یادداشتی از محمد کاظم کاظمی؛

کاش می‌شد نگوییم مظفری در چندین عرصه، یگانه است

کدخبر: 2233653

کاش می‌شد اوضاع به گونه‌ای بود که مظفری و امثال او، اندک و انگشت‌شمار مراجع معتبر هنر و ادبیات مهاجر افغانستان نبودند تا نگوییم مظفری در چندین عرصه، یگانه است.

خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ: در آستانه برگزاری پاسداشت ابوطالب مظفری در چهل و چهارمین شاعر و ادیب مهاجر افغانستانی ساکن ایران، در یادداشتی به تجلیل از وی پرداخت. در ادامه این یادداشت که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است، می‌خوانید:

آدم‌های بزرگ و کمال‌یافته، معمولاً یک یا دو صفت بسیار برجسته به این بزرگی نمی‌رسند، بلکه جمع‌شدن توأم یک سلسله صفات‌ است که اسباب بزرگی آنان را فراهم می‌آورد. و از همین روی است که این آدمها نادر هستند، چون جمع‌شدن چند صفت نیکو در یک فرد، به ندرت اتفاق می‌افتد. یکی استعداد را دارد، دیگری اخلاص را، دیگری سخت‌کوشی‌را، دیگری خوش‌خویی را، دیگری چیز دیگری را. ولی سیدابوطالب مظفری دارندۀ مجموعۀ وسیعی از این خصائل است. قریحۀ شعری قوی‌، هوشمندی بالا، نوجویی‌، قدرت ابتکار، خلاقیت‌، اخلاص‌، تواضع‌، هدفمندی و بسیار صفات دیگر در این فرد جمع شده‌اند. به‌واقع مظفری از آن روی برجسته نیست که شاعر خوبی است یا روزنامه‌نگار موفقی است‌، بل از آن روی برجسته است که توانسته‌است جامع این کمالات و حسنات باشد.

باری، ابوطالب مظفری در چند عرصه، یکی از بهترین‌های افغانستان بوده است. یکی از این‌ها عرصۀ شعر است که او در آن همچنان با درخشش تمام حضور دارد و همچنان با شعرهای تازه‌اش جامعۀ ادبی را غافلگیر می‌کند. حوزۀ دیگر روزنامه‌نگاری است و البته آن هم نه صرفاً قلم زدن و نگارش مقاله و گزارش، بلکه مدیریت و تعیین استراتژی یک نشریه. در واقع «درّ دری» و «خط سوم» اگر روزگاری بهترین نشریات فرهنگی افغانستان بودند تنها به واسطۀ حضور چند قلمزن شاخص و توانمند نبود، بلکه مدیریت مظفری هم بود که توانست از این توانایی‌های قلمی و پژوهشی، بهترین برآیند را بگیرد.

عرصۀ دیگر، تحقیق و پژوهش است. باز با قاطعیت می‌شود گفت که بهترین گزیدۀ شعر و بهترین تحلیل از شعر معاصر افغانستان، کار ابوطالب مظفری بوده است، در کتاب ارجمند «پایتخت پری‌ها» که گزیده و تحلیلی از سرگذشت شعر معاصر افغانستان است و متأسفانه این کتاب به اندازۀ ارزش و اهمیت خود، هیچ‌گاه دیده نشد.

عرصۀ دیگر، پرورش نیروهای جوان در حوزه‌های مختلف ادبی، از روزنامه‌نگاری تا شاعری و داستان‌نویسی است. ما بسیار شاعر و نویسندۀ توانا داشته‌ایم که به قول سعدی گلیم خویش از موج بدر برده‌اند، ولی کسی به خاطر ندارد که دست کسی را گرفته باشند و او را هم در پی خود به جایی رسانده باشند. مظفری قریب به ۲۵ سال است که به طور مداوم، با نسل جوان ادبیاتی و هنرمند مهاجر ارتباط مستقیم دارد و در چند مرکز فرهنگی، به ویژه «مؤسسۀ درّ دری» در پرورش آنان کوشیده است. می‌شود گفت که جمع وسیعی از جوانان شاعر و نویسنده و مطبوعاتی مهاجر شاگرد بی‌واسطه یا باواسطۀ مظفری‌اند.

و از همین روی است که سال‌هاست در زمینۀ هر فعالیت ادبی‌ای که برای مهاجران افغانستان در ایران رخ می‌دهد، مظفری یکی از اولین‌هایی است که برای همفکری و همراهی از او دعوت می‌شود.

اما در این مقام، ضرور می‌دانم که یک روی دیگر سکه را هم بنگرم. این که گفتم او یکی از اولین مراجع ادبیات و هنر مهاجرین است، ناگزیر این حقیقت تلخ را هم در خود دارد که بسیاری از دیگر کسانی که می‌شد امروز در کنار مظفری در این عرصه‌ها حضور داشته باشند، اکنون در جای‌های مختلف دنیا پراکنده‌اند. از مجموعۀ‌ پیشگامان «درّ دری» که هستۀ اولیۀ‌ این نشریه را تشکیل می‌دادند، فقط ابوطالب مظفری در ایران مانده است و جواد خاوری، علی پیام، نادر احمدی، حمزه واعظی و محسن حسینی هر یک در جایی از این جهان پهناور پراکنده‌اند. و مظفری هم با چشم پوشیدن از بسیار امکانات رفاهی‌ و سهولت‌های معیشتی و قانونی بسیاری که برایش میسر بود و حال از آن‌ها محروم است، این سنگر را حفظ کرده است. من باری جامعۀ افغانستان را غربال نخبگان نامیده بودم و اینک می‌بینم که این غربال‌شدن سهمگین همچنان ادامه دارد. کاش می‌شد اوضاع به گونه‌ای بود که مظفری و امثال او، اندک و انگشت‌شمار مراجع معتبر هنر و ادبیات مهاجر افغانستان نبودند و کاش اوضاع به گونه‌ای بود که می‌شد نگوییم مظفری در چندین عرصه، یگانه است.

منبع: مهر

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: