را به ۱۰ هزار تومان رساندند که در نهایت به مرز ۱۳ هزار تومان افزایش یافت، اما به یک باره چه اتفاقی در اقتصاد کشور رخ می دهد که ارز از ١٣ هزار تومان به ۲۵ هزار تومان می رسد؟ رئیس جمهور باید به این سوال پاسخ بدهد که مگر تحریم ها نسبت به قبل چقدر تشدید شده که نرخ ارز اینگونه بالا رفته است؟ چه اتفاقی و چه تفاوتی در وضعیت اقتصادی کشور رخ داده است که تورم اینگونه بر همه بازارها مسلط شده است ؟ ارزهای صادراتی که از سال ۹۷ به قول خود دولت تا کنون به کشور بازنگشته، چرا دو سال گذشته چنین شوکی به کشور وارد نکرد و چرا این شوک اینک بر اقتصاد وارد شده؟ چگونه می شود ارزی که سال ٩٧ و ٩٨ باید به کشور باز می گشت هیچ اتفاقی در نرخ ارز ایجاد نکرد اما نرخ ارز در چند هفته اخیر دولت مدام صادرکنندگان را تهدید می کرد تا رقم های بالای ٢٠ هزار تومان افزایش یافت؟ مگر دولت از زمان تحریم ها تا حالا چندین بار بر این موضوع تاکید نکرده که راه دور زدن تحریم ها را بلد است، پس چه عاملی بر افزایش نرخ ارز تاثیر گذار بوده است؟ در شرایط کرونایی که تقاضایی برای ارز مسافرتی یا تجاری در حجم سال های قبل هم نبوده، چه اتفاقی باعث افزایش نرخ ارز شده است؟

از این پرسش ها چه نتیجه ای می توان گرفت؟

آیا به غیر از این است که دولت برای تامین کسری بودجه خود با گران کردن نرخ ارز و دست بردن به جیب مردم، نرخ ارز را بنا به نیاز یا دلخواه خود روی تابلوی صرافی ملی تنظیم می کند؟ آیا نباید این گمان برود که به غیر از تامین کسری بودجه، دولت نرخ ارز را به نفع برخی صادرکنندگان تغییر می دهد تا ارز خود را با قیمت بالاتری بفروشند و منفعت کنند یا به هوای منفعت بالاتر صادرکنندگان را به عرضه ارز خود به بازار ترغیب کند، به عبارت دیگر دولت کل ملت را فدای تشویق و تنبیه صادر کنندگان یا وارد کنندگان کرده است، موضوعاتی که همه و همه در جهت عکس جهش تولید است و به هیچ وجه حمایت از تولید ملی در سال جهش ملی به شمار نمی رود. قطعا نمی توان گفت که تحریم ها عامل تاثیر گذاری بر افزایش نرخ نبوده، اما سهم سیاست‌های غلط دولت نیز در این موضوع ناچیز نیست. دولت عامل مهمی در افزایش نرخ ارز است و عدم کارایی دولتمردان در راهبرد درست برای رژیم ارزی لطمه بزرگی به تولید و جهش تولید وارد کرده است، وقتی دولت مدیریت درستی ندارد به بهانه افزایش نرخ ارز قیمت‌ کالاها و خدمات خود را بالا می برد، هر چند که افزایش قیمت مواد اولیه منجر به افزایش قیمت نهایی کالا می شود،به هر حال برخی کالاها مثل مسکن که وارداتی و صادراتی نیستند هم با افزایش نرخ ارز مشمول افزایش قیمت شده اند و هیچکس حاضر نیست مسکن خود را به قیمتی کمتر از نرخ های هر روز ارز بفروشد، جالب این است که این حباب ها نمی شکند و باقی می ماند، در این آشفته بازار اقتصادی و سوء مدیریت دولت همه در حال مسابقه عقب نماندن از گران‌فروشی هستند، از سوی دیگر دولت هم در زمانی دست به اصلاحات اقتصادی می زند که بازارها آنقدر آشفته است و قیمت ها آنقدر غیر قابل کنترل یا پیش بینی نشدنی است که اعمال قوانینی چون مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر اجاره خانه های خالی و... نه تنها به درستی و با موفقیت انجام نمی شود بلکه مردم حتما به دنبال پیدا کردن راه های فرار از این قوانین خواهند بود.

یعنی معتقد هستید شتاب زده نباید تصمیم گرفت؟

مسلما دولت در زمان بحران نباید با عجله تصمیم‌ بگیرد، بلکه این قوانین و مقررات اتفاقا باید خیلی پیشتر از این باید تصویب و عملی می شد، متاسفانه کارکرد و عملکرد دولت همیشه اینگونه بوده است. از سوی دیگر دست بردن در میزان نرخ بهره بانکی ، کاهش یا افزایش آن تبدیل به یک بازی برای بانک مرکزی شده است، بانک مرکزی نرخ بهره را از ٢٠ درصد به ١۵ درصد و سپس به ١۶ تا ١٨ درصد تغییر داده است، به هر حال برخی از کارشناسان معتقدند باید نرخ بهره بانکی را به نرخ تورم برسانند، در حالی که اگر بانک مرکزی اروپا و آمریکا نرخ بهره بانکی را مثلا یک درصد تغییر می‌دهد، ناظر بر موضوعات محور سرمایه‌گذاری است نه نه برای پس انداز، در حالی که در ایران بالعکس است، مشخص است که مردم تمایلی به سپرده گذاری بانکی ندارند، وقتی بازدهی بازارهای دیگر ٣٠درصد است مشخص است که کسی تمایلی به سپرده گذاری با ١٨ درصد سود بانکی ندارد! از سوی دیگر افزایش نرخ بهره موجب افزایش نرخ سود تسهیلات نیز می شود، لذا دولت به جای بازی کردن با نرخ سود بانکی باید سیاست هایی را اعمال کند تا بازدهی در بازارهای دلالی کاهش بیاید و بازدهی به تولید می برگردد، در پایان می توان گفت تغییر رژیم ارزی کشور نتیجه سیاست ها و خواست مستقیم دولت‌ است، چرا که شواهد نشان می دهد بانک مرکزی تمایلی برای نظارت بر قیمت گذاری صرافی‌ها ندارد، عدم چک کردن و نظارت بر نرخ های بازار شاهد این ادعاست، چنین روندی نشان می دهد بانک مرکزی استقلال عمل ندارد و البته علاقه ای هم به شنیدن نقد و راهکارهای کارشناسان ندارد که اگر می داشت در کنار مجری تلویزیون که هیچ بهره ای از علم اقتصاد ندارد چند کارشناس مجرب اقتصادی دعوت می شد تا در کنار سر تکان دادن مجری، عملکرد بانک مرکزی را مورد نقد و بررسی قرار دهند! از روزی هم که رئیس بانک مرکزی اعلام کرده خبرهای خوش ارزی در راه است، وضعیت هر روز بدتر شده، به هر حال پر واضح است که بانک مرکزی از سیاست ها و دستورات پشت پرده مطلع است، مگر می شود باور کرد که کلانتری دزدان محل را نشناسد؟! لذا بانک مرکزی با این همه سال تجربه نمی‌تواند بگوید نمی‌تواند مانع نوسانات بازار ارز شود یا اینکه از چرایی افزایش نرخ ارز بی خبر است و اینکه نمی داند چه کسانی سردمدار نرخ گذاری و ایجاد تنش در بازار ارز هستند! یا اینکه بانک مرکزی در این مورد تاثیر گذاران بر بازار ارز بی خبر است؟ مگر اینکه کشور اصلا بانک مرکزی ندارد، یعنی بانک مرکزی، بانکی نیست که مرکزیت داشته باشد بلکه بانکی است که از دولت حرف شنوی دارد و از دیگر از دیگران خط می گیرد، یا به عبارتی بانک آنهاست، نه بانک ملت! لذا این بانک از خود استقلال عمل ندارد.

ارسال نظر: