نصرتالله تاجیک سفیر سابق ایران در اردن در گفتگو با «نسیم آنلاین» مطرح کرد:
فلسطین به کما رفته و برای حیات مجدد به اجماع بینالمللی نیاز دارد
تحلیلگر مسائل غرب آسیا گفت: به حاشیه راندن فلسطین و بهرهبرداری از بحران کشورهای غرب آسیا سناریویی آمریکایی بود که متاسفانه همه کشورها در آن نقش آفرینی کردند و در نهایت مهمترین مساله جهان اسلام را به کما برد، این موضوع علاوه بر تامین منافع آمریکا و امنیت رژیم صهیونیستی، باعث بروز اختلافات جدی در میان حامیان فلسطین شد.
نصرتالله تاجیک سفیر سابق ایران در اردن و تحلیلگر مسائل بین الملل در گفتگو با خبرنگار « نسیم آنلاین »، در خصوص شرایط کنونی حاکم بر مسئله فلسطین و تاثیر بحران تروریستی غرب آسیا بر روی آن با بیان اینکه فلسطین مدتی است که در کما قرار دارد اظهار داشت: اگر بخواهیم شرایط کنونی فلسطین و در واقع مهمترین مساله جهان اسلام را بررسی کنیم ابتدا باید از خود فلسطین شروع کرده و به ابعاد گوناگون آن بپردازیم.
تاجیک با بیان اینکه مساله فلسطین متشکل از یک معادله پیچیده و عوامل تاثیر گذار مختلفی است گفت: عوامل بسیاری در موضوع فلسطین دخیل هستند که اگر بخواهیم این موضوع را ساده سازی کرده و با یک الگوی ریاضی به یک فرمول رسیده و آن را تحلیل کنیم میتوان آن را در یک جدول دو در دو و یا در یک ماتریکس قرار داد که در آن چهار عامل اثر گذار و تعیین کننده هستند.
این تحلیلگر مسائل بین الملل با بیان اینکه میتوان به عنوان اولین عامل به نیروهای فرامنطقهای و در راس آنها آمریکا اشاره کرد اظهار داشت: سیاستهای اتخاذ شده از سوی آمریکا و نیروهای فرامنطقهای به عنوان اولین عامل اثر گذار بر مسئله فلسطین همواره توانسته سرنوشت برخی مسائل را در خصوص فلسطین تعیین کند و به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده مطرح باشد.
وی با اشاره به اعراب به عنوان دومین عامل موثر در مساله فلسطین که در جدول تحلیل این موضوع مطرح هستند گفت: در واقع اعراب را میتوان به معنای دولتهای عربی و مردم عرب و حتی کشورهای جهان اسلام غیرعرب تعبیر کرد.
تاجیک با بیان اینکه وضعیت اعراب و نسبت آنها با رژیم صهیونیستی یکی از مهترین عوامل اثرگذار بر ورود فلسطین به شرایط فعلی و همان کمایی که به آن اشاره داشتم است عنوان کرد: یکی از مهمترین عواملی که بستر به حاشیه راندن موضوع فلسطین را ایجاد کرد خیزشهای مردم مسلمان یا همان بهار عربی معروف در میان دول غربی بود که با افزایش بحران در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا درگیریهایی در داخل کشورها و ملتهای مسلمان افزایش داد و این باعث کاهش حمایت آنها و در مواردی قطع حمایت از فلسطین شد که این بهترین شرایط برای رژیم صهیونیستی به شمار میآمد.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه سیاستهای جمهوری اسلامی ایران سومین عامل اثرگذار در موضوع فلسطین به شمار میرود گفت: با آنکه سیاستهای ایران از مهمترین عوامل مطرح در خصوص مساله فلسطین است اما متاسفانه ما در حوزه سیاست داخلی و خارجی کوتاهی کردیم.
وی در خصوص عامل چهارم در موضوع فلسطین اظهار داشت: چهارمین عامل در خصوص فلسطین به داخل آن مربوط و معطوف به اختلافات درونی داخل فلسطین است. اگر نگاهی اجمالی به مجموع این مسائل داشته باشیم میتوان به این درک رسید که همه این عوامل در جهت تضرر مساله فلسطین در حرکت است.
تاجیک در خصوص اینکه در حال حاضر باید چه اقداماتی انجام شود خاطرنشان کرد: در نگاه به فلسطین مرحله اول موضوع دفاع مشروع است که به غصب یک کشور میپردازد و برهمین اساس فلسطین موضوع اول جهان اسلام محسوب میشود و باید در صدر مسائل باشد.
این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به علل پرداخت جمهوری اسلامی ایران به موضوع فلسطین تاکید کرد: منهای آرمانهای انقلابی و علل ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران، انگیزههای مختلفی وجود دارد تا جمهوری اسلامی در مساله فلسطین ورود کند و تصمیمساز باشد.
وی در ادامه تاکید کرد: مساله فلسطین از جهت ژئوپولوتیک دست ایران را باز میگذارد تا بتوانیم با اعمال قدرتی که مبتنی بر سرمایهگذاریهای ایران در حوزه سیاست خارجی است و در این منطقه صورت گرفته است را بهرهبرداری کنیم. بنابراین مجموعه شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی، مذهبی وجود دارد که اجازه میدهد ما بتونیم در موضوع فلسطین دخیل باشیم.
تاجیک با اشاره به ضرورت اتخاذ راهبرد درست در خصوص فلسطین گفت: با توجه به مجموع مسائل و عوامل مطرح در خصوص دخالت ایران در موضوع فلسطین باید بتوانیم یک الگو و گفتمان جدید هم در حوزه سیاست داخلی برای توجیه نیروهای داخلی و هم از منظر همکاریهای بین المللی و یارگیری در عرصه بینالملل داشته باشیم که در نهایت درصد موفقیت ایران را بالا ببریم.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه در شرایط فعلی دیگر نیازی نیست که همه هزینههای مادی و معنوی این موضوع بر دوش ایران بماند اظهار داشت: دیگر نیازی به حرکت ایران به شکل تک محور و تنهایی نیست. ما باید در این موضوع اجماع سازی کرده و یک هم صدایی ایجاد کنیم. گفتمانی که بسیاری از نیروهای آزادیخواه، معتقد به دفاع مشروع و مستقر در قاره های دیگر که حامی فلسطین هستند راهاندازی کنیم تا با جمهوری اسلامی همراه شوند البته باید متذکر شوم این مساله کار یکی دو روز نیست و زمان میبرد.
وی در ادامه با بیان اینکه متاسفانه ما در جمهوری اسلامی حتی نتوانستیم در مورد مساله فلسطین نظریه پردازی کنیم اظهار داشت: نتوانستیم کاری کنیم دانشگاهها و اساتید بر سر این موضوع که انسانیت در فلسطین ذبح میشود اجماع کنند و پای کار بیایند. حتی من به عنوان پیشنهاد مطرح کردم که استفاده از ظرفیت دانشگاهها و دپارتمانهای سیاسی در همین سمینار انتفاضه که در پیش است در دستور کار قرار گیرد و از آنها دعوت کرده بخواهیم با ورود به موضوع فلسطین این مساله را به شکلی جدی و علمی پیگیری کنند. اینگونه نباشد که بار موضوع فلسطین بر روی دوش رسانه، وزارت خارجه و ستاد حمایت از انتفاضه مجلس باشد. من فکر میکنم یکی از ملزومات احیاء مساله فلسطین اغناء افکار عمومی است که این از طریق دانشگاه، گفتمانسازی میشود.
تاجیک با اشاره به تصویری غلطی که از موضوع فلسطین در اذهان برخی از مردم شکل گرفته است گفت: امروز وقتی در جامعه از فلسطین سخنی به میان میآید تصوری این چنینی در اذهان برخی شکل میگیرد که گویی لولهای نفت از ایران به سرزمین های اشغالی کشیده شده یا نقبی از بانک مرکزی میزنند و پولهای هنگفتی را به آنجا منتقل میکنند. اما در واقع نه تنها این تصویر یک توهمی بیش نیست بلکه باید برای مردم تصویر واقعی را ترسیم کرد و افکار عمومی را با واقعیت موجود آشنا کرد.
وی با اشاره به بحران تروریستی غرب آسیا و تاثیر آن بر موضوع فلسطین خاطر نشان کرد: ایالات متحده از مدتها قبل و به خصوص از سال 2010 همزمان با خیزشهای مردم مسلمان به دنبال بهرهبرداری حداکثری در خاورمیانه و مدیریت مساله فلسطین در راستای تامین منافع خود و رژیم صهیونیستی بوده است.
تاجیک ادامه داد: سفر رئیس جمهور اسبق ایالات متحده به مصر که در سال 2009 انجام شد و سخنرانی اوباما در این کشور بیان گر جدیت آمریکا در این مساله است. اگر محتوا و متن سخنرانی اوباما را بخوانید و تحلیل درستی از آن تهیه شود به روشنی میتوان مشاهده کرد که آمریکا در سال 2009 و قبل از وقوع بهار عربی برنامهای جامع برای مدیریت آن در راستای منافع خود دارد.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه بحران تروریستی خاورمیانه یکی از سناریوهایی بود که آمریکا برای بازی جدید در این منطقه کلید زد گفت: یکی از بازیهایی که آمریکاییها برای مدیریت خاورمیانه شروع کردند موضوع بحران تروریستی در سوریه بود. سناریویی که متاسفانه همه کشورها در آن بازی کردند و به ایفای نقش پرداختند و هر کدام در اندازهای متضرر شدند.
وی در ادامه افزود: این سناریو طوری طراحی شد که اولا سوریه به عنوان یکی از مهمترین کشورهای محور مقاومت به سرزمینی سوخته تبدیل شود و از سوی دیگر یکی از بزرگترین حامیان فلسطین که دولت قانونی دمشق به حساب میآمد متحمل خسارت و هزینههای بسیار سنگینی شود.
تاجیک با اشاره به ملاقات نتانیاهو و ترامپ اظهار داشت: واکنشهای هردو طرف ملاقات و اظهار نظرهای نتانیاهو در خصوص منتفی دانستن دو دولت در سرزمینهای اشغالی نشان میدهد طرحهایی که از سال 2010 از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی در دستور کار قرار گرفت شراطی را برای ایران رقم زده که ما را به نوعی در حالت انفعال قرار داده است. راه حل این مساله خروج دنیای اسلام و ایران از این وضع انفعالی و قرار گرفتن در یک وضعیت فعال است. موضوعی که باید با ایجاد یک شرایط مطلوب، گفتمانسازی و اجماع حل شود.
کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه خاورمیانه حلقه اول امنیت ملی ما محسوب میشود تاکید کرد: این مساله حقیقتی غیرقابل کتمان است بنابراین هر تحولی که در این منطقه رخ دهد میتواند نسبت و تاثیر مستقیم با امنیت ملی ایران داشته باشد. حالا اگر شرایطی پیش بیاید که بعضی به این موضوع انتقاد داشته یا در کل چنین مسالهای را قبول نداشته باشند شرایط متفاوت میشود. با کسانی که قبول ندارند باید بحث آکادمیک کرد که در جای خود محفوظ است و به این دلیل معتقدم که باید بحث کرد چون برخی معتقدند که ایران باید درهای کشورش را ببندد و سیاست انزوا طلبی را برگزیند که این عملی نیست.
وی ادامه داد: حداقل برای مکان ژئوپولوتیکی مثل ایران با نقش قدرت منطقهای باید طراحی فعال داشته باشیم نه اینکه با طرحی منفعل در موضع انفعالی قرار بگیریم. اما حالا این طراحی فعال باعث شده میان ایران و دنیای اهل سنت و بعضی جریانهای سوری فاصلهای ایجاد شود. حالا باید اولین بحث و حرکت ما در راستای ابهامزدایی و رفع این سوءتفاهمها باشد و نشان دهیم که تحرک ما در سوریه صرفا حمایت از یک مقاومت ضد صهیونیستی نه مسائل فرقهای و مذهبی است.
تاجیک در پایان با بیان اینکه مشکلات موجود میان ایران حماس سوء تحلیلها و فاصلهای ایجاد شده است خاطر نشان کرد: طراحی فعال ایران در سوریه باعث بروز مشکلاتی شد که از سوءتفاهم و تحلیلهای نادرست نشات میگیرد. یکی از همین مسائل موضوع حماس بود. آنها بر مبنای تحلیلی نادرست فکر کردند که ایران در سوریه فعالیتی ضد اهل سنت میکنند که این موضوع باعث بروز اختلافات میان آنها و ایران شد. در نهایت اگر ما از سوریه به عنوان مقاومت ضدصهیونیستی حمایت میکنیم باید خیلی شفاف وراحت آن را برای سایر مجموعهها تبیین کنیم تا اینگونه مشکلات باعث اصطکاک نگردد.