سودجویان در پناه مسئولان بی‌تفاوت، زاگرس را می‌بلعند

کدخبر: 2285691

اگر می‌خواهیم جنگل‌های زاگرس را به عنوان میراثی برای نسل های بعد به یادگار بگذاریم باید تک‌تک حلقه‌های ویرانگر را از زنجیری که بر گردن زاگرس پیچیده شده و نفس جنگل‌هایش را تنگ کرده از هم بدریم و این مستلزم آن است که عملگرایی را جایگزین شعار کنیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، قادر رحمان زاده، کارشناس محیط زیست، با تنظیم یادداشتی که در اختیار تسنیم قرار داد، نابودی جنگل های زاگرس به دست سودجویان را هشدار داد و بی تفاوتی نهادهای مسئول را در برابر مرگ خاموش این سرمایه ارزشمند ملی متذکر شد.

یادداشت رحمان زاده را در ادامه می خوانید:

مدتی پس از طرح تنفس جنگل های شمال و بحث هایی فراوان پیرامون آن، کوچ بخشی از مافیای چوب به منطقه زاگرس نشین چندان هم دور از انتظار نبود. کوچی که به سرعت رخ داد و در پی آن همان گونه که انتظار می رفت عمده ترین بهره کشی مافیای چوب متوجه زغال شد. کوچی که فصلی جدید را در نابودی جنگل های زاگرس گشوده است.

اما ریشه اصلی نابودی زاگرس را کجا می توان یافت و سپس برای خشکاندنش آستین بالا زد؟

شکی نیست که حال حاضر مردم به دلیل وضعیت بد اقتصادی و بحران های معیشتی یکی از عوامل نابودی جنگل ها هستند اما قطعا ریشه این نابودی نیستند. مگر می شود انتظار داشت بدون قانون های پیشگیرانه و برخوردهای بازدارنده، صرفا با شعار بتوان از سوء استفاده از منابع طبیعی که جنگل ها بخشی از آن است جلوگیری کرد؟ آن هم در حالی که اثری از بهبود شرایط معیشت مردم به چشم نمی خورد؟ آیا نباید از دولت انتظار داشت با برنامه ریزی هایی کارشناسی شده مرهمی بر زخم جنگل های ارزشمند زاگرس بگذارد؟

نگاهی به تلاش کشورهای اطراف برای احیای جنگل هایشان بدون شک می تواند ایده هایی مفید برای احیای جنگل های زاگرس در اختیار مسئولان قرار دهد؛ البته مشروط بر آنکه مصمم باشند فارغ از شعار و اقدامات نمایشی، در عمل چاره ای برای جلوگیری از نابودی این سرمایه های ملی بیندیشند.

در راستای احیای جنگل ها، پاکستان در حال کاشت بیش از یک میلیارد درخت است، از سال 2015 تا امروز 750 میلیون اصله درخت کاشته و برای 500 هزار نفر اشتغال زایی کرده است. چین با به کارگیری 60 هزار سرباز در مساحتی برابر با خاک ایرلند در حال کشت درخت است. هند هم در سال 2017 توانست طی تنها 12 ساعت، با مشارکت 1.5 میلیون نفر، کاشت 66 میلیون اصله درخت را به ثبت برساند و اعلام کند که تا سال 2030، 12 درصد از خاکش را دوباره جنگل کاری خواهد کرد.

موارد فوق، تنها نمونه هایی ساده فعالیت های عملی برای احیای جنگل در کشورهایی است که هر کدام به دلایلی بخشی از پوشش جنگلی خود را از دست داده اند. مقایسه این فعالیت های ساده اما مفید با رویکرد مسئولان کشورمان در برابر نابودی جنگل های زاگرس تاسف بار است: در کشور ما نه تنها تلاشی برای احیای جنگل ها صورت نمی پذیرد بلکه عوامل نابودی جنگل های زاگرس بدون هیچ مانعی، مرگ باقی مانده از جنگل های ارزشمند را به نفع سودجویان سرعت می بخشند: چرای بیش از حد دام که حتی از احیای دوباره جنگل هم جلوگیری می کند، نابودی جنگل با هدف توسعه باغات توسط سودجویان بومی، عدم مهار آفت هایی که طی چندین ساله گذشته درختان بلوط را به کام مرگ کشانده و معضلاتی چون آتش سوزی های مکرر و تبدیل درختان به زغال دست در دست هم چرخه نابودی جنگل های زاگرس را تکمیل می کنند.

طبق آمار رسمی، زمین هرساله بیش از ده میلیارد از درختان خود را از دست می دهد و ایران طی 10ساله گذشته با کاهش 14هزار هکتاری جنگل مواجه بوده است. این بدان معناست که کشورمان سهمی بزرگ در نابودی پوشش گیاهی زمین دارد و بدون شک با این شدت تخریب نمی شود با موضعی سطحی، عامیانه و قهری و یا صرفا فرهنگ سازی بدون پشتوانه نهادهای مربوطه و با وجود پارادوکس های قضایی بر معضل بزرگ و جبران ناپذیر نابودی جنگل های زاگرس غلبه کرد. در چنین شرایطی واقع بینی، آگاهی از وضعیت موجود و عملگرایی لازمه جلوگیری از این گونه نابودی های چرخه ای است.

اگر می خواهیم جنگل های زاگرس را به عنوان میراثی برای نسل های بعد به یادگار بگذاریم باید تک تک حلقه های ویرانگر را از زنجیری که بر گردن زاگرس پیچیده شده و نفس جنگل هایش را تنگ کرده از هم بدریم و این ممکن نخواهد شد، مگر آنکه همه ارگان های مرتبط خواستن را نه صرفا در شعار بلکه با عمل به انجام برسانند. اما متاسفانه با آمارهای نابودی جنگل های زاگرس طی سال های گذشته باید گفت دستکم تا این لحظه نشانی از عزم مسئولان برای جلوگیری از نابودی این سرمایه ملی به چشم نمی خورد.

منبع: تسنیم

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: