محمدمهدی فولادوند، نویسنده، مترجم و قرآنپژوه
محمدمهدی فولادوند، نویسنده، مترجم و قرآنپژوه، در سال ۱۲۹۹ در اراک متولد شد، در ۱۹ سالگی تحصیل در دارالفنون ترا آغاز کرد و سپس به دانشکده حقوق دانشگاه تهران پای گذاشت، اما در شهریور ۱۳۲۹ به واسطه تمایلات ادبی، دانشگاه تهران را به مقصد سوربن فرانسه ترک کرد و در فرانسه رساله دکترای خود را درباره عمر خیام نگاشت.
نسیم آنلاین : محمدمهدی فولادوند، نویسنده، مترجم و قرآنپژوه، در سال ۱۲۹۹ در اراک متولد شد، در ۱۹ سالگی تحصیل در دارالفنون ترا آغاز کرد و سپس به دانشکده حقوق دانشگاه تهران پای گذاشت، اما در شهریور ۱۳۲۹ به واسطه تمایلات ادبی، دانشگاه تهران را به مقصد سوربن فرانسه ترک کرد و در فرانسه رساله دکترای خود را درباره عمر خیام نگاشت.
فولادوند در سال ۱۳۴۴ عضو دائمی انجمن نویسندگان فرانسهزبان و عضو وابسته انجمن شعرای فرانسه شد. پس از بازگشت به ایران، در مراکز آموزش عالی از جمله هنرکده هنرهای دراماتیک و هنرهای زیبای تهران و مدرسه عالی ادبیات و زبانهای خارجه علوم تربیتی، به تدریس فلسفه، زیباییشناسی، ادبیات، زبان فرانسه و تاریخ دین پرداخت. محمدمهدی فولادوند به زبانهای فرانسه و عربی تسلط داشت و با انگلیسی نیز آشنا بود . او گرچه به شاعری شهره نبود، اما سرودن اشعاری به زبان فارسی و فرانسه را در کارنامهی خود داشت.
فولادوند در کنار ترجمه قرآن کریم که مهمترین و ارجدیدهترین اثر اوست، ترجمههای دیگری نیز از خود به جا گذاشت؛ مانند ترجمهی نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و دعای کمیل به فارسی و ترجمه رباعیات خیام به فرانسه، همچنین برگردان فارسی اقتصادنای سید محمدباقر صدر. کتاب گلهایی از قرآن، مجموعه مقالات قرآنپژوهی، و ترجمه تصویر هنری در قرآن،نوشتهی سید قطب، برخی دیگر از آثار اوست.
کتاب گلهایی از قرآن، حاوی ترجمه بخشهایی از قرآن است که در سال ۱۳۴۶ ابتدا با تردید فولادوند انتشار یافت اما بر خلاف انتظار اولیهی او با استقبال مواجه شد. محمدعلی جمالزاده، به تفصیل از ترجمه فولادوند تجلیل کرد و از آنجا که معدود ترجمههای فارسی قرآن در آن روزها یکی ترجمه تفسیرگونه الهی قمشهای و دیگری اثر ابوالقاسم پاینده بود، از او خواست همت به خرج دهد و ترجمه خود را تا پایان قرآن کریم به نگارش درآورد. فولادوند با هدف افزودن بر اتقان کار خود، ترجمههای مختلف قرآن به زبان فرانسه، انگلیسی، هندی و ترجمههای تفسیری قرآن به زبان عربی را از نظر گذراند تا چنانکه خود گفته، اشتباههای دیگران را تکرار نکند. فولادوند علاوه بر دقت در استحکام ترجمه و زیبایی متن، در پی بازتاب دادن آهنگ و لحن دلنشین قرآن در ترجمه خود نیز بود و از همین رو برگردان فارسی وی در برخی موارد مزین به اوزان عروضی شد؛ چنانکه آیات ابتدایی سوره تکویر را چنین ترجمه کرد: «آنگاه که خورشید به هم درپیچد، وآنگه که ستارگان همی تیره شوند»، و آیهی نخست سورهی قمر را چنین ترجمه کرد: «نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه».
ترجمه فارسی قرآن به قلم محمدمهدی فولادوند در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به اتمام رسید، پس از سالها بازخوانی و مقابله فردی و گروهی، از سوی دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، با نظارت محمدقاسم نصیرپور آماده انتشار شد و برای بازنگری نهایی به بهاءالدین خرمشاهی، قرآنپژوه و مترجم قرآن کریم، سپرده شد و سرانجام در بهمن ۱۳۷۳ انتشار یافت و استقبال کمنظیری را میان کارشناسان برانگیخت. چهرههایی همچون کامران فانی، مهدی محقق، محمدعلی مهدویراد، و بهاءالدین خرمشاهی، ترجمه فولادوند را از حیث صحت و امانت، مطابقت با اصل در ایجاز و اطناب و تأکید، بهکارگیری معادلهای مرسوم در فارسی امروز و در عین حال پرهیز از زبان روزمره، روشنی و گویایی، روانی و شیوایی، سادگی و صلابت، رعایت ریزهکاریهای ادبی و بلاغی، و دخالت ندادن عنصر تفسیری در ترجمه ستودند و آن را بهترین ترجمه قرآن کریم در پنجاه سال اخیر معرفی کردند.
بهاءالدین خرمشاهی بر این باور است که ترجمه فولادوند به فارسی امروز، سرراست، ساده و بدون سبْک، و فاقد گرایشهای خاص و افراطی است؛ نه فارسیگرایی افراطی دارد و نه عربیگرایی، خرمشاهی سرانجام تصریح کرده است که تاکنون ترجمهای تا این حد دقیق و در عین حال خوشخوان و غیرتحتاللفظی ندیده است. به گفته علی معموری، قرآنپژوه، ترجمه فولادوند در پی توجه به جنبههای هنری و زیباییهای بلاغی قرآن است و مطالعات تاریخی مترجم در موضوعاتی مانند ابابیل و دیگر مسائل تاریخی قرآن، به ترجمه او یاری رسانده است.
فولادوند در ترجمه خود به جای آنکه از برابرنهادهای فارسی واحد برای کلمات خاص در سراسر قرآن بهره گیرد، هر بار به اقتضای مفهوم جمله، جایگزین متناسبی به کار برده است. از جمله آنکه برای ترجمه کلمه «اُمّی»، به اقتضای بافت و معنای آیات، از چهار برابرنهاد مختلف مشرک، درسنخوانده، بیسواد و «آنکه کتاب آسمانی ندارد» استفاده کرده است تا بیش از وفاداری به معنای تحتاللفظی، به معنای کلی جمله و مقصود آن نزدیک شود.
با این حال و با وجود همه نقاط قوتِ ترجمه فولادوند، نقدهای متنوع و پرشماری نیز از سوی منتقدان بر آن وارد شده است؛ احمد احمدی، از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد فلسفه، در نوشتهای با عنوان «بلای تقلید در ترجمه قرآن»، به نقد اثر پرداخت. محمدعلی کوشا، قرآنپژوه، در مقالهای بلند، ضمن بیان وجوه مثبت ترجمه فولادوند، به تصریح نوشت که گرچه در سومین چاپ اثر، عبارت «با تجدیدنظر کامل» روی جلد دیده میشد، اما اصلاحات چندانی بر آن اعمال نشده بود. وی در نوشته خود ۸۰ نکته انتقادی را بیان کرده است که بهاءالدین خرمشاهی حق را در نیمی از این نقدها به جانب ناقد دانسته است.
محمدمهدی فولادوند، پس از یک دوره بیماری، ۱۵ مرداد ۱۳۸۷ درگذشت و در قبرستان ابنبابویه تهران در نزدیکی مزار علیاکبر دهخدا به خاک سپرده شد.