برجام‌سازان؛ مهم‌تر از برجام

کدخبر: 2353788

 برجام یک توافق نامه منحصر به فرد نیست بلکه در سال های گذشته هم تفکر برجام ساز توافق های دیگری هم به کشورو ملت  تحمیل کرده  که منجر به از بین رفتن منافع ملی شده است توافق سعد آیاد در سال ۸۱ یکی از همین نمونه توافق نامه ها است. 

نسیم آنلاین ؛ جعفر برزگر: برجام از ۱۸ اردیبهشت ماه ۹۷ با خروج دولت آمریکا از این توافق نامه وارد روند جدیدی شد. دولت ایران با توجه به مواضع دولت های اروپایی تصمیم گرفت در ابتدا فرصتی در اختیار این کشورها قرار دهد تا به تعهدات خود در برجام عمل کرده و منافع ایران را تامین کنند اما با بی عملی اروپا و عدم تحقق وعده ها، ایران در ۱۸ اردبهشت سال گذشته روند کاستن از تعهدات برجامی خود را آغاز کرد.

ایران در ادامه مسیر مقاومت فعال خود تا به امروز پنج گام را در جهت متوازن کردن اجرای برجام برداشته که آخرین گام ایران شامگاه یکشنبه ۱۵ دی سال گذشته برداشته شد.

جمهوری اسلامی ایران شامگاه یکشنبه ۱۵ دی‌ماه گام پنجم کاهش تعهدات هسته‌ای برجام را به طور رسمی برداشت و تعهدات باقی مانده‌اش در چارچوب برجام از جمله درباره تعداد سانتریفیوژها را کنار گذاشت. موضع ایران در تمام دوره زمانی پس از خروج ایالات متحده از برجام این بوده است که در صورت بهره‌مندی ایران از منافع برجام تعهدات هم اجرایی خواهند شد و همواره امکان بازگشت به سطوح پیشین تعهدات برجامی وجود دارد به شرط آنکه تعهدات طرفین دیگر نیز اجرایی شود. شرکای برجام اما در عمل و پس از خروج آمریکا هیچ مهارت و اراده‌ای آشکاری برای حل این موضوع ارائه نداده‌اند.

گام پنجم ایران با واکنش هماهنگ و سریع سه کشور اروپایی همراه شد. انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیه ای از تهران خواستند که به پایبندی کامل به برجام بازگشته و از آن‌چه آن را تخطی بیشتر عنوان کرده‌اند، خودداری کند. در بیانیه تروئیکای اروپا آمده بود: ما از ایران می‌خواهیم که تمام اقدامات ناسازگار با توافق را به حالت قبل بازگردانده و به پایبندی کامل بازگردد

با تهدید سه کشور اروپایی مبنی بر استفاده از مکانیسم ماشه جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران گفت: گام‌های کاهش تعهدات تمام شده اما اگر اروپایی‌ها به رفتار بلاوجه خود ادامه دهند یا پرونده ایران را به شورای امنیت بفرستند، موضوع خروج ایران از NPT مطرح می‌شود.

اینک در پنجمین سال منعقد شدن برجام و در دومین سالگرد خروج آمریکا از این توافق نامه، در کنار مرور اتفاقات در این حوزه و مواضع کشورهای مختلف پیرامون برجام که امری ضروری و لازم است بنظر می رسد آن چیزی که برای ایران به عنوان یکی از اعضای اصلی این توافق نامه ضروری است و می تواند مانع تکرار تحربیات تلخ دیگری برای کشورمان شود فراتر از برجام بررسی تفکری است که در کشورمان برجام سازی می کند. برجام یک توافق نامه منحصر به فرد نیست بلکه در سال های گذشته هم تفکر برجام ساز توافق های دیگری هم به کشورو ملت تحمیل کرده که منجر به از بین رفتن منافع ملی شده است توافق سعد آیاد در سال ۸۱ یکی از همین نمونه توافق نامه ها است.

بنابراین بیش از پرداختن به خود متن برجام باید به تفکری پرداخت که منجر به طی این مسیر در سیاست خارجی می شود. اگر به این نکته هم توجه کنیم که متاسفانه این تفکر باعث شکل گیری دو گانه مقاومت و معیشت هم در بین بخشی از افکار عمومی شده، مجال نقد را از دست نخواهیم داد.

رهبر انقلاب اسلامی هم در طول سال های گذشته که برجام اجرایی شده همواره به نقد تفکری پرداخته اند که حیات کشور را وابسته به مذاکره و ارتباط با امریکا و یکی دو کشور محدود اروپایی می داند. رهبری در مقابل این نوع رویکرد در سیاست خارجی و مسیر توسعه کشور، رویکرد و دکترین نگاه به داخل و یا درون زایی را طرح کردند.

اما متاسفانه به کم کاری جریان رسانه ای انقلاب و کنشگران این عرصه، هنوز این دکترین آنطور که شاید و باید در عرصه عمومی جامعه تبین نشده است و هنوز بخشی از مردم فکر می کنند که اگر با آمریکا مذاکره نکنیم امکان زندگی و و دست یابی به رفاه را نخواهیم داشت.

رهبر معظم انقلاب در دیدار های مختلف خود مخصوصا در دیدار با جوانان انقلابی سعی می کنند به جای ورود مدام به مصادیق به نقد تفکراتی بپردازند که ایرانی را شایسته ساختن آفتابه می داند نه مدیریت امور مهم. این خط تحلیلی در سخنان 20 سال گذشته رهبر انقلاب به صورت پررنگ امتداد یافته است.

اصلی ترین توجیه تفکر برجام ساز در تفکر برای ایده خود در حوزه سیاست خارجی، رفع مشکلات اقتصادی است. در مقابل این تفکر رهبر انقلاب سیاست های اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند. رهبری در تبیین این سیاست های می فرمایند«جزو سیاستهای اقتصاد مقاومتی و خصوصیّات اقتصاد مقاومتی، درون‌زایی است؛ درون‌زایی یعنی تولید ثروت به‌وسیله‌ی فعّالیّت درونی کشور انجام بگیرد؛ چشم به بیرون نباشد، نگاهمان به بیرون نباشد. در طول سالهای گذشته، در دولتهای مختلف، چندبار میخواستند از بانک جهانی یا صندوق بین‌المللی پول، وام بگیرند، بنده نگذاشتم؛ جلویش را گرفتم؛ مقدّمات را فراهم کرده بودند که این کار را انجام بدهند. اینکه ما از بیگانه طلب بکنیم و متعهّدِ در مقابل بیگانه بشویم، این خطای بزرگی است؛ باید اقتصاد درون‌زا باشد. البتّه معنای درون‌زا بودنِ اقتصاد این نیست که درهای کشور را ببندیم»

رهبری همچنین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ هم در تبیین شاخص هایی رئیس جمهوری که می تواند اهداف انقلاب و مردم را به پیش برد فرمودند: من به همه‌ی این آقایان محترمی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستند این را عرض میکنم -حرفی است که بارها گفته‌ایم- تصمیم بگیرند، به مردم هم بگویند، در تبلیغاتشان هم بگویند، قول هم بدهند که برای پیشرفت امور کشور، برای توسعه‌ی اقتصادی، برای باز کردن گره‌ها، نگاهشان به بیرون از این مرزها نخواهد بود، نگاه به خود ملّت خواهد بود. توانایی‌های ما زیاد است، ظرفیّتهای ما زیاد است؛ توجّه به این ظرفیّتها، استفاده‌ی از این ظرفیّتها، برنامه‌ریزی عاقلانه و مدبّرانه برای استفاده‌ی از این ظرفیّتها میتواند کشور را به اقتدار و استحکامِ ساخت درونی برساند؛ و این، آن چیزی است که دشمن را مأیوس میکند، این، آن چیزی است که به کشور و ملّت و نظام اسلامی، به توفیق الهی مصونیّت خواهد داد

طرفه آن که جریان انقلاب و مخصوصا جوانان انقلابی در نقد دستاوردهای تفکر برجام ساز در کشور فعالیت شایان توجهی داشتند و در این زمینه با برگزاری همایش ها و اقدامات رسانه ای به تبین دیدگاه های رهبری در مورد توافق نامه هایی همانند برجام و چرایی عدم اعتماد به آمریکا و اروپا پرداخته اند اما در حوزه ایجابی همچنان ضعف های اساسی احساس می شود.

عدم بستر سازی اجتماعی برای رویکردهای نظام و رهبری در حوزه ایجابی همانند طرح اقتصاد مقاومتی و رویکرد درون زایی به جای رویکرد برون زایی در حوزه سیاست خارجی و اقتصادی اصلی ترین ضعف جریان انقلاب در حوزه مقابله به تفکر انفعال در مقابل دشمنان درکشور است.

به بیان ساده و خلاصه مردم به خوبی آگاه هستند که جریان انقلاب با چه رویکردهایی مخالف است و نسبتی با آن ها ندارند اما چندان مشخص نیست که مردم بدانند جریان انقلاب در همین حوزه های چه رویکردهایی دارند. با فرض گرفتن اینکه جریان انقلاب در این حوزه ها دارای دکترین و رویکرد است و بخشی از این دکترین از صحبت های رهبری در این متن مورد اشاره قرار گرفت پس مشکل از تبیین و ارائه این دکترین به سطح جامعه و برقراری گفتمان بین این دکترین و حاملان آن با افکار عمومی است.

ارسال نظر: