محمد محمدی، کارشناس فرهنگی نوشت:

سینمای ایران از سیانور تا یتیم خانه ایران

کدخبر: 2072765

محمدی نوشت: سینمایی که متر و ملاک آن تنها فروش است و بس، حال این فروش چگونه و از چه طریقی و به چه بهایی به دست آید برای مدیران فعلی حداقل تا به امروز که محلی از اعراب نداشته است اما آینده و تغییرات پیش رو را الله‌اعلم.

به گزارش خبرنگار فرهنگی « نسیم آنلاین » ، محمد محمدی، کارشناس فرهنگی نوشت:این روزها سینمای ایران حال ‌و روز خوبی را سپری می‌کند اکران هم‌زمان چند فیلم ارزشمند خود گواه چنین حال خوشی است، البته آن‌قدر سینما در تولید و ترویج این آثار کم‌کار بوده است که با اکران دو الی سه اثر این‌چنین حال خوشی بر آن مستولی می‌شود، پیش‌تر در خصوص یتیم‌خانه ایران به‌تفصیل و آنچه مجال بوده سخن گفته ‌شده است اما سیانور نیز دیگر فیلم خوب این روزهاست که رنگ اکران به خود دیده است فیلمی که شاید بی‌نظیرترین اثر سینمای ایران نباشد اما بدون شک یکی از کم‌نظیرترین تولیدات این سینما به شمار می‌رود. اثری ایده محور که با روایتی عاشقانه و نگاهی به تغییر و تحولات ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق در سال‌های 53 و 54، درامی قابل‌توجه و تأمل را روانه‌ی پرده نقره‌ای کرده است، گونه‌ای از سینما که در کشور ما نه‌تنها کم یاب و نایاب که صدالبته قدم گذاشتن در آن به لطف و یُمن برخی سیاست‌های غیرهمسو روز بروز خطیرتر و سخت‌تر می‌شود از این ‌رو -در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن- نه مراکز متعدد فرهنگی و نه هنرمندان و مدیران این حوزه از اساس تمایلی برای ورود به چنین میدان عملی ندارند و اصطلاحاً سری را که درد نمی‌کند به دنبال دستمال برایش نمی‌گردند. به‌عنوان نمونه در سینمای امریکا فیلمی ساخته ‌و پرداخته نمی‌شود مگر برای ترویج و بیان تفکرات و اعتقاداتشان آن‌هم برای سایر کشورها در حالی متأسفانه در سینمای ایران دقیقاً عکس آن را شاهد هستیم وقتی مسئول مهم‌ترین فستیوال سینمایی کشور هدف از برگزاری جشنواره فیلم فجر را تنها ترویج فرهنگ از طریق سینما به مردم داخل کشور بر می‌شمارد ناگفته پیداست که این فستیوال قرار است با چه کیفیتی اثرگذار و بیان‌کننده استراتژی و رویکرد انقلاب اسلامی باشد و در چنین شرایطی است که رهبر فرزانه انقلاب بارها نسبت به عدم تولید آثاری مهم و تأثیرگذار در حوزه سینما، تئاتر و کتاب به مسئولین مربوطه گلایه کردند اما با وقاحت تمام همان مسئولین مورد خطاب معظم له به‌جای عذرخواهی از کم‌کاری صورت گرفته سکوت پیشه می‌کنند تا آب‌ها از آسیاب بی‌افتد و همچنان همان راه اشتباه خود را بپیمایند و در چنین شرایطی است که اهتمام و تلاش سازندگان و گروه تولید دو فیلم سیانور و یتیم‌خانه ایران با تمام کارشکنی‌ها و دست‌اندازی‌ها حقاً و انصافاً جای دست‌مریزاد دارد. آثاری که بدون شک در تاریخ سینمای ایران جایگاهی ویژه خواهند یافت.

تاریخی که متأسفانه باکم کاری نشئت‌گرفته از فقر فرهنگی و بعضاً سیاست‌های انحرافی مدیران که ریشه در مدیریت فرهنگ و هنر دهه شصت ی دارد که تمام اهداف و برنامه‌ریزی‌هایش تغییر ذائقه مخاطبان، از افق تولیدات سینمای انقلاب اسلامی در وسعت بین‌المللی به سینمای سرگرمی محض و بی‌کیفیت که پیش‌تر نمونه‌های فراوانی از سینمای قبل از انقلاب شاهد بودیم بدل گردد. سینمایی که متر و ملاک آن تنها فروش است و بس، حال این فروش چگونه و از چه طریقی و به چه بهایی به دست می‌آید برای مدیران فعلی حداقل تا به امروز که محلی از اعراب نداشته است اما آینده و تغییرات پیش رو را الله‌اعلم. بدون شک سیانور و یتیم‌خانه ایران زوج خوب و به‌شدت استراتژیک این روزهای سینمای کشور به شمار می‌روند آثاری که در همه ابعاد آن اعم از سخت‌افزاری و نرم‌افزاری قابل دفاع و در حد مطلوب ارزیابی می‌شوند. تولیداتی که متأسفانه سینمای ایران به خود بسیار کم دیده است به میزانی که شاید بعد از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی تنها به تعداد انگشتان یک‌ دست ثبت و ضبط گردیده است و تمام این کم‌کاری‌ها در حالی است که در فرایند انقلاب اسلامی سوژه‌های فراوان، بکر و بی‌نظیری وجود دارد که یتیم‌خانه ایران و سیانور پنجاه درصد آن‌ها هم نمی‌شوند سوژه‌هایی که می‌تواند برای نسل‌های بعدی با زبان تصویر آن‌ها را ماندگارتر کند اما متأسفانه هیچ‌گونه اهتمامی به تولید چنین آثاری در سیاست‌های فرهنگی کشور وجود ندارد و این نشان از ضعفِ مدیریت فرهنگی و غفلتی بسیار واضح و مبرهن و صدالبته گناهی نابخشودنی است. خطایی که گویی دستی در کار است تا چنین آثاری در قالب هنرهای نمایشی اعم از سینما و تئاتر ثبت و ضبط نگردد به گونه‌ای که حتی اگر همان معدود آثار نیز بعد از هفت‌خانِ مشکلات به مرحله اکران برسند با انواع و اقسام بهانه‌ها ازجمله عدم استقبال و برچسب بی‌کیفیت، مخاطبان را از دیدن این‌گونه آثار مهم و اساسی بی‌رغبت می‌کنند اما در عوض آثار نازل، سطح پایین و بی‌تأثیر سینما در اولویت تبلیغات و اطلاع‌رسانی قرار می‌گیرند و اصطلاحاً درو دیوار شهر، رسانه و حتی رادیو و تلویزیون و فضاهای مجازی را مملو از عکس‌ها و تیزرهای آنان می‌کنند اما همان‌طور که بیان آن رفت به‌محض تولید و اکران چنین آثار ارزشمند و مؤثری دچار چنان سکوتی می‌شوند که گویی اصلاً چنین فیلم‌هایی ساخته نشده‌اند و همین رفتار و سایر ایرادها پنهان و آشکار مدیران به‌ظاهر فرهنگی باعث ایجاد بی‌انگیزگی شدید برای تولید این‌گونه آثار استراتژیک و مهم و مؤثر در سینمای ایران می‌شود. اما حضور نسل جدیدی از هنرمندان و البته معدود مدیران متعهد و ارزشمند فرهنگی این نوید را می‌دهد که در آینده با تمام مشقت‌های بیان‌شده شاهد تولیداتی از همین جنس باشیم به گونه‌ای که از اخبار تولیدات سینمایی پیداست بحث ساخت آثاری در خصوص ترورهای دهه شصت در حوزه سینما در حال آماده‌سازی ست که امیدواریم غایت و هدف اصلی این تولیدات تنها بحث فرهنگی و استراتژی انقلاب اسلامی باشد و نه سایر مسائل سیاسی و جناحی و غیره که ان‌شاءالله نیز چنین است. در پایان امیدواریم مراکز و مدیران فرهنگی کشور بیش‌ از پیش فضا را برای تولید آثار حقیقتاً ارزشمند و مؤثر فراهم کنند و همچنین ذائقه مخاطبان را با این جنس از سینما آشنا کرده و آشتی داده زیرا قطع به‌یقین تنها راه شکوفایی فرهنگ و هنر حقیقی اهتمام به تولید و ترویج چه در داخل کشور و چه در سطح بین‌الملل آثار همسو با انقلاب اسلامی خواهد بود.

پایان

ارسال نظر: