علیرضا فقیهی راد

بایسته های عدالتخواهی

کدخبر: 2354225

عدالتخواهی نه معارضه و تخریب گری و نه نقد محافظه کارانه کلی و بی خطر است. عدالتخواهی با مبانی انقلاب اسلامی در چهارچوب های نظام صریح و شفاف و بدون ترس، نقد می کند و هزینه می دهد اما به هزینه دادن اصالت نمی بخشد و عقلانیت انقلابی را درنظر می گیرد.

نسیم آنلاین ؛ علیرضا فقیهی راد: در شرایطی که به واسطه شرایط اجتماعی کشور ، مساله عدالت و عدالتخواهی در میان جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی عمومیت یافته که این امر جای خرسندی دارد و از طرفی بعضی جریانات به نام عدالتخواهی دُکّان بازکرده اند و موجبات تحریف و تقلیل این گفتمان اصیل شده اند، اینک نیاز است ضمن ترویج بیش از پیش و عمومی کردن این گفتمان، همراه با گفتگو و نقد درون گفتمانی، به آسیب ها و انحرافات توجه جدی کرد و نگذاشت پرچم عدالتخواهی به پای منافع جریانات محافظه کار قدرت طلب سیاسی که با برچسب زنی دنبال منکوب کردن اساس عدالتخواهی هستند یا اندیشه های التقاطی انقلابی نماها ذبح شود.

جریان عدالتخواه نه به مثابه جریان محافظه کار اهل توجیه گری و به تعبیری سفید نمایی از هر امری است و نه مانند جریان شبه روشنفکر و عدالتخواه نما، اهل سیاه نمایی یاس آور است. بلکه ضمن دیدن واقعیت ها و انطباق با آرمان ها، هم رویش ها و نقاط قوت را می بیند و تقدیر می کند و هم ضعف ها را با نگاه اصلاح گرانه می بیند و نقد می کند.

عدالتخواهی نه معارضه و تخریب گری و نه نقد محافظه کارانه کلی و بی خطر است. عدالتخواهی با مبانی انقلاب اسلامی در چهارچوب های نظام صریح و شفاف و بدون ترس، نقد می کند و هزینه می دهد اما به هزینه دادن اصالت نمی بخشد و عقلانیت انقلابی را درنظر می گیرد.

جریان عدالتخواه خودش را محصور در قبیله های سیاسی چپ و راست و بهاری و کذا نمی کند، و مطالبات خود را در پازل این جریانات سیاسی تعریف نمی کند. از طرفی عدالتخواه ظلم ستیز است ، ظلم با هر نام و عنوانی که داشته باشد اما بازی جریانات ضدانقلاب را هم نمی خورد. از طرف دیگر بجای ظلم ستیزی، چپ ستیزی و راست ستیزی را اصالت نمی بخشد و این را موجبات انحراف و عمل قبیله ای قلمداد می کند.

عدالتخواهی باید اصلاحی و ایجاد کننده امید باشد نه منبع پمپاژ یاس و بن بست نمایی! عدالتخواه در برابر موانع ، انقلابی و بن بست شکنانه عمل می کند و چون با ادبیات انقلاب اسلامی مطالبه می کند موجب تقویت نظام نیز خواهد شد و اجازه سوء استفاده به بیگانگان را هم نمی دهد.

عدالتخواه نه مانند محافظه کاران کلی گویی می کند که هیچ اثر واقعی ندارد، نه در مصادیق متوقف می شود بلکه جریان عدالتخواهی ضمن ایجاد گفتمان عمومی مبتنی بر اسلام ناب، ضمن توجه به مصادیق فساد و ظلم، از مظلوم حمایت می کند، اما رو به جلو به سمت اصلاح سازوکارهای فسادزا و تولید کننده فقر و فساد و تبعیض می رود. عدالتخواه خودش طرف پرونده مصادیق نمی شود، سئوال می پرسد، مطالبه می کند، اما حکم صادر نمی کند و به سمت علت ایجاد ظلم در ساختارها و سازوکارها می رود. عدالتخواه «مصادیق» را جای «مسئله» اصل و نماد نمی کند و اساس را «مسئله محوری» قرار می دهد و در عین حال از مظلوم هم حمایت می کند. کلی گویی نمی کند، ضمن حمایت از مظلوم ، اما در مصادیق هم متوقف نمی شود و بصورت ایجابی به سمت ارائه راه حل و اصلاح ساختارهای تولید بی عدالتی می رود.

عدالتخواه ، قبیله گرا نیست و این گفتمان را محدود به یک تشکیلات و گروه خاص نمی داند و مدام به دنبال گسترش جبهه انقلاب و عدالتخواهی است و البته با جریاناتی که مبانی انقلاب را قبول ندارند و دشمن را بزک می کنند مرزبندی روشن دارد و از طرفی تنزه طلب هم نیست و اگر در موضعی با جریان انقلابی اشتراک پیدا کرد به هر قیمتی خودش را جدا نمی کند. عدالتخواه جریانی و گفتمانی عمل می کند و نه فرقه ای و گروهکی.

عدالتخواه اگر دید جریانی حرف های رادیکال می زند برای حفظ ژست آوانگارد لزوما حرف تندتر نخواهد زد؛ و تند بودن یا کند بودن برایش اصالت ندارد و آنچه مهم است محتوای انقلابی است که لزوما در همه جا به معنای حرف های تند نیست؛ که البته جاهایی لازمه انقلابی عمل کردن حرف های تند و محکم است.

جریان عدالتخواه همزمان هم صدای مردم و مستضعفین است و هم مدافع نظام. کاملا آتش به اختیار عمل می کند و کاری به بخشنامه ها و بولتن ها و فرامین از بالا به پایین ندارد اما مطالبه اش درون گفتمانی و نقدش نه معارضه بلکه اصلاح گرایانه و دلسوزانه است. عدالتخواه از طرفی بدون ترس از برچسب های محافظه کاران دنبال مطالبات به حق مردم و مستضعفین است و از طرفی نیز بدون ملاحظه و روشنفکربازی و بدون ترس از برچسب خوردن حکومتی و سیستمی و امثالهم از نظام بلند و رسا دفاع می کند.

نهایتا گفتمان عدالتخواهی نه مانند انقلابی نماها براساس اندیشه های التقاطی و خود اجتهادی و یا نگاه های کاریکاتوری به دین، عدالت و ولایت، که موجب دگردیسی فکری آن ها و دوری از اندیشه و سیره عملی امام راحل و رهبر معظم انقلاب گردیده ، بلکه براساس یک منظومه فکری عمیق و چارچوب دار که از امامین انقلاب اسلامی بهره گرفته شده، متکی است و عدالتخواهان براساس آن گفتمان اصیل یعنی اسلام ناب می اندیشند و عمل می کنند.

ارسال نظر: