پیشنهادهایی برای تغییر وضعیت جشنواره‌ای که قرار بود پیشانی دیپلماسی فرهنگی ایران باشد

لطفاً خودتان باشید!؛ عدم تعیین هویت فکری چگونه فجر جهانی را از هدف‌هایش دور کرد؟

کدخبر: 2335935

جشنواره جهانی فیلم فجر یکی از خاص‌ترین رویدادهای فرهنگی در جمهوری اسلامی است؛ نه صرفا به واسطه اهمیتی که می‌تواند در بعد دیپلماسی فرهنگی در بعد بین‌المللی برای ایران داشته باشد بلکه بیشتر به واسطه آن اخبار و شایعاتی که هر روزه در ارتباط با تغییر و تحولات آن یا ادغامش با بخش ملی فجر منتشر می‌شود؛ این یعنی حرکتی همیشگی بر لبه تیغ!

نسیم آنلاین ؛ احسان سالمی: جشنواره جهانی فیلم فجر یکی از خاص‌ترین رویدادهای فرهنگی در جمهوری اسلامی است؛ نه صرفا به واسطه اهمیتی که می‌تواند در بعد دیپلماسی فرهنگی در بعد بین‌المللی برای ایران داشته باشد بلکه بیشتر به واسطه آن اخبار و شایعاتی که هر روزه در ارتباط با تغییر و تحولات آن یا ادغامش با بخش ملی فجر منتشر می‌شود؛ این یعنی حرکتی همیشگی بر لبه تیغ! البته بخشی از این شایعات بالاخره این هفته رنگ واقعیت به خود گرفت تا حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی، سیدرضا میرکریمی را بعد از 4 دوره برگزاری مستقل جشنواره جهانی فیلم فجر در قامت دبیر این رویداد به جمع شورای سیاستگذاری جشنواره جهانی فیلم فجر بفرستد و مسئولیت دبیری این رویداد را به محمدمهدی عسگرپور [از چهره‌های صمیمی و نزدیک به میرکریمی] بسپارد. اما آیا مشکل جشنواره جهانی فیلم فجر صرفا با تغییر دبیر این رویداد و تعیین یک تیم سیاستگذاری خبره حل خواهد شد؟

«بحران هویت»، نقطه اشتراک انتقادات از فجر جهانی

یکی از مهمترین نکات در ارتباط با جشنواره جهانی فیلم فجر آن بود که تقریبا یکی از معدود رویدادهای فرهنگی هنری کشور به شمار می‌رفت که منتقدان جدی‌ای برای آن در طیف‌های مختلف فکری و گفتمانی وجود داشت و به نوعی انتقاد از این جشنواره، تبدیل به یکی از وجوه اشتراک همه این طیف‌های گوناگون شده بود! از رسانه‌های نزدیک به جریان ارزشی و معتقد تا رسانه‌های خنثی سینمایی و حتی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور همه به نوعی نسبت به شیوه برگزاری این رویداد انتقاداتی داشتند که اصلی‌ترین آن عدم تعیین هویت فکری و فرهنگی این رویداد و تبدیل آن به یک جشنواره معتبر در عرصه سینمای منطقه (و نه حتی جهان) بود.

شاید بهترین تعبیر از میان منتقدان این جشنواره به عباس رافعی فیلمساز سینمای ایران اختصاص داشت که معتقد است در این «دورهمی» سینمایی تعدادی فیلمساز برای گذران وقت خود در مدت یک هفته در آن حضور به هم می‌رسانند و اوقات خود را بیش از اینکه به سینما اختصاص دهند به دید و بازدید و ایرانگردی اختصاص می‌دهند. به عقیده این فیلمساز جشنواره جهانی فیلم فجر در هیچ دوره‌ای برای هیچ شرکت‌کننده‌ای جدی نبوده است و اگر هم فردی از ابتدا با نگاه جدی به این جشنواره پای گذارده پس از چند روز به این نتیجه رسیده که این رویداد قرار نیست از جایگاه ویژه‌ای در میان جشنواره‌های معتبر و دارای برنامه جهان برخوردار باشد

میرکریمی یا عسگرپور، مسئله این نیست!

با حضور حسین انتظامی به عنوان رئیس سازمان سینمایی بحث‌های بسیاری برای احتمال ایجاد تغییر و تحول در ساختار جشنواره جهانی فیلم فجر در رسانه‌ها شکل گرفت؛ تا آنجا که حتی برخی از کانال‌های زرد تلگرامی با تحلیل شیوه‌ مواجهه سرد رضا میرکریمی با انتظامی در زمان برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر امسال (که در آن زمان انتظامی هنوز سرپرست سازمان سینمایی بود)، این رفتار را نشان‌دهنده اختلاف سلیقه این دو نفر می‌دانستند و در نهایت نیز میرکریمی پس از انتشار چند باره خبر احتمال کنار رفتنش از دبیری این جشنواره و یا ادغام این رویداد به بخش ملی فجر، کار را به یکی از دوستان قدیمی‌اش یعنی محمدمهدی عسگرپور سپرد.

اما به نظر می‌رسد مشکل جشنواره جهانی فیلم فجر در شرایط فعلی چیزی فراتر از آن باشد که صرف عوض کردن دبیر جشنواره بتواند تغییری در وضعیت آن ایجاد کند؛ نگارنده این یادداشت که خود پایان‌نامه کارشناسی ارشدش را با موضوع «نگاشت عوامل مرجع‌سازی جشنواره جهانی فیلم فجر» مدتی قبل دفاع کرده است، در حدود یک سال به شکل تخصصی به بررسی شیوه برگزاری جشنواره‌های سطح الف در جهان و مقایسه آن با شرایط و ویژگی‌های جشنواره جهانی فیلم فجر به عنوان پیشانی دپیلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اختصاص داده است؛ مسئله را فراتر از تغییر دبیر جشنواره و تعیین شورای سیاستگذاری برای این رویداد می‌بیند.

این 10 عامل را جدی بگیرید!

جشنواره جهانی فیلم فجر فارغ از همه نقدهایی که در رسانه‌ها در ارتباط با شیوه خاص مدیریتی آن و استفاده میرکریمی دبیر این جشنواره از چهره‌های نزدیک به خود برای برگزاری این رویداد مطرح بود؛ در طی چند دوره برگزاری خود به طور کلی در برخی از شاخص‌ها از جمله افزایش نظم برگزاری و جدی‌تر شدن ابعاد آکادمیک و علمی این رویداد توانسته بود وضعیت خود را ارتقا دهد؛ اما این عوامل همه ابزارهای لازم برای رسیدن به قله‌های موفقیت بین‌المللی یک رویداد فرهنگی و هنری نیست.

براساس آنچه که نگارنده این یادداشت در پژوهش خود براساس نظر 14 نفر از مدیران، کارشناسان و منتقدان سینما به آن رسیده است، 10 عامل درج شده در جدول زیر، تعدادی از مهمترین عوامل موثر بر تبدیل جشنواره جهانی فیلم فجر به یک رویداد معتبر در سطح منطقه و جهان است؛ عواملی که با در نظر گرفتن شرایط خاص سیاسی و فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی استخراج شده است:

شماره

شاخص

1

تعیین رویکردهای اخلاقی، تمدنی، فکری و سیاسی جشنواره

2

زمینه‌سازی حضور فیلمسازان مبتنی بر پیوند جغرافیایی و یا اعتقادی با سیاست‌های جشنواره

3

اتخاذ سیاست‌های حرفه‌ای، جامع و باثبات برای مدیریت جشنواره

4

ممیزی مشارکتی و حداقلی فیلم‌های جشنواره

5

برگزاری بازار جامع، مدرن و متنوع فیلم

6

ظهور و بروز رسانه‌ای و سینمایی جشنواره

7

حضور فیلم‌ها و فیلمسازان نامدار در جشنواره

8

بهره‌گیری از اصالت و هویت سینمای ملی برای ارتقا جشنواره

9

کاهش تنش‌های سیاسی و اقتصادی ایران در عرصه بین‌الملل

10

ایجاد سازوکارهای ارتباطی میان تولیدکنندگان، سرمایه‌گذاران و پخش‌کنندگان فیلم

معیارهایی برای تحلیل خوب و بد یک جشنواره‌ جهانی

آنچه که از تحلیل این 10 شاخص و نسبت آن‌ها با عملکرد جشنواره جهانی فیلم فجر در ارتباط با هر کدام حاصل می‌شود، درست همان‌چیزی است که نشان می‌دهد آیا مسئله جشنواره جهانی فیلم فجر صرفاً محدود به تغییر دبیر آن می‌شود یا دبیر جدید باید برای آغاز فعالیت خود به مسائلی فراتر از اصلاح شیوه مدیریت غیراستاندارد قبلی بی‌اندیشد.

«تعیین رویکردهای اخلاقی، تمدنی، فکری و سیاسی جشنواره»؛ این همه آن چیزی است که یک جشنواره معتبر بین‌المللی باید پیش از هر کاری به آن بپردازد. اینکه مشخص شود نگاه برگزارکنندگان این رویداد به سینما و جهان پیرامونشان چیست و از برگزاری این رویداد دقیقا به دنبال چه هدفی هستند، چیزی است که معمولا پیش از آغاز هر رویداد هنری به تشریح آن پرداخته می‌شود ولی بعد از چند دوره از برگزاری مستقل بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر در قالب «جشنواره جهانی فیلم فجر»، هنوز خیلی از شرکت‌کنندگان و مخاطبان این جشنواره دقیقا نمی‌دانند فجر جهانی برای چه فعالیت می‌کند و حرفش چیست؟ جشنواره‌ای که وظیفه نمایش فیلم‌های جامانده یا کنارگذاشته شده از فجر ملی را برعهده دارد یا رویدادی که قرار است پیشانی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان باشد؟!

حل معضلاتی همچون تغییر زمان فعلی برگزاری جشنواره به دلیل نزدیکی زمانی آن با چند جشنواره مهم بین‌المللی از جمله جشنواره کن که بازار آن بزرگترین بازار فیلم جهان است و بحث ممیزی آثار خارجی حاضر در جشنواره از طریق «ممیزی مشارکتی و حداقلی فیلم‌های جشنواره» و تلاش برای مهیاکردن پوشش گسترده‌تر جشنواره در بعد رسانه‌ای و بین‌المللی خود و همچنین تلاش برای کاهش تنش‌های سیاسی و اقتصادی ایران در عرصه بین‌الملل بخش دیگری از اتفاقاتی است که باید برای فجر جهانی به وقوع بپیوندد تا این جشنواره از وضعیت فعلی خود خارج شود. وضعیتی که در آن هر روز با انتشار شایعه‌ای از سوی یک رسانه، می‌توان احتمال بازگشت این جشنواره به دوران ادغام آن با بخش ملی فجر را به عنوان یک خبر جدی به شمار آورد و حتی همین حالا نیز برخی از رسانه‌ها تغییر و تحولات اخیر این جشنواره را در راستای برنامه‌ریزی سازمان سینمایی برای ادغام این رویداد در بخش ملی فجر تحلیل می‌کنند!

اوصیکم به منطقه!

فجر جهانی از همان ابتدا با این فرض از بخش ملی این رویداد جدا شد تا این جشنواره در نخستین گام خود تبدیل به یک هاب منطقه‌ای شود. اتفاقی که بیش از همه با تمرکز جشنواره بر این بخش می‌توان آن را محقق کرد؛ آنچنان که بسیاری از جشنواره مهم فیلم در آسیا سعی کردند با تمرکز بر فیلم‌های منطقه خود، آن را تبدیل به یکی از مزیت‌های نسبی خود کنند. این سیاست حتی می‌تواند در زمینه تبدیل جشنواره جهانی فیلم فجر به معتبرترین جشنواره فیلم جهان اسلام نیز موثر باشد، به شرط آن که سایر نهادهای فرهنگی و دیپلماتیک کشور نیز در این زمینه برگزارکنندگان این رویداد را یاری کنند. چه بسا که تبدیل این جشنواره به پاتوقی برای گردهم آمدن فیلمسازان مسلمان منطقه و جهان و تلاش برای شبکه‌سازی فیلمسازان مسلمان و فراهم کردن فرصت تولید مشترک بیش از هر چیز برای دشمنان بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران خطرناک و دردسرآفرین باشد.

البته همه موارد ذکر شده در شرایطی است که محمدمهدی عسگرپور به عنوان یکی از چهره‌های مدیریتی سینمای ایران تلاش کند تا اشتباهات میرکریمی را تکرار نکند و با در نظر گرفتن جمیع تجریباتش در همه سال‌هایی که نایب‌رئیس فیاپف (فدراسیون جهانی انجمن‌های تهیه کنندگان فیلم) در حوزه آسیا بوده و البته شرایط خاص سیاسی و اجتماعی کشورمان به تصمیم‌گیری برای این رویداد فرهنگی-هنری بپردازد.

ارسال نظر: