یادداشت// رشید جلالی عضو اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی:

کنسرت‌های نفتی

کدخبر: 2083800

عقد قراردادهای نفتی دولت ، موسوم به IPC و نحوه مدیریت های یکسویه شرکت های خارجی با مالکیت سهامداران امریکایی و بعضا صهیونیستی با پوشش و عناوین مستعار بر سکوها و چاه های نفتی که در طول تاریخ انقلاب بی سابقه ارزیابی می‌شود ، نیازمند ایجاد جو خفقان و سرکوب عدالتخواهان و یا مهندسی جهت منحرف نمودن فضای فکری جریانات حزب الهی است.

رشید جلالی نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی نوشت:

عقد قراردادهای نفتی دولت ، موسوم به IPC و نحوه مدیریت های یکسویه شرکت های خارجی با مالکیت سهامداران امریکایی و بعضا صهیونیستی با پوشش و عناوین مستعار بر سکوها و چاه های نفتی که در طول تاریخ انقلاب بی سابقه ارزیابی میشود ، نیازمند ایجاد جو خفقان و سرکوب عدالتخواهان و یا مهندسی جهت منحرف نمودن فضای فکری جریانات حزب الهی است.

اشکالات قراردادهای فوق بقدری است که رهبر معظم انقلاب در دو سخنرانی عمومی به نقد آن پرداخته و به جلوگیری از اجرای سیاست های نفتی فوق، تا زمان اصلاح آن از سوی دولت، هشدار میدهند.

شرکت های نفتی در طول تاریخ استخراج نفت در ایران ، آگاهی و حضور مردم و در راس آن روحانیت را سدی برای دسترسی های نامشروع بر اموال کشور دیده اند. رییس محترم دولت بنفش از عدم اجرای سیاست های نفتی دولت گلایه میکند. گلایه ای که بعضی از تحلیلگران آن را به حضور کمرنگ، این روزهای ریس جمهور در جلسات مهم دولت پیوند میدهند.

مطالبه عدالتخواهی در IPC اگر تبدیل به جنبش فراگیر شود سیاست های نفتی بنفش را به رنگ سیاه تبدیل خواهد کرد. اینجاست که نفتی ها چاره کار را ایجاد خط انحرافی در مطالبات جریانات حزب الهی یافته اند.

آن روزی که کاشانی و مصدق توده های ملت را برای قطع دست انگلیس از منابع نفتی بسیج کردند ، تشیع انگلیسی خط انحرافی مبارزه با فحشا و میخانه ها را در دستور کار قرار داد.

آن روزیکه روحانیت اصیل و انقلابی در پی بسیج مردم و روح بخشیدن به مطالبات عدالتخواهانه برای پایان دادن به تضییع ثروت ملی و بیت المال مسلمین بود جریان انحرافی بر طبل مبارزه با فحشا و میخانه و سوق دادن جریان مذهبی به این معرکه دروغین میکوبید.

امروز برای نفتی ها ، چاره کار در ایجاد کنسرت است. کنسرت و ما ادراک الکنسرت؟ و آن کنسرتی است که شرکت های نفتی برای ما در حال تدارک هستند، اجرای شو و کنسرتی برای سرگرم کردن افکار عمومی و جریانات مذهبی به خط انحرافی!

تغییر فضای مطالبه عدالتخواهانه به معرکه مبارزه با کنسرت ها ، دقیقا همان "کنسرتی" است که درصدد برگزاری آن برای سرگرم نمودن سربازان جبهه عدالتخواهی برآمده اند و بهرمند شدگان از سفره آن شرکت های نفتی هستند. و صد البته کنسرت نفتی ها نیاز به بازیگران نقش مکمل هم دارد، انجا که بنفشی ها مامور نفت ریختن بر آتش کنسرت ستیزان میشوند!

ولی امر مطالبه اصلاح قراردادهای نفتی را مینمایند و جریان انحرافی، شیپور کنسرت ستیزی مینوازد!

ولی امر هنر موسیقی و کنسرت را از ابزارهای انقلابی و روحبخش مبارزات و مطالبات عدالتخواهانه میداند، و جریان انحرافی موسیقی و کنسرت را فحشا و مقابل دین معرفی کرده و مبارزه با آن را اولویت روز مذهبیون تبلیغ میکند.

ولی امر به مخالفت بر ایجاد محدودیت های فرهنگی سخن میگوید و جریان انحرافی پرچم تعطیلی کنسرت را به اهتزاز درآورده است.

خط اسلام ناب و روحانیت اصیل با نگاه کریمانه و متحولانه بر هنر، کنسرت را ابزاری برای مطالبه انقلاب و گسترش روح انقلاب میداند و نه ابزاری برای انحراف جبهه اصیل انقلابی به معرکه های کاذب.

کلام ولی امر به عنوان شاخص قیاس جریان اصیل انقلابی با جریان کاذب انحرافی که پرچم به ظاهر دینی را در دست میچرخاند ، تفاوت دو جبهه گفتمانی را به نمایش گذارده است. آنجا که حضرتشان میفرمایند:

" میدانید که من بطور طبیعی از جمله آدمهای غرب ستیزم، چنانچه هیچ ویژگی غرب مرا مبهوت و مجذوب نمیکند، در عین حال ویژگی های مثبت غرب را از روی محاسبه تایید میکنم. یکی از آن ویژگی ها مقوله موسیقی است. درست است که در غرب موسیقی لهو و لعب و سایر موسیقی های منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان از دیرباز موسیقی های آموزنده و معنادار هم بوده است، موسیقی که برای دل سپردن به آن انسان عاقل، عارف، واقف خردمند میتواند بلیط تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد. در غرب موسیقی هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را بسمتی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگی ای بوده و هست. به یاد دارم در زمان گذشته که ما مشغول مبارزه بودیم یک وقت بحث از موسیقی و سمفونی های بتهوون پیش آمد. از برخی مطلعین شنیدم که شور «امیراف» در جنگ جهانی، باعث نجات شوروی، شده بود! از همین آهنگ شور موسیقی شما، آهنگساز و نوازنده ای در شوروی، قطعه ای ساخته که ملت را تکان داده است! من اگر چه «امیراف» را نمی شناسم و شور او را نشنیده ام اما می دانم «شور» چیست و می دانم که انسانی با قریحه می تواند با یک آهنگ ، ملتی را منقلب کند و تکان دهد. موسیقی جان دادن به بی جانهاست. ملاکم فقه است ملاحظه کاری نمیکنم»

« بیانات رهبر معظم انقلاب سال 1375 در بازدید از صداوسیما در جمع اهالی موسیقی»

* مطالب منتشر شده در این یادداشت نظرات نگارنده است و الزاما به معنای تایید « نسیم آنلاین » نیست .

ارسال نظر: