ایرانی به شفافیت شیشه

فقدان شفافیت سرمایه اجتماعی را نابود می‌کند/ ۳۶ % نمایندگان در مورد مصوبات مجلس اظهار نظر نمی‌کنند

کدخبر: 2284792

چند سال قبل یک گروه از جوانان دانشجو متوجه شدند هیچ منبع علمی و قابل اتکایی از آمار و عملکردها برای پژوهش آنها وجود ندارد؛ به همین دلیل شروع کردند به پژوهش در حوزه آمار و داده‌های تولید شده توسط سازمان‌های دولتی و حاصل کارشان شد: «اندیشکده شفافیت برای ایران».

چند سال قبل یک گروه از جوانان دانشجو متوجه شدند هیچ منبع علمی و قابل اتکایی از آمار و عملکردها برای پژوهش آنها وجود ندارد؛ به همین دلیل شروع کردند به پژوهش در حوزه آمار و داده‌های تولید شده توسط سازمان‌های دولتی و حاصل کارشان شد: «اندیشکده شفافیت برای ایران».

این گروه که آن زمان پنج نفر بیشتر نبودند، کار حود را با ترجمه مقاله های معتبر در دنیا شروع کردند. حالا حدود چهار سال از آن روز می گذرد و تیم اندیشکده شفافیت قد کشیده و بیش از پیش شناخته شده است. محمدرضا علیزاده فارغ التحصیل مهندسی شیمی و مسئول تیم نظامات شورایی اندیشکده شفافیت برای ایران است. او و دیگر دوستانش زمانی که مشغول انجام کارهای مربوط به سیاست گذاری در حوزه‌های تخصصی خود بودند احساس کردند، خلاء پررنگی در کارشان وجود دارد. برای مثال او می‌گوید: «من می خواستم بدانم در مجموعه ای که مشغول کار کردن روی آن هستم چه گذشته، چه کارهایی برای آن انجام داده اند و یا چرا پالایشگاه در موعدی که باید، افتتاح نشده است؟»

داده نداشتیم

یک مشکل اساسی و عمده که این تیم در آن زمان با آن مواجه شدند، نبود «داده» بود. «ما می خواستیم تحلیلی انجام بدهیم که در حالت نرمال نیاز بود 10درصد از توان مان را برای جمع آوری داده ها صرف کنیم و 90 درصد باقیمانده را با میزگرد، مصاحبه، هم‌اندیشی و جلسه و مطالعات تطبیقی به سرانجام برسانیم و آن ها را به یک بسته سیاستی تبدیل کنیم و ارائه دهیم. اما متاسفانه همه چیز برعکس بود. ما 90درصد دنبال این می دویدیم که داده به دست آوریم؛ داده هایی که در اغلب اوقات پر از تناقض و سیاسی کاری بود.»

علیزاده با یک مثال این تناقض ها را واضح تر توضیح می دهد: «مثلا دولت که عوض می شد، آمار پیشرفت پروژه پایین می آمد. در این شرایط مشخص نمی شد که دولت قبل درباره میزان پیشرفت راست گفته یا دولت جدید؟ این مسائل باعث می شد ما که در پی پیشنهاد یک بسته سیاستی بودیم، داده های قابل اتکایی نداشته باشیم. البته این فقط مشکل من نبود، خیلی از دوستان در حوزه های دیگر هم این مشکل را داشتند. به همین دلیل ما یک برش عرضی به مسائل دادیم. تصمیم گرفتیم یک کار زیرساختی انجام بدهیم که در آینده بتواند به هر شخصی که در هر حوزه ای مشغول کار است، کمک کند.»

به این شکل بود که در سال 93 به ابتکار دکتر مهدی ثنایی مجموعه شفافیت برای ایران شکل گرفت و در همان سال، محمدرضا علیزاده و چند تن از اعضای دیگر مجموعه نیز به این تیم اضافه شدند. «دکتر ثنایی قبل از همه ما به این مسئله ورود و مطالعات در این زمینه را آغاز کرده بود. دکتر ثنایی دغدغه خود را با من مطرح کرد و این آغاز همکاری من با ایشان بود.» اغلب اعضای گروه همه جزو دانشجویان هستند و این روزها با پا گرفتن اندیشکده شفافیت، در آستانه فارغ التحصیلی هستند.

منابع انگلیسی زبان

«متاسفانه ما در منابع فارسی اطلاعات قابل توجهی پیدا نکردیم. به ناچار سراغ منابع انگلیسی زبان رفتیم. یکسری ادبیات موضوع خواندیم، با یکسری سازمان های بین المللی آشنا شدیم. برای مثال می‌توانم سازمان شفافیت بین الملل (Transparency International) را نام ببرم که شاخص ادراک فساد را هر سال اعلام می کند. به سازمان های مردم نهاد در کشورهای دیگر رسیدیم.» این ها گام های اولیه بود که تیم مجموعه شفافیت برای ایران برداشتند. بعد از آن علیزاده و دوستانش شروع کردند به برداشتن قدم های دیگر در حوزه شفافیت: «همان ابتدا وبلاگی راه انداختیم و تمام مطالعات خود را در آن منتشر کردیم. در حال حاضر نزدیک 750 پست در آن وبلاگ داریم. پست های اول ما اغلب یک خطی و در حد یک خبر بود. اما الان یادداشت ها و پژوهش های غنی و قابل اتکا در وبلاگ داریم. از همین طریق با تعداد زیادی از پژوهشگران آشنا شدیم که از مطالب ما استفاده کرده اند. حتی برخی از نهادهای حاکمیتی هم ما را از این طریق شناختند و کارهای مشترکی نیز تعریف شد و آن ها را انجام دادیم.» در این وبلاگ ویدیوهایی درباره این که شفافیت چیست؟ تعارض منافع چیست؟ فساد چیست و... منتشر شده اند و همگی به صورت رایگان در اختیار عموم قرار دارد'.

استقبال از شفافیت

سوال مهم این است که استقبال از این شفافیت در چه حد بوده است؟ «ما به قسمت هایی از نهادها که احساس کنیم شفاف نیست ورود می کنیم. ورود ما یا خودجوش است ویا این که مسئولان همان مرکز از ما می خواهند این کار را انجام بدهیم. ما شرکت نیستیم که بگوییم این جا پول وجود دارد و برویم همان جا تحقیق کنیم. ما به یک دغدغه می رسیم که از جنس مالی نیست. بعد برای این دغدغه بازاریابی می کنیم و به مسئول توضیح می دهیم که چرا شفافیت در سازمانی که او مدیریتش را برعهده دارد مهم است و چرا باید برای آن هزینه کرد. مثلا زمانی که دکتر آروین در شورای شهر رای آوردند، ما با ایشان جلسه ای برگزار کردیم. تقریبا دو ساعت جلسه داشتیم و در نهایت هم تصمیم بر این شد که با آنها کار کنیم.» این گروه فقط به پژوهش بسنده نکردند و در برخی موارد حتی پا را پیش تر گذاشتند. «یکی از کارهایی که ما انجام می دهیم، آموزش است. ما با همین دغدغه با خیلی از نماینده های مجلس جلسه داشتیم و آن ها را از ابعاد شفافیت مجلس و اینکه شفافیت به مجلس و نمایندگان چه کمک‌هایی خواهد کرد آگاه کردیم که عموما مورد استقبال قرار گرفت. از نظر من عجیب نیست که یک نماینده یا مدیر درباره شفافیت و کاربردش چیزی نداند، زمانی این ماجرا عجیب است که در برابر دانستن مقاومت کند. خوشبختانه ما در این برهه بیشتر ندانستن دیدیم تا مقاومت.»

دنبال شفافیت واقعی هستیم

اندیشکده «شفافیت برای ایران» در بحث شفافیت به دو مفهوم کلان رسیده است، شفافیت اقتصادی و سیاسی. جالب است که علیزاده می گوید آنها در مطالعات شان متوجه شده اند که در بین اسناد بین المللی شفافیت آن چیزی نیست که معمولا مسئولین ما از آن به عنوان شفافیت یاد می‌کنند. «مثلا در ایران ما می گوییم سامانه گمرک داریم و گمرک شفاف شده است. در هیچ کجای دنیا به این نمی گویند شفافیت، می گویند ICT. گمرک زمانی شفاف می شود که بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم «چرا سامانه جامع گمرکی نداریم؟» مسئولی که باید این تصمیم را می گرفت بیاید و بگوید چرا تا الان این کار را انجام نداده است. دلایلش یا می تواند قانع کننده باشد یا نباشد. گمرک ما باید به اداره مالیات وصل باشد و به این سوال پاسخ دهد «چطور یک نفر که در سال یک میلیون تومان مالیات داده، توانسته است 10میلیارد تومان واردات کند؟ اگر این دو سامانه به یکدیگر متصل باشند، مسئولین متوجه می شوند که حد و اندازه این فرد اصلا این نیست. وزیر اقتصاد که سیستم مالیات و نیز گمرک، زیر مجموعه اش هستند، همراه با مسئولین این دو بخش بیایند و به مردم بگویند چرا تا الان این اتصال انجام نشده است؟ این شفافیتی است که ما دنبال آن هستیم.» مثال دیگر مورد اشاره علیزاده درباره کارت سوخت است، بحثی که مدتی قبل ماجرای از رده خارج شدنش خیلی داغ شد و الان هم زمزمه هایی به گوش می رسد که شاید این کارت دوباره به چرخه سوخت برگردد: «زمانی که از کارت سوخت استفاده می شد می توانستیم بگوییم چه ماشینی، کجا، چند لیتر و چه نوع بنزینی گرفته است. این شفافیت اقتصادی است. اگر میزان مصرف بنزین نزدیک مرزها مشخص باشد، می توانیم قاچاق بنزین را کنترل کنیم. سوال این است که چرا دولت کارت سوخت را از بین برد؟ این جایی است که شفافیت مطرح است. این که مسئولین دقیقا توضیح بدهند با این دلایل موجه نیازی به کارت سوخت نیست. البته منظور توضیح یک طرفه نیست. باید با کارشناس ها در این خصوص صحبت کند. البته زمزمه هایی است که این کارت در حال برگشت به سیستم است. همین مسئله نشان می دهد که حذف آن اشتباه بوده است. هزینه ای که تحمیل شد با کیست؟»

تاثیر شفافیت بر مردم

اعضای اندیشکده شفافیت برای ایران چند سال را صرف شفاف سازی کرده اند. در سایر بخش های کشور مانند شورای شهر هم شفافیت های خوبی شکل گرفته است، اما باید دید در این مدت هر چند کوتاه، مردم تغییری احساس کرده اند؟ علیزاده با اشاره به دشواری راه پیش رو، می گوید: ما این کار را از زیر صفر شروع کردیم. دو سال و نیم فقط می خواندیم و پژوهش می کردیم و مطالبی را که به دست می آوردیم در وبلاگ مان منتشر می کردیم. اما این روزها در حال رصد و مشاهده نتایج هستیم. در حال حاضر نخبگان هر بخش کشور با ما و مجموعه شفافیت برای ایران آشنا شده اند و وبلاگ و کاری که انجام می دهیم، به شکل خوبی مطرح شده است. جوانی که مطالبه گر است، استعداد دارد و فهیم است، در حال حاضر لزوم شفافیت را درک کرده است. این مسئله تا زمانی که به بدنه مردم برسد، کمی زمان می برد، اما آن روز دور نیست.» او یک مثال در این باره می زند: می دانید اگر مصوبه مجلس (ماده 29 در برنامه ششم در خصوص شفافیت حقوق و مزایا) اجرایی شود، چه تاثیر بزرگی روی ذهن و زندگی مردم دارد؟ الان هفت ماه از مهلت قانونی گذشته اما هنوز کارهای مربوط به آن انجام نشده است. اگر در این بخش شفافیت صورت بگیرد، حداقل تاثیر آن روی مردم این است که متوجه می شوند اختلاس ها و دزدی هایی که صورت گرفته است به کل جامعه مدیران مربوط نیست.

کارهایی که به نتیجه نرسید

«در اصل 142 قانون اساسی گفته اند که اموال و دارایی رهبر، رئیس جمهوری، معاون رئیس جمهوری، و وزرا و همسر و فرزندان آن‌ها، باید به رئیس قوه قضاییه اعلام شود که خلاف حق افزایش پیدا نکند.» «یک زمان در مجلس به این نتیجه رسیدند که این افرادی که اسم شان در لیست آمده، معمولا دچار فساد مالی نیستند، دزدی و اختلاس نکرده اند. شاید به عملکردشان انتقاد داشته باشیم، اما از این حیث مشکلی نداشته اند. معمولا این مدل فسادهای مالی در سطح معاونین و مدیران اتفاق می افتد. کار خوبی که در این زمینه انجام شد، این بود که سال 84 عده ای گفتند به این لیست، یکسری اسامی دیگر هم باید اضافه شود.» «این پیشنهاد مراحل مختلفی را طی کرد و حتی یک بار به دلیل ایراد شورای نگهبان مبنی بر این که توسعه قانون اساسی غیر قانونی است، رد شد. اما در نهایت با اصرار مجلس این طرح به مجمع رفت و بعد از 10 سال پر فراز و نشیب نهایتا در آبان‌ماه سال 94 مجمع در مورد این طرح نظر خود را اعلام کرد. فهرستی که در نهایت اعلام شد، آن قدر عریض و طویل بود که احصای مشمولان آن زمان زیادی می‌خواست، چه برسد که یک سازمان مانند قوه قضاییه بخواهد بر آن نظارت کند.»

به گفته علیزاده، آبان 94 این طرح تصویب شد و قرار بود رئیس قوه قضاییه شش ماه بعد بخشنامه اجرایی آن را ابلاغ کند. کاری که هنوز هم انجام نشده است. «راهکاری که ما در این خصوص ارائه دادیم این بود؛ «به جای این که نظارت را متمرکز کنی، این را اعلام عموم کن». این که به شکل عمومی (البته با در نظر گرفتن تمام مسائل امنیتی و حریم خصوصی افراد) اعلام کنند، مثلا فلان وزیر در منطقه 2 تهران، یک خانه 200متری با دو ماشین دارد. اگر غیر از این بود، مردم بیایند و در آن سامانه اعلام کنند تا پیگیری شود. البته این طرح ما به نتیجه نرسید اما با این کار می توانستند از توان مردم استفاده کنند و طرح را به اجرا نزدیک کنند. استفاده از ظرفیت مردم در نظارت بر اموال و دارائی مسئولان، علاوه بر ریشه داشتن در سیره امیرالمومنین (ع) راهکار تجربه شده‌ای در بسیاری از کشورهای دنیا از امریکا و اروپا و گرفته تا افغانستان است. کنار گذاشتن این پیشنهاد عملا به معنای اجرا نشدن این قانون بود که دقیقا همین اتفاق نیز افتاد.»

چرا شفافیت خوب است؟

«از نظر ما شفافیت آسان ترین، راحت ترین و سریع ترین راهکار و برای رسیدن به مقاصد مهم است». علیزاده با این توضیح کوتاه، به واشکافی این موضوع می پردازد که چرا شفافیت مهم است و این حجم تلاش برای ایجاد شفافیت صورت می گیرد: گاهی اوقات نماینده‌ای دغدغه مند به یک طرح می رسد و آن را به کمیسیون ارائه می دهد. اما به دلایلی مانند ایراد اصل 75 یا مغایرت با سیاست‌های کلی و یا تشخیص عدم کارشناسی مناسب در این طرح، کمیسیون‌ها آن را کنار گذاشته و به تصویب نمی‌رسانند. وی ادامه داد: این کار وقت و انرژی زیادی از مجلس و نمایندگان می گیرد. گفتگو با نمایندگان مجلس و شکایت دائمی آن‌ها از انبوه طرح‌های فاقد کارشناسی مناسب ما را به این فکر انداخت که راهکاری برای این مشکل بیابیم. شفافیت این جا چاره کار است. ما می گوییم به جای این که طرحی توسط مجلس رد شود، قبل از آن پیش نویس طرح را با استانداردهایی که مد نظر است منتشر کنیم تا متخصص ها درباره جزئیات آن نظر بدهند. با این کار می توان مشکلاتی را که در طرح وجود دارد شناسایی و قبل از ارائه به مجلس برطرف کرد. علاوه بر ایرادهای شکلی، طرح ها یکسری ایرادهای محتوایی هم دارند. نخبگان هر حوزه می توانند قبل از این که طرح ها به صحن بروند و وقت مجلس و نماینده گرفته شود، به آن ها اشاره کنند و طرح اصلاح شود.

سه قدم تا شفافیت

در هر مجموعه ای اگر اصول و ارکان رعایت شود، می توان به موفقیت امیدوار بود. از نظر مجموعه «شفافیت برای ایران»، برای رسیدن به هدف که همان پیشگیری از فساد است، سه رکن اصلی وجود دارد. علیزاده گفت: شفافیت، مدیریت تعارض منافع و حمایت از گزارشگران فساد، سه رکن اساسی پیشگیری از فساد هستند. درباره شفافیت که پیشتر توضیحاتی دادیم. یکی از کارهای خوبی که در این حوزه انجام شد، انتشار قراردادهای شهرداری، انتشار اسامی دریافت کنندگان طرح ترافیک خبرنگاران و ... بود. بخش دیگر مدیریت تعارض منافع است که یک طرح خیلی خوب در شورای شهر تهران به تصویب رسید و اطلاع دارم که سایر شوراهای شهر نیز در تکاپو برای تصویب چنین طرح‌هایی هستند. البته از طرفی دولت و مجلس نیز در سطح کلانتر مشغول بررسی‌ طرح‌هایی با همین موضوعات هستند. بعد از این دو اتفاق است که صحبت از رکن سوم یعنی حمایت از گزارشگران فساد به میان می آید. این که بر مبنای آن افراد بتوانند در حوزه ای که از آن اطلاع دارند بدون این که نام شان فاش شود، خلاف ها را گزارش بدهند. در بسیاری از کشورهای دنیا از این افراد حمایت مالی و جانی انجام می شود و ما هم بهتر است برای تشویق و حفاظت از گزارشگران فساد، قدم هایی برداریم. وی با تاکید بر این که گزارشگری مردم و همکاری شان در خصوص فسادهای مالی و اجتماعی چقدر مهم است، در ادامه گفت: مهم ترین قدم برای مبارزه با فساد مالی این است که از رخ دادن این اتفاق پیشگیری شود. وقتی مالی از دست رفت و از مرزها خارج شد نمی توان برای آن کاری کرد. باید برای پیشگیری تلاش کرد. وقتی به مجموعه ما اعلام می شود در یک ارگان اختلاس شده، ما هم ناراحت می شویم اما کاری از دست مان برنمی آید. ما زمانی حرف برای گفتن داریم که مدیری اعلام می کند که ما می خواهیم از دزدی و اختلاس جلوگیری کنیم.

ناامیدی سرمایه های اجتماعی

علیزاده در ادامه صحبت هایش به نکته مهمی اشاره کرد که تاثیرش در جامعه به شدت زیاد است اما گاهی اوقات مورد غفلت قرار می گیرد: بحث دیگری که در لوای شفافیت وجود دارد، سرمایه اجتماعی است. این که اگر شفافیت وجود نداشته باشد، سرمایه های اجتماعی نابود می شوند و هیچ چیزی بدتر از این ماجرا نیست. مثلا در ماجرای حقوق های نجومی اتفاق خیلی بدی که افتاد این نبود که یک عده پول بیت المال را خوردند؛ البته که این اتفاق خیلی بد و غیرقابل پذیرش است اما اتفاق خیلی بدتر از بین رفتن سرمایه اجتماعی بود. در موضوع فسادهای کلانی که به گوش رسید مانند ماجرای بابک زنجانی و اختلاس 3هزار میلیاردی، مردم ناراحت و عصبانی شدند اما در بحث حقوق های نجومی مردم ناامید شدند و این تصور در ذهن شان به وجود آمد که «اینا همشون دارن حقوق نجومی می گیرن.» برای حل این مشکلات، بگیر و ببند و سقف حقوق تعیین کردن جواب نمی دهد. لازم است اما کافی نیست. زمانی که حقوق ها شفاف و به مردم اعلام شود، خیال شان راحت می شود که چند ده هزار مدیری که در کشور داریم همه نجومی بگیر نیستند و فقط عده ای حقوق نجومی می گرفتند.» موردی دیگری که علیزاده به آن اشاره می کند، این است که سقف گذاشتن در این مورد راه چاره نیست. «متاسفانه نگاه سنتی مبارزه با فساد مدام تاکید می کند که باید برای افراد سقف حقوق تعیین و محدودیت ایجاد کرد. زمانی که یک مدیر بانک قرار است سند هزار میلیاردی امضا کند، نمی توانید با 8 میلیون او را راضی کنید. چون او مسئولیت هزار میلیارد را می پذیرد و نباید توقع داشت با این رقم درست کار کند. به واقع باید دستمزدی متناسب با سطح توانمندی‌ها و مسئولیت برای افراد تعیین کرد اما در مقابل از آنها مسئولیت بخواهیم. بگوییم رده بانکی که مدیریت می کنی در این زمان چقدر افزایش یا کاهش داشته است؟ اگر سقف بگذارید، شاید قد و قامتش کوتاه شود، اما به ابعادش اضافه می شود، چاق می شود و فربه. می رود برای خودش وام چند صد میلیونی بدون بهره تصویب می کند.

شفافیت در بخش اموال و دارایی

شفافیت در بخش اموال و دارایی ها چه کمکی می تواند انجام دهد؟ علیزاده به این سوال هم با طرح چند مبحث به شکل ساده توضیح می دهد: «مسئول می آید و در حوزه ای مسئولیت می پذیرد که در همان حوزه به شدت ذینفع است و هیچ کس از آن مطلع نیست. مثلا مدیر یک مجموعه در حوزه ای که مشغول فعالیت است شرکت دارد و می رود با شرکت خودش قرارداد می بندد. ما در یکی از خبرها شنیدیم که یک فرد مسئول بیش از صد شرکت دارد، فردی که درگیر چنین چیزی است، چطور می تواند برای کاری مثل وزارت و مدیریت وقت بگذارد؟ شفافیت باعث مطالبه گری می شود و مردم می توانند این سوال را بپرسند که این فرد برای وظیفه دولتی که روی دوشش دارد چقدر وقت می گذارد؟ آیا از مسئولیتشان سوءاستفاده کرده‌اند یا خیر؟»

شفافیت سیاسی؟

علیزاده با جمله ای از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران صحبت هایش را درباره شفافیت سیاسی ادامه می دهد: «مجلس در راس امور است. یعنی مجلس خوب همه چیز را خوب می‏کند و مجلس بد همه چیز را بد می‏کند.» یک جمله مطلق بدون قید. یعنی اگر مجلس را درست کنید همه چیز درست می شود. اختیارات مجلس گسترده است، نمایندگانی که چند ده هزار رای دارند می توانند رئیس جمهوری را که با 25میلیون رای رئیس جمهور شده خلع کنند. وی ادامه داد: این ها نشان می دهد که مجلس چه اختیاراتی دارد. اما در مقابل پاسخگو نیز هستند؟ به همین دلیل است که سیاست باید شفاف شود. برای این کار می شود از نظارت های مردمی استفاده کرد. سازمان های ناظر بر پارلمان که در کشورهای خارجی فعال هستند. هم مجلس را می شناسند، هم آن را برای مردم معرفی می کنند و هم برای نمایندگان موضوعاتی را مطرح می کنند و آن‌ها را با مفاهیم شفافیت آشنا می‌کنند. و در نهایت هم مطالبه اطلاعات می کنند. اطلاعاتی که آن را ساده می کنند و به مردم انتقال می دهند. ما هم باید از وجود چنین سازمان های مردم محوری استفاده کنیم تا از نماینده ها مطالبه کنند.پیش بینی می‌شود در کل دنیا220 تا از این سازمان ها تشکیل شده باشدکه تنها 3% آن‌ها در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاهستند.»

نماینده ها پاسخگو باشند

تخصص علیزاده پژوهش در حوزه شفافیت مجلس است. او در ادامه بحث شفافیت سیاسی از پاسخگویی نمایندگان مجلس صحبت به میان می آورد: «نمایندگان مجلس ما باید مسئولیت پذیر باشند. درباره این هم باید مثالی بزنم. من از نظر شفافیت کاری ندارم که برجام خوب است یا نه. مسئله این است که اگر خوب است، ببینیم کدام نماینده ها به آن رای داده اند تا در نوبت بعدی رای گیری هم به آن ها رای بدهیم و اگر بد است باز هم به همین شکل تکلیف خودمان را بدانیم». علیزاده یک تجربه دیگر در خصوص پژوهش در مجلس دارد:«می دانیم که اطلاعات آرای نمایندگان مجلس ما منتشر نمی‌شود. حتی نمی دانیم که کدام نماینده در رای گیری شرکت کرده و کدام یک شرکت نکرده اند. براین اساس حدس می زدیم که مسئولیت پذیری نمایندگان ما نسبت به آراء بسیار کمتر از کشورهایی باشد که دارای شفافیت آراء هستند. لذا در یک پژوهش 100 مورد رای‌گیری در سه ماهه اخیر در مجلس ایران و مجلس نمایندگان ایالات متحده را با یکدیگر مقایسه کردیم. افراد را در دو دسته کلی قرار دادیم. دسته اول افرادی که اعلام نظر مخالف یا موافق می‌کنند و دسته دوم افرادی که اعلام نظر نمی‌کنند (ممتنع،‌ عدم مشارکت در رای گیری و غائب). نتایج به این صورت بود که حدودا 36 % نمایندگان ما در مورد مصوبات مجلس اظهار نظر نکرده اند در حالی که مهم ترین وظیفه آن ها رای دادن است و به همین دلیل راهی مجلس شده اند. اما این عدد در مجلس نمایندگان امریکا که تقریبا یک و نیم برابر ما عضو دارد حدود 5% بود.»

وی ادامه داد: این نشان می‌دهد که شفافیت و نظارت عمومی چقدر می‌تواند در مسئولیت پذیری افراد موثر باشد. از آن جا که آرای نماینده ها منتشر نمی شود، کسی که دقیقا برای همین کار به مجلس رفته، نظری در خصوص مسائل نمی دهد.

جای خالی مجموعه های مردم نهاد

تاکید پایانی علیزاده این است که تعداد سازمان های مردم نهاد مشابه این اندیشکده باید بیشتر شود: در بحث شفافیت، خصوصا شفافیت سیاسی جای سازمان های مردم نهاد خالی است. باید 100مرکز مانند مجموعه شفافیت داشته باشیم. این مراکز باعث می شود مطالبه ها درست شکل بگیرد و پیگیری شود.»

منبع: ایرنا

ارسال نظر: