روایت یک استاد دانشگاه از تصمیمات سیاسی و غیر کارشناسی وزیر برای دانشگاه نفت

زنگنه این دانشگاه را نمی‌خواهد

کدخبر: 2333278

استاد دانشگاه نفت معتقد است که واگذاری دانشگاه دیرینه صنعت نفت، صرفا تصمیم شخصی بیژن زنگنه است که هیچ پشتوانه‌ای ندارد. او اشکالات موجود در دانشگاه را دلیلی بر تعطیلی آن نمی‌داند.

نسیم آنلاین - منصور مقیمی‌زاده: پیگیری‌ها برای واگذاری دانشگاه صنعت نفت به وزارت علوم، همچنان ادامه دارد. همزمان با تلاش‌ها برای انتقال کدرشته‌های این دانشگاه به واحد شهر آبادان، مقدمات تجمیع این دانشگاه در آبادان و واگذاری آن به وزارت علوم فراهم شده و تقریبا چیزی از این نهاد ۸۰ ساله باقی نمانده است. با این حال، هفته گذشته بود که دیوان عدالت اداری با حکم خود واگذاری دانشگاه صنعت نفت به وزارت علوم را رد و آن را ملغی دانست.

در شرایطی که عزم بیژن زنگنه برای واگذاری و انحلال این دانشگاه جدی‌تر از گذشته است، قدیمی‌های صنعت نفت از این دانشگاه به عنوان یک سرمایه یاد می‌کنند، اما انتقاداتی هم به این دانشگاه مطرح است. در همین مورد با دکتر مسعود بهرامی، استاد دانشگاه به گفت و گو نشستیم. او دوره‌ای معاون پژوهشی دانشگاه صنعت نفت بوده و هم اکنون پیگیر تعیین تکلیف این دانشگاه است.

آقای دکتر به نظر شما نحوه برخورد آقای زنگنه با دانشگاه نفت ناشی رویکرد مدیریتی ایشان است یا یک جدلی سیاسی میان تهرانی‌ها و جنوبی‌ها است؟

ابتدا باید مقدمه‌ای را عرض کنم تا جمعبندی صورت گیرد که کدام یک از این دو است. باید دید چه کسانی و با چه دیدگاهی پشت این قضایا هستند. یک سو وزارت علوم است و سوی دیگر وزارت نفت. وزارت نفتی که یک ژنرال دارد و باقی سربازند و تیم مشورتی کمتر دخیل می‌شود، ژنرال فرمان می‌دهد و باقی دستور می‌برند. آقای زنگنه یکسری کارهایی در بحث آموزش انجام داده‌اند که اشاره خواهم کرد. وزارت علوم هم کارهایی کرده است. باید استدلال های طرفین را بشنویم تا بتوانیم به خوبی تصمیم بگیریم.

تیم کنونی وزارت نفت اشتباهاتی کرده است

اول اینکه تیم کنونی نفت در بحث آموزش کارهایی کرده که اشتباه از آب درآمده است. آقای زنگنه در دور اول وزارت‌شان،‌ دبیرستان‌های وابسته به وزارت نفت در جنوب،‌ آموزشکده‌های فنی و حرفه‌ای که در اهواز و ملایر و ... فوق دیپلم تربیت می‌کردند، را تعطیل کرد. این مراکز تکنسین‌هایی را تربیت می‌کردند که قابلبیت کار در صنعت نفت را داشتند. این مجموعه ها به طور خاص برای وزارت نفت بودند که برای صنعت نفت فوق دیپلم تربیت می‌کردند.

همه شان بورسیه بودند؟

بله، همه بورس می‌شدند. آقای زنگنه در دوره اول وزارت شان گفتند که اینها به درد ما نمیخورند. حتی گفتند دانشگاه را هم نمی‌خواهیم. همان موقع هم ایشان نامه نوشتند که دانشگاه صنعت نفت را به وزارت علوم منتقل کنند.

واکنش یا اعتراضی در مورد این تصمیم آقای زنگنه صورت گرفت؟

در مورد دانشگاه نفت خیلی اعتراض شد. همین اعتراضات بود که باعث شد جلوی تصمیم ایشان گرفته شود. آن زمان از مجموعه وزارت نفت نامه نگاری شده بود با دانشگاه چمران که شما بیایید و دانشگاه نفت را تحویل بگیرید. زمانی که فقط و فقط دانشگاه صنعت نفت بود که بعضی رشته های کلیدی و بسیار پایه‌ای را در صنعت نفت داشت تربیت می‌کرد. زمانی که ایشان داشت این کارها را می‌کرد، دانشگاه‌های تراز اول کشور هم مهندسی نفت نداشتند. بنابراین این استدلال آقای زنگنه که چون باقی جاها رشته نفت دارند، پس دانشگاه نفت را نمی‌خواهیم، مردود است. چون ایشان زمانی که دانشگاه‌های دیگر نبودند هم همین کار را کرد. پس مسئله ایشان این نیست که مشابه دانشگاه نفت وجود دارد.

زنگنه هیچ وظیفه‌ای برای دانشگاه صنعت نفت تعریف نمی‌کند

ایشان خودشان صراحتا در برنامه زنده تلویزیونی بیان کردند که نیاز کنونی صنعت نفت، تکنسین است و دانشگاهها تکنسین تربیت نمی‌کنند. همین موضوع نشان می‌دهد که ابتدا بستن این مجموعه‌ها کار اشتباهی بوده و دوم اینکه ما در صنعت نیازی داریم که از طریق دانشگاه ها تامین نمی‌شود، ولی می‌توان از طریق دانشگاه وابسته به خود آن را تامین کنیم. اما با این شرایط ایشان ‌‌حاضر نیست هیچ وظیفه‌ای برای دانشگاه صنعت نفت تعریف کند. چون ایشان اصلا این دانشگاه را نمی‌خواهد و آن را سه طلاقه کرده است. بعد از آنکه جلوی تصمیم ایشان گرفته شد، حالا نتوانست یا نگذاشتند یا منصرف شد را واقعا نمی‌دانم، ایشان استراتژی دیگری در پیش گرفت و اعلام کرد که من به دانشگاه‌های وزارت علوم پول می‌دهم که بیایند رشته مهندسی نفت راه بیندازند. یک نهضتی در کشور به راه افتاد. اولین مورد آن هم دانشگاه شریف بود در سال ۱۳۷۹. اینگونه شد که دانشگاه شریف دانشکده مهندسی شیمی خود را به دانشگاه مهندسی شیمی و نفت تغییر داد و با پول وزارت نفت ساختمانی در کنار دانشکده مهندسی شیمی ساختند. من خودم همان موقع دانشجوی آنجا بودم و اینها جلوی چشمم بود. اعضای هیات علمی دانشگاه صنعت نفت می‌آمدند در دانشگاه شریف درس میدادند که رشته مهندسی نفت در این دانشگاه دایر باشد. این اتفاق تا چندین سال ادامه داشت. که اساتید دانشگاه نفت به دانشگاه شریف می‌رفتند و نفت درس می دادند تا رشته نفت در این دانشگاه پا بگیرد! الان یک نفر پیدا شود به شما بگوید که من به شما پول می‌دهم شما این رشته را دایر کنید،‌ شما قبول نمی‌کنید؟ طبیعتا همه استقبال می‌کنند. آن هایی هم که مقاومت کردند، بعدها به نتیجه رسیدند که اشتباه کردند.

واگذاری پروژه‌ها سیاسی است

بعد از شریف، نوبت دانشگاه‌های امیرکبیر و تهران و شیراز شد. البته این وظیفه وزارت است که این گونه خرج کند، اصلا وظیفه آن‌هاست که دانشگاه‌ها را از پایین تا بالا نو کنند و حمایت کنند. ولی بحث ما در مورد نحوه خرج کردن است. بنایراین در دانشگاه‌های زیادی رشته مهندسی نفت راه‌اندازی شد. حتی به آن هایی هم که پول نمی‌داد، با جواب‌هایی که اصلا واقعی نبود، تحریک شدند رشته نفت بیاورند. مثلا طرف مهندسی شیمی بود و می‌توانست پروژه انجام دهد، می‌رفت وزارت نفت و پاسخ می‌شنید که چون رشته نفت ندارید، پروژه نمی‌دهیم. طرف هم برای اینکه بتواند پروژه بگیرد، رشته نفت ایجاد می‌کرد!

یعنی دانشگاه‌های غیر از شهر تهران این طوری رشته نفت آوردند؟

دقیق نمی‌توانم عرض کنم کجا بوده ولی عرضم این است چنین رویکرد وجود داشت. این پروژهها، هم اصولا سیاسی است. به عنوان نمونه فلان نماینده مجلس می‌رفت وزارت نفت می‌گفت چرا فلان پروژه را به دانشگاه شهر من نمی‌دهید؟ دلیلی که می‌گفتند این بود که چون رشته نفت ندارید!‌ البته این را وقتی می‌گفتند که می‌خواستند جواب «نه» بدهند. نه اینکه واقعا دلیل این بود.

مثلا به طور خاص، در فومن، سبزوار، شاهرود، گرمسار که اصلا چاه نفت و گازی وجود ندارد، چرا باید رشته نفت بیاورند؟! ولی در خوزستانی که حدود ۸۰ درصد تولید نفت در آن قرار دارد، تازه دانشگاه دولتی اهواز سال گذشته برای اولین بار دانشجوی رشته نفت پذیرش کرده است.

۵ دانشگاه در شهری رشته نفت دارند که یک چاه نفت ندارد! پس معتقدید این حمایت ها و گسترش‌ها بی ضابطه بوده؟

بله، معتقدم که گسترش و تاسیس رشته مهندسی نفت با تحریک و یا کمک مستقیم وزارت نفت، مشخصا آقای زنگنه بوده است. الان ۵ دانشگاه در شهر تهران، رشته مهندسی نفت دارند که یک چاه نفت در این شهر نیست! در سمنان، فومن و دانشگاه فردوسی هم همین طور است، در حالی اگر می‌خواستیم متناسب با وجود میادین، رشته نفت را توسعه می‌دادیم،‌ باید در خراسان شمالی این کار را می‌کردیم. ما در یزد و کرمان هم رشته نفت داریم! حالا جالب است که در کهگیلویه و بویراحمد که یکی از چهار استان نفتخیز ماست رشته مهندسی نفت نداریم! حال این افراد با این کارنامه‌ی تصمیم‌گیری‌شان، می‌خواهند در مورد این دانشگاه ۸۰ ساله تصمیم‌گیری کنند. چه تضمینی وجود دارد که اشتباه نکنند، حتما اشتباه می‌کنند.

انتقال دانشگاه صنعت نفت نظر شخص آقای زنگنه است

الان خود وزارت علوم نظرش ۵۰ ۵۰ است ولی با فشار مداوم آقای زنگنه حتی اگر دوست نداشته باشد هم مجبور است قبول کند. مخصوصا اینکه آقای زنگنه مدام در حال پیگیری این موضوع از مسیر آقای روحانی هم هستند.

شنیده شده آقای زنگنه به وزارت علوم پیشنهاد داده که تا چند سال وزارت نفت تعهد می‌دهد که هزینه دانشگاه را پرداخت می‌کند منوط به اینکه سریع‌تر این انتقال صورت گیرد

می گوید که پولش را می‌دهد، ولی نمی‌دهد. ایشان نهایتا دو سال دیگر سر کار است، مگر می‌تواند از جانب وزیر بعدی تصمیم‌گیری کند؟ اینها حرف است. نهایتا تا دو سال قول ایشان پابرجا بماند. از قبل از انقلاب تا کنون حداقل ۱۰ وزیر یا مدیرعامل شرکت ملی نفت داشته‌ایم. اینها هیچ کدام‌شان به عقل‌شان نرسیده است که دانشگاه نفت را تعطیل کنند. فقط آقای زنگنه چنین جمبعندی‌ای دارند؟ خب اگر دانشگاه صنعت این قدر عوارض دارد و مشکلاتی ایجاد می‌کند، خب حداقل باید دو نفر می‌بودند که بخواهند این دانشگاه را تعطیل کند. آیا چون بلندگوی ایشان نسبت به باقی مسئولین نفتی دیگر رساتر است باید باقی نظرات را نادیده بگیریم و ذره بین را روی نظرات ایشان قرار بدهیم؟ اقلا ۸ یا ۹ تا مدیرعامل و وزیر نفت داشته‌ایم که زمان‌شان دانشگاه صنعت نفت هم بوده، اتفاقا برخی‌شان معتقد بودند این دانشگاه کوچک است و باید بزرگ شود. حتی خاطرم هست آقای آقازاده چنین دیدی داشتند که این دانشگاه باید دانشگاه اوپک شود که باقی کشورهای دیگر هم بیایند تا ما بتوانیم در صنعت نفت برخی کشورهای دیگر هم تاثیر گذار باشیم. انتظار این است در این مورد کار کارشناسی صورت بگیرد. نه اینکه چون یک نفر نمی‌خواهد، این مجموعه را جمع کنیم.

نکته دیگر اینکه ما بیشترین شباهت را در رشته‌های فنی و مهندسی به دانشگاه‌های آمریکا داریم. در این قسمت نمی‌‌خواهیم از آن‌ها تقلید کنیم؟! ۴ دانشگاه برتر نفتی آمریکا در ایالت تگزاس آمریکا هستند. ایالتی که ۴۱.۱ درصد نفت آمریکا را تولید می‌کند. یعنی تمرکز آموزش عالی در جایی است که آن صنعت به آن احتیاج دارد و بهترین ها هم کنار آن صنعت هستند. خب حالا ببینیم که ما در استان خوزستان چند دانشکده نفت داریم که تازه قصد داریم آن را نابود هم بکنیم؟ یک دانشگاه نفت داریم که کیفیت آن در حد ملی است، البته با این کارهای آقای زنگنه روز به روز دارد ضعیف‌تر می‌شود.

هر دانشگاه دیگری هم که بود با رفتارهای وزیر به این روز می‌افتاد

هر دانشگاهی دیگری هم اگر بود و وزیر مربوطه چنین کاری با آن می‌کرد همچین اتفاقی برای آن می‌افتاد. ما یک دانشگاه داریم در استان خوزستانی که ۸۰ درصد تولید نفت در آن است. غیر از خوزستان، تمرکز میادین ‌نفت و گاز را در استان های ایلام، فارس، بوشهر و کهگیلویه داریم. خب ما این یک مورد را نمی‌خواهیم از آمریکا تقلید کنیم؟ وقتی ما در خوزستان همچین دانشگاهی داریم باید آن را دو تا یا سه تا کنیم. نه اینکه در یزد و فومن و جاهای دیگه دانشکده نفت بزنیم! حالا اگر نمی‌توانیم یکی رو بکنیم دو تا اقلا همین یکی را درست نگه داریم. خرابش نکنیم.

بحث از نظر ما حاکمیتی است، استقلال صنعت نفت هم به خطر می‌افتد. خب بنده عضو هیات علمی هستم و دارم راحت نقد می‌کنم. فرض کنید امثال ما هیات علمی‌ها در بدنه وزارت نفت نباشیم. بحث کارت سوخت را یکی دیگر از همکاران ما می‌آید و نقد می‌کند، بحث قراردادهای نفتی را یکی دیگر از همکاران ما می‌آید و نقد می‌کند. شما خوشبین باشید می‌گویید که خب این‌ها نباشند بهتر است. کسی دیگر نمی‌آید به من گیر بدهد. البته خوشبینانه را عرض کردم و نمی‌خواهم بدبینانه آن را بر زبان بیاورم، درست نیست.

یعنی دانشگاه نفت جایی است که افراد در آن مدام کنار گوش وزیر انتقاد می‌کنند؟

هم اساتیدش و هم فارغ التحصیلانش، نمی‌توانند ساکت باشند. فارغ التحصیلان دانشگاه نفت بودند که از واگذاری برخی میادین به خارجی‌ها توسط آقای زنگنه جلوگیری کردند که کار به درگیری کشید. خب شما دوست ندارید که چنین آدم‌هایی زیر مجموعه شما باشند. آن زمان بحث کارشناسان هم اینگونه نبود که مخالفت کنند، بحث این بود که این چاه‌هایی که تولید خوبی دارند را چرا می‌دهید، بیاید چاه‌هایی را بدهید که در تولید مشکل‌دار هستند. اختلاف سر نوع چاه‌هایی بود که قرار بود واگذار شود. هیچ مدیری دوست ندارد که چنین صداهای مخالفی در مجموعه خود داشته باشد. البته آقای زنگنه نمی‌آید این را صراحتا بگوید که من به چنین دلایلی دانشگاه نفت را نمی‌خواهم. می‌آیند به دانشگاه های دیگر پول می‌دهد که بدون ضابطه رشته نفت ایجاد شود، فارغ التحصیلان نفتی ایجاد شوند و خسارتی دیگر عاید کشور شود. رشته نفت در جای نامناسب و فارغ التحصیل بیکار!

آقای زنگنه می‌گوید بی‌عدالتی است

بنده کنکور لیسانس دادم هم دانشگاه شریف قبول می‌شدم و هم دانشگاه نفت. چون قصد داشتم در آینده در صنعت نفت مشغول به کار شوم، دانشگاه نفت را انتخاب کردم. خب برخی دیگر مسیرهای دیگری انتخاب کردند و انتخاب‌های دیگری داشتند. مثلا کسی که می‌خواست اپلای کند، دانشگاه شریف را انتخاب می‌کرد. کسی جلوی فرد دیگری را نگرفته که وارد دانشگاه نفت نشود. هرکسی می‌توانست از مسیر کنکور وارد شود. یعنی عدالت ورود وجود داشت. چه کسانی دانشگاه نفت را انتخاب می کردند؟ ‌کسانی که قصد داشتند در آینده در صنعت نفت کار کنند. عموما هم کسانی بودند که وضع مالی خوبی نداشند، یعنی نمی‌توانستند در تهران هزینه کنند. دانشگاه نفت را انتخاب می‌کردند که بتوانند کمک هزینه‌ای دریافت کنند تا حتی بتوانند به خانواده خودشان هم کمکی کنند. یعنی عموما بچه‌هایی از طبقه متوسط و محروم بودند، که وقتی درس‌شان تموم می‌شد دنبال اپلای کردن و خارج رفتن نبودند. دنبال این بودند که در این صنعت بمانند و کار کنند. و این را خود وزارت نفت هم اعتقاد دارد که ماندگاری دانشجویان دانشگاه صنعت نفت در این صنعت بیشتر از فارغ التحصیلان دانشگاه های دیگر است. حالا آقای زنگنه معتقد است این عدالت نیست!‌ البته متاسفانه ایشان همه واقعیت را نمی‌گویند. کجای این بی عدالتی است که هرکسی می خواهد به چنین جایگاهی برسد، ‌مسیر آن معین است. همه هم از آن اطلاع دارند، کنکور و امتحان دارد،‌ بعد هم مطابق ضوابط اگر شرایط را داشت، وارد صنعت نفت می‌شد. اگر معدل الف هم نمی‌شد باید مانند سایر دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها در آزمون‌های استخدامی شرکت می‌کرد. آقای زنگنه در این مورد می‌گویند که این بی‌عدالتی است. در حالی که معتقدم این عین عدالت است.

یک مجموعه باید برنامه ریزی داشته باشد. دانشگاه صنعت نفت ۳۰ تا فارغ التحصیل داشت که جذب می‌شدند ولی الان دو هزار تا فارغ التحصیل نفت داریم که یک نفر هم استخدام نمی‌شود. کدام این‌ها به عدالت نزدیک‌تر است؟ من هر چقدر نگاه می‌کنم، به نظر می‌رسد سیستم قدیم به عدالت نزدیک‌تر بوده است. چون مهندس نفت باید در بالادست کار کند، و طبق قوانین ما هم بالادست جزو موضوعات حاکمیتی است و قابل واگذاری به بخش خصوصی نیست، بنابراین فارغ التحصیل نفت را باید دولت استخدام کند. پس دولت باید برنامه داشته باشد که تا چند سال آینده چند تا مهندس نفت می‌خواهد استخدام کند. حداقل دانشگاه ذیل وزارت نفت باید مطابق با این برنامه‌ریزی دانشجو تربیت کنند. اتفاقا این عین عدالت است.

قراردادهای وزارت نفت تبلیغاتی است

حرف ما این است که وزارت نفت باید از دانشگاه‌های دیگر حمایت کند ولی به جا و درست، این گونه نباشد که منابع کشور را هدر بدهند. به نظر ما کاری که در این چند سال در کشور انجام شده، شو بوده. یعنی شما اینقدر که در تلویزیون می‌بینید که قراردادهای پژوهشی با دانشگاه ها بسته می‌شود، واقعا این مقدار پول به دانشگاه ها تزریق نمی‌شود. اینها برای این است که وقتی یقه‌شان را گرفتند و گفتند که چرا از دانشگاه ها حمایت نکردید بگویند که ما قرارداد بستیم، منتهی دانشگاه‌ها خودشان نتوانستند که درست کار را انجام دهند! این کارها بی‌برنامه است، هدفمند نیست. ما معتقدیم کمک به دانشگاه ها باید هدفمند باشد، شو نباشد. اصلا وزارت علوم باید فعالانه در این زمنه ورود کند، اشتباه وزارت علوم این بود که اختیار خود را به وزارت نفت داده است!

یکی از دلایل دیگر آقای زنگنه این است که می گوید کار وزارت نفت دانشگاه داری نیست. حال به دو دلیل این را می‌گوید، یک اینکه شکسته نفسی می‌کنند که ایشان خودشان بالاخره هیات علمی بوده‌اند و سابقه وزارت در ۳ وزارتخانه متفاوت را داشته‌ است که خب وزارت علوم هم اضافه شود، اتفاقی نمی‌افتد!‌ دوم اینکه ایشان می‌گوید من فرصت ندارم، یعنی اینقدر کارهای دیگر هست که من اصلا نمی‌رسم به این موضوع فکر کنم. انرژی‌ای که ایشان صرف خراب کردن دانشگاه نفت کرده، اگر هیچ کاری به دانشگاه نداشت و می‌گذاشت که همین جوری که پیش رفته ادامه پیدا کند و پیش رود، می‌توانست صرف کارهای دیگر کند. من نمی‌دانم به چه دلیل ایشان می گوید کار من دانشگاه داری نیست،‌ هر دو دلیل را من در ذهن خود رد کرده‌ام.

این روندها که در دولت‌های بعد هم ادامه پیدا کرد.

بله ادامه پیدا کرد، عرض کردم که خیلی‌ها تحریک شدند رشته نفت بیاورند.

یعنی وزارت علوم هم بدش نمی آمده دانشگاه‌هایش گسترش پیدا کند، چون مجوز ایجاد رشته را وزارت علوم می‌دهد.

درسته ولی وقتی روسای دانشگاها می‌روند سراغ وزیر علوم و فشار می‌آورند، وزارت علوم هم مجوز می‌دهد.

شما بروید هندسه رشته مهندسی نفت را در کشور ببینید. در تهران ۴ دانشگاه، در سمنان ۳ دانشگاه در خراسان ۲ دانشگاه، در اصفهان، شیراز، لامرد، آذربایجان شرقی، ایلام، کرمان، فومن، یزد و بوشهر که البته ایلام و بوشهر به حق است. چمران اهواز هم که تازه یک سال است که دانشجو گرفته است.

تازه در ایلام ما مهندسی نفت را فقط در مقطع کارشناسی داریم. در حالی که در تهران در هر سه مقطع مهندسی نفت داریم. در مقطع ارشد هر ۴ گرایش مهندسی نفت وجود دارد. آیا وزن این دو شهر یکی است؟

کرمانشاه چطور؟

در مورد کرمانشاه قضاوتی ندارم، چون هم شهر آقای وزیر است و ظرفیت چندانی هم فکر نمی‌کنم داشته باشد. در مورد قطعی‌ها که می‌شود صحبت کرد. در یزد، آذربایجان، کرمان که خب ما چیزی از منابع نداریم!

آقای زنگنه آتش افروزی می‌کند پس معتقدید وزارت علوم هم کمک کرده است؟

حداقل مقاومتی هم نکرده! ببینید الان به شما بگویند این پول را می‌دهم تا این کار را انجام دهید، شما که نه نمی‌گویید، همراه می‌شوید. یکی دیگر از دلایلی که آقای زنگنه می‌گوید من دانشگاه نمی‌خواهم برای این است که می‌گوید دانشگاه‌ها شلوغ می‌کنند و وقت ما را می‌گیرند. خب چرا دانشگاه شلوغ می‌کنند؟ چون ایشان می رود پشت تریبون و می گوید که عدالت نیست که معدل ۱۲ دانشگاه نفت را استخدام کنم. خب مگر ایشان چند نفر با این معدل را در نفت استخدام کرده است؟‌ نکرده است تابحال. از آن طرف دانشگاه را به هم می‌ریزد! خب دانشجو به او بر می‌خورد و اعتصاب می‌کند. یعنی خودشان شعله را ایجاد می‌کنند و بعد می‌گوید ببینید اینجا شعله است و نمی‌گذارند ما کارمان را بکنیم. بسیاری از این موارد به دنبال تحریکات بی‌مورد وزارت نفت بوده است. خب وزارت نفت به اینها تعهد استخدامی داده است. این حق الناس است، طرف می‌توانست دانشگاه شریف برود ولی نرفته و دانشگاه نفت آمده است. این اتفاقات به دنبال تحرکات آقای زنگنه است،‌ و بعد هم خود ایشان اعتراض می‌کنند به آقای رییس جمهور که ما را اذیت می‌کنند، علیه ما تجمع می کنند و ...

برخی می‌‌گویند چرا دانشگاه نفت باید رشته‌هایی داشته باشد که در دیگر دانشگاه‌ها هم هست؟ مگر نباید در راستای ماموریت‌های وزارت نفت باشد؟ یا چرا رشته‌های پایین دستی ایجاد نمی‌کند؟ الان‌ ۱۰۰ کیلومتر آن طرف‌تر آبادان، در شهر ماهشهر قطب پتروشیمی کشور هست. چرا دانشگاه نفت، رشته‌های پایین دستی ایجاد نکرده؟

ببینید چندتا چیز است که این ملقمه را به وجود آورده است. آقای زنگنه وقتی وزیر شد، گفت:‌ دانشگاه صنعت نباید رشته مهندسی شیمی گرایش پتروشیمی را داشته باشد. بنابراین در این رشته را بستند.

قبلا داشته؟

بله، من خودم همین رشته را خوانده‌ام. جالب است چند سال بعد پول دادند به دانشگاه امیرکبیر که بیاید در شهر ماهشهر رشته مهندسی پتروشیمی ایجاد کند، یعنی چیزی را که خودشان داشتند‌ را تعطیل کردند. بعد رفتند پول دادند به دانشگاهی دیگر که ایجاد کند! بنابراین یک سری از این بی سلیقگی‌ها و کج سلیقگی‌ها مربوط به کارفرمای ماست. مربوط به وزیر ماست. الان دستور داده است که شما در دانشگاه فلان کار را انجام دهید، من فوقش می‌توانم بیایم با رسانه‌ها صحبت کنم و اعتراضی بکنم. ولی از لحاظ اجرایی مجبورم که اجرا کنم.

دانشگاه نفت بیشترین تغییرات رشته را درون خود داشته است در مورد رشته های برق و مکانیک چطور؟‌

ببینید برخی رشته‌ها مادرند، یعنی اگر شما این رشته ‌ها را داشتید، می‌توانید کنارش رشته‌های دیگر را هم راه‌اندازی کنید. مانند مهندسی شیمی که پایه HSE ‌ است. رشته HSE را اولین دانشگاهی که رفته وزارت علوم پروپوزال داده، مجوز گرفته و راه اندازی کرده،‌ این دانشگاه است. حالا ممکن است که برخی دانشگاه‌های دیگر هم بروند و راه اندازی کنند. برخی رشته‌ها این گونه‌اند ولی حالا از ما بپرسند که چرا این رشته را شما دارید، پاسخ ما این است خب رشته ایجاد کردن که دکمه‌ای نیست، فیتیله‌ای هست! کم کم باید روشن و خاموش کرد. دانشگاه صنعت نفت بیشترین تغییرات رشته را درون خود داشته است، هیچ دانشگاهی نیست که در آن این همه رشته تاسیس و بعد تعطیل شده باشد.

چرا؟

به خاطر وزارت نفت، به خاطر مقامات بالای وزارت نفت، هی می‌گویند این را بگذارید، این را بردارید. حالا شما این رشته را راه انداختید، دو روز دیگه یک دانشگاه دیگری می‌رود این رشته را مجوز می‌گیرد و راه می‌اندازد. حال ما چه کار کنیم؟ الان شما بروید دفترچه کنکور را ببینید که رشته HSE را فقط دانشگاه نفت دارد؟‌

ببینید رشته ایمنی و بازرسی فنی، یک پایه اش مکانیک است. شما نمی‌توانید استاد مکانیکی نداشته باشید و بیاید این رشته ها را راه اندازی کنید. یعنی باید مجرایی باشد که با توجه به نیاز یک روز HSE ، یک روز بازرسی فنی، یک روز مهندسی گاز،‌ یک روز اتوماسیون و ابزار دقیق در صنایع نفت ایجاد کنید. ما اگر رشته برق و استاد برق نداشته باشیم، چگونه در مقطع ارشد مهندسی اتوماسیون و ابزار دقیق بگذاریم؟

چرا در مقطع کارشناسی چنین رشته هایی وجود دارد؟

ما مقطع کارشناسی نداشتیم. به عنوان نمونه ما مهندسی شیمی نداشتیم. مهندسی گاز داشتیم. وزارت علوم گفت که تمام گرایش‌ها در مقطع کارشناسی برداشته شود. اما در دپارتمان ما اگرچه اسمش مهندسی شیمی هست، ولی تمام واحدهای اختیاری در رشته مهندسی گاز ارائه می‌شود. وزارت علوم ما را مجبور می‌کند که در دفترچه کنکور مهندسی شیمی قید کنیم و مهندسی گاز ننویسیم. و تنها به اسم مهندسی شیمی دانشجو بگیریم، چاره ای نداریم.

یعنی قبل از آقای زنگنه، دانشگاه نفت رشته‌های خاص خودش را داشته؟

بله

مثلا چه مواردی؟

مثلا ما مهندسی گاز داشتیم، مهندسی پالایش داشتیم،‌ البته این‌ها مربوط به ۲۰ سال پیش است. مهندسی شیمی گرایش گاز و مهندسی شیمی گرایش پالایش داشتیم. ببینید یکسری تغییر و تحول در وزارت علوم رخ می‌دهد که شما تحت تاثیر قرار می‌گیرید. یک سری هم وزارت نفت درخواست می‌کند. شما از آن سو هم تحت تاثیر قرار می‌گیرید.

ما این رشته‌ها (اتوماسیون و ابزار دقیق و ایمنی و بازرسی) را هم در مقطع کارشاسی داشتیم. یعنی مکانیک ما قبلا ایمنی و بازرسی بوده است.

برق هم همین بوده؟‌ یعنی قبلا اتوماسیون و ابزار دقیق بوده؟

اونا خاص هستند، شاید یکی دو مورد این جوری نبوده باشد. ولی عمدتا به همین صورت بوده است. من الان مهندسی شیمی را مطمئنم. ما قبلا مهندسی گاز داشتیم که برایش همچین اتفاقی افتاد.

چون برخی معتقدند متناسب با اینکه چه کسی رئیس دانشگاه نفت می‌شود، همان رشته تحصیلی آقای رییس در دانشگاه ایجاد و توسعه پیدا می‌کند.

این مورد هم بوده، ولی خب ببینید که دانشگاه نفت تقریبا همدوره دانشگاه تهران هست. ما قبلا در دانشگاه نفت مهندسی عمومی ( GENERAL ENGINEERING ‌) داشتیم. یعنی هم واحدهای درسی برق، هم مکانیک، هم مهندسی شیمی ارائه می‌شد. به همین صورت هم ادامه پیدا کرده است. بهتر است که اینگونه پرسیده شود چرا این روند قطع نشده و ادامه پیدا کرده. بله یک زمان‌هایی بوده، یک زمان‌هایی قطع شده، این ایراد می‌تواند این‌گونه مطرح شود که چرا مهندسی مکانیک هنوز در دانشگاه نفت دارد ارایه می‌شود. این‌ها عمدتا بحث‌های مدیریتی است، وقتی وزیر شما یک دستوری می‌دهد، حالا درست یا غلط. بر روی شما تاثیر می‌گذارد. مثلا وقتی شما رییسی می‌گذارید که خوب و دلسوز باشد که نمی‌آید رشته خودش را توسعه بدهد. ولی وقتی وزیر، ریاست دانشگاه را به کسی می‌دهد که می‌خواهد به او یک حالی بدهد، خب معلوم است که طرف رویکرد آکادمیک ندارد. بخشی از ایرادهایی که شما می‌فرمایید، ناشی از همین اتفاقات است که بنده هم موافقم. اما آیا ما می‌توانیم که به دلیل یک یا دو ایرادی که در یک مجموعه وجود دارد، کل مجموعه را زیر سوال ببریم؟ این طور باشد که خب همه زیر سوال می‌روند. آیا می‌توان این گونه قضاوت کرد که چون دانشگاه تهران در فومن رشته نفت آورده، دانشگاه تهران به درد نمی‌خورد؟

آقای زنگنه قبلا هم می‌خواست دانشگاه را سه طلاقه کند موضوع دیگر عملکرد دانشگاه در انجام برخی از پروژه‌ها است. به طوری که برخی انتقاد دارند دانشگاه در برخی موارد عملکرد مناسبی نداشته، حتی در دوره‌هایی مثل دولت‌های نهم و دهم که از دانشگاه نفت حمایت‌‌های زیادی هم می‌شد ولی دانشگاه نتوانست بازوی پژوهشی خوبی برای وزارت نفت باشد.

قبل از همین دولت‌هایی که می‌فرمایید هم آقای زنگنه سر کار بوده‌اند. همان موقع هم می‌خواستند دانشگاه را سه طلاقه کنند. بنده هم موافقم نسبت به دوره آقای زنگنه، در دولت‌های نهم و دهم وضع ما خیلی بهتر بود. ما الان متوجه شدیم که چه موقعیت‌های داشتیم که می‌توانستیم استفاده کنیم ولی نکردیم. مگر در همان دوره که ۷۰۰ یا ۸۰۰ میلیارد دلار نفتی می‌آمد، کسی می‌دانست باید خوب استفاده کند که دانشگاه نفت استفاده نکرده است؟ که بعد دانشگاه نفت را زیر منگنه ببریم چرا از این پول‌ها خوب استفاده نکرده؟ مگر کل کشور از این ۷۰۰ یا ۸۰۰ میلیارد دلار خوب استفاده کرد؟ بنابراین در دانشگاه صنعت نفت نقطه منفی هست، ولی نقاط روشن آن در آموزش عالی کنونی بسیار زیاد است.

پروژه‌هایی که با تماس از بالا واگذار می‌شوند

حتما مواردی بوده، من حتی می توانم برای شما مثال بزنم که کدام پروژه بوده که خوب بوده و کدام بد بوده. کدام تاخیر داشتیم. ببینید مگر دانشگاه تهران همه پروژه‌های پژوهشی خود را خوب انجام داده است؟ چند پروژه با وزارت نفت بوده که به خوبی انجام شده؟ دقت کنید، این ایراد به خود وزارت نفت هم باز می‌گردد. وقتی سلیقه‌ای و سفارشی می‌شود. از بالا تماس می‌گیرند که پروژه را به فلانی بدهید. حالا این فلانی ممکن است در دانشکاه نفت باشد و ممکن است در دانشگاه تهران. وقتی پروژههای اینگونه انجام می‌شوند، هیج چیز از آن‌ها در نمی‌آید.

از طرفی از انقلاب تاکنون که ۱۰ سال در دوران جنگ و بازسازی گذشت، هنوز ترکش‌های جنگ روی دیواره داشکده آبادان هست، بعد هم که ۸ سال آقای زنگنه وزیر می‌شود و اصلا دانشگاه نفت را نمی‌خواستند و مدام بر سر آن می‌زدند، دوباره یک دوره ۶ ساله کنونی هم به همین ترتیب. تنها دوره آقای آقازده می‌ماند و دیگر وزاری دولت‌های نهم و دهم که مجموعا ۱۶ سال می‌شود. بنابراین دانشگاه را در این ۴۰ سال نگاه نکنید، بلکه در این ۱۶ سال نگاه کنید، ببینید در این مدت چقدر استفاده کرده است. ما گاهی فکر می‌کنیم که دانشگاه نفت همان دانشگاه سابق قبل از انقلاب است که همان امکانات در اختیارش بود. اساتیدی از خارج از کشور می‌آورد، زمانی خود «هالیدی» در دانشگاه آبادان درس می‌داد. خب وقتی شما یک چنین امکاناتی در اختیار این دانشگاه قرار می‌دهید، خروجی آن درخشان می‌شود.

البته این شرایط ادامه داشت تا بعد از جنگ، حتی اساتید آمریکایی و فرانسوی در دانشگاه درس می دادند.

تنها یک دوره داشتیم بعد از جنگ، یک دوره مشترک کارشناسی ارشد مهندسی نفت میان دانشگاه تهران، دانشگاه صنعت نفت و یکی از موسسه‌های وابسته به سازمان ملل بود که اساتید خارجی هم درس می‌دادند. با این حال همین الان ما بیشترین مراوده‌ها را با دانشگاه‌های خارج از کشور داریم.

البته دوره‌هایی هم بوده که می توانستید استاد خارجی بیاورید

خب تحریم بوده، عرض کردم که شما دانشگاه را در طول ۴۰ سال نبینید، هم جنگ بوده، هم دوره وزارت آقای زنگنه بوده، هم تحریم بوده. اینا رو بذارید کنار هم، حالا نقد کنید که کجاها کم کاری شده است. اینکه بگوییم دانشگاه نفت در ۴۰ سال بعد از انقلاب فرصت داشته، واقعا نداشته است!

پس قبول دارید که اشتباهاتی هم صورت گرفته؟

بله ولی کجا نشده؟ وقتی میخواهیم مجموعه‌ای را ارزیابی کنیم، باید نسبی ارزیابی کنیم. دانشگاه نفت ذیل وزارت نفت بوده است. حالا ببینید دانشگاه نفت چقدر اشتباه داشته، وزیر چقدر اشتباه داشته؟ اگر این دانشگاه کمتر از خود این وزیر اشتباه کرده، اتفاقا این دانشگاه خوب عمل کرده است. دانشگاه نفت ذیل مجموعه‌ای پر از خطاها و اشباهات بوده، بعد انتظار دارید که این مجموعه اشتباه نکند.

دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها می‌گویند که حتی روندهای آموزشی هم در دانشگاه نفت مانند سابق نیست و تفاوتی با سایر دانشگاه‌ها ندارد

مگر وزارت علوم می‌گذارد؟ مگر وزارت نفت مثل سابق است؟ ببینید برتری‌هایی دارد، توجه کنید اساتیدی که در دانشگاه‌های مطرح کشور، نفت تدریس می‌کنند، عمدتا از دانشگاه نفت آمده‌اند. از طرفی اینجا افراد در محیطی درس می‌خوانند که قرار است در آینده در آن محیط کار کنند.

دانشگاه نفت دانشگاهی ماموریت گراست

دوم اینکه دانشگاه نفت به دلیل اینکه ذیل وزارت نفت هست، ارتباط تنگاتنگی با صنعت نفت دارد و دانشگاهی ماموریت گراست. بنابراین حتما پژوهش‌هایش اعم از پروژههای درسی، پایاننامه‌های مقاطع مختلف در راستای نیاز این صنعت هست و در دانشگاهی انجام می‌شود که کنار صنعت نفت است.

الان این اتفاق به طور واقعی صورت می‌گیرد؟

الان در دپارتمان نفت ما، بیش از نیمی از اساتید بعضا بیش از ۱۰ تا ۱۵ سال در صنعت نفت کار کرده‌اند. اگر کسی که به شما حفاری درس می‌دهد، خودش چند سال در صنعت حفاری کار کرده با کسی که تنها یکبار از کنار ریگ حفاری عبور کرده، تدریس‌شان یکی است؟‌ هر دو هم حفاری درس می‌دهند، آیا خروجی اینها فرقی ندارند؟

این‌ها عمدتا اساتیدی هستند که خودشان در بطن کار صنعت نفت بوده‌اند، حتی برخی از همین‌ها هم در دانشگاه‌های مطرحی در دنیا از قبیل هریوت وات، امپریال کالج لندن و ... درس خوانده‌اند. در مجموع میخواهم عرض کنم که دانشگاه نفت سعی کرده در حد خودش کیفیت را حفظ کند.

دقت کنید دانشگاه صنعت نفت، همانطور که از اسمش پیداست، وابسته به صنعت نفت است، حالا شما بیایید این را از مادرش جدا کنید، آیا فردی که ۱۰ یا ۲۰ سال در صنعت کار کرده، و بعد هم با بورسیه وزارت نفت در دانشگاه‌های خارج از کشور درس خوانده، می‌تواند هیات علمی دانشگاه شریف شود؟‌ قطعا نمی‌تواند. ولی وقتی شما دانشگاه صنعت نفت را داشته باشید، این فرد می‌تواند به دانشگاه صنعت نفت بیاید و فعالیت کند. و این منفعتش به خود صنعت نفت کشور می‌رسد. اگر شما این را از صنعت نفت جدا کنید، تازه مانند دیگر دانشگاه‌های کشور می‌شود. آیا مثل دانشگاه‌های دیگر کم داریم؟ مثل فارغ التحصیلان امیرکبیر و شریف کم داریم؟ تازه در بهترین حالت که ما از صنعت نفت جدا شویم، بتوانیم مثل این دانشگاه‌ها فارغ التحصیل بیرون بدهیم که به این جمعیت فارغ التحصیل اضافه می‌کند.

جدا شدن دانشگاه نفت از وزارت نفت اشتباه است

لذا جدا شدن دانشگاه نفت از وزارت نفت واقعا اشتباه است. آقای زنگنه هم در این دوره و هم در دوره پیشین اجازه جذب هیات علمی جدید را نداد. تنها در دوره هشت ساله مجوز جذب هیات علمی داده شد که تعدادی جذب شدند. البته یک عده شان از دانشگاه‌های دیگر آمدند. چون ما که رشته حقوق نداریم. البته الان کمتر تمایل وجود دارد که از وزارت نفت بیایند هیات علمی شوند، چون می‌گویند معلوم نیست اوضاع دانشگاه نفت چگونه خواهد شد. چرا برویم در دانشگاهی هر روز در آن جنگ و دعواست.

دانشگاه نفت می‌تواند بهتر از این باشد ولی راه حلش این نیست که بیاییم آن را ببندیم. پروژه‌های پژوهشی باید باشد، ولی شکل اجرای آن باید درست باشد. اگر دانشگاه نفت را می‌خواهیم، عادلانه نقد کنیم. آقای زنگنه از همان ابتدا شمشیر را از رو بسته است و می‌گوید دانشگاه را نمی‌خواهد!

یک چیزی را می‌خواهم عرض کنم که وزیر نفت و وزارت نفت را از هم جدا کنید، چون خیلی‌ها در وزارت نفت به کاری که آقای وزیر می‌کند، اعتقادی ندارند. اما آقای وزیر چه می‌خواهد، ایشان دانشگاه را نمی‌خواهد. اینکه ماجرای این جدل به کجا می رسد، هر چقدر زور آقای وزیر برسد. ایشان حتی اگر بتواند می‌آید در آن را تخته می‌کند. ممکن است هم نتواند و آن را واگذار کند.

ما حتی مشکلی با بستن دانشگاه نفت نداریم منتهی قبلش یک تیم کارشناسی با هویت مشخص بیایند و بی طرف و شفاف تصمیمگیری کنند.

آقای زنگنه در این ۶ سال یکبار حرف ما را نشنیده است در این مورد با آقای زنگنه جلسه‌ای هم داشته‌اید؟

خیر، ما نامه نوشته‌ایم. ولی در این ۶ سال آقای زنگنه حتی از دم در دانشگاه هم رد نشده و یکبار هم حرف‌های ما را نشنیده است.

وقتی آقای زنگنه دانشجوها را تحریک می‌کند، دیگر اصلا فضا برای طرح مسایل جدی مطرح نمی‌شود. خب اگر ایشان با دانشگاه نفت مشکل دارد، می‌توانست قبل از اینکه برود پشت تریبون بگوید من دانشجوی معدل ۱۲ را استخدام نمی‌کنم، تبعیض است که من دانشجوی دانشگاه‌ّهای دیگر را استخدام نکنم و دانشگاه نفت این طور است و فلان، خب می‌آمد جلسه ای می‌گذاشت و با ما صحبت می‌کرد. شما اول باید مسایل را به طور کارشناسی حل کنید، جواب نداد بروید در رسانه‌ها بگویید! ایشان حتی نیامده در دانشگاه یک حرف را به رییس دانشگاه بزند!‌ اما حرف‌های خود را در رسانه‌ها می‌زند. نمی‌دانم ایشان واقعا به دنبال چیست.

آقای بی طرف چطور؟

با ایشان بله، بنده با ایشان جلسه داشتم و صحبت کرده‌ام. خاطرم هست که به ایشان گفتم، که اگر همه خواسته‌های شما از دانشگاه نفت را اجرایی کنیم، مشکل شما با دانشگاه نفت حل می‌شود؟ ایشان پاسخی ندادند. چون تصمیم‌گیر اصلی در وزارت نفت آقای زنگنه است و باقی مجری‌اند.

حتی فایل صوتی از آقای بی‌طرف وجود دارد که روز اولی که ایشان معاون پژوهشی شدند، گفتند من مخالف این موضوع هستم، حتی بیان کردند واگذاری دانشگاه عباسپور به وزارت علوم هم اشتباه بود. بالاخره ایشان معاون وزیر هستند و باید دستور مافوق خود را اجرا کنند. حتی ایشان نامه‌نگاری کرده‌اند با وزارت علوم که ما این دانشگاه را نمی‌خواهیم، با اینکه خودشان هم راضی به این کار نیستند. حتی ایشان قبلا مصاحبه کرده‌اند که واگذاری دانشگاه عباسپور هم اشتباه بود.

اگر دانشگاه نفت فایده ندارد، منتقل کردن آن به وزارت علوم اشتباه محض است

بنابراین لازم است که به صورت بی طرفانه، کار کارشناسی صورت بگیرد. این تیم برود بررسی کند که تیم [مدیریت] کنونی که قبلا دست به این کارها زده، چقدر کار درستی بوده است؟ اگر صحیح بوده پس به این کار ادامه بدهند.

اگر هم جمعبندی شد که تعطیلی این دانشگاه فایده دارد، خب تعطیل شود، اشکالی هم ندارد. حتی نمی‌گوییم که به وزارت علوم منتقل شود، چون نظر بنده هم حتی این نیست. بحث این است که این دانشگاه فایده دارد یا خیر، اگر فایده ندارد خب منتقل کردن آن به وزارت علوم اشتباه محض است. مگر الان فارغ التحصیل دانشگاه نفت کم داریم؟ خیلی از دانشگاه‌ها دارند فارغ التحصیل نفت می‌دهند. دانشگاه نفت تا همین جا کار کرده، ‌از این جا به بعد تعطیل کنیم. اگر هم تعطیل نشود و به وزارت علوم واگذار شود، در بهترین حالت تبدیل به یک دانشگاه محلی می‌شود،‌ که تازه نمی‌شود!

دانشگاه نفت هم جزیی از صنعت نفت است، اگر بدرد این صنعت نمی‌خورد تعطیل شود، زیرا به این شکل ادامه دادن، تنها باری روی دوش این مملکت است. هر چند اشتباه هم باشد، چون دانشگاه نفت در استان خوزستان است، این استان بزرگترین تولیدکننده نفت است. چون این دانشگاه وقتی ذیل وزارت نفت باشد، مجبور است ماموریت‌گرا باشد. حالا اگر ذیل وزارت علوم باشد، حتی اگر اسم آن صنعت نفت باشد، چه لزومی دارد پروژه‌های آن در زمینه صنعت نفت و گاز تعریف شود!؟

حرف ما این است که اصلا ما رها کنند، ما دنبال چیزی نیستم. بلکه وزارت نفت است که هر روز دنبال وزارت علوم می‌فرستد که بیایید این دانشگاه را تحویل بگیرید. حتی وزیر نفت در جلسه هیات دولت از وزیر علوم و رییس جمهور به طور جدی پیگیر است که این دانشگاه واگذار شود. ما اصلا دنبال چیزی نیستیم. آن‌ها دنبال این موضوع هستند.

ارسال نظر:
  • ناشناس

    خدا از امثال زنگنه نگذره که تمام سالهای پرنشاط جوانی و هوش و امید جوانان مردم را به باد داد . از خدا می خواهم امیدهایش را جلو چشمانش نابود کند چنانکه نه به مرگ طبیعی که با یاس بمیرد چرا که این کاری بود که با جوانان مردم کرد.