وزارت علوم مشوق سرقت علمی است

کدخبر: 2335724

یکی از مسائلی که از بدو ورود به ایران برایم تعجب آور بوده است حجم عظیم «مصوباتی» است که در مراکز علمی اعم از دانشگاه و پژوهشگاه و مراکز پژوهشی به تصویب می رسد و همواره این پرسش برایم پیش میآید که این مصوبات چه «نسبتی» با کار و پژوهش علمی دارند؟ مگر این مصوبات که به تصویب میرسند قرار نیست مسیر را برای اهل دانشگاه هموار کند تا آنها بتوانند به اصل مطلب که همان تامل و تفکر و تحقیق است برسند.

نسیم آنلاین : دکترسیدجوادی میری در کانال تلگرامی خود نوشت: یکی از مسائلی که از بدو ورود به ایران برایم تعجب آور بوده است حجم عظیم «مصوباتی» است که در مراکز علمی اعم از دانشگاه و پژوهشگاه و مراکز پژوهشی به تصویب می رسد و همواره این پرسش برایم پیش میآید که این مصوبات چه «نسبتی» با کار و پژوهش علمی دارند؟ مگر این مصوبات که به تصویب میرسند قرار نیست مسیر را برای اهل دانشگاه هموار کند تا آنها بتوانند به اصل مطلب که همان تامل و تفکر و تحقیق است برسند ولی در عمل نه تنها چنین نیست بلکه «طبقه ای حرفه ای» ایجاد شده است که به صورت حرفه ای مهارت خاصی در جعل «مصوبات» دارد و از این هیئت امناء به آن جلسه مصوبات در اینجا و آنجا می روند و هدف اصلیشان تحدید انسان دانشگاهی در ایران است.

اما اگر این مصوبات به همین جا ختم میشد من این یادداشت را نمی نوشتم ولی بدبختی اینجاست که وزارت علوم دست اندر کار فساد نظام مند شده است و با مصوبات خارق العاده تلاش می کند دانشگاهیان و محققان را به سمت «دزدی علمی» سوق دهد.

امروز پس از یکسال وقت و سرمایه مالی گذاشتن برای پر کردن فرم های ارتقاء با خبر شدم که برای گذشتن از مقام دانشیاری به استادی شما نیازمند داشتن ۳۵ مقاله علمی پژوهشی هستید و یکی از همکاران هم به من گفت او خود ۴۰ مقاله علمی پژوهشی به چاپ رسانده است.

هر قدر فکر کردم که چگونه می شود ۴۰ مقاله در فاصله پنج سال -من در سال ۹۳ دانشیار شدم در ایران برای بار دوم- نتوانستم حساب و کتاب را درست جمع و جور کنم! ۴۰ مقاله علمی پژوهشی در ۵ سال یعنی ۸ مقاله هر سال و هر سال ۱۲ ماه است و این بدین معنی است که فرد باید در هر یکماه و نیم یک مقاله علمی پژوهشی بنویسد تا در ۵ سال بتواند ۴۰ مقاله بنویسد.

آیا چنین چیزی امکان دارد؟ دو دوست دارم یکی در دانشگاه بریستول انگلستان (مایکل نووتن) و دیگری در دانشگاه اولیوت کالج آمریکا (داستین جی برد) و این موضوع را با آنها در میان گذاشتم و هر دو بی پرده گفتند که امکان نوشتن ۴۰ مقاله علمی پژوهشی در ۵ سال نه تنها ممکن نیست بل در این دو کشور هر سال (یا حتی هر دو سال یکبار) یک مقاله علمی پژوهشی باید نوشت.

به سخن دیگر، یک دانشگاهی آمریکایی یا انگلیسی در طول ۳۰ سال خدمت آکادمیک خویش حداکثر ۳۰ مقاله یا حداقل ۱۵ مقاله می نویسد حال چطور شده است که وزارت علوم ایران "مصوب" کرده است برای ارتقاء از دانشیاری به استادی باید ۳۵ مقاله داشته باشیم و در این بازار جعل و دروغ اساتیدی هم ادعا می کنند که در عرض ۵ سال ۴۰ مقاله علمی پژوهشی -در کنار کتب بیشمار و سخنرانیهای کثیر و و و و و- انجام می دهند؟ پرسش اینجاست که مسبب این دغل بازی کیست؟ چرا وزارت علوم در اتاق های دربسته مصوباتی را تصویب می کند که نظام دانشگاهی ایران را از معنا تهی می کند و اساتید را به سمت انتحال و سرقت علمی و کپی و پیست «هل» می دهد؟ البته در این میان اساتیدی که به این بازار دروغ دامن میزنند و «پز تولید علم» بصورت انبوه را می دهند نیز باید گفت چرا دانشگاه را به لجنزار تبدیل می کنید؟ مدعایی در پایان مطرح می کنم و آن این است که «بازار» پایان نامه نویسی و جعل مقالات و آی اس آی و و و و در جلوی دانشگاه های ایران سرنخش در وزارت علوم است و در جای دیگری نباید به دنبال طراران گشت و وزیر علوم مقصر اصلی است و وزارت علوم متهم ردیف اول این آشفتگیها می باشد.

ارسال نظر: