حجت‌الاسلام غلامی: روشنفکری اسلامی، تفسیر به رای از اسلام نیست

کدخبر: 985632

رئیس مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا در پاسخ به برخی موارد مطروحه توسط حجت‌الاسلام زائری گفت: ایشان،اجازه ندارند با سیاه‌نمایی جامعه، به مردم ایران توهین کنند/ بی‌توجهی به برخی احکام، حقانیت حجاب نمی‌کاهد

به گزارش «نسیم»، اخیرا کلیپی از صحبت های حجت الاسلام زائری پیرامون عدم اجباری بودن حجاب! در فضای مجازی و شبکه های موبایلی نشر پیدا کرده است. این صحبتها مربوط به برنامه ۳۶ می باشد که در دهه فجر که از شبکه سوم سیما پخش شده است. با توجه به نشر گسترده این کلیپ و ایجاد شبهه در موضوع حجاب در جامعه، حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا در پاسخ به این صحبت ها یادداشتی ارسال کرده اند که متن یادداشت بدین شرح است.

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده به جناب حجت الاسلام آقای زائری علاقمندم و اطمینان دارم صحبتهای وی درباره حجاب، مشفقانه و از سر دلسوزی است. در عین حال، از آنجا که فرمایشات ایشان بر روی آنتن میلیونی شبکه سوم سیما و فضای مجازی پخش شده و علاوه بر ایجاد ابهام، برای زنان و دختران محجبه دغدغه هایی به وجود آورد است، به سهم خود وظیفه دارم مختصراً چند نکته درباره این صحبت ها خدمتشان عرض کنم: نکته اول اینکه باید دید مخالفت جناب آقای زائری با الزامی بودن رعایت حجاب در جامعه اسلامی، مبتنی بر متون دینی و استنباطات دقیق فقهی است یا خیر.

ایشان بر اساس ذوقیات و برداشتهای شخصی خودشان درباره احکام اسلامی و نحوه اجرای آن در جامعه اسلامی سخن می گویند؟ باید به عرضشان برسانم، روشنفکری اسلامی به مفهوم هرج و مرج فکری و رواج تفسیر به رأی از اسلام نیست و ما وظیفه داریم آن چیزی را به اسلام نسبت دهیم که فقهای زبده بر اساس قواعد قوی و پویای فقه شیعی از منابع اصیل اسلامی به آن رسیده باشند؛ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.

نکته دوم اینکه، الزامی بودن حجاب در ایران، جدای از مبانی روشن فقهی، یک قانون مترقی است که بر اساس احکام مردم سالاری و با رای اکثریت وکلای مردم در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است؛ بنابراین، تا زمانیکه اکثریت مردم به این قانون اعتقاد دارند و الزامی بودن حجاب را برای سلامت و بهداشت فضای اجتماعی ایران، تامین امنیت و کرامت زنان و دختران ایرانی و عدم تکرار تجارب تلخ و تکان دهنده جامعه منحط غرب ضروری می دانند، اقلیت نمی تواند با گردن کلفتی نظر خود را به اکثریت تحمیل کند.

نکته سوم اینکه، اسلام ناب، یک دین جامع و دارای اجزایی با وزن مشخص و به هم پیوسته است که ایمان و عمل به همه این اجزا نزد خداوند متعال مقبول است نه ایمان و عمل به بخشی از آن و ترک بخشی دیگر، آن هم بر اساس گرایشات نفسانی. ما در اسلام نؤمن ببعض و نکفر ببعض نداریم. بنابراین کسی نمی تواند بر اساس دریافت های شخصی، یک حکم دینی نظیر حجاب را نسبت به سایر احکام کم اهمیت جلوه داده و بی التفاتی بخشی از مردم را به آن حکم توجیه نماید.

نکته چهارم اینکه، بر خلاف تصور جناب آقای زائری، لااقل کارکرد حکم شرعی حجاب از جهت وزن و اهمیت اجتماعی نسبت به سایر احکام شرعی یا اخلاقی به مراتب بالاتر است. جامعه منظم و شیک نسبت به جامعه برهنه، جامعه ای که با سلب اراده زن، او را به عروسک خیمه شب بازی و اسبابی برای هوسرانی مردان لاابالی و سیری ناپذیر تبدیل می کند، و تعادل جنسی را کاملا به هم می زند، پشیزی نمی ارزد.

نکته پنجم اینکه، بی توجهی به راستگویی، وجدان کاری، نظم و غیره در جامعه اسلامی ایران، یا کلاه بردار دانستن مردم ما، آن طور که جناب زائری شرح می دهند، نیازمند دلیل و مدرک علمی است و تنها یک تحقیق عالمانه، معتبر و بی طرف می تواند آن را ثابت کند. با این وصف، جناب آقای زائری و هر عزیز دیگری اجازه ندارند فهم خودشان از بخشی از جامعه، یا جامعه پیرامون خود را به همه جامعه و مردم تعمیم داده و با سیاه نمایی نسبت به وضع فرهنگی ـ اخلاقی کشور، به مردم دیندار ایران توهین کنند.

مردم ایران نقاط ضعفی دارند اما به برکت تعالیم اسلام و اهل بیت(ع)، از بسیاری ملل پرمدعا در فرهنگ و اخلاق جلوترند. نکته ششم اینکه، بر فرض که حق با جناب آقای زائری باشد و مردم یا نظام ما به بخشی از احکام دینی و اخلاقی بی توجه باشند؛ آیا بی توجهی مردم به بعضی احکام، چیزی از حقانیت سایر احکام نظیر حکم الهی حجاب کم می کند؟ آیا می توان به خاطر اینکه بعضی از مردم فرضاً صداقت کافی ندارند یا کلاه هم را بر می دارند، به حکم شرعی حجاب بی اعتنایی کرد و بی حجابی یا بدحجابی را مباح نمود؟

این سخن آقای زائری از چه منطقی پیروی می کند؟ نکته هفتم اینکه، حجاب در اسلام از عقلانیت کافی و مقبولیت فطری برخوردار است و تاکنون مخالفان حجاب به جز فحاشی و هوچیگری، از هیچ برهان قاطع عقلانی ای علیه اصل حجاب و ثمرات آن استفاده نکرده اند؛ با این وجود، هیچ منطقی تایید نمی کند برای جا انداختن ارزش حجاب، زنان و دختران ایرانی را به داشتن تجربه بی حجابی و بی عفتی در جامعه سوق دهیم! نه عقل و نه تاریخ، هرگز ثابت نمی کند که علاقه به حق و پیروی از آن، همیشه از درون آلودگی و عفونت متولد می شود.

نباید فراموش کرد، آن زنان و دخترانی که در قضایای پلید کشف حجاب رضاخانی و کشتار فجیع مسجد گوهرشاد جان خود را برای حفظ حجاب و پاکدامنی فدا کردند، بدون برخورداری از تجربه بی حجابی به اعتقادی عمیق درباره حجاب دست یافته بودند و امروز به برکت انقلاب، شمار زنان ایرانی که حاضرند برای حراست از حجاب و عفاف خود، جانشان را نیز فدا کنند، صدها برابر دوران سیاه کشف حجاب رضاخانی است.

ارسال نظر: