مروری بر ۴ ماه توطئه آمریکا

چگونه فرانسه پلیس خوب سناریو آمریکایی‌ها شد؟

کدخبر: 2330116

ایالات‌متحده طی چهار ماه گذشته به‌طور ویژه سناریو و طرحی مشخص را علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال کرده است. شناخت، درک و یکپارچه دیدن اقدامات در چهارچوب راهبرد مشخص در فهم و طراحی کنش و واکنش‌های هوشمندانه بسیار حائز اهمیت است.

نسیم آنلاین ؛ حیدر شیرازی : ایالات‌متحده طی چهار ماه گذشته به‌طور ویژه سناریو و طرحی مشخص را علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال کرده است. شناخت، درک و یکپارچه دیدن اقدامات در چهارچوب راهبرد مشخص در فهم و طراحی کنش و واکنش‌های هوشمندانه بسیار حائز اهمیت است.

آنچه میان ایران و آمریکا گذشت

چهار ماه گذشته آمریکایی‌ها در خصوص ایران سیاست عجیب و پرفراز نشیبی را دنبال کرده‌اند. می‌توان از مجموعه اقداماتی چون تعیین و پافشاری بر شروط 12 گانه پمپئو، تشدید تحریم‌های نفتی، لغو برخی معافیت‌های نفتی و هسته‌ای، خبر اعزام ناو جنگی به خلیج‌فارس تا تشدید هشدارها و فرستادن نخست‌وزیر ژاپن به عنوان پیام رسان و در نهایت ادعای لغو حمله به نقاطی از ایران پس از ساقط شدن پهپاد متجاوزشان در آسمان‌های تهران و تحریم‌های جدید نام برد. این‌ها تنها بخشی از اتفاقات چهار ماه گذشته میان ایران و آمریکاست.

سفر آبه و سرنگونی پهپاد، دونقطه عطف سرنوشت‌ساز

شاید نقطه عطف این اتفاقات را سفر آبه نخست‌وزیر ژاپن و موردحمله قرار گرفتن دو نفت‌کش در دریای عمان درست هم‌زمان با دیدار آبه با رهبر انقلاب و پاسخ کوبنده ایشان به پیغام ترامپ برای مذاکره دانست.

دقیقاً یک هفته پس از این اتفاق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک اقدام هوشمندانه و مقتدرانه پهپاد آمریکایی‌ها را که وارد مرزهای هوایی ایران شده بود را سرنگون کرد. این اتفاق از آن جهت اهمیت داشت که بخش زیادی از معادلات آمریکایی‌ها را به هم زد. سردرگمی آمریکایی‌ها در اظهار نظراتشان و توئیت‌های ترامپ می‌توان دید.

«ایرانی‌ها اشتباه بزرگی مرتکب شدند»، «خواهید دید چه می‌کنیم»، «اما احتمالاً اشتباهی زدند»، «می‌خواستیم به ایران حمله کنیم، اما 10 دقیقه قبل از حمله منصرف شدم»، «آماده گفت‌وگو بدون پیش‌شرط با ایران درباره موشک‌های بالستیک هستم» و «از ایران قدردانم که هواپیمای سرنشین دار ما را نزد»، «برخلاف چیزی که گفته می‌شود، من هرگز حمله علیه ایران را لغو نکردم، من فقط اجرای آن را در زمان کنونی متوقف کردم!»، «تحریم‌های اضافی را از دوشنبه علیه ایران اعمال خواهیم کرد» جملاتی بود که ترامپ طی سه روز پس از حادثه ساقط شدن پهپاد آمریکایی‌ها در دریای عمان اظهارنظر یا توئیت کرد. تعدد و پراکندگی واکنش‌ها نشان می‌دهد آمریکا و شخص ترامپ از اتفاق افتاده بسیار غافل‌گیر شده و در چیستی واکنش مناسب درمانده‌اند.

سیاست آمریکایی‌ها چه بود؟

در وهله نخست آنچه حائز اهمیت است درک چیستی سیاست آمریکایی‌هاست. به‌طورکلی می‌توان این‌گونه گفت که آمریکایی‌ها به دنبال آن بودند که با القای احتمال جنگ و تشدید فشارهای اقتصادی و روانی در جامعه مسئولین ایرانی را به‌پای میز مذاکره بنشانند.

تیم ترامپ و تصمیم سازان امنیتی آمریکا در ابتدای سال به این نتیجه رسیده‌اند که تا پیش از آغاز جدی انتخابات 2020 آمریکا (پایان تابستان) باید پرونده ایران، ونزوئلا و کره شمالی در عرصه سیاست خارجی بسته و به نتایج خوبی برسند.

در خصوص پرونده ایران سناریوی تعریف شده بر پایه تشدید فشارهای اقتصادی بود. تداوم شوک‌های ارزی، عدم تمدید معافیت‌های نفتی، ماجراجویی در خلیج‌فارس و... همگی نشان از عزم آمریکایی‌ها برای تشدید فشار اقتصادی بر جامعه ایرانی داشت.

اما آنچه برای آمریکایی‌ها اهمیت داشت، بهره‌گیری و تسری دادن این فشار اقتصادی بر امنیت روانی و اجتماعی ایرانیان بود. لذا ما در ماه‌های ابتدای امسال درگیر یک جنگ روانی و رسانه‌ای تمام‌عیار بودیم. به تعبیر امام خامنه‌ای امروزه امید و حفظ امید جوانان یکی از مهم‌ترین وظایف است.

در مرحله بعدی با کشاندن ایران به میز مذاکره خواسته بعدی خود که بر اساس سخنان مسئولین آمریکایی می‌توان فهمید بر بحث منطقه‌ای و موشکی ایران بود را به کرسی بنشانند.

اما مجاب کردن ایران و جامعه ایرانی برای تجربه مذاکرات با آمریکا بالاخص پس از خروج ترامپ از برجام تنها از یک مسیر ممکن بود و آن‌هم دوگانه سازی مذاکره یا جنگ. نقطه عطف اجرایی این سناریو در سفر آبه به تهران عملیاتی شد.

سخنان قاطع رهبری در دیدار با آبه و ساقط شدن پهپاد آمریکایی‌ها در آسمان ایران توأم باهم نشان داد که ایران این سیاست را به‌خوبی درک کرده است و ضمن رد پیشنهاد مذاکره با اقتدار عدم ترس از هرگونه ماجراجویی را هم اثبات کردند.

برای آنکه اثبات شود سیاست اصلی آمریکایی‌ها جنگ نبود، عدم واکنش به سرنگونی پهپادشان کافی است. لذا ترامپ برای آنکه گزینه احتمال جنگ حذف نشود مدعی شد در جلسه امنیت ملی آمریکا ابتدا دستور حمله داده و سپس بعد از آنکه متوجه شده عده‌ای کشته خواهند شد حمله را پس گرفته است؛ اما سخنان «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا درباره ادعاهای دونالد ترامپ در خصوص لغو حمله به ۳ سایت در ایران نشان می‌دهد که این ادعا از اساس دروغ است.

رئیس مجلس نمایندگان آمریکا بعد از اتمام جلسه دیشب با ترامپ هم گفته بود که «تمایلی برای جنگ با ایران» وجود ندارد. او همچنین خواستار تلاش حداکثری برای کاستن از تنش‌ها با ایران شده بود و فاش کرد در آن جلسه سخنی از حمله و لغو حمله به میان نیامده است!

دمیدن در دوقطبی جنگ یا مذاکره، مقدمه سازی این سناریو در میان افکار عمومی بود که البته ناکام ماند. جدیت رهبر معظم انقلاب رد سناریو «یا مذاکره یا جنگ» با مطرح کردن «نه مذاکره و نه جنگ» در کنار عقب‌نشینی آمریکایی‌ها از برخی لفاظی هایشان مهم‌ترین دلایل ناکامی غرب و غرب‌گرایان داخلی در این سناریو بود .

شکست این سناریو تا جایی پیش رفت که حتی ناو هواپیمابر آمریکایی‌ها که به سمبل نمادین آمادگی و تهدید آمریکایی‌ها تبدیل شده بود به خلیج‌فارس نیامد.

چرا ترامپ به مذاکره نیاز دارد؟

این روزها آمریکا در پرونده‌های مختلف سیاست خارجی خود با شکست و بن‌بست مواجه شده است. ترامپ به‌شدت به دنبال گرفتن امتیازی ولو ظاهری در سیاست خارجی است تا در انتخابات پیش رو ریاست جمهوری در برابر رقبای دموکرات خود استفاده کند؛ اما روند سیاست خارجی ترامپ بیانگر آن است که در مناطق و موردهای مختلف با شکست روبرو شده است.

از طرفی سیاست و راهبرد فشار و سپس کودتا با استفاده از عناصر داخلی خود در ونزوئلا نیز شکست خورد و خوان گوایدو که به نیابت از آمریکا کودتا کرد امروز با شکست روبرو شده است. آمریکا چند سال ونزوئلا و دولت قانونی مادارو را با تحریم‌های شدید روبرو کرده است و خوان گوایدو را به‌عنوان رئیس‌جمهور به رسمیت شناخت و کشورهایی چون آرژانتین و کانادا و...هم به‌تبع آمریکا گوایدو را به رسمیت شناختند و مادارو را تحت فشار قراردادند اما امروز هیچ نتیجه مشخصی به دست نیاورده‌اند و کماکان دولت مادارو محکم پابرجا مانده است.

در مسئله کنترل چین به‌عنوان قدرت نوظهور جهانی و رقیب آمریکا بخصوص در حوزه آسیای شرقی و دریای چین جنوبی نیز برخلاف راهبرد کنترل و مدیریت روابط بین آمریکا و چین، امروز جنگ تجاری بین دو کشور به اوج خود رسیده است و تعرفه‌های سنگین بر اقلام وارداتی خود از طرف مقابل اعمال می‌کنند و بر سر مسئله تایوان نیز بحران تشدید شده و چین در واکنش به خبر فروش 2 میلیارد دلار تسلیحات نظامی به تایوان تهدید نظامی کرد و آمریکا را نسبت به عواقب جنگی بزرگ آگاه کرد.

رفتار تیم امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه و تلاش برای برهم زدن امنیت به هر قیمتی به‌خوبی عیان کننده استدلال رهبر انقلاب برای مذاکره نکردن با ترامپ است. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با شینزو آبه با اشاره به سخنان نخست‌وزیر ژاپن مبنی بر اینکه آمریکا آماده مذاکرات صادقانه با ایران است، خطاب به آقای آبه گفتند: «ما این حرف را اصلاً باور نمی‌کنیم زیرا مذاکرات صادقانه از جانب شخصی همچون ترامپ، صادر نمی‌شود.»

رفتارهای ترامپ بار دیگر نشان داد که آمریکا و تیم اطرافیان وی و برخی سران عربی که از سوی دکتر ظریف به تیم « B » مشهور شدند دنبال مذاکره حقیقی نیستند و آن‌ها صلح نمی‌خواهند بلکه به دنبال تشدید فشارها و بهره‌برداری انتخاباتی‌اند.

لازم است برخورد مسئولین جمهوری اسلامی ایران به‌گونه‌ای باشد که دشمن متوجه شود که راهبرد و سیاست آنان برای ایران نخ‌نما شده است و با این تنش خای مقطعی دچار سو محاسبه نخواهد شد و تجربه تلخ مذاکره هسته‌ای را در موضوعات دیگر مانند منطقه‌ای،‌ موشکی، حقوق بشر و ... تکرار نخواهد کرد .

باید توجه داشت که سناریو اصلی در ماه‌های پیش رو مذاکره است. ترامپ به دنبال آن است که یک برگ برنده برای انتخابات پیش رو برای خود در دست داشته باشد و دنبال حل مسئله یا کاهش فشارها بر ایران نیست .

ترامپ از هفته‌های آغازین حضورش در کاخ سفید مصمم بود تا به شعارهای تبلیغاتی خود در مبارزات انتخاباتی‌اش جامه عمل بپوشاند در همین راستا تصمیم گرفت آمریکا را از توافق برجام خارج کند. در ادامه تیم سیاست خارجی و امنیتی دولت او تصمیم گرفت با اعمال سیاست فشار حداکثری ایران را وادار به پذیرش شروط ۱۲ گانه بکند. در چرایی رفتار دولت ترامپ که «ریچارد هاس»، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا، در حساب توییتری‌اش آن را سیاست خروج از همه‌چیز اعلام کرده است، می‌توان سه دلیل را برشمرد: ا) اختلافات درونی بین اعضای کلیدی دولت ترامپ، ۲) عللی که تنها روانشناسی سیاسی قادر به توضیح آن است و ۳) نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰. مجموعه همه این عوامل باعث شده است تا با دولت ترامپ با تغییر تاکتیکی تصمیم بگیرد که تا خود را مشتاق مذاکره با ایران نشان دهد. درواقع در شرایطی که جناح تندرو به رهبری بولتون در دولت ترامپ به حاشیه می‌رود، خودبزرگ بینی ترامپ و همچنین نزدیکی انتخابات ۲۰۲۰ موجب شده است تا دولت ترامپ در مواجه با ایران احتیاط بیشتری از خود نشان دهد به‌گونه‌ای که ۱۲ خواسته خود را به عنوان پیش‌شرط آغاز مذاکرات با ایران مطرح نکند .

خواسته نهایی آمریکایی‌ها چیست؟

سخنرانی پمپئو در بنیاد هریتج حاکی از راهبرد جدید آمریکا در قبال ایران بود که در قالب ۱۲ شرط از سوی وزیر امور خارجه آمریکا مطرح شد. شروطی که توسط پمپئو در بنیاد هریتج مطرح شد تا آنجا با واقعیت فاصله داشت که برخی تحلیلگران امور بین‌المللی آن را «سخنرانی احمقانه‌ای» توصیف کردند. حتی پمپئو در سخنرانی خود چنین ادعا کرد که هرچند فهرست این شروط طولانی است اما شامل درخواست‌های «بنیادی» آمریکا از ایران می‌شود. شروط موردنظر دولت ترامپ شامل موارد زیر می‌شود:1. ایران تمام جنبه‌های نظامی فعالیت‌های هسته‌ای پیشین خود را به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کند، ۲. ایران به غنی‌سازی اورانیوم خاتمه دهد و فراوری پلوتونیم انجام ندهد. این شرط شمال تعطیلی راکتورهای آب‌سنگین ایران می‌شود، ۳. ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی به کلیه تأسیسات اتمی خود در سراسر کشور را بدهد، ۴. ایران برنامه تولید موشک‌های بالستیک خود را رها کند و از تولید سامانه‌های موشکی با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای خودداری کند، ۵. ایران تمام شهروندان آمریکایی و اتباع متحدان آمریکا را آزاد کند، ۶. ایران از «گروه‌های تروریستی» در خاورمیانه از جمله حزب‌الله لبنان، گروه‌های فلسطینی حماس و جهاد اسلامی حمایت نکند، ۷. ایران به استقلال عراق احترام بگذارد و اجازه دهد گروه‌های شبه‌نظامی شیعه خلع سلاح و منحل شوند، ۸. ایران از حمایت از شورشیان حوثی در یمن خودداری کند و اجازه دهد بحران در یمن با راهکاری سیاسی و صلح‌آمیز خاتمه یابد، ۹. ایران تمامی نیروهای تحت فرمان خود را از سوریه خارج کند، ۱۰. ایران به حمایت خود از طالبان و دیگر «گروه‌های تروریستی» در افغانستان خاتمه دهد. ایران همچنین دیگر به رهبران گروه القاعده پناه ندهد، ۱۱. سپاه پاسداران ایران باید به حمایت از «گروه‌های تروریستی» و «شبه‌نظامیان هم‌پیمان» سپاه پاسداران خاتمه دهد، ۱۲. ایران باید به رفتار تهدیدآمیز خود علیه همسایگانش که بسیاری از آن‌ها متحدان آمریکا هستند خاتمه دهد.

مت رید پژوهشگر در بنیاد آمریکای جدید در واشنگتن بر این عقیده است که کاخ سفید با ارائه این پیشنهادات نشان داده است که آمریکا یا به دنبال «یک بده و بستان کلان و یا هیچ‌گونه بده و بستان» است. به باور آقای رید ایالات‌متحده خواستار آن است که ایران برای همیشه محور مقاومت را رها کند و به ازای آن تحریم اقتصادی علیه ایران برچیده شود در صورتی که چنین امری برای حکومت ایران غیرقابل‌مذاکره است.

شوی انتخاباتی با کارت امتیاز ایران و کره شمالی

لذا ترامپ فعلاً بیشترین سرمایه‌گذاری خود را بر دور مسئله ایران و کره شمالی گذاشته است. ترامپ در سخنان و موضع‌گیری‌هایش در ماه گذشته بسیار بر مذاکره با سران دو کشور ایران و کره شمالی تأکید کرده است.

رفتار ترامپ با ایران و کره شمالی در یک مسئله یکسان است: تلاش برای دیدار با سران دو کشور. علی‌رغم آنکه وی در خصوص ایران ناکام مانده اما در یک شوی رسانه‌ای موفقیت‌آمیز توانست باری دیگر با رهبر کره شمالی دیدار کند.

ترامپ با حضور در مدار 38 درجه واقع در منطقه غیر‏نظامی میان دو کره با کیم دیدار کرد و پس از سؤال از رئیس‌جمهور کره شمالی که آیا دوست دارد پای خود را به خاک کره شمالی بگذارد با پاسخ هوشمندانه کیم روبرو شد که گفت: اگر این اتفاق بیافتد تو اولین رئیس‌جمهور آمریکا هستی که به کره شمالی وارد شده‌ای. این سخنان کیم نشان داد که وی به‌خوبی مانند بسیاری از رسانه‌ها ترامپ را شناخته است که عاشق «اولین» هاست .

این دیداری که برنامه‌ریزی هم نشده بود نشان از یک شوی انتخاباتی داشت. این شوی این‌قدر نمایان بود که رسانه‌ها آن را یک کلیپ انتخاباتی 2020 نام بردند.

«برنی سندرز» نماینده مجلس نمایندگان آمریکا و نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ این کشور با اشاره به دیدار کیم جونگ اون و ترامپ اظهار داشت آمریکا به دیپلماسی حقیقی نیاز دارد نه عکس‌های نمایشی .

وی اظهار داشت: من با اینکه ترامپ با دشمنان ما دیدار می‌کند مشکلی ندارم ولی نمی‌خواهم از آن تنها برای انداختن عکس استفاده شود. آنچه ما به آن نیاز داریم یک دیپلماسی حقیقی است .

سندرز همچنین افزود: آمریکا برای آنکه بتواند چنین دیپلماسی را در پیش بگیرد نیازمند یک وزارت امور خارجه قدرتمند است . وی اعلام کرد که همه رسانه‌ها بر روی این دیدار تمرکز داشتند ولی آنچه مهم است این است که در آینده چه پیش خواهد آمد .

هم‌چنین مشاور امنیت رئیس‌جمهور سابق آمریکا با دروغ‌گو خواندن دونالد ترامپ گفت: سیاست خارجه وی از کره شمالی و ایران گرفته تا ونزوئلا با شکست همراه بوده و بیشتر شبیه یک شوی تلویزیونی است .

«بن رودز» گفت، ترامپ دروغ می‌گوید که باراک اوباما در زمان ریاست جمهوری‌اش تلاش‌های فراوانی برای دیدار با «کیم جونگ اون» رهبر پیونگ یانگ داشته است .

سناریو جدید: توقف در مقابل توقف

پس از آنکه سفر آبه بی‌نتیجه ماند و رهبری به‌درستی پاسخی کوبنده به ترامپ دادند و به جامعه نشان دادند که سناریو یا مذاکره یا جنگ از اساس غلط است، آمریکایی‌ها به‌ظاهر از تهدید جنگ عقب‌نشینی کردند.

اما آغاز فرآیند کاهش تعهدات اجرایی برجام از سوی ایران مانند ساخت سوخت 4 و نیم درصد و ...آمریکایی‌ها را در محل انفعال قرارداد. این راهبرد ایران موجب شد آمریکایی‌ها سناریو جدیدی با بازیگری فرانسه و انگلیسی‌ها تعریف کنند.

هرچند آمریکایی‌ها از سخنان و تحرکات ماجراجویانه عقب‌نشینی کردند و ترامپ با دادن شماره تلفن برای مذاکره التماس گونه رفتار کرد؛ اما باید توجه داشت که سناریو اصلی مذاکره است. ترامپ به دنبال آن است که یک برگ برنده برای انتخابات پیش رو برای خود در دست داشته باشد و دنبال حل مسئله یا کاهش فشارها بر ایران نیست. حال این مسیر را با نقش‌آفرینی پلیس خوب از سوی فرانسه و پلیس بد از سوی انگلیس در حال پیگیری است.

در طرح جدید که از سوی فرانسوی‌ها مطرح شده، توقف در مقابل توقف است. این طرح بدین معناست که ایران گام‌های بعدی خود در کاهش تعهدات برجامی را ادامه ندهد و در آن‌سو انگلیس و آمریکا هم اقدامات ضد ایرانی خود را متوقف خواهند کرد. این طرح تنها یک فریب به‌منظور خارج کردن ایران از حالت کنش گرای فعالانه به وضعیت انفعالی است.

در خصوص چرایی انتخاب فرانسه دلایل فراوانی را می‌توان ذکر کرد که مهم‌ترین آن رسیدن به مواهب اقتصادی ناشی از برداشته شدن تحریم‌ها بود. شرکت‌های فرانسوی همچون توتال پیش از آغاز تحریم‌ها منافع فراوانی در میادین نفتی ایران از جمله پارس جنوبی داشتند. شرکت‌های خودروسازی فرانسوی همچون رنو و پژو هم به دنبال نفوذ بیشتر در بازار ایران بودند.

در طرف مقابل ایران هم در ظاهر تلاش خود را برای رفع عطش اقتصادی فرانسوی‌ها به خرج داد. از جمله این‌که قرارداد فاز ۱۱ پارس جنوبی با وجود تمام انتقاداتی که نسبت به نحوه رفتار شرکت فرانسوی در ایران وجود داشت به کنسرسیومی از شرکت توتال و شرکت سینوپک چین به مبلغ ۵ میلیارد دلار واگذار شد .

در کنار دو شرکت خودروساز پژو و رنو توانستند قراردادهای جدیدی با شرکت‌های ایرانی امضا کنند که همچنان تضمینی بر سلطه آنان بر بازار ایران بود. امتیازی که هیچ‌کدام از کشورها نتوانستند آن را به دست آورند .

در کنار این، شرکت‌های هوایی ایران نیز قرارداد بزرگی به مبلغ ۲۰ میلیارد دلار را برای خرید ۱۰۰ فروند هواپیمای ایرباس امضا کردند. شرکت هواپیماسازی که مقر اصلی آن در شهر تولوز فرانسه قرار دارد و سهام اصلی آن نیز به دولت این کشور تعلق دارد .

با وجود تمام این قراردادها خروج آمریکا از برجام سبب شد تا تمام توافقات فوق از بین برود. نکته جالب اینجا است که با وجود معافیت‌های تحریمی آمریکا در خصوص خرید نفت ایران پس از خروج این کشور از برجام هیچ‌کدام از شرکت‌های فرانسوی حاضر به خرید نفت ایران نشدند .

در تیرماه سال ۹۶ و زمانی که ترامپ هنوز آمریکا را از برجام خارج نکرده بود، مکرون در یک نشست خبری مشترک با رئیس‌جمهور آمریکا اظهارات تندی را مطرح کرد که نشان می‌داد این دو کشور چه نزدیکی راهبردی و قابل‌توجهی به یکدیگر در قبال ایران دارند.

در آنجا مکرون از محورهای مقابله با ایران سخن گفت و به‌نوعی ابراز داشت که کاخ الیزه در کنار کاخ سفید برای مقابله با ایران ایستاده است. مکرون البته سخنان تابستان ۹۶ خود را نعل‌به‌نعل در نیمه خرداد گذشته هم تکرار کرد و گفت: «فکر می‌کنم ما و آمریکا قطعاً اهداف یکسانی در قبال ایران داریم. چه‌کارهایی مدنظرمان است که انجام دهیم؟ اول، می‌خواهیم مطمئن شویم آن‌ها به سلاح هسته‌ای دست پیدا نمی‌کنند، منظورم این است تا سال ۲۰۲۵ ابزاری در اختیارداریم، می‌خواهیم از آن فراتر برویم و به اطمینان کامل در درازمدت دست پیدا کنیم. دوم، ما می‌خواهیم فعالیت آن‌ها در زمینه موشک‌های بالستیک را کاهش دهیم. سوم، می‌خواهیم فعالیت منطقه‌ای آن‌ها را مهار کنیم. چهارمین هدف مشترک واشنگتن و پاریس برقراری صلح در منطقه است و بنابراین، ما باید با یکدیگر این چهار هدف را محقق کنیم.»

این اظهارات البته در کنار تندی‌ها این کشور در قبال توان دفاعی ایران است چراکه مکرون بارها و بارها مواضع بسیار تندی را در قبال این توان مشروع ایران داشته و تلاش کرده علیه ایران اجماع‌سازی کند. برای مثال مکرون در اسفند ۹۶ و در همایش یک سازمان یهودی در فرانسه گفت: «فرانسه به همراه متحدانش، آمریکا و انگلیس، در حال انجام اقداماتی علیه فعالیت‌های (موشکی) بالستیک ایران در منطقه است. من گفت‌وگوهای طولانی‌ای با بنیامین نتانیاهو در این باره داشته‌ام.» البته این اظهارات را بارها و بارها تکرار کرد .

لذا باید توجه داشت گفتگوهای اخیر فرانسوی‌ها و تلاش آنان برای گرفتن زمان از ایران دروغی بیش نیست.

پیاده‌نظام اجرایی این سناریو اروپایی‌ها و برخی دولت‌های به اصطلاح میانجی و پیغام‌رسان بودند. به‌گونه‌ای که ما شاهد مطرح شدن موضوعات فرابرجامی در دو هفته اخیر هستیم.

با وجود گذشت بیش از یک سال از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای برجام و بازگشت تحریم‌ها، اروپایی‌ها اقدامی برای جبران خسارت‌های ایران انجام نداده و اهداف آمریکایی را به شکلی متفاوت‌تر پیگیری می‌کنند.

علی‌رغم تمام این تلاش‌های نمادین اروپا و مواضع سیاستمداران آن‌ها در حمایت سیاسی، عدم تلاش برای حفظ دستاورد‌‌های برجام مخصوصاً در زمینه‌های اقتصادی، تجاری و بانکی برای جمهوری اسلامی ایران و نیز صبر استراتژیک و خویشتن‌داری بی‌حد ایران، چون اقدامی عملی از سوی اروپا مشاهده نگردید؛ ایران تعلیق برخی از تعهدات خود در قالب برجام و اعلام مدت ۶۰ روزه برای انجام گام‌های بعدی را در دستور کار قرار داد .

استاوروس لامبرنیدیس سفیر جدید اتحادیه اروپا در واشنگتن گفت که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیش از 12 بار (به طور دقیق 15 بار) تائید کرده که ایران به تعهداتش بر اساس برجام عمل کرده و جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز این موضوع را تائید کرده است.

وی که با پایگاه «واشنگتن دیپلمات» مصاحبه می‌کرد، گفت: توافق برجام دقیقاً همان چیزی بود که می‌خواستیم ایران آن را انجام دهد. قرار نبود با برجام تمام موضوعات جهان حل شود. هدف آن حل مهم‌ترین موضوع بود که توسعه و داشتن تسلیحات اتمی بود. این مهم‌ترین موضوعی است که امروز با کره شمالی در حال بحث با آن هستیم و این مهم‌ترین موضوعاتی بود که دیروز با ایران درباره آن بحث کردیم .

این مقام اتحادیه اروپا اضافه کرد: هم‌اکنون موضوعات دیگری با ایران وجود دارد؟ قطعاً. موضوع موشک‌های بالستیک. موضوع تروریسم. موضوع اقدامات این کشور در سوریه و دیگر مکان‌ها. درباره تمامی این موضوعات اتحادیه اروپا تحریم‌هایی را علیه ایران اعمال کرده و به دلیل توافق هسته‌ای، باب مذاکرات مستقیم و سخت با ایران گشایش یافت.

لامبرنیدیس در ادامه این مصاحبه گفت: به طور مثال، نماینده ویژه اتحادیه اروپا در امور حقوق بشر به طور مداوم موضوع حقوق بشر را در جریان مذاکرات با ایران مطرح می‌کند؛ بنابراین تحت هیچ شرایطی توافق هسته‌ای با ایران توانایی یا تعهدات ما در رسیدگی به دیگر موضوعات را محدود نکرده است؛ بنابراین سؤال واقعی این است، آیا خروج از توافق رسیدگی به این موضوعات را ساده‌تر می‌کند . [1]

هم‌چنین در کنار این سخنان مسئول اروپایی که به‌خوبی روند و سناریو برجام و پسابرجامی را روشن می‌کند، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه (۱۶ خرداد/۶ ژوئن) در کنفرانس خبری مشترک با دونالد ترامپ، در پاریس بر همسو بودن اهداف دو کشور در قبال ایران تأکید کرد. وی گفت: «فکر می‌کنم ما قطعاً اهداف یکسانی در قبال ایران داریم. چه کارهایی مدنظرمان است که انجام دهیم؟ اول، می‌خواهیم مطمئن شویم آن‌ها به سلاح هسته‌ای دست پیدا نمی‌کنند، منظورم این است تا سال ۲۰۲۵ ابزاری در اختیارداریم، می‌خواهیم از آن فراتر برویم و به اطمینان کامل در درازمدت دست پیدا کنیم . دوم، ما می‌خواهیم فعالیت آن‌ها در زمینه موشک‌های بالستیک را کاهش دهیم. سوم، می‌خواهیم فعالیت منطقه‌ای آن‌ها را مهار کنیم.»

رئیس‌جمهور فرانسه برقراری صلح در منطقه را چهارمین هدف مشترک واشنگتن و پاریس خواند و گفت: «بنابراین، ما باید با یکدیگر این چهار هدف را محقق کنیم . [2] »

سخنان ماکرون که همواره نقش پلیس بد در مذاکرات را ایفا کرده به‌خوبی نشان می‌دهد که اروپایی‌ها سناریو و برنامه‌ای فراتر از برجام و هسته‌ای را در نظر دارند. اکنون زمان آن می‌دانند که کمی از این سناریو علنی‌تر و شفاف‌تر سخن بگویند. گویا گمان می‌کنند وضعیت خاص اقتصادی کشور و برخی پالس‌های صادرشده از برخی غرب‌گرایان و موافقان مذاکره شرایطی را ایجاد کرده که آنان گام دوم خود در بعد از برجام را عملیاتی کنند.

سخن پایانی: نباید گذاشت آمریکا نزدیک شود

در پایان به سخنان امام خامنه‌ای رجوع می‌کنیم: «ترفند دشمن هم اقسام و انواعی دارد؛ گاهی تهدید می‌کند، گاهی تطمیع می‌کند، مثل همین مردِ رندیِ اخیرِ این رئیس‌‌جمهور محترم آمریکا که اخیراً ایشان اظهار کرده که «ایران با همین رهبران کنونی هم می‌تواند به پیشرفت‌های بزرگی برسد»! این معنایش این است که رهبران کنونی ایران! ما نمی‌خواهیم شما را براندازی کنیم، ناراحت نباشید، ما قصد براندازی شما را نداریم، ما شما را هم حاضریم قبول بکنیم. این به ‌اصطلاح یک زرنگ‌بازیِ سیاسی است خطاب به رهبران ایران. البتّه این حرف درست است؛ اگر رهبران کنونی ایران، مسئولان کنونی ایران، دامن همّت به کمر بزنند، آستین‌ها را بالا بزنند، شب و روز نداشته باشند، مجاهدت کنند، هم‌زبانی کنند، هم‌دلی کنند، به ‌نحو مناسب و شایسته‌ای از امکانات مردم استفاده کنند، قطعاً پیشرفت‌های بیشتری نصیب خواهد شد؛ در این شکّی نیست امّا شرطش این است که آمریکایی‌ها نزدیک نیایند؛ شرط پیشرفت این است که آمریکایی‌ها نزدیک نیایند.

این زرنگ‌بازیِ سیاسی این آقا، مسئولان جمهوری اسلامی را فریب نمی‌دهد، ملّت را هم فریب نمی‌دهد. باید آمریکایی‌ها نزدیک نشوند. هر جا آمریکایی‌ها پا گذاشتند، یا جنگ شد، یا برادرکشی شد، یا فتنه شد، یا استثمار شد، یا استعمار شد، یا تحقیر شد؛ قدم آمریکایی‌ها قدم نامبارکی است. [اگر] نزدیک نشوند، خود ما میدانیم چه جوری رفتار کنیم؛ کار خودمان را بلدیم، خدای متعال هم توفیق خواهد داد و ان‌شاءالله پیش خواهیم رفت . »

شرط عبور از این فضاسازی رسانه‌ای آمریکایی‌ها، هوشمندی رسانه‌ای و اجازه ندادن به آمریکایی‌ها برای نزدیک شدن به مذاکره است.

[1] https://www.farsnews.com/news/13980313001205

[2] https://www.farsnews.com/news/13980316000357

ارسال نظر: