درباره ماجرای تحریم جشنواره فجر از سوی برخی از هنرمندان که تبدیل به ضدتبلیغی برای آن‌ها شد

اعتراض ریاکارانه؟!

کدخبر: 2344752

 فرهنگ عامه مردم ایران پر است از ضرب‌المثل‌هایی در نقد رفتارهای متناقض آدم‌ها؛ از «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» گرفته تا «دم خروس رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس رو» و ...؛ ضرب‌الثمل‌هایی که نشان می‌دهد اساسا ایرانی جماعت از رفتار متناقض و همراه با دروغ بیزار است.

نسیم آنلاین ؛ احسان سالمی: فرهنگ عامه مردم ایران پر است از ضرب‌المثل‌هایی در نقد رفتارهای متناقض آدم‌ها؛ از «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» گرفته تا «دم خروس رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس رو» و ...؛ ضرب‌الثمل‌هایی که نشان می‌دهد اساسا ایرانی جماعت از رفتار متناقض و همراه با دروغ بیزار است. برای همین هم هست که وقتی گروهی از هنرمندان به اسم مردم و به بهانه دفاع از حقوق آن‌ها مدعی انصراف از جشنواره فیلم فجر می‌شوند، عموم همین مردم نمی‌توانند حرف آن‌ها را باور کنند؛ چرا؟ چون پیش از این رفتاری را از آن مدعیان دیدند که حکایت همان ضرب‌المثل‌هایی است که عمری شنیده‌اند: «با دست پس میزنه و با پا پیش میکشه!»

خشکسالی و دروغ!

ماجرا از آنجا شروع شد که مسعود کیمیایی که الحق و الانصاف یکی از بزرگترین و نامدارترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران است؛ با انتشار یک ویدئو مدعی شد که به دلیل همراهی با حال عمومی جامعه که خود احساس می‌کند نامناسب است؛ دوست ندارد فیلمش در سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید. البته استاد کیمیایی در حالی این حرف را زد که اساسا حضور یک اثر در هر جشنواره‌ای در اختیار مالک آن اثر یعنی تهیه‌کننده و سرمایه‌گذاران آن است و نه کارگردان اثر؛ در نهایت نیز ماجرا براساس همین قانونی که ذکر کردیم پیش رفت و تهیه‌کننده «خون شد» که فیلم تازه کیمیایی بود؛ اعلام کرد فیلم ما در جشنواره امسال حضور دارد اما اگر می‌شود در بخش کارگردانی داوری نشود که حرف یک پیشکسوت سینما نیز بر زمین نماند.

اما این اتفاق در شرایطی رخ می‌داد که تجربه چند دوره اخیر حضور کیمیایی در جشنواره فیلم فجر و واکنش‌های به شدت منفی منتقدان و اهالی رسانه و مخاطبان با آثار اخیر ایشان باعث شد تا در عمل حضور در جشنواره فجر تبدیل به یک ضدتبلیغ برای آثار کیمیایی شود و مخاطب عام نیز با توجه به بازخوردهای منفی کارشناسان سینما روی خوش چندانی به آثار او در اکران عمومی نشان ندهند. موضوعی که شانس تکرار این اتفاق را در جشنواره امسال نیز بالا می‌برد و البته به احتمال زیاد همین عامل اصلی‌ترین دلیل انصراف کیمیایی برای حضور در این جشنواره بوده و نه توجه به حال عمومی جامعه و موارد مشابه. مسئله مهمی که بسیاری از کارشناسان سینمایی نیز بعد از انصراف کیمیایی از حضور در این جشنواره آن هم در شرایطی که فیلمسازان مهم دیگری همچون ابراهیم حاتمی‌کیا، مجید مجیدی و محمدحسین مهدویان در آن حضور دارند؛ به آن اذعان داشتند.

خشت اول چون نهد معمار کج...

بعد از کیمیایی، برخی دیگر از چهره‌های سینمایی نیز به دنبال‌روی از او اعلام کردند که حاضر به شرکت در جشنواره فیلم فجر امسال نیستند. اما از آنجا که به قول قدیمی‌ها «خشت اول چون نهد معمار کج/ تا ثریا می‌رود دیوار کج»، وقتی خشت اول این ماجرا با یک دروغ بزرگ در ارتباط با همراهی هنرمندان با مردم نهاده شد در حالی که از اساس ماجرا چیز دیگری بود؛ سایر خشت‌های این دیوار نیز به همان شکل نهاده شدند تا در نهایت دیوار انصراف هنرمندان از حضور در جشنواره فجر کج‌تر از همیشه به چشم هر ناظری بیاید!

در میان انبوهی از نام‌هایی که در صف انصراف‌دهندگان از جشنواره فیلم فجر حضور داشتند؛ نام‌های جالب توجهی دیده می‌شود که کج بودن این دیوار را بیش از پیش نمایان می‌کرد. یکی از انصراف دهندگان از این جشنواره کارگردانی است که در بیش از یک سال گذشته خارج از ایران زندگی می‌کرده و احتمالا دیگر هیچگاه نیز قصد بازگشت به کشور را نداشته باشد و بازیگر خانمی که فیلم امسالش به جشنواره فجر نرسیده و در چند سال اخیر نیز به واسطه حضور در یکی از سریال‌های پرحاشیه شبکه نمایش خانگی وقت حضور در هیچ اثر سینمایی را نداشت، مدعی انصراف از جشنواره فیلم فجر شده است. به این موارد انبوهی از بازیگران و هنرمندانی را هم باید اضافه کنید که یا اساسا در جشنواره امسال فیلمی نداشتند یا اینکه خودشان نیز می‌دانستند که شانس چندانی برای گرفتن جایزه در جشنواره امسال ندارند و خوب در این شرایط کنار گذاشتن جشنواره فجر تصمیم چندان سخت و مهمی هم از نیست.

ثبت رکورد متناقض‌نمایی!

باورتان بشود یا نشود در میان فهرست چهره‌هایی که به تحریم جشنواره فیلم فجر پرداخته بودند و البته واکنش‌های همراه با این انصراف‌ها، رفتارهایی از سوی برخی از این افراد دیده می‌شد که شاید اگر «متناقض نمایی» دستگاهی شبیه به سرعت‌سنج داشت، می‌توانست با توجه به رفتارهای برخی از این هنرمندان رکوردهایی منحصر به فرد را به ثبت برساند! در میان مدعیان کناره‌گیری از فجر حرف‌هایی یکی از بازیگران خانم بیش از همه مورد توجه و انتقادات تند و تیز رسانه‌ها قرار گرفت؛ هنرمندی که برای اولین بار و در سنین جوانی به واسطه حضور در جشنواره فیلم فجر و استفاده از ظرفیت این جشنواره به عنوان یک سکوی پرش سینمایی برای ورود به جریان حرفه‌ای بازیگری در سینما، با انتشار متنی از «جشنواره فیلم فجر» به عنوان «یک پروپاگاندای دولتی و غیرسینمایی» یاد کرده بود! احتمالا چند سال عدم حضور ایشان در هیچ یک از آثار سینمای ایران و بهره‌مندی از دستمزدهای بالای پروژه‌ای در شبکه نمایش خانگی که این روزها تهیه‌کننده‌اش به عنوان یکی از متهمان فساد بانک سرمایه در بازداشت است؛ باعث شده که به یک باره «جشنواره فجر»، این‌گونه از دید ایشان کم‌ارزش و «غیرسینمایی» شود.

خواهی که شوی رسوا، همرنگ جماعت شو!

بعضی وقت‌ها همرنگ جماعت شدن نه تنها مانع از رسوایی نمی‌شود بلکه اسباب رسوایی را فراهم‌تر می‌کند! مثلا بازیگری را در نظر بگیرید که به بهانه اعتراض به وضعیت فعلی جامعه از جشنواره فیلم فجر که یک جشنواره دولتی و وابسته به حاکمیت است کناره‌گیری می‌کند؛ در حالی که درست در همان روزها در حال ساخت سریالی برای تلویزیون همان حکومت است! یعنی اصلا هر چه در ارتباط با این ماجرا بیشتر توضیح بدهیم از جنبه طنز آن کاسته می‌شود! شما مخاطبان این گزارش فقط چند دقیقه‌ای این شرایط را در نظر بگیرید و به این فکر کنید که چرا مردم باید رفتارهایی تا این اندازه متناقض را به عنوان «اعتراضی صادقانه» و «برای مردم» قبول کنند؟!

جالب اینکه همه این اعتراضات در شرایطی صورت گرفته که اتفاقا بسیاری از همین هنرمندان که امروز مدعی کناره‌گیری از جشنواره فیلم فجر شده‌‎اند، در دوره‌های قبلی با حضور در جشنواره فجر به آزادانه‌ترین شکل ممکن به بیان نظرات خود می‌پرداختند. هنوز هم بسیاری از مخاطبان سینما فراموش نکرده‌اند که در افتتاحیه سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر در جریان تقدیر از یکی از همین بازیگران، او مدعی شدند که 40 سال برای توقف او در این کشور تلاش شده است آن هم در حالی که در همان لحظه در حال تقدیر شدن در مهمترین فستیوال سینمایی کشور بود!

اعتراض به اعتراضی ریاکارانه

از میان همه واکنش‌هایی که به این اعتراضات غیرصادقانه از سوی اهالی سینما و رسانه و انبوهی از مخاطبان شبکه‌های اجتماعی صورت گرفت شاید بهترین آن‌ها را باید واکنش شهاب حسینی بازیگر مطرح سینمای ایران دانست. بازیگری که او نیز همچون بسیاری از این منتقدان شاید نسبت به برخی از اتفاقات اخیر معترض بود ولی سعی کرد با نگاهی منطقی و استدلالی به نفی گزاره تحریم جشنواره فجر از سوی هنرمندان بپردازید. اتفاقی که البته باعث روانه شدن سیلی از فحش‌ها نیز به سمت او شد.

حسینی در بخشی از دومین یادداشت خود در ارتباط با این ماجرا می‌نویسد: «دست از ظاهربینی برداریم، نگاه اجمالی به کارنامه‌ها خود مشتی است نمونه خروار. چطور می‌توانیم دم از انصراف بزنیم در حالی که کارهایی در کارنامه خود داریم که بودجه آن مشخصاً از نهادهای قدرت تأمین شده؟ این اگر ریاکاری نیست پس چیست؟»

در واقع او خیلی صریح و شفاف نسبت به رفتار برخی از همکاران خود اعتراض می‌کند؛ «اعتراضی منطقی» به یک «اعتراض ریاکارانه» که تلاش دارد با برچسب مردم خود را معرفی کند غافل از اینکه نه مردم و نه حتی بسیاری از هم‌صنفان مدعیان این موضوع باوری به این اعتراضات دارند. آن هم در شرایطی که کشور بیش از همیشه نیازمند همدلی و همراهی همه گروه‌های مردم از جمله هنرمندان، برای عبور از شرایط سخت تحریم‌های ظالمانه و همه‌جانبه دشمنان این آب و خاک است.

در نهایت ماجرای تحریم سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر به بهانه مردم از سوی برخی از سینماگران را می‌توان طرحی شکست خورده دانست که نه برای آن‌ها که به آن پیوستند اعتبار و جایگاه چندانی در میان مردم ایجاد کرد و نه تاثیری در روند کلی فعالیت‌های سینمای ایران خواهد داشت.

ارسال نظر: