چگونه امیرکبیر به مقابله با بیماری‌های واگیردار پرداخت؟

قرنطینه ایرانی در عهد ناصرالدین شاه

کدخبر: 2351485

شرایط این روزهای کشور و ضرورت توجه به قرنطینه برای جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری کرونا ما را بر آن داشت تا نگاهی اجمالی به ویژگی های قرنطینه علمی در دوره قاجار و مشکلات آن داشته باشیم.

نسیم آنلاین ؛ علیرضا دمرچلی: شرایط این روزهای کشور و ضرورت توجه به قرنطینه برای جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری کرونا ما را بر آن داشت تا نگاهی اجمالی به ویژگی های قرنطینه علمی در دوره قاجار و مشکلات آن داشته باشیم.

معنی واژه قرنطینه

در فرهنگ دهخدا، قرنطینه به جایی اطلاق می‌شود که در آن مسافران و عابران را بررسی و از ورود بیماران جلوگیری می‌کنند. این کلمه از واژه «کاران تن» فرانسوی گرفته شده است. برخی معتقدند که بهترین معادل فارسی برای اصطلاح قرنطینه «حصار بهداشتی» است که شامل محدود کردن جابه جایی انسان ها یا حیواناتی است که در معرض بیماری های واگیردار قرار گرفته اند. این کار برای جلوگیری از انتشار بیماری و گسترش فضای آلوده بود و سابقه آن به دوران کهن بر می‌گردد چنانکه مارکوپولو گزارش می‌دهد که وقتی به دروازه شهر تبریز رسید بیماری طاعون در شهر شایع شده بود و چون دروازه های شهر را به علت بیماری بسته بودند وی ناچار شد چهل روز را در این شهر بگذراند.

تاریخچه قرنطینه در ایران

هرچند ایجاد قرنطینه دولتی در ایران با نام امیرکبیر عجین شده است، ایجاد آن سابقه ای طولانی تر از حضور امیر در مقام صدارت دارد و به نوعی به دوران حضور پزشکان غربی در ایران مانند دکتر کرمیک، پزشک عباس میرزا، یا مکنیل بر می‌گردد. بیشتر قرنطینه های قبلی در ایران، در داخل کشور و در محدوده شهرها اجرا می‌شد، به طور مثال در سال 1237هـ .ق/1822 م هنگام همه گیری وبا در شیراز یا ده سال بعد (1247هـ .ق/1832 م) هنگام همه گیری طاعون در تبریز، در محدوده این دو شهر قرنطینه قرنطینه ایجاد شد. به طور مثال هیچ کس حق نداشت وارد شهر خوی شود. اما ایجاد قرنطینه در زمان امیرکبیر حوزه گسترده تری داشت. هنگامی که در سال 1267 هـ .ق/1851 م بیماری وبا گسترش یافت، امیرکبیر دستور داد مرز ایران و عراق را قرنطینه کنند. دلیل این کار گزارش هایی بود که از بروز بیماری وبا در عتبات و خطر سرایت آن به داخل ایران حکایت داشت.

دستور میرزا تقی خان در این موضوع و خاصه حاشیه ای که به خط خود افزوده قابل توجه است. در ذیحجه 1267 به اسکندر خان حاکم کرمانشاهان نوشت: ((از قراری که عالیجاه میرزا ابراهیم خان کارپرداز اول دولت علیه مقیم دارالسلام بغداد نوشته است، ناخوشی وبا همه عربستان را فرا گرفته و از اول خانقین الی نجف طغیان تمام دارد اهالی بغداد کاملا متفرق شده اند. البته آن مخدوم از تفصیل آن بهتر استحضار دارند، چون آنجا معبر عام است و هر روزه زوار عتبات و سایرین به همه ممالک محروسه، بنای گراختین که منفعت آن بکرات به تجربه رسیده است گذاشته شود. لهذا اظهار می‌شود که آن مخدوم بزودی گراختین نگاه داشته، بعد از آن مرخص و روانه شوند. زیاده چه تأکید)).

امیر برای اینکه قانون قرنطینه باعث سودجوئی مأمور مرزی نگردد، در حاشیه نامه مزبور افزود: ((مراقب باشید که این عمل مایه مداخل مستحفظین نشود، و بنای اذیت و آزار را گذاشته مترددین را به زحمت نیندازند. بلکه مایه نظم شود)).

در زمان ناصرالدین شاه و همزمان با تشکیل مجلس حفظ الصحه، یکی از وظایف اصلی که بر عهده آن گذاشته شد برقراری قرنطینه بود و بیشتر، پزشکان تحصیل کرده غرب مسئول برپایی این مراکز بودند، چنانکه در گزارشی آمده است: ((دکتر آلبو مدتی است که در بیستون قرانتین گذاشته و زوار را در آنجا جمع کرده. زواری هم که به کنگاور می‌آیند یک نفر طبیب آنها را دوا داده، چون ناخوشی ندارند مرخص می‌کند)).

مشکلات قرنطینه

اگرچه ایجاد قرنطینه راه حلی برای جلوگیری از شیوع بیماری های مسری بود اما پیشبرد آن با توجه به شرایط کشور در آن دوران و نگرش مردم با مشکلاتی نیز مواجه می‌شد. در اینجا به برخی از این موارد اشاره می‌کنیم.

در برخی اسناد به مشکلات پس از شکل گیری قرنطینه پرداخته شده است. مثلاً زمانی که جمعیت زیادی وارد قرنطینه می‌شدند بی نظمی های فراوانی بروز کرده، تعدادی از مأموران هم به فکر سوء استفاده از این شرایط می‌افتادند. به طور مثال در نامه ای به تاریخ هفدهم ذیقعده 1276هـ ق/1860 م از سفارت ایران در اسلامبول به وزارت امورخارجه وضعیت قرنطینه گزارش شده و آمده است که بر اثر سختگیری های مأموران قرنطینه، زوار و مسافران در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته اند.

یکی دیگر از مشکلاتی که در آن دوره به وجود می‌آمد بر سر حمل و نقل اموات به شهرهای مقدس و عتبات عالیات بود. اعتقاد برخی از مسلمانان بر این بود که دفن اموات در اماکن مقدس و زیارتی می‌تواند به نوعی موجب آمرزش گناهان یا تخفیف آنها شود به گونه ای که ثروتمندان تمایل داشتند پس از مرگ در یکی از اماکن مقدس به خاک سپرده شوند. شیوه کار بدین شکل بود که اجساد را ابتدا در جایی برای مدتی به امانت می‌گذاشتند. سپس اموات، به همراه کاروان هایی که اغلب به همین منظور به اماکن مقدس می‌رفتند به آنجا حمل و به خاک سپرده می‌شدند.

حمل و نقل اموات موجب بروز کشمکش ها و دعواهای فراوانی با مأموران مرزی عثمانی می‌شد. بیشتر اوقات و بدنبال بروز بیماری های همه گیر، مأموران عثمانی از حمل و نقل اموات به بهانه انتقال بیماری جلوگیری کرده، باعث بروز مشکلاتی برای مسافران می‌شدند. در گزارشی در تاریخ 27 ذیحجه 1307 هـ .ق/1890 م از خانقین آمده است: ((پریروز قریب سی و پنج جنازه از اهالی استرآباد و مازندران به خانقین آورده بودند به عتبات ببرند. در آن بین احکامی از صدارت عثمانی به قائم مقام خانقین رسید که جنازه تازه تا ناخوشی در بغداد هست نگذارند عبور بکند. مأمورین عثمانی ممانعت کرده اند. سه روز است جنازه ها و حاملین در خانقین معطل هستند)).

ارسال نظر: