چرا جامعه ایرانی دیگر روی خوشی به تندترین مواضع انتقادی سلبریتیها نشان نمیدهد؟
نه مردم، به سلاطین تناقض!
«ما خود خود مردمیم این اسم مزخرف سلبریتی از روی صورت ما بردارید»، این معروفترین بخش از صحبتهای حامد بهداد در جشن انجمن منتقدان سینما درپنجشنبه شب گذشته بود که اتفاقا همراه با ویدئوی صحبتهای او در فضای مجازی به شدت چرخید و بازخوردهای زیادی هم داشت.
نسیم آنلاین ؛ احسان سالمی: «ما خود خود مردمیم این اسم مزخرف سلبریتی از روی صورت ما بردارید»، این معروفترین بخش از صحبتهای حامد بهداد در جشن انجمن منتقدان سینما درپنجشنبه شب گذشته بود که اتفاقا همراه با ویدئوی صحبتهای او در فضای مجازی به شدت چرخید و بازخوردهای زیادی هم داشت. بازخوردهایی عموما منفی که نه تنها با این تندترین حرفهای حامد بهداد در این مراسم در ارتباط با اتفاقات آبان 98 و نسبت هنرمندان با مردم باور نکرده بود بلکه او را آماج شدیدترین انتقادات نیز قرار داده بود؛ اما چرا این قیافه حق به جانب حامد بهداد و حرفهای او که شبیه برشی از یک اثر سینمایی بود تا جملاتی در دنیای واقعی، از سوی مردم پذیرفته نشد و اصلا چرا جامعه ایرانی دیگر باور چندانی به اینگونه موضعگیریهای سلبریتیها ندارد؟
سلاطین تناقض، از ایران تا سواحل کالیفرنیا!ما ایرانیها معمولا در گفتگوهای میان خود همیشه از این گله میکنیم که چرا حافظ تاریخی ما کم است و مثلا وعدههای انتخاباتی فلان نامزد ریاست جمهوری را بعد از به قدرت رسیدن او فراموش میکنیم؛ ولی اگر حافظه ما کم باشد؛ قطعا حافظه فضای مجازی کم نیست و طبیعتا در این فضا وقتی فردی حرفی را بزند و روزی دیگر موضعی متناقض با آن بگیرد؛ تناقضهای او به راحتی برای مردم عیان میشود.
برای مثال در همین ماجرای حرفهای حامد بهداد در ارتباط با اینکه ما خودِ خود مردم هستیم؛ کافیست تا مروری بر صفحه حامد بهداد داشته باشید و پست او را در ارتباط با حضورش در «سواحل کالیفرنیا» برای ضبط یک موزیکویدئو ببینید؛ آن هم درست در همان زمانی که حامد بهداد در ارتباط با سختیهای وارده بر مردم کشورش در این سخنرانی اخیر خود با شور و حرارت صحبت میکند؛ یعنی «آبان ۹۸»!
در بخشی از این پست میخوانیم: «با اتفاق کوهیار کلاری و سپهر میکائیلیان رفتیم براى یکى از موزیکایی که بتازگى ساختم ویدیو کلیپ بسازیم. همونو سوار ماشین شدیم و رفتیم براى فیلمبردارى کنار ساحل سانتا مونیکا. کوهیار وسط راه پرسید عموجان چى شد که شما یاد کلیپ ساختن افتادى؟ جواب دادم حوصله مون سر رفته عزیز باس یه کارى کرد. سپهر میکائیلیان زد زیر خنده سر تکون داد که یعنى همین درسته باید یه کارى کرد... کار که تموم شد با یه توپ والیبال که از قبل تو صندوق عقب ماشین بود شروع کردیم به بازى. یکى مون اضافه وزن داشت یکى چلاق بود یکى بازىش گند بود. خندیدیم. کم کم هوا خنک شد و برگشتیم سمت خونههامون. دلم میخواست یه سوپ داغ بزنم حالم جا بیاد. سردم بود. بچهها وقت نداشتن. نخود نخود شد و هر کى رفت سى خود. آبان ١٣٩٨»
دقت کردید؟! خودِ خودِ مردم در «آبان 98» در ساحل سانتا مونیکا ایالت کالیفرنیای آمریکا بعد از فیلمبرداری موزیکویدئو و بازی والیبال، دوست داشته تا کمی سوپ داغ بزند!
خود خود مردم هستم، فقط کمی دستمزدم بالاست!جالب اینکه شاید بسیاری از مخاطبان آن پست اخیر حامد بهداد را در میان انبوهی از پستهای منتشر شده از سوی هنرمندان در صفحات شخصی خود ندیده باشند، اما اخبار مربوط به دستمزدهای بالا و غیرقابل تصور برخی از این هنرمندان حالا آنقدر در فضای مجازی و حقیقی شنیده شده که دیگر کمتر کسی است که باور کند هنرمندانی همچون حامد بهداد هم میتوانند با آن دستمزدهای بالا مدعی «خود خود مردم بودن» باشند!
هر چند که خبر دستمزد میلیاردی حامد بهداد برای ایفاش نقش در سریال به شدت ضعیف «دل» در شبکه نمایش خانگی هنوز تایید نشده اما احتمالا رقم قرارداد بهداد چیزی نزدیک به همین عددها باشد و قطعا بخش عمدهای از مردمی (و حتی تقریبا تمام مردم) که بهداد مدعی آن است که جزئی از آنها به شمار میآید؛ در تمام زندگی خود هیچوقت چنین دستمزدی را دریافت نکرده و نخواهند کرد و طبعا در این شرایط باور اینکه حامد بهداد هم جزئی از این مردم است؛ چیزی شبیه به شنیدن قصه دلفینهای بالدار و پرنده است!
به جشن میآییم، اما جشنی نداریماما یکی دیگر از بخشهای پرحاشیه جشن انجمن منتقدان مربوط به صحبتهای همایون غنیزاده کارگردان فیلم سنیمایی «مسخرهباز» بود؛ غنیزاده در جریان برگزاری این مراسم سکوت در ارتباط با وقایع آبان ۹۸ را «قباحت» خواند.
البته این کارگردان جوان که از دنیای تئاتر وارد سینما شده است به خوبی میداند که باید در اندک فرصتهای حضور بر روی صحنه توجه همه را به خود جلب کند! آنچنان که رفتار عجیب او در اختتامیه سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر و نگرفتن جایزه بخش نگاه نو، اوضاع انتقادات چهرههای مختلف سینمایی نسبت به رفتار او را چنان پیچیده کرد که در نهایت علی مصفا تهیهکنده «مسخرهباز» وادار شد تا بابت رفتار اشتباه این چهره جوان عذرخواهی کند!
جالب اینکه براساس آنچه که برخی رسانهها نوشتهاند، غنیزاده در هنگام حضور روی سن گفته که ما هنرمندان همچون مردم ایران سوگواریم و فعلا جشنی نداریم؛ یعنی او در هنگام حضور روی سن یک «جشن سینمایی» و گرفتن جایزه از این جشن، مدعی شده که همچون مردم سوگوار است و «جشنی» ندارد!
حنایی که دیگر رنگ ندارداین ۲ نمونه، تنها مشتی از خروارها تناقضی است که برخی از «سلبریتیهای ایرانی» در این چند سل اخیر از خود نشان دادهاند. رفتارهایی غیرصادقانه که حالا باعث شده دیگر حنای سلبریتیها در پیش چشم مخاطبان رنگی نداشته باشد. البته ماجرای بیرنگ شدن حنای این جماعت در منظر «مردم» از حضور انتخاباتی آنها آغاز شد؛ حضوری که البته در نهایت بسیاری از آنها در ادامه از آن اظهار پشیمانی کردند.
در شرایطی که جامعه ایرانی به واسطه عدم تحقق شعارهای متعدد دولتی که با حمایت همین سلبریتیها به روی کار آمد، روزهای سختی را در زمینه اقتصادی و معشیتی میگذارند؛ باور اینکه که حالا همین حامیان دیروز تبدیل به مدعیان امروز شدهاند؛ اگر نگوییم غیرممکن، اما بسیار سخت است.
اصلا فارغ از آن اظهارنظرهای انتخاباتی؛ تفاوت فاحش سبک زندگی سلبریتیها با مردم و عیان شدن رفتارهای متناقض آنها در موارد گوناگون، کار را به جایی رسانده که حالا سلبریتیها تبدیل به جزیرهای دورافتاده از مردم شدهاند و این قبیل تلاشها نیز بیشتر از آن که باعث کاهش فاصله آنها با مردم بشود؛ تناقضهای رفتاری آنها را در پیش چشم مردم پررنگ میکند.