جودوکار ایرانی در آلمان، پرچم ترکیه در تبریز و سوالات فراوان بی‌جواب

کدخبر: 2338344

نشانه‌های روزهای اخیر زیاد امیدوارکننده نیست. آنها را در حد یک نشانه می‌گیریم. اما نشانه‌ها وقتی زیاد شوند دیگر نشانه نیستند. اتفاق‌اند.

اتفاقات عجیب این روزهای جامعه ایران شگفتی‌آور است. سرعت اتفاقات به قدری بالاست که هضم کردن و توقف بر روی هر کدام از آنها منجر به از دست دادن بعدی می‌شود. همین سرعت بسیار بالای اتفاقات اجتماعی که به مدد شکل‌گیری فضای مجازی باورنکردنی شده منجر به بی‌نظری و بی‌تحلیلی درباره این اتفاقات شده و نتیجه تلنباری از اتفاقات اجتماعی و رسانه ای این سالهاست که فقط دیده و شنیده شده است و معلوم نیست از کجا شکل گرفته و به کجا منجر شده است؛ چه تاثیری در جامعه ایران گذاشته و حالا ردش را باید در کجا دید و در کدام موقعیت اجتماعی به دنبال تبعاتش بود.

در سایه جامعه پراتفاق ایران در سالهای انتهای دهه ۹۰ به نظر می‌رسد که سرعت تحولات ما را مجبور به پذیرش بی‌طاقت آنها کرده است. اتفاقی که به زودی به خلع سلاح همه تحلیلگران فرهنگ عمومی جامعه منجر خواهد شد. ما درباره چیزهایی حرف خواهیم زد که زمانشان گذشته است.

دیروز عصر خبر قبول شدن پناهندگی یک جودوکار ایرانی از سوی کشور آلمان رسانه‌ای شد. جودوکاری که به واسطه عدم اجازه مسابقه دادن با جودوکار رژیم صهیونیستی قهر کرده بود و روانه کشور آلمان شده بود و حالا از این به بعد قرار است زیر پرچم کشوری دیگر؛ برای کشوری دیگر مسابقه دهد و افتخار بیافریند.

این البته اتفاق تازه و جدیدی نیست؛ فقط صراحت آن است که عجیب و جدید به نظرمان می‌آید. یک ورزشکار ایرانی می‌خواسته با یک ورزشکار متعلق به اراضی اشغالی قدس مسابقه دهد؛ آن دیار را به رسمیت بشناسد و به مدالی فکر می‌کرده که قرار بوده است به آن برسد. مانعش شده‌اند؛ مسیر دیگری کشف کرده و در نهایت اساسا از ملیت ایرانی فرار کرده است.

توالی این اتفاق با آنچه در جریان مسابقات این هفته لیگ برتر صورت گرفت شاید بی‌ربط به نظر برسد؛ اما اگر معیاری به نام تعلق به سرزمین جغرافیایی ایران را وسط بگذاریم آن وقت خیلی هم بی‌ربط نیست. عده معدودی از تماشاگران تیم تراکتور شعارهای تجزیه طلبانه‌ای در ورزشگاه یادگار امام می‌دادند. صداها آنقدر واضح بود که کارگردان تلویزیونی مسابقه هر چه سعی می‌کرد بالاخره به گوش همه تماشاگران تلویزیونی فوتبال رسید.

مدیریت رسمی کشور فعلا درباره اولی سکوت کرده است، واکنش به دومی هم طبق پیش‌بینی صورت گرفته است. گویا چند نفر دستگیر شده اند و کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال در بیانیه‌ای اعلام کرده است: "عبور از خطوط قرمز اسلامی و ایرانی در حوزه ورزش که می بایست الگویی از اخلاق مداری و حفاظت از ارزش ها در جامعه باشد به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نبوده و کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال پس از بررسی دقیق مستندات ، گزارش ها و کلیه مدارک لازم در این حوزه اقدامات لازم را با تشکیل پرونده و اتخاذ تصمیمات مناسب صورت می دهد."

واکنش‌ها در فضای مجازی نسبت به این اتفاق نیز قابل‌توجه است: از پیشنهاد ممنوعیت تراکتور از داشتن تماشاگر در همه بازی‌های خانگی گرفته و شناسایی این معدود تماشاگران که با پلاکاردهای رسما تجزیه طلبانه به ورزشگاه آماده بودند و شعار می‌دادند تا قائل شدن حق برای ابراز رسمی تجزیه طلبی.

در میانه همه این این حرف‌ها و حدیث‌ها اما سوالاتی اساسی باقی می‌ماند. مشخص است که این پرسش‌ها مخاطبان خاصی دارند که باید پاسخگو باشند؛ اما به نظر می‌رسد که طرح عمومی این پرسش‌ها به «مسئله» شدن آنها در جامعه ایران منجر شود. از این رو برخی از این سوالات را طرح می‌کنیم:

۱) هویت ایرانی در طول قرن‌ها و سده‌های مختلف و در جریان جنگ‌ها و انقلاب‌ها و زیروزبر شدن‌های بزرگ اجتماعی در طول تاریخ ایران یک اصل ثابت‌مانده بوده است. امروز چه بلایی بر سر هویت ملی ایرانی آمده است که یک جودوکار با از دست دادن شانس یک مدال این چنین از آن عبور می‌کند و در فضای مجازی نیز به صرف مقایسه امکانات و شرایط پیشرفت در آلمان و ایران، این ورزشکار حق به جانب جلوه داده می‌شود؟

۲) همه تبلیغات و جریان‌سازی‌ها و اقدامات فرهنگی درباره هویت غیرانسانی رژیم صهیونیستی چگونه برای برخی از شهروندان ایرانی بی‌کارکرد بوده است که در فضای مجازی حق به جودوکار ایرانی داده می‌شود و بحث کلی مسابقه ندادن ایرانی‌ها با ورزشکاران رژیم صهیونیستی اینگونه بی‌رمق دنبال می‌شود و فقط از جانب تریبون‌های دولتی حمایت می‌شود؟

۳) در زمانه‌ای که بایکوت رژیم صهیونیستی به عنوان یک حرکت روشنفکرانه در سراسر جهان از سوی فرهیختگان و پیشروان فضای فرهنگی دنبال می‌شود چگونه است که در ایران به عنوان یک حرکت تبلیغاتی رسمی و غیرمردمی در نظر گرفته می‌شود؟

۴) چه اتفاقاتی برای تعلق جمعی ایرانی‌ها به سرزمین ایران رخ داده است که تماشاگران یک مسابقه ورزشی چنین شعارهای تجزیه طلبانه صریحی می‌دهند و پرچم کشوری دیگر را بلند می‌کنند؟

۵) چگونه است که این شعارها و پلاکاردها و پرچم‌های تجزیه‌طلبانه با واکنشی از سوی تماشاگران دیگر هم قوم و قبیله در ورزشگاه مواجه نمی‌شوند وخبری از درگیری بین تماشاگران بر سر این‌ها دیده نمی‌شود؟

«خبرگزاری مهر»

ارسال نظر: