سینمای دفاع مقدس گروگان تکنوکرات‌ها

کدخبر: 2333972

سینمای دفاع‌مقدس که در دهه60 ناگهان در اوج متولد شد، غیر از ویژگی‌های کلی سینمای جنگ که پیش از آن در سایر نقاط دنیا هم سابقه داشت، دارای خصوصیات منحصر به‌فردی بود که هم کاملا ایرانی بودند و هم با دوره خاصی در دهه اول انقلاب ارتباط داشتند. از این جهت سینمای دفاع‌مقدس را رفته‌رفته می‌شود یک ژانر دانست که خصوصیات پربسامد و تکرار شونده‌ای را به‌عنوان قالب‌های کلی‌اش پذیرفته بود و از لحاظ محتوایی هم ذیل یک مکتب به‌خصوص قرار داشت.

سینمای دفاع‌مقدس که در دهه60 ناگهان در اوج متولد شد، غیر از ویژگی‌های کلی سینمای جنگ که پیش از آن در سایر نقاط دنیا هم سابقه داشت، دارای خصوصیات منحصر به‌فردی بود که هم کاملا ایرانی بودند و هم با دوره خاصی در دهه اول انقلاب ارتباط داشتند. از این جهت سینمای دفاع‌مقدس را رفته‌رفته می‌شود یک ژانر دانست که خصوصیات پربسامد و تکرار شونده‌ای را به‌عنوان قالب‌های کلی‌اش پذیرفته بود و از لحاظ محتوایی هم ذیل یک مکتب به‌خصوص قرار داشت؛ مکتب انقلاب اسلامی. از این رو واژه مقدس در عبارت دفاع‌مقدس را نمی‌توان صرفا یک استعاره‌ شاعرانه دانست، بلکه به معنای دقیقی دلالت می‌کند. با این تعریف تمام فیلم‌های جنگی سینمای ایران دفاع‌مقدسی نیستند و از طرفی تمام فیلم‌های دفاع‌مقدس، در خود سنگرها، ماجرا را روایت نمی‌کنند. با این حال در سال‌های اخیر توجه دولت‌ها به سینمای دفاع‌مقدس مرتب کاهش پیدا کرده است و معمولا دلیل این وضعیت، عدم اقبال مخاطبان سینما به فیلم‌هایی از این دست عنوان می‌شود؛ در حالی که موازی با روند نزولی حمایت از فیلم‌های جنگی، سعی شده انواع دیگری از فیلمسازی در سال‌های اخیر با یاری انواع امکانات دولتی برای مخاطبان جا بیفتند و پرحجمی حضور این نوع فیلم‌ها، مرتب کلیت مخاطبان سینمای ایران را کمتر کرده است. کمدی‌های سخیفی که نهایتا بستر عرضه آنها شبکه نمایش خانگی و سالن‌های نقلی درجه۲ است، در عالی‌ترین شرایط اکران قرار دارند و فیلم‌های اصطلاحا روشنفکری و جشنواره‌ای، دارای بیشترین حمایت رسانه‌ای هستند. در چنین شرایطی نمی‌شود به درستی حدس زد که اگر آثار دفاع‌مقدس در کیفیت‌های خوب تولید و عرضه می‌شدند، چقدر مخاطب داشتند.

از «عقاب‌ها» تا «اخراجی‌ها»، سینمای دفاع‌مقدس در مقاطع مختلفی از تاریخ ایران رکوردهای تعداد مخاطب و فروش گیشه را بارها جابه‌جا کرده است و نمی‌شود ادعا کرد که به‌طور ناگهانی ظرفیت‌های آن در جذب مخاطب محو شده‌اند. جدولی که در ادامه از نظر می‌گذرانید، مقایسه‌ای بین سهم سینمای دفاع‌مقدس از کلیت سینمای ایران در دهه‌های ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ است. از سال ۱۳۶۴ به این سو آمارها درخصوص تعداد مخاطبان و میزان فروش فیلم‌ها به دقت ثبت شده و جمع‌بندی‌ها نشان می‌دهد که طی 6 سال، بین ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹ حدود ۵۴ میلیون نفر به سالن سینما رفته‌اند تا فیلم‌های دفاع‌مقدس را ببینند. این رقم در هشت سال ابتدایی دهه۹۰، به حدود یک‌دهم از مقداری رسید که در 6 سال آخر دهه۶۰ برآورد شد و البته چنین نبود که فیلم‌های زیادی در دهه ۹۰ به این موضوع اکران شده باشند. به عبارتی ساده‌تر در سینمای دفاع مقدس بین میزان تولید فیلم‌ها و تعداد تماشاگران، نسبت مستقیم وجود داشته است. مقایسه‌ای درخصوص اینکه چند درصد از فیلم‌های ایرانی در هر دهه، دفاع‌مقدسی بوده‌اند، در جدولی دیگر آمده است. چند نکته درخصوص سینمای جنگ ایران اهمیت دارد؛

1- در طول تاریخ ۳۸ ساله این سینما، هیچ فیلم ضدجنگی نتوانسته مخاطبان چندانی داشته باشد.

2- تمام فیلم‌های ضدجنگ به نوعی با بودجه دولتی یا نهادهای حاکمیتی کشور ساخته شده‌اند و ادعای مستقل بودن از طرف هیچ فیلمساز ضدجنگی لااقل به‌طور کامل پذیرفتنی نیست.

3- اگر آمار فروش ژانرهای مختلف سینمای ایران، استخراج و جمع‌بندی شوند، هیچ‌کدام از ژانرها و زیرژانرهای دیگر وضعیت چندان بهتری نسبت به سینمای دفاع‌مقدس در میانگین مخاطبان نخواهند داشت و کم‌کاری دولت‌ها در زمینه تولید فیلم‌های جنگی، با توسل به ادعای نبودن مخاطب برای آنها، پشتوانه منطقی ندارد.

روزنامه فرهیختگان

ارسال نظر: