الزاماتِ اساسیِ تقابل فراگیر در مقابل حمله همه جانبه -۲

سنگرِ ملی

کدخبر: 2336169

آیا می‌توان بدون توجه به وضعیتِ نیروهای ایستاده در میدان به ساماندهی جبهه فرهنگی چشم امید داشت؟ بدون شک اینگونه نیست، بلکه این توجه به نیرو، ظرفیتِ انسانی و فرهنگیِ موجود در سراسرِ ایران است، که می‌تواند جبهه ای قوی برای مقابله را شکل دهد. در این مسیر باید از میدانِ محدودِ فرهنگ در کلان شهرها عبور کرد و این فضا را گسترده در سراسرِ کشور تصور کرد.

نسیم آنلاین ؛ سحر دانشور: «در شرایطی هستیم که جبهه مقابل ما و دستگاههای استکباری، همه امکانات فرهنگی و هنری خود را برای ضربه زدن به نظام اسلامی، به کار گرفته و ما باید برنامه ریزی جدی در مقابل این جبهه داشته باشیم.» مقام معظم رهبری در دیدار با هیئت دولت، مرداد ۹۸

من این فراز از بیاناتِ مقام معظم رهبری را ذیل عنوان «ضرورتِ برنامه ریزیِ جدی در مقابله با این وضعیت» دسته بندی کردم. وقتی دشمن همه امکانات فرهنگی و هنری خود را برای ضربه زدن به نظام اسلامی تجمیع می‌کند، نیاز اول و اساسی مقابله با این فضا آن هم به صورت دقیق و برنامه‌ریزی شده است. نکته اساسی برنامه‌ریزی در چنین فضایی را باید در «همه جانبه بودن برنامه‌ ها»، «وسعتِ نفوذ»، «گستردگیِ حوزه مخاطب» و از همه مهمتر «گستردگیِ کنشگرانِ عرصه فرهنگ» دانست. به بیانِ دیگر برای مقابله با یک جدی به «بسیجی گسترده» در سطحِ کشور در حوزه فرهنگ نیازمندیم. تکیه بر واژه «بسیج» ما را با ظرفیتِ شکل گرفته در دلِ انقلاب اسلامی روبرو می‌کند، ظرفیتی که در نسبتی وثیق با ذاتِ انقلاب اسلامی تعریف می‌شد. همین ظرفیت بود که در سالهای دفاع مقدس توانست سنگری شگرف را در مقابله با دشمن در حوزه جنگ سخت ایجاد کند.

تاکیدات مداوم مقام معظم رهبری بر ضرورتِ مقابله همه‌جانبه با حملات دشمن، یادآورِ ضرورتِ شکل‌گیریِ بسیجِ انسانی برای مواجهه با مقوله‌ای است که تمامِ ساحاتِ زندگیِ امروزِ انسانِ ایرانی را نشانه گرفته است. اما ملزوماتِ این بسیجِ همه جانبه چیست؟ چگونه می‌توان به شرایطی دست یافت که در بسترِ آنها به برنامه‌ریزیِ همه‌ جانبه امیدوار بود؟ می‌خواهم از مقدماتی سخن بگویم که لازمه شکل‌گیریِ جبهه همه جانبه در مقابله با حملاتِ ساماندهی شده دشمن در حوزه فرهنگ است.

شناختِ ظرفیت ها و خلاهای خودی

نکته مهم و اساسی در ابتدای این مسیر شناختِ دقیق ظرفیت های خود در حوزه های مختلف است. ممکن است گستردگی و وسعتِ جبهه تشکیل شده توسط دشمن، ما را به رصدِ مداوم این فضا و ابعادِ آن وادار کرده و یا اولویتِ مهم را تمرکز بر وضعیتِ جبهه رقیب بدانیم. اما دانستنِ این نکته ضروری است که در کنارِ شناختِ دقیق ابعادِ جبهه مقابل، شناختِ دقیق و موشکافانه جبهه خودی و دارایی های فرهنگی و اجتماعیِ ایرانِ اسلامی ضروری است. در کنارِ شناختِ ظرفیت ها باید بتوان با همان موشکافی نقاطِ ضعف و خلاهای وضعیتِ موجود را نیز شناسایی کرد، در چنین شرایطی می توان به شکل گیریِ جبهه سراسری امیدوار بود. تمرکزِ صرف بر شناختِ دشمن، ما را از شرایط و دارایی های خود در این تقابلِ جدی غافل کرده و عملا در فضایی ناقص به تقابل وادار می کند.

رواجِ نقد، دسته بندیِ ظرفیت ها

در گامِ بعد باید بدون ترس از وقوعِ تغییر به سمتِ خلاها و نقاط ضعفِ موجود رفت و در پیِ یافتنِ راهکار برای از بین بردنِ آنها از ابزارِ نقد و رواجِ گفتگوهای کارشناسی استفاده کرد. در شکل‌گیریِ فرصتِ گفتگوست که می‌توان به یافتن راهکار برای ایرادها و اشکالات امیدوار بود و از خلالِ تضاربِ آراست که راهکارهای نوین برای رفع مشکلات و موانعِ حوزه فرهنگ یافت می‌شوند.

رویِ دیگرِ سکه نقد و گفتگو پیرامون خلاها و نقاطِ ضعف، شناختِ ظرفیت ها و دسته بندیِ آنها برای استفاده در مسیرِ پر کردنِ خلاها و ایجادِ فرصت ها و افق های جدید در مسیرِ فرهنگ است. در حقیقت برای خلق فرصت های فرهنگی و شکل دهیِ فضایی متناسب با آرمانهای انقلاب اسلامی و مردم در عرصه فرهنگ به استفاده از ظرفیت های متنوع و متکثرِ نیروهای مختلف در سراسرِ جامعه نیازمندیم. با استفاده از این ظرفیت هاست که می توانیم به شکل گیریِ سنگرهایی قوی در برابر حمله همه جانبه امیدوار باشیم.

بسطِ میدانِ کنشگریِ فرهنگی

آیا می‌توان بدون توجه به وضعیتِ نیروهای ایستاده در میدان به ساماندهی جبهه فرهنگی چشم امید داشت؟ بدون شک اینگونه نیست، بلکه این توجه به نیرو، ظرفیتِ انسانی و فرهنگیِ موجود در سراسرِ ایران است، که می‌تواند جبهه ای قوی برای مقابله را شکل دهد. در این مسیر باید از میدانِ محدودِ فرهنگ در کلان شهرها عبور کرد و این فضا را گسترده در سراسرِ کشور تصور کرد. چرا جبهه گسترده در سراسر کشور را در این فضا مهم می‌دانیم؟ مسئله به فرهنگ ایران و ضرورتِ ورودِ بومی به حوزه تقابل فرهنگی باز می‌گردد. به بیانِ دیگر باید بتوان با زبانِ قوم در حوزه فرهنگ با لایه های مختلف جامعه سخن گفت و این ممکن نیست مگر با شناختِ دقیقِ حوزه های مختلف کشور در این عرصه؛ این مهم نیز در گرو ورود نیروهای بومیِ مناطق مختلف به عرصه فعالیت فرهنگی و تولید محتوای متناسب در این عرصه است.

جبهه متحدِ سراسری در حوزه فرهنگ شکل نمی گیرد مگر با ورودِ جدی همه نیروهای کشور در نقاط مختلف. توجه به هویتِ بومیِ مناطق مختلف در این راستا مهم شده و ضرورت بازنماییِ آن در رسانه ضریبی ویژه می یابد.

ارسال نظر: