گفتگوی مهر با بهنام کامرانی-۱

هنر معاصر ایران از کشورهای در حال توسعه پویاترست/ عصر فرارسانه

کدخبر: 2183059

بهنام کامرانی معتقد است که هنر ایران در یکی از پویاترین دوره های خود به سر می برد و هر کتاب هنر معاصری که در دنیا منتشر می شود، هنرمندان ایرانی هم سهمی از آن دارند.

خبرگزاری مهر-گروه هنر: دو سال پزشکی خوانده و قرار بود آقای دکتر شود که شد، اما نه در رشته پزشکی. سودای پزشک شدن را با همه جذابیت هایش رها کرد و در دوران سربازی به یافتن مسیر تازه ای در زندگی فکر کرد که از لابه لای رنگ ها و ایده های ناب هنری عبور می کرد؛ مسیری تازه، پرهیجان و البته آرامبخش.

هر کتاب هنری که به دستش رسیده بود، خوانده بود و برای همین به گفته خودش بی آن که زحمت مطالعه بیشتری را به خود بدهد به راحتی در کنکور مقاطع مختلف پذیرفته شد. او حالا یکی از افراد پرکار و تأثیرگذار در هنر معاصر ایران است که اگر چه به زعم خود هنرمند خلوت نشینی بوده است، اما به واسطه حضور فعالش در مجامع علمی و رویدادهای مهم فرهنگی و هنری ایران، بسیار نام آشناست.

او هنر را امری اندیشمندانه می داند که می تواند از علم مهمتر باشد چراکه یک جامعه علمی بدون فرهنگ و هنر نمی تواند جامعه پویایی باشد و معتقد است که هنر از معدود فعالیت های بشری است که زندگی را معنادارتر و قابل تحمل تر و همیشه بالاتر از سیاست حرکت می کند.

بخش اول گفتگوی ما را با بهنام کامرانی هنرمند نقاش، استاد دانشگاه، پژوهشگر و منتقد هنری می خوانید:

*شما از آن دسته هنرمندانی هستید که در هر دو وجه علمی و هنری فعالیت دارید و حضور در بخش علمی و دانشگاهی مانع حضور فعالانه شما در خلق و ارایه آثار هنری تان نبوده است. درباره ضرورت این حضور توأمان بگویید.

- کار هنری به زعم من یک کار اندیشمندانه است. حتی هنرهایی که به شکلی با دست سروکار دارند در فقدان اندیشه؛ باروری و تاثیرگذاری شان کمتر خواهد شد برای همین همیشه جنبه فکری در کار هنری من اهمیت داشته و فقط دست ورزی نمی کردم.

اگر چه همه نوع هنر در شاخه های مختلف باید وجود داشته باشد اما هنری که با عنوان اندیشمندانه، پیشرو و معاصر از آن یاد می کنیم با وجهی از اندیشگی و نوشتن سروکار دارد و مهمترین هنرمندان تأثیرگذار تاریخ هنر هم شاید کمتر نوشته هایشان منتشر شده و مورد نقد قرار گرفته است، اما تقریباً همه آنها این وجه فکری و اندیشمندانه را داشته اند.

هنرمند امروز باید فلسفه بداند، شعر بخواند و با رسانه های دیگر عصر خودش مثل عکاسی، سینما، تئاتر و ... نیز آشنا باشد و اگر این بستر برایش فراهم باشد هنر و کار فکری او غنی تر می شود *نسل جوان دانشجویان هنری ما کمتر اهل مطالعه هستند و بیشتر به خلق آثار هنری پرفروش فکر می کنند و شما که در دانشگاه نیز تدریس می کنید قطعاً با این مشکل مواجه شده اید، خواندن چه نوع کتاب هایی را به آنها پیشنهاد می کنید؟

-بستگی به بستر فرهنگی هر فرد دارد. شاید کسی یک کتاب شعر به او کمک کند که به آن وصل برسد و شاید برای کسی نیاز باشد که کتاب های تاریخ هنر را بخواند، اما در مجموع هر کتابی که بخوانند روی وجه اندیشمندانه و هنرشان تأثیرگذار خواهد بود. هنرمند امروز باید فلسفه بداند، شعر بخواند و با رسانه های دیگر عصر خودش مثل عکاسی، سینما، تئاتر و ... نیز آشنا باشد و اگر این بستر برایش فراهم باشد هنر و کار فکری او غنی تر می شود.

*در قدیم پاتوق هایی برای گردهمایی همه هنرمندان اعم از سینماگران، تئاتری ها، نقاشان، عکاسان و گرافیست ها و ... وجود داشت که امکانی برای آشنایی و ردوبدل کردن اطلاعات میان هنرمندان بود، آیا نسل جوان هنرمندان ما چنین شناخت و آشنایی را از هنرهای مختلف عصر خود دارند؟

-برخی این آشنایی را دارند اما به طور همه گیر نیست. برخی دوستان جوان من تنبل هستند و کار هنری را بیشتر به شکل یک فعالیت اقتصادی نگاه می کنند تا این که کاری باشد که بی دغدغه به جنبه های فکری و هنری می پردازد به همین دلیل بسیاری ممکن است علیرغم کارهای خوبی که دارند در فضای هنرهای تجسمی باقی نمانند چراکه فضای تجسمی نیاز به ریاضت و استمرار دارد. شاید در برخی رشته های دیگر هنری این استمرار نیاز نباشد اما در کار هنرهای تجسمی این بسیار اهمیت دارد و مشروعیت هنرمند با تداوم در کارش معنی پیدا می کند.

*در قدیم زندگی ها این اندازه سرعت نداشت و هنرمندان هم با صبر و حوصله کار هنری می کردند، اما کیفیت زندگی امروز که درگیر تکنولوژی و سرعتی ناخواسته است و مساله معاش هنرمندان اهمیتی دوچندان یافته، امکان تأمل و تعمق و استمرار در کار هنری را سلب کرده است.

- در عصر ما چیزهای خوبی هم اتفاق افتاده است اما از آن سو چیزهایی هم از دست رفته است. شاید کشف و شهود در کار هنری کمتر شده باشد اما از آن سو اطلاعات بسیاری به سرعت در دسترس است. هنرمندان سریع تر به موقعیت تکنیکی قابل قبول می رسند و سریع تر مسایل را هضم و درک می کنند.

*هنر معاصر و جدید از چه دوره ای در ایران آغاز شد؟ آیا برگزاری نمایشگاه هنر مفهومی، سال ۸۱ در موزه هنرهای معاصر ایران نقطه آغاز این هنر در ایران بود؟

-در زمینه هنر معاصر، تلاش هایی هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب صورت گرفته است اما مشروعیت همه گیر برای این جریان و رسانه های جدید مثل ویدیو، دیجیتال آرت، عکاسی و رشته هایی را که با تکنولوژی سروکار دارند، موزه هنرهای معاصر تهران ایجاد کرد و از سال دوم برگزاری این نمایشگاه که بدان اشاره کردید من دبیر همایش و هم عضو شورای سیاستگذاری و انتخاب آثار آن بودم و عنوان نمایشگاه به «هنر جدید» تغییر یافت.

هنر معاصر اکنون به مرحله ای رسیده است که رسانه در آن خیلی اهمیت ندارد و هنرمند با یک مداد و کاغذ ممکن است نوآورانه ترین کار هنری را بکند که شاید با تکنولوژی های پیچیده نشود آن را انجام داد بنابراین امروز در عصر فرارسانه ای قرار داریم یعنی رسانه هنری در مرکزیت قرار ندارد و مهم این است که هنرمند چه می خواهد بگوید؟ چگونه رسانه خود را انتخاب می کند؟ و چطور آن رسانه جنبه های نوآورانه فکر او را یدک می کشد؟ و این موضوعات در هنر معاصر بسیار اهمیت دارد.

به تازگی هر کتابی درباره هنر معاصر در دنیا منتشر می شود، هنرمندان ایرانی هم سهمی دارند و این باعث خوشحالی است و نشان می دهد که هنر ایران نسبت به هنر دیگر کشورهای در حال توسعه بسیار پویاتر است از سوی دیگر، ایران با توجه به غنای پیشینه فرهنگی، اهمیت وضعیت سوق الجیشی خود در منطقه، با بهره گیری از اطلاعات، دانش رسانه های جدید و کتاب های تازه دنیا به سمت هنر معاصر حرکت کرده و اکنون هنر معاصر ایران یکی از پویاترین دوره های خود را طی می کند. به تازگی هر کتابی درباره هنر معاصر در دنیا منتشر می شود، هنرمندان ایرانی هم سهمی دارند و این باعث خوشحالی است و نشان می دهد که هنر ایران نسبت به هنر دیگر کشورهای در حال توسعه بسیار پویاتر است، اما به دلیل وضعیت خاص نمایش آثار در ایران و ارتباطات اندک با دنیا، نمایشگاه گردان‌های اندکی می توانند وارد ایران شوند بنابراین کمتر پتانسیل هنر معاصر ایران در دنیا شناخته شده و تأثیر گذاشته است. این در حالی است که برخی از کشورهای منطقه ما به دلیل برخورداری از حمایت های دولتی و برقراری ارتباطات بین المللی توانسته اند بیشتر و بهتر هنرشان را در رویدادهای جهانی معرفی کنند.

*وضعیت فروش آثار معاصر (هنر جدید) ایران از قبیل ویدیوآرت و ... چگونه است؟

- بستگی به وضعیت آن هنر دارد. خرید و فروش هنری مثل ویدیوآرت که شکل جسمانی ندارد مگر آن که در وجه خاصی پخش شود، در همه کشورهای دنیا دشوار است مگر آن که موزه ها خریدار آن باشند. همچنین ویدیوآرت هنری است که در بسیاری از کشورهای دنیا تهیه کننده دارد اما در ایران چنین چیزی مرسوم نیست.

ویدیوآرت هنوز یک هنر منعطف و پیشرو در هنر معاصر ایران است و فقط کسانی که به این رسانه علاقه مند هستند از آن استفاده می کنند، چون کار کردن با آن دشوار است اما باعث خوشحالی است که هنرمندان زیادی به این رسانه روی می آورند.

سایت ویدیوآرتیست در اصفهان با مدیریت خانم عالمشاه چندین سال است مسابقه سراسری ویدیوآرت در ایران برگزار می کند و منتخبان را به جشنواره های خارجی می فرستند. من هم در یکی دو دوره داور آن بوده و همیشه از آن حمایت کرده ام. شکل گیری این مسابقه در زمینه هنر معاصر در یک شهرستان نشان می دهد چقدر شهرستان های ما در این زمینه فعالیت دارند.

*درباره کیوریتوری در نمایشگاه های ایران چه نظری دارید؟ شما خودتان در این زمینه نیز فعالیت داشته اید، به نظر شما اهمیت حضور آنها در نمایشگاه های ایران چه اندازه است و گالری ها چه اندازه به این اهمیت توجه دارند ؟

-کیوریتوری در ایران یک داستان مفصل، پیچیده و جذاب است. هم قسمت های مثبت دارد و هم آسیب هایی بر آن وارد است. آن چه اهمیت دارد این است که کیوریتور در یک تعریف ساده و عام یک نمایشگاه را زمینه مند می کند و باعث می شود ما بتوانیم یک هنرمند یا مجموعه ای از هنرمندان یا جریانی را در یک بستر فکری درک و دریافت کنیم. در واقع کیوریتور به آن هنر و هنرمند جهت می دهد.

* انتقاداتی که به حضور کیوریتورها وارد می شود، همین تأثیرگذاری و نقش آنها در جهت دهی به هنر و هنرمندان است.

-بله. این که یک کیوریتور تا چه ا ندازه حوزه اعمال نظرش می تواند گسترده باشد و تا چه اندازه می تواند هنرمند را حمایت کند یا او را از آزادی عمل باز دارد، انتقاداتی است که به او وارد می شود که البته این انتقادات به گالری ها هم وارد است.

کیوریتورها در سال های اخیر نقش بسیار عمده ای در هنر ایران داشتند چون باعث شدند بسیاری از هنرمندان و جریانات هنری دیده شوند، درباره ویژگی های کارشان صحبت شود و درک همه جانبه ای از آنها به عمل آید.

کیوریتورها در سال های اخیر نقش بسیار عمده ای در هنر ایران داشتند چون باعث شدند بسیاری از هنرمندان و جریانات هنری دیده شوند، درباره ویژگی های کارشان صحبت شود و درک همه جانبه ای از آنها به عمل آید به طور مثال اخیراً نمایشگاه مروری بر آثار علی اکبر صادقی در موزه هنرهای معاصر تهران برپا شده که یک کیوریتور جوان به نام فرشته موسوی این نمایشگاه را جمع آوری کرده است. نمایشگاه بسیار خوب چیده شده و درکی از زندگی و آثار این هنرمند بزرگ به دست می دهد و این به کسانی که درباره این هنرمند کار پژوهشی می کنند کمک می کند و روی هنرمندان جوانتر هم تأثیر می گذارد. در کنار این نمایشگاه، مباحث نظری و سخنرانی هایی هم تدارک دیده شده و کتاب های خوبی هم منتشر شده است که به درک همه جانبه از این هنرمند کمک می کند.

مسایلی از قبیل این که کیوریتور چگونه جهت گیری می کند؟ چگونه دسته بندی می کند؟ برای گالری چطور باید کار کند؟ برای موزه چطور کار کند؟ چطور یک هنرمند را به خوبی معرفی کند؟ چطور با موضوعات تازه ای در هنر معاصر نور می تاباند و عیان می کند؟ و ... موضوعاتی است که کیوریتورها باید به آن توجه و دقت داشته باشند. من نمایشگاه هایی را کیوریتوری کردم که البته برای این کار به من رجوع شده و خودم هیچ وقت دنبال آن نبودم چرا که کار اصلی خودم را تولید اثر هنری می دانم.

در سال های اخیر بحث تازه ای با موضوع هنرمند- کیوریتور مطرح شده است. یعنی هنرمند به مثابه کیوریتور و کیوریتور به مثابه هنرمند. البته کالبد فیزیکی یک نمایشگاه هم می تواند در این زمینه تأثیرگذار باشد که کیوریتورهای ایرانی کمتر به آن توجه داشته اند. مباحث مفصل و دامنه داری در این خصوص وجود دارد. حتی کیوریتوری هم در طول زمان بسیار تغییر کرده و حالا به صورت کیوریتورشیپی درآمده است که نه فقط در زمینه هنرهای تجسمی بلکه بر یک بستر فرهنگی تأثیرگذارند.

*کیوریتوری هم مثل گالری داری پیشینه چندانی در ایران ندارد و به نظر می رسد کسانی که در این زمینه فعالیت دارند بر اساس تجربه و آزمون و خطا پیش می روند.

- بله. اینها مباحث مدرن و معاصری است که در هنر ایران شکل گرفته است.کیوریتوری موضوعی است که در حال حاضر دانشگاه های دنیا به آن می پردازند و حتی خیلی از ایرانی ها نیز فارغ التحصیل این رشته در خارج از ایران هستند.

کتاب های در این زمینه منتشر شده و مقالاتی هم با این موضوع وجود دارد اما خصلت های فرهنگی و فضای هنرهای تجسمی ما متفاوت است. بسیاری از جوانانی که می خواهند سریعتر شناخته بشوند، سراغ این ماجرا رفتند صرفاً برای آن که اسمشان مطرح شود و این می تواند یکی از آسیب ها در این زمینه باشد اگر چه برخی هم توانسته اند موفق باشند.

از سوی دیگر با توجه به این که تعداد گالری ها یک باره در پایتخت بسیار زیاد شد و بسیاری از گالری داران هم تخصص لازم را برای نمایش آثار یا کنار هم چیدن آثار ندارند، بنابراین مشاوران هنری و کیوریتورها می توانند برای بهتر به نمایش درآمدن آثار به آنها کمک کنند.

کیوریتور به عنوان یک حرفه منسجم در ایران مطرح نشده و بحث های دانشگاهی آن هنوز دنبال نشده است و در بحث هنر معاصر هم کیوریتور بحث نسبتاً جوانی است و سازوکار خاص خود را دارد و هنوز این مسایل در حال بحث و نقد است.

*آیا حرفه کیوریتوری قابلیت آن را دارد که در آینده به عنوان یک واحد یا رشته دانشگاهی به آن پرداخته شود؟

- در ایران رشته ای به نام مدیریت هنری داریم که یکی از گرایش های آن می تواند کیوریتوری باشد یا کسانی که در زمینه پژوهش هنر فارغ التحصیل می شوند می توانند به عنوان تز پایان نامه روی این موضوع کار کنند.

ادامه دارد...

منبع: مهر

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: