از ظرفیت‌های بی‌بدیل فرهنگی تا سیاست‌های بی‌خاصیت مدیران دولتی

کدخبر: 2097189

کارشناس مسائل فرهنگی در یادداشتی به سیاست‌های دولت در حوزه انیمیشن واکنش نشان داد و نوشت: یکی از خلأهای مهم حوزه انیمیشن عدم تمرکز و حمایت از آن در بخش بین‌الملل است که متأسفانه ریشه در سیاست‌های اشتباه و به‌زعم نگارنده هدف‌دار و دیکته شده از سوی برخی خارج نشینان بر مدیران آن دوران دارد.

گروه فرهنگی « نسیم آنلاین »؛ محمد محمدی، کارشناس مسائل فرهنگی یادداشتی را درباره وضعیت صنعت انیمیشن و همچنین سیاست های دولت در اختیار « نسیم آنلاین » گذاشته که متن کامل آن به شرح زیر است:

عدم اتخاذ سیاست‌ها و تصمیمات کاربردی، مطلوب و متناسب با شرایط در حوزه‌ فرهنگ و هنر بدون شک از جمله نقدهای وارده در طول سه دهه از عمر انقلاب اسلامی است از سیاست‌های بسته و درون‌گرای مدیران و سکان‌داران دهه شصت گرفته تا میراث‌خواران و دست‌پرورده‌های همان جریان در ادوار بعدی همگی نتیجه‌ای جز آنچه این روزها در زیرپوست فرهنگ و هنر کشور در حال رخ داد است، نبوده و قطعاً با همین نقشه راه در آینده نیز نخواهد شد.

یکی از خلأهای مهم در این حوزه عدم تمرکز و حمایت در بخش بین‌الملل است که متأسفانه ریشه در سیاست‌های اشتباه و به‌زعم نگارنده هدف‌دار و دیکته شده از سوی برخی خارج نشینان بر مدیران آن دوران و قطع به‌یقین ادامه‌دهندگان خلف آنان در سایر دولت‌ها دارد اما این خلأ در آستانه چهارمین دهه از انقلاب نه‌تنها مانعی جدی برای رشد و شکوفایی گردیده بلکه بسیاری از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های موجود در انقلاب را نیز در نطفه خفه کرده است از آن جمله می‌توان به ظرفیت عظیم و بی‌نظیر هنرمندان و متخصصین حوزه پویانمایی اشاره کرد. مقوله‌ای که در سایر کشورها یک ظرفیت عظیم و بازوی بسیار مهمی در راستای تبلیغ و ترویج سیاست‌های خاص و اغلب استکباری آنان به سرتاسر کشورها هستند اما متأسفانه در ایران علی‌رغم وجود نیروهای بسیار مستعد با سوابق روشن و بسیار حرفه‌ای تنها به دلیل عدم‌ حمایت‌های لازم و تبلیغات مناسب برای دیده شدن آثار تولیدی از سوی نهادها و یا ارگان‌های مربوطه عطای فعالیت در این بخش را به لقایش می‌بخشند اما نکته بسیار مهم و رنج‌آور این ماجرا بحث مهاجرت نخبگان این حوزه به آن‌سوی آب‌ها است و صدالبته این مهاجرت با چراغ سبز برخی مقامات و مدیران دولتی در داخل صورت می‌گیرد آن‌هم با شرایط بسیار عالی و مناسبی که نتیجه‌ای جز کور کردن این بخش در داخل کشور از سوی خارج نشینان نداشته و نخواهد داشت.

اما در این میان وظیفه دولت به ‌عنوان یکی از مهم‌ترین متولیان و سکان‌دار اصلی حوزه فرهنگ و هنر که این مقوله نیز بخش مهمی از این حوزه را شامل می‌شود چیست؟ و اساساً دولت چه برنامه‌ای برای فعال کردن مجدد این ظرفیت عظیم دارد؟

اجازه دهید برای روشن شدن موضع اشاره‌ا‌ی به سال‌های 84 تا 90 شود، سال‌هایی که در آن به مدد حضور برخی مدیران و برنامه‌سازان متعهد و متخصص آن‌هم در مرکز انیمیشن‌سازی سیما(صبا) این مقوله رشد بسیار چشمگیری داشت و تنها در این برهه از زمان است که استعدادهای بسیاری کشف و وارد دنیای حرفه‌ای حوزه پویانمایی کشور شدند اما این حرکت بسیار مهم و رو به رشد در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود با تغییرات گسترده مدیریتی به بیراهه کشیده شد و بسیاری از برنامه‌سازان با تجربه و متخصص در این حوزه بنا به عدم‌حمایت‌های حداقلی از ادامه آن فعالیت‌ها سرباز زدند و عملاً در سال‌ها بعد و با حضور دولت یازدهم نیز این حرکت کاملاً به صفر رسید و تنها چند گروه خصوصی با هزاران مشکلات و معضلات آن‌هم در خارج از بدنه دولتی تنها با بن‌مایه عشق و علاقه در حال فعالیت هستند و کورسویی از این حوزه را تا حدودی روشن نگه داشتند؛ اما جالب‌تر اینجاست که اگر دولت یازدهم قدمی برای حمایت از این حوزه برنداشت اما برخی مقامات و مدیرانش در مقام دلالان برخی کمپانی‌های خصوصی در آن‌سوی مرزها واردشده و جوانان مستعد و کاملاً حرفه‌ای را برای ادامه فعالیت به برخی کشورها هدایت کردند و این رنجی فراتر از یک داغ دل است که در آستانه چهارمین دهه از انقلاب اسلامی برخی از مدیران با سوء استفاده از جایگاه و عدم تعهد این‌چنین تیشه به ریشه این حوزه نوپا و بسیار مهم و استراتژیک فرهنگ و هنر کشور زدند، مدیرانی که متأسفانه یا ازجمله دوستان گرمابه و گلستان و یا از علاقه‌مندان و سینه‌چاکان مدیران ارشد حوزه فرهنگ و هنر دهه شصت این کشور هستند؛ اما نگارنده نکته اصلی و مورد منازعه را در انتخاب چنین مدیرانی می‌داند که اساساً چرا این افراد علی‌رغم واضح و روشن بودن اعتقاداتشان همچنان در جایگاه‌های تأثیرگذار حوزه فرهنگ و هنر حضور دارند. افرادی که در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن منافع خودشان را ارجح‌تر از منافع کشور و نظام دانسته و هر چه می‌کنند در آن راستا است و بس.

نگارند تنها در این چند سطر به هشدار در این حوزه بسنده کرده اما به این بشارت نیز امیدوار است که حضور چنین افرادی دوام و قوام چندانی نخواهد داشت و آینده برای نظام و انقلاب روشن‌تر از هر روشنی خواهد بود و تنها امیدوار است اولاً نهادهای نظارتی در این حوزه با حضور فعال‌تر خود فضای فرهنگ و هنر را از لوس چنین افرادی که بعضاً با تابلوی ارزشی و متعهد در حال جولان دادن هستند پاک‌کرده و در ثانی با حمایت از چنین هنرمندان و جوانان مستعد و متعهد، انقلاب و نظام از داشتن چنین ظرفیت عظیم و مهمی آن‌هم چه در بعد داخلی و چه در بحث بین‌المللی‌اش محروم نشود.

ارسال نظر: