نقدی بر گزارش غیرکارشناسانه خبرآنلاین

چرا FATF مستقل از تحریم های آمریکا نیست؟ / آیا با گذر زمان، اثرگذاری FATF در جهان بیشتر شده است؟

کدخبر: 2307759

هم­گام با گسترش و پیشرفت تحریم های آمریکا، لوازم این تحریم ها نیز گسترش یافته است و آمریکا سعی کرده است با ابزارهایی مانند سوئیفت و FATF، به اطلاعات مالی کشورها دست یابد. دستیابی آمریکا به این اطلاعات باعث دقیقتر شدن تحریم های آمریکا می گردد. بنابراین گسترش نفوذ FATF در سال های اخیر به دلیل گسترش تحریم های بانکی آمریکا و با اراده آمریکا بوده و مستقل دانستن FATF از تحریم های آمریکا اشتباه است.

نسیم آنلاین : پایگاه اطلاع رسانی خبرآنلاین که در ماه های اخیر تلاش بسیار زیادی برای اجرای دستورات FATF در کشور کرده است، اخیرا در مطلبی تحت عنوان « چرا باید به اف‌ای‌تی‌اف بپیوندیم؟ » به مواردی پرداخته است که در این گزارش بخش هایی از آن را بررسی می کنیم. تیتر گزارش خبرآنلاین ( چرا باید به اف‌ای‌تی‌اف بپیوندیم؟ ) نشان می دهد که این رسانه پس از حدود سه سال مطرح شدن موضوع FATF در کشور، هنوز توجه ندارد که مسئله ایران با FATF ، پیوستن به این نهاد نیست. بلکه مسئله اصلی، اجرای دستورات این نهاد برای خروج از حالت اقدام متقابل بوده و پیوستن به دو کنوانسیون پالرمو و CFT ، جزو دستورات این نهاد است.

آیا حل شدن مسئله FATF در سال گذشته، ساده تر از امروز بود؟

خبرآنلاین در بخشی از این گزارش خود می نویسد: « [FATF] موضوعی که شاید به راحتی در موعد مقرر خود در سال گذشته قابل حل بود و راه برای برداشتن محدودیت‌های ناشی از این نهاد بین المللی آسان‌تر می‌کرد اما اکنون کار کمی سخت‌تر شده و علاوه بر مخالفت‌های منتقدان و مخالفان داخلی، دشمنان خارجی مانند رژیم صهیونیستی هم به عنوان یکی از اعضای این نهاد، سعی می‌کنند بر سر راه و بهره‌مندی ایران از مزایای عادی سازی روابط با این گروه، سنگ‌اندازی کنند».

آیا درصورت تصویب کنوانسیون های پالرمو و CFT در سال های گذشته، مسئله ما با FATF حل شده بود؟ فرض کنیم ایران برنامه اقدام خود که در خرداد 95 پذیرفته است را بطور کامل اجرایی کرده و به دو کنوانسیون جنجالی نیز بپیوندد، آیا مسئله ما با FATF حل خواهد شد؟ با توجه به شیوه تصمیم گیری که در FATF وجود دارد (یعنی اجماع موثر)، برای خارج شدن ایران از حالت اقدام متقابل (لیست سیاه) این نهاد، لازم است که در مجمع عمومی FATF بیش از یک مخالف وجود نداشته باشد. اما با وجود حداقل چهار مخالف جدی که با خروج ایران از لیست سیاه FATF مخالفت می کنند، ایران چگونه می تواند با اجرای کامل برنامه اقدام، از حالت اقدام متقابل (لیست سیاه) این نهاد خارج شود؟ کما اینکه طبق بیانیه واحد اطلاعات مالی ( FIU )، در سال 96 این چهار مخالف با انگیزه های سیاسی و علیرغم میل اعضای دیگر FATF ، جلوی خروج ایران از حالت اقدام متقابل (لیست سیاه) را گرفتند. بنابراین درصورت اجرای کامل برنامه اقدام نیز این چهار کشور جلوی خروج ایران از حالت اقدام متقابل را خواهند گرفت، چرا که تصمیم گیری در مجمع عمومی FATF کاملا سیاسی است.

FATF چگونه باعث افزایش اثرگذاری تحریم ها می شود؟

این سایت در ادامه درباره ارتباط دور زدن تحریم ها و FATF می نویسد: «برخی در این زمینه براین باور بوده و مدعی هستند که اجرای استانداردهای FATF روند دور زدن تحریم‌ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد در حالی که این جمله مصداق بارز کلی گویی است زیرا باید از این عزیزان پرسید که چگونه اجرای این استانداردها می‌تواند تاثیر تحریم‌ها را بیشتر کند؟ کدام عمل و بر اساس کدام توصیه های FATF است که می تواند باعث شود تحریم های دشمن موثرتر شود؟»

در حالی نویسنده این متن ادعا می کند که منتقدین درباره افزایش اثرگذاری تحریم ها کلی گویی می کنند که بارها شیوه اثرگذاری تحریم ها بصورت دقیق و مبتنی بر بندهای مختلف برنامه اقدام FATF توضیح داده شده است:

جنگ اقتصادی نیز مانند جنگ نظامی مبتنی بر اطلاعات است. یعنی همانگونه که در جنگ نظامی، دشمن برای دقیقتر شدن اهدافی که باید به آن حمله کند، نیاز به اطلاعات مختلف از نیروها، محل استقرار و توان دقیق طرف مقابل دارد، در جنگ اقتصادی نیز برای هدف قرار دادن دقیق اهداف تحریمی، نیاز به اطلاعات اقتصادی از طرف مقابل است که تحت عنوان شفافیت برای دشمن شناخته می شود. این مسئله بارها توسط اعضای وزارت خزانه داری آمریکا (اتاق جنگ اقتصادی) به صراحت بیان شده است. اگر برنامه اقدام 41 بندی FATF که مخصوص ایران نوشته شده است را بررسی کنیم، مشاهده می کنیم که از یک سو اطلاعات اقتصادی دقیقی باید از بازیگران مختلف اقتصادی در ایران تولید شود و از سوی دیگر این اطلاعات باید به اشتراک گذاشته شود. مطابق بندهای 19 تا 23 برنامه اقدام، این اطلاعات تولید می شود و مطابق بند 31 و 32 برنامه اقدام، این اطلاعات باید با خارج از کشور تبادل شود. به عنوان مثال در بند 31 و 32 بیان شده است که:

31. تضمین ارائه همکاری بین‌المللی درزمینه تبادل و اشتراک‌گذاری اطلاعات مربوط به ذی‌نفع واقعی.

32. تضمین وجود دروازه‌ها و کانال‌هایی تبادل اطلاعات غیرقضایی با مراجع غیرقضایی به‌منظور به اشتراک‌گذاری اطلاعات بدون هیچ محدودیتی .

آقای طیب نیا، وزیر سابق اقتصاد در برنامه اقدام به FATF تعهد داده است که ایران بدون هیچ محدودیتی اطلاعات اقتصادی خود را در اختیار کشورهای خارجی قرار دهد. پرونده هسته ای ایران نشان داده است که خروج اطلاعات حساس از کشور، به معنای دسترسی آمریکا به آن­ها خواهد بود و در شرایط جنگ اقتصادی، دسترسی دشمنان به اطلاعات اقتصادی به معنای گرا دادن به آن­ها و شکست در این جنگ خواهد بود.

علاوه بر این نحوه شناسایی شرکت‌های پوششی و نیابتی که توسط افراد و نهادهای ایرانی برای دور زدن تحریم‌ها به کار می‌رود، از موضوعاتی است که در اسناد و گزارشات متعدد FATF وجود دارد. به عنوان مثال FATF پیرامون روش‌های شناخت شرکت‌های پوششی، گزارشی با عنوان «شاخصهایی برای پنهان‌سازی ذینفع اصلی» دارد که در آن توضیح می‌دهد چگونه شرکت‌ها، هویت اصلی را خود پنهان می­کنند تا (از دیدگاه FATF ) فعالیت‌های پولشویانه و تروریستی انجام دهند. شرکت‌های ایرانی که تحریم‌ها را دور میزنند، از دید مقامات آمریکایی، متهم به پولشوئی و تامین مالی تروریسم هستند .

آیا با گذر زمان، اثرگذاری FATF در جهان بیشتر شده است؟

نویسنده این متن در ادامه درباره افزایش اثرگذاری FATF در جهان می گوید: «گاهی اوقات در مورد FATF مقایسه هایی است که به صورت بلاوجه انجام می‌شود؛ بین کشورها و یا بین دو بازه زمانی با شرایط متفاوت. برای مثال بعضا گفته می‌شود که مثلا اقدامات مقابله ای قبلا هم وضع شده بود و اتفاق خاصی نیافتاده بود، شرایط هر وضعیتی باید در شرایط زمان و مکان خود دیده شود و این موارد، مقایسه های در واقع گمراه کننده محسوب می‌شوند. شرایط فعلی و میزان پایبندی دولت‌ها و بانک های شبکه وسیعی از همه کشورها به استانداردهای فاتف در هیچ زمانی مانند امروز نبوده است. اصولا به همین دلیل است که دولت‌ها در بالاترین سطح خود را متعهد به برخورداری از بسترهای حقوقی و سازوکارهای اجرایی مقابله با جرائم مالی کرده اند».

اینکه FATF در سال های اخیر اهمیت بیشتری در جهان پیدا کرده است، گزاره صحیحی است. اما دلیل این اهمیت چه بوده؟ از سال 2010 به بعد، آمریکا تحریم های بانکی فراسرزمینی خود را گسترش داده است که اثرگذاری این تحریم ها مستلزم ایجاد شفافیت در نظام مالی جهان است. هم­گام با گسترش و پیشرفت تحریم های آمریکا، لوازم این تحریم ها نیز گسترش یافته است و آمریکا سعی کرده است با ابزارهایی مانند سوئیفت و FATF ، به اطلاعات مالی کشورها دست یابد. دستیابی آمریکا به این اطلاعات باعث دقیقتر شدن تحریم های آمریکا می گردد. بنابراین گسترش نفوذ FATF در سال های اخیر به دلیل گسترش تحریم های بانکی آمریکا و با اراده آمریکا بوده و مستقل دانستن FATF از تحریم های آمریکا اشتباه است.

اما این که ادعا شود میزان پایبندی همه کشورها به استانداردهای FATF در حد یکسان و بالایی قرار دارد، ادعای اشتباهی است. اولا کشورهای مختلف به میزان متفاوتی به استانداردهای FATF اهمیت قائل هستند، چراکه FATF در هر ماه گزارشی از میزان پایبندی کشورها به استانداردهای FATF منتشر می کند که در این گزارش ها بسیاری از کشورها در بسیاری از استانداردها، پایبندی لازم را ندارند. ثانیا درباره ایران، میزان پایبندی کشورها به استانداردهای FATF باید با میزان پایبندی آن­ها به تحریم های بانکی آمریکا مقایسه گردد، چرا که کشورمان قبل از این که درگیر با لیست سیاه FATF باشد، با تحریم های بانکی فراسرزمینی آمریکا درگیر است. با بررسی کاهش روابط اقتصادی کشورها و بانکهای مختلف در چند ماه اخیر متوجه می شویم که این بازیگران اقتصادی به دلیل تحریم های بانکی آمریکا روابط خود را با ایران کاهش داده اند. به عنوان مثال بانک کنلون چین که در آبان ماه، روابط خود را با ایران قطع کرد، هیچ سخنی از FATF به میان نیاورد. این هراس بانک ها از تحریم های آمریکا، به دلیل هزینه عینی این تحریم ها است که آمریکا در قالب جریمه از بانک های مختلف دریافت می کند. جرائم مالی که بانک ها بابت تحریم های آمریکا پرداخت کرده اند دهها برابر بیشتر از جرائمی است که این بانک ها به دلیل عدم رعایت استانداردهای پولشویی پرداخت کرده اند. ترس بانک ها از تحریم­های آمریکا بسیار بیشتر از ترس آن ها از FATF است.

همچنین خبرآنلاین ادعا می­کند: «۲۰۴ صلاحیت مستقل ] دولت ها و شبه دولت ها [ در واقع شبکه ای هستند که استانداردهای FATF را رعایت می کنند. شبکه ای وجود دارد که متشکل از ۲۰۴ صلاحیت مستقل شامل دولت های عضو ملل متحد است که استانداردهای FATF را رعایت می کنند». اگر تمامی این کشورها به این استانداردها عملا پایبند هستند، پس چه کسی داعش و القاعده و گروه‌های تروریستی مختلف را تامین مالی می‌کند؟ ثروتمندان جهان چگونه با پولشویی، در بانک‌های اروپایی (از جمله بانک‌های سوئیسی) ثروتهای خود را جابه‌جا می‌کنند؟ این وضعیت در جهان نشان می‌دهد که بسیاری از کشورها، پایبندی عملی به استانداردهای FATF ندارند و به طور صوری و نمایشی، خود را پایبند به این استانداردها نشان می‌دهند.

ارسال نظر: