چرا ارتشِ مجازیِ تتلو همیشه آماده همراهی با اوست؟

لشکرکشیِ مجازیِ تتلو

کدخبر: 2334119

تتلو همه اینها هست و نیست، او کسی است که در پی دیده شدن است و در پیوندی خاص با نوجوانانی که آنها هم عطشِ دیده شدن دارند، به هویتی خاص دست یافته است.

نسیم آنلاین ؛ سحر دانشور: ظرف روزهای اخیر باز هم اراده تتلو در رقم خوردنِ حماسه‌های عجیبِ تتلیتی‌ها محقق شد، تا همین لحظه که من مشغول نوشتنِ این سطورم کامنت‌های زیر پست تتلو به بیش از ۱۶ میلیون نظر رسیده است. بدون شک عده زیادی در حال تحقیر و تمسخر تتلو و کامنت‌گذاران هستند، همان‌ها که در ماجرایِ بغ‌بغو بساطِ تحقیر و تمسخر را به راه کردند، همان‌ها که وقتی تتلو بر سرِ ناوِ جماران ترانه خواند پوزخند زدند، همان‌ها که تصاویرِ دیدارِ فرودگاهِ تتلو با رئیسی را به سخره گرفتند و همان‌ها که وقتی کنسرتِ تتلو در ترکیه لغو شد داد و هوار کردند که معلوم شد چیزی بارش نیست و تتلو قطعا به پایان رسیده است. اما چه اتفاقی می‌افتد که تتلو باز هم در فضای مجازی اینگونه گرد و خاک به پا می‌کند و از سویِ اهالیِ مجازستان همراهی می‌شود؟!

کدام تتلو؟

بیائید یک بار با هم مرور کنیم: تتلو در عالمِ سیاست، تتلو در عالمِ هنرِ انقلابی، تتلو در مجازستان و در نهایتِ سطحیت، تتلو بر استیجِ کنسرت! می‌توانیم دیالوگِ معروفِ زبل خان را تکرار کنیم: «تتلو اینجا، تتلو اونجا، تتلو همه جا!» اما چرا تتلو همه جا هست ولی هیچ جا نیست؟ چرا می‌گویم هیچ جا نیست؟ چون درست در آن نقطه‌ای که حرفه و علاقه‌اش است، دیده نمی‌شود به گونه‌ای که کنسرتش به علتِ نداشتنِ مخاطب لغو می‌شود، در حالی‌که او یک خواننده است و باید در عرصه موسیقی بدرخشد. اما چنین فردی به محضِ فراخوانِ مجازی، با کامنت‌های میلیونی مواجه می‌شود. ما با چه پدیده‌ای مواجه هستیم؟ من می‌خواهم تتلو را در زنجیره‌ای ببینم که همه چیز را برای دیده شدن می‌خواهد! حتی موسیقی که نقطه عزیمت تتلو به فضای رسانه، مجاز و حتی سیاستِ فرودگاهی اش بود، در ادامه مسیر به وسیله‌ای برای دیده شدنِ او بدل شد. همان‌گونه که تمام کنش‌هایش وسیله‌ای برای دیده شدن بوده و هستند. او به عجیب ترین شکلِ ممکن تتو می‌کند و سروشکلی ویژه خودش خلق می‌کند تا به دیگر هم صنفانش متفاوت باشد. حالا دیگر موسیقی هم در خدمتِ مسیرِ جدیدی است که در سال‌های اخیر برای او شکل گرفته است، مسیری در بسترِ اینستاگرام، در بسترِ دیده شدن. همین است که او از طرفدارانش می‌خواهد رکورد کامنت را جابه جا کنند، آیا این جابه جایی در هنر، حرفه و موسیقیِ او اثری دارد؟ ندارد... این رکورد تنها تتلو را به بالاترین نقطه می‌رساند، نقطه‌ای که البته در رقابتِ بی پایان برای دیده شدن، خیلی زود جابه جا می‌شود و به دیگری تعلق می‌گیرد. می‌توان گفت این روزها رقابت در عرصه‌ای ناپایدار و شکننده، به رقابتی ویژه بدل شده است.

نوجوانان و نیاز به دیده شدن

عمده مخاطبین تتلو نوجوانان هستند، کسانی که باز هم نیازمند دیده شدنند! نوجوانانی که در مسیرِ شکل‌گیریِ هویتشان در حال دست و پنجه نرم کردن با نرم‌ها، اصول و قواعد مختلفند و در عین حال نمی‌توان منکرِ عطشِ آن‌ها شد. سوال اساسی این است که آیا آن‌ها در جامعه دیده می‌شوند؟ همه ما از تمام صحبت‌هایی که درباره ضرورتِ توجه به نوجوانان می‌شود آگاهیم، در عین حال به طور روزانه شاهدِ آموزه‌های مختلفِ رادیو، تلویزیون، کارشناسان و مسئولین برای توجه به این قشرِ سنی هستیم، اما آیا می‌توان تمام این توضیحات و تاکیدات را نشانی از دیده شدنِ نوجوان دانست؟ جوابم منفی نیست، اما منفی نبودنِ جوابم به معنایِ مثبت بودنِ پاسخم نیست. می‌خواهم بگویم صحبت کردن از ضرورتِ توجه به نوجوانان و دیدنِ آنها لزوما به معنایِ دیدنِ آنها و توجه به ایشان نیست، همانطور که پاسخگوییِ صرف به نیازها و خواسته‌های آنها به معنای توجه کردن به این قشر نیست. می‌خواهم از یک قاب سخن بگویم، از چارچوبی که میانِ ما و نوجوانان واسطه ارتباطی است و یا حتی فاصله ارتباطی. «رسانه» آن چیزی است که امروزه به واسطه‌ای میانِ ما و فرزندان‌مان بدل شده است، رسانه است که سعی می‌کند به ما نشان می‌دهد آن‌ها چه نیازهایی دارند، چگونه می‌اندیشند، به چه چیزی اهمیت می‌دهند و چگونه باید با آنها مواجهه کرد. در عین حال همین رسانه است که تصویرِ ایده آل از خودِ نوجوانان، خواسته‌ها و شخصشان را می‌سازد! در چنین فضایی که طرفین با واسطه‌ای ثالث با یکدیگر مواجهه می‌کنند، آیا می‌توان از دیده شدنِ حقیقی سخن گفت؟ آیا آن‌که غلبه می‌کند بر این فضا خودِ رسانه نیست؟ از این روی می‌توان به این گزینه اندیشید که علی رغمِ تاکیداتِ روزافزون بر ضرورت توجه به نوجوان و دیدن آنها، هنوزِ خلا جدیِ این قشر به قوتِ خود باقی است، هنوز آنها در پی دیده شدن‌اند و ایجاد مرزی میان خود و دیگر بخش‌های جامعه.

پیوندِ دو نیاز

آنها به خوبی همدیگر را یافته‌اند، تتلو و نوجوانان! آنها هردو نیازمند دیده شدن‌اند، جدی گرفته شدن، توجه و رشد! اما می‌توان به مسیری که طی کرده و یا پیش رو دارند، اندیشید. آیا آن‌ها از سرِ بی نیازی به چنین کنش‌هایی دست می‌زنند و یا نیازی خاص و مغفول است که کنش‌های آنها در نسبت و رابطه با یکدیگر را جهت می‌دهد؟ آیا نمی‌توان گفت آنها در نقطه‌ای ویژه که شبکه‌های مجازی است به یکدیگر رسیده اند و در پی ایجاد هویت برای یکدیگرند؟ آیا بسترِ ارتباطی آنها با همدیگرِ زمینه‌ای برای بروزِ تلاششان برای دیده شدن نیست؟ تلاشی ویرانگر که به دیده شدنِ آنها می‌انجامد اما با هزینه‌ای گزاف و سرسام آور! هزینه‌ای از جنسِ فرهنگ، برآورده نشدنِ نیازهای حقیقی و اصیل، اخلاق و اجتماع! گمانم این است که باید به خلاهایی که که منجر به لشکرکشیِ مجازیِ تتلو و همراهیِ ارتشِ مجازیِ او می‌شود اندیشید. تقبیح و تحقیرِ چنین فضایی اولین مانع برای فهمِ واقعیتِ موجود است.

ارسال نظر: