«امیر تفرشی» در گفتگو با نسیم آنلاین:

مدیریت حمله به همکاری ایران و چین بر عهده «سیا» است؛ اقتصاد ایران و روسیه رقیب اما ایران و چین مکمل هم هستند

کدخبر: 2358092

امیر تفرشی تحلیل گر مسائل سیاسی با بیان اینکه مدیریت حمله به همکاری های ایران و چین بر عهده کاخ سفید و سازمان سیا است گفت: این همکاری باعث برگشتن دوباره ایران به عرصه و شکستن خط تحریم و انزوای ایران است. بنابراین آمریکا از این توافق نگران است.

نسیم آنلاین؛ جعفر برزگر: همکاری بلند مدت ایران و چین باعث برانگیخته شدن مخالفت و موافقت‌هایی با این همکاری شده است. هر دو گروه با استناد به منافع ملی در مورد این همکاری قلم می زنند و سعی می‌کنند به این پرسش مهم پاسخ دهند که آیا همکاری بلند مدت با چین می تواند منافع ایران را تامین کند یا خیر؟

در گفتگو با «امیر تفرشی» تحلیل گر مسائل بین‌الملل و فعال سابق دانشجویی این پرسش را مطرح کرده‌ایم. در ادامه تحلیل تفرشی را می‌خوانید.

چین از هم پیمانان اصلی ایران است

تفرشی در مورد همکاری بلند مدت چین و ایران با اشاره به این نکته که چین یکی از هم پیمانان اصلی جمهوری اسلامی در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی و در واقع یکی از شرکای ایران در نظام بین‌الملل است. گفت: در هر صورت سابقه همکاری های ایران و چین حاکی از این است که این قدرت آسیایی همواره در روابط خود با ایران بر مبنایی همکاری و دوستی عمل کرده و در دوره تحریم‌ها شاهد بودیم که کشورهای مختلفی که در برجام حضور داشته ایران را تحت فشار گذاشتند در این بین چین تنها کشوری بود که به خرید نفت از ایران ادامه داد و هم اینکه تجارت خود را با ایران قطع نکرد. همواره یکی از مجراهای تنفسی ما در دوره ای که فشارهای بین‌المللی بر ایران زیاد بوده چین و شرق بوده است.

تفرشی در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به محدود بودن گزینه های ایران برای همکاری های بلند مدت، امکان انعقاد قرار دادی که بیشتر بر ضرر ایران باشد وجود ندارد هم بیان داشت: یک بخشی از این نگرانی قابل اعتناء است و مسئولیت این ماجرا هم بر عهده دولت است و متاسفانه دولت کنونی در زمان لازم و مناسب یعنی در زمانی که چینی‌ها پیشنهاد این همکاری را در سال ۱۳۹۳ دادند پاسخ چینی ها را نداد.

وی بیان داشت: در این سفر ٰرئیس جمهور چین با رهبری و رئیس جمهور دیدار کرد و پیشنهاد اولیه این همکاری راهبردی با عنوان مشارکت جامع راهبردی که یکی از عالی ترین انواع مشارکتی است که چین در نظام بین الملل به کشورهای مختلف ارائه می کند به ایران داده شد. چین قبلا این نوع همکاری را فقط با روسیه ارائه کرده بود.

وی ادامه داد: اما متاسفانه دولت بی‌اعتنایی کرد و همچنان نگاه به غرب و مسئله ارتباط با اروپا و مسائلی که پیش آمد مورد توجه دولت بود. این امر باعث شد که این پیشنهاد همکاری در آن مقطع مورد توجه قرار نگرفته و به تعویق بیفتد و کشور در شرایط دشوارتری قرار گیرد.

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی افزود: در شرایط موجود و با درک این دغدغه و نگرانی مسئله این است که آیا این دغدغه باید منجر به این امر شود که حقانیتی ایجاد کند که ما به سمت همکاری بلند مدت با جین نرویم. یا اینکه صرفا ارائه دغدغه ای است که با دقت، هوشیاری و ظرافت بیشتری در امضای این سند اقدام کنیم. قطعا باید نکته دوم مورد توجه قرار گیرد.

تفرشی بیان داشت: این دغدغه به جا هست و تمام کشورها در هر شرایطی چه در شرایط عادی و چه در شرایط ویژه دنبال حداکثر کردن منافع ملی خود هستند. این حق تمام کشور ها است. در واقع به همان میزانی که حق چین است حق ما هم هست. و مذاکره کنندگان کشور چین دنبال حداکثر کردن منافع خود هستند و مذاکره کنندگان ما هم باید در همین مسیر حرکت کنند. این نگرانی در این سطح قابل اعتناء است اما نباید منجر به این شود که چون ما در این شرایط هستیم پس نباید به سراغ این نوع همکاری برویم که این برداشت عاقلانه نیست.

سیاست گذاری قراردادهای بلند مدت باید فراتر از دولت‌ها باشد

تفرشی در پاسخ به این سوال که آیا ایران کشوری هست که بتواند در قرار دادهای بلند مدت با توجه به عوض شدن دولت ها و تغییر رویکردها موفق عمل کند هم گفت: یکی از نگرانی ها طرف چینی همین هست اینکه تغییراتی که در سیاست ایران رخ می دهد و تغییر دولت ها رخ می دهد منجر به این نشود که اگر همکاری بلندمدت امضا شد و کشوری در ایران سرمایه گذاری کرد فردا دولت در ایران عوض شود و بخواهد رویکرد دیگری اتخاذ کند این موضوع نیاز به پیگیری و ارائه تضمین های فراتر از سطح دولت دارد.

وی تصریح کرد: متاسفانه دولت مستقر کنونی توانایی کافی برای تضمین حداکثر کردن منافع و حفظ و مراقب از منافع ملی را ندارد. چه در زمانی که این پیشنهاد ارائه شد که بی اعتنا بود و چه در زمان کنونی که به افکار عمومی اطلاعات غلط داده می شود دولت کاری برای اقناع افکار عمومی نمی کند. ما نیازمند مذاکره و ریلگذاری خطوط سیاست خارجی در این قرار داد و مابقی قرارداد های بلند مدت در جایی فراتر از دولت هستیم.

طبق قانون اساسی هم تعیین خطوط سیاست خارجی در حوزه اختیارات رهبر است بنابراین رهبری موافقت خود را اعلام کرده و حمایت کرده‌است. این باید به عنوان یک رویکرد در دستور کار دولت ها قرار بگیرد البته ما با این چالش مواجه هستیم. بخاطر همین این دغدغه برای چینی ها وجود دارد. این تحلیل گر مسائل بین‌الملل با بیان اینکه ما در کشور در زمینه مدیریت قراردادهای راهبردی و بلند مدت دچار ضعف‌هایی هستیم گفت: ما شاهد هستیم که در گذشته دولتی رابطه با یک حوزه جغرافیایی را گسترش داده به عنوان مثال در آمریکایی لاتین دولت نهم و دهم سندهای همکاری امضا کرد. اما با عوض شدن دولت همه چیز دگرگون شد و تمام این اسناد بی معنا شد. بنابراین ما این معضل را باید رفع کنیم و این مشکل مرتبط به کشور ما است و ما باید رفع کنیم و به این معنا نیست که همکاری بلند مدت و راهبردی نیاز نیست.

وی ادامه داد: ما نیازمند این هستیم که در دنیای که تحت فشار هستیم و الان مشکل فروش حداقلی و زیر صد هزار بشکه نفت داریم تضمینی برای فروش انرژی خودمان داشته باشیم. ما مشکل تامین منابع مالی برای پروژههای عمرانی داریم. بنابراین ضروری است که ما شریک اقتصادی داشته باشیم که در حوزه های مختلف سرمایهگذاری کند. و طبعتا ان کشور هم دنبال منافع خودش هست و اینکه باز بودن کریدور ایران در طرح کمربند و جاده برای چین اهمیت دارد. قطعا چین هم دنبال منافع خود است و ما هم باید منافع خودمان را تامین کنیم. و این همکاری برد برد شکل بگیرد

اقتصاد ایران و چین مکمل هم هستند

وی ادامه داد: ‌در حوزه اقتصادی این اتفاق نمی افتد چرا که اقتصاد ایران و چین مکمل و نه رقیب همدیگر هستند. تفاوت ما با روسیه و چین اینجا است که اقتصاد ما و روسیه رقیب هم هستند. در واقع ما چیزی را تولید و به بازار عرضه می کنم که روسیه هم همان را تولید می کند. به همین دلیل به راحتی نمی توانیم توافق راهبردی بلند مدت با روسیه امضا کنیم ما با چین مکمل هستیم ما محصولی به دنیا ارائه می کنیم که چین خریدار آن است. بنابراین به لحاظ اقتصادی ما با چین رقیبم نیستیم که بعد یک مدتی بخواهد ما را از بازار حذف کند.

وی افزود: به لحاظ سیاسی چین در قانون اساسی خود را یک کشور جهان سوم تعریف کرده است. به لحاظ سابقه هم که بخواهیم بررسی کنیبم چین در زمانی هم که ابر قدرت بوده به عنوان مثال در حوزه دریایی قبل از اینکه انگلیسی ها و اسپانیی ها امپراطور دریاها سوند چین ناوگان دریایی داشته که در کل اروپا وجود نداشته اما در آن دوره هم چینی ها هیچ گاه دنبال توسعه طلبی نبودند بنابراین سابقه تاریخی و سیاست گذاری کنونی چین نشان می هد که دنبال توسه طلبی سیاسی نیست. به لحاظ اقتصادی هم گفته می شود در دو دهه آینده قدرت اول اقتصادی می شود خود را در حوزه همکاری های کشورهای جهان سوم تعریف کرده است. در حال حاضر هم که دارای حق وتو و بزرگترین ارتش جهان است رویکردهای سلطه طلبانه سیاسی و نظامی اتخاذ نکرده است. بنابراین اینکه قضاوت کنیم چین در بیست سی سال آینده یک کشور توسعه طلب به لحاط سیاسی و نظامی خواهد شد پیشداوری است.

مدیریت حمله به همکاری ایران و چین بر عهده «سیا» است

وی با بیان اینکه ضمن همه این بحث ها، در انعقاد قرار دادها و تنظیم روابط با هر کشوری ایران باید مواردی را پیش بینی کند که منجر به سلطه نشود گفت: یک مرکز عملیات روانی مشترک برای هر دو طرف یعنی ایران و چین شکل گرفته که در حال حمله به این همکاری هستند و آن هم کاخ سفید و سازمان سیا است. این همکاری به ضرر آمریکا است چرا که این همکاری به ایران اجازه تنفس می دهد و اینکه از فشارهای فعلی راهیایی پیدا کند. در مقابل هم برای چین انرژی پاپیدار تامین می شود. از سوی دیگر حمل و نقل و تجارت چین از انحصار دریا خارج می شود.

ارسال نظر: