گزارش اکونومیست از پولهای سیاسی کلینتونها؛
پترودلارهای عربستان و کویت هیلاری را به کاخ سفید میرساند؟
اکونومیست نوشت: ۱۸۱ میلیون دلار (۹ درصد از کل درآمد بنیاد کلینتون) از طریق کشورهای خارجی تأمین میشود و ۵۴ میلیون دلار از آن (به میزان ۳ درصد از کل درآمد) را دولتهای استبدادی مانند عربستان سعودی و کویت تأمین میکنند.
گروه بین الملل « نسیم آنلاین »- نشریه اکونومیست در گزارشی به بررسی منابع مالی بیل و هیلاری کلینتون پرداخته و در مطلبی تحت عنوان "سیاست خارجی کلینتون؛ الهامبخش و نگرانکننده" می نویسد:
چندین سال پیش خبر داده شد که کلینتون در یکی از کلانشهرهای آسیا به ثروت و قدرت زیادی دست یافته است. مهم اینکه؛ بیل کلینتون در یک شب گرم، بنیاد بشردوستانه خود و مبارزه جهانی علیه ایدز، تغییرات اقلیمی و فقر مطرح کرد . میزبان که رئیس یک بانک محلی در آن شهر آسیایی بود از آقای کلینتون خواست که به حضار بگوید که آیا همسر وی مجدداً برای به دست آوردن پست ریاستجمهوری در آمریکا به صحنه خواهد آمد. وی در حالی که تلاش میکرد به افراد حاضر در جمع بفهماند که به راستی وی دریچهای به سوی قدرت در آمریکاست، سعی میکرد که از پاسخ دادن به سوال طفره برود.
افشاهای مالی بعدی کلینتون نشان داد که او 500 هزار دلار برای آن سخنرانی که یکی از صدها سخنرانی این مدلی وی بوده، دریافت کرده و این کار را نه برای امور خیریه بلکه برای منافع شخصی خودش انجام داده است. سخنرانی کلینتون در آن شب، ترکیبی از " سیاست، سود و انسان دوستی" بود که برایش در نهایت مشکلساز شد، از سویی دیگر، بنیاد کلینتون و امور مالی وی نیز به عنوان وسیلهای برای برعکس نشان دادن حقیقیت که بر اساس تئوریهای توطئه دیوانهوار و کنایهای بنا شده، در نظر گرفته میشود.
البته آنچه درباره کلینتون گفته شد در مقایسه با بداخلاقیها و دروغهایی دونالد ترامپ اهمیت زیادی ندارد و ناچیز است. امّا، واقعیت این است که خانم کلینتون بارها مجبور به دفاع از امور مالی خود شده که این موضوع در نهایت به تضعیف وی در مبارزات انتخاباتی شده است. به منظور تلاش برای کاستن از نتایج زیانبار امور مالی، کلینتون اعلام کرده است که فعالیتهای خود را محدود میکند. در همین ارتباط میتوان به طرح جهانی کلینتون (CGI) ، اشاره کرد که یک رویداد بشردوستانه و بخشی از بنیاد کلینتون است و وی مطرح کرده که فعالیت آن را کاهش میدهد. این اقدام خانم کلینتون در بحبوحه انتخابات در حالی صورت میگیرد که در تاریخ 21 سپتامبر آقای کلینتون اعلام کرد که بنیاد وی تبدیل به چیزی شده است که او در ابتدا تصورش را نمیکرد. به هر حال، بررسی امور مربوط به خانم کلینتون نشان میدهد که نگرانی درباره هر آنچه وی به آن مبادرت میکند، وجود دارد.
* فعالیت کلینتون در سه بخش اساسی: سیاست، اقتصاد، بشردوستی
فعالیتهای کلینتون در سه بخش قابل بررسی است. اول اینکه وی سیاستمدار و دارای یک پست دولتی است. دوم ، در این بخش باید به فعالیتهای درآمدزای خصوصی او اشاره کرد، سخنرانیهای او که با هدف کسب منافع شخصی صورت میگیرد در این دسته قرار دارند. در همین ارتباط، اکونومیست اعلام کرده است که از سال 2001 که بیل کلینتون از ریاست جمهوری آمریکا کنار رفت تا کنون خانم و آقای کلینتون 728 مورد سخنرانی با هدف منافع شخصی خود انجام دادهاند که به صورت کلی درآمدی 154 میلیون دلاری را نصیب آنها کرده است.
گفتنی است؛ 86 درصد از سخنرانیهای مورد بحث توسط آقای کلینتون صورت گرفته است، امّا، با توجه به اینکه خانم کلینتون از سال 2009 تا 2013 وزیر امور خارجه آمریکا بوده و در برگزاری این سخنرانیها احتمالاً نقش مهمی داشته، حدود 49 میلیون دلار و 32 درصد از درآمد کل متعلق به وی بوده است.
دنباله فسادهای مالی خانم کلینتون را باید در مبارزات انتخاباتی و از جمله در کمپین انجمن آمریکایی در شهر آتلانتیک مشاهده کرد. دیگر فعالیتهای انتخاباتی وی برای کسب درآمد نیز به بیرون از مرزهای آمریکا و به مسکو، جده و پکن مربوط است، به طور کلی وی حدود 43 درصد از کل درآمد خود را از خارج از ایالات متحده به دست آورده است. به ویژه پس از بحران سال 2008 تا 2010 نگرانیها درباره بانکها و سیاستمداران افزایش یافت و به همین سبب پرداختیهای مقامات مورد توجه بیش از پیش قرار گرفت.
* زد و بند کلینتونها با بانکهای عمده غربی
با توجه به سخنرانیها هیلاری کلینتون برای بانکهای مختلف از جمله 13 سخنرانی برای بانک "تورنتو دومینیون"، 12 مورد برای "گلدمن ساکس" و ده سخنرانی نیز برای UBS ، توجهها به سمت وی جلب شد. گفتنی است؛ از23 بانک غربی که به لحاظ نظام مند به عنوان بانکهای مهم طبقهبندی شدهاند، کلینتون با 12 مورد از آنها رابطه مالی سودآور داشته است. با این حال، به طور کلی تنها 15 درصد از درآمد سخنرانیهای تجمعی کلینتون از سوی نهادهای مالی مانند بانکها به دست آمده است و البته کمپین خانم کلینتون درباره این موضوع هنوز اظهارنظری نکرده است.
سومین بخش از فعالیتهای خانم کلینتون مربوط به بنیاد کلینتون است که به صورت وسیع در زمینههای بشردوستانه فعالیت میکند، در ابتدا در سال 1997 کتابخانه ریاست جمهوری آقای کلینتون تشکیل شد و سپس گسترش یافت. آقای کلینتون میگوید که اشتیاق ایجاد این بنیاد، در سال 2001 (سالی که دوران ریاست جمهوری وی به پایان رسید) و زمانیکه وی در "هارلم" به شرکتهای محلی کمک کرد و از مزایای آن بهره برد برایش به وجود آمد. مهم اینکه؛ وی پس از حملات 11سپتامبر سال 2001، بودجهای را برای کمک به کودکان قربانی اختصاص داد.
بنیاد بیل کلینتون در سال 2002 به فعالیتهایی در زمینه ایدز در کشورهای در حال توسعه اقدام کرد، این بخش امروزه در 12 بخش از جمله بهداشت در خارج از مرزهای ایالات متحده، طرح جهانی کلینتون و فعالیت در هائیتی مشغول به فعالیت است. گفتنی است؛ عملکرد بنیاد کلینتون طی سالهای گذشته چشمگیر بوده، امّا، نحوه اداره آن، منابع سرمایه و رویکرد اشخاصی که با آن مرتبط هستند، نادرست است .
درآمد حاصل از کمک های مالی بنیاد مورد بحث از 10 میلیون دلار در سال 2001 به 338 میلیون دلار در سال 2014 رسید و در سال گذشته نیز درآمد آن از 21 به 440 میلیون دلار افزایش یافت.
* آمارهای دروغین بنیاد کلینتونها درباره کمک به مردم جهان
بر خلاف بسیاری از بنیادها، بنیاد کلینتون اقدام به انجام پروژههای مختلف میکند و حدود 2 هزار نفر را در استخدام خود دارد، به صورت کلی در سال 2014 حدود 64 درصد از درآمدهای این بنیاد صرف انجام پروژهها شده است. ادعاهای اغراقآمیز در مورد عملکرد بنیاد مورد بحث زیاد است و به همین سبب قضاوت درباره عملکرد آن دشوار میباشد. این بنیاد ادعا کرده است که به 100 میلیون نفر در جهان کمک کرده است و اگر فعالیتهای طرح جهانی کلینتون هم به آن اضافه شود این رقم به 535 میلیون نفر و به عبارتی یک نفر از هر 14 فرد در جهان میرسد که به نظر منطقی نمیآید. مهم اینکه؛ حدود دو سوم از درآمد این بنیاد در بخش فعالیتهای مربوط به بیماری ایدز هزینه میشود.
به طور کلی در بنیاد کلینتون، روابط خانوادگی و مشاغل سیاسی افراد نقش مهمی دارد، تا جائیکه در حال حاضر چلسی کلینتون، که تنها فرزند بیل کلینتون است به عنوان معاون رئیس این بنیاد فعالیت میکند. در همین ارتباط میتوان به فعالیت دختران مایکل بلومبرگ (یکی از سیاستمداران آمریکایی) در هیأت مدیره بنیاد وی اشاره کرد. از سویی دیگر، تقریباً تمامی افرادی که در سمتهای مهم بنیاد کلینتون هستند یا در دولت وی فعالیت داشتهاند یا اینکه در کمپین تبلیغاتی او نقش فعالی ایفا کردهاند.
کلینتون قصد داشت که یک بنیاد بشردوستانه را با اموال دیگران راهاندازی کند و البته معمول این است که این بنیادها باید مانند بنیاد گیتس، بر اساس کمکهای مالی اجتماعی ایجاد شوند. امّا، 181 میلیون دلار (9 درصد از کل درآمد بنیاد) از درآمد آن از طریق کشورهای خارجی تأمین میشود و 54 میلیون دلار از آن (به میزان 3 درصد از کل درآمد) را دولتهای استبدادی مانند عربستان سعودی و کویت تأمین میکنند. به طوری کلی، بیشتر از 40 درصد از درآمد بنیاد کلینتون از سایر منابع خارجی مانند شرکتهای بزرگ جهانی تأمین میشود.
سوال اساسی در این جا این است که کمککنندگان به بنیاد کلینتون از چه منافعی برخوردار میشوند و البته با توجه به فعالیتهای سهگانهای که برای هیلاری کلینتون مطرح کردیم، پاسخ واضح است. بسیاری از کمکها به بنیاد کلینتون در زمانی انجام شده است که خانم کلینتون در سمت وزیر امور خارجه آمریکا بوده و چه بسا که این بخششها به منظور ملاقات با وی انجام شده است. در همین ارتباط، باید خاطرنشان کرد که همواره یک جریان ارتباطی میان کمککنندگان به بنیاد کلینتون با مشاوران خانم هیلاری وجود داشته است.
موضوع مهم اینکه، درآمدهای حاصل از سخنرانیهای بیل کلینتون در خارج از ایالات متحده بیشتر از خانم کلینتون بوده و شاید این مسئله به دلیل محبوبیت زیاد او بوده است. در شرایطی که در زمان ارائه کمکهای مالی به بنیاد کلینتون، خانم کلینتون وزیر امور خارجه بود، امّا، به نظر میرسد که وجود بیل کلینتون در این بنیاد بر نگاه کمککنندگان تأثیرگذار بوده است.
آقا و خانم کلینتون متوجه زیانهای بنیاد کلینتون برای خودشان هستند
با توجه به تمامی آنچه گفته شد، به نظر میرسد که آقا و خانم کلینتون متوجه آسیبهایی که از امور مالی به آنها وارد شده است، هستند. شاید به همین دلیل است که بیل کلینتون اعلام کرده است که در صورت رئیس جمهور شدن خانم کلینتون، فعالیتهای بنیاد خود را محدود خواهد کرد و در نتیجه دریافت کمکهای مالی از کشورهای خارجی را نیز کاهش خواهد داد. در اقدامی مشابه، تونی بلر نیز اعلام کرده است که او بسیاری از کارهای تجاری خود را متوقف و فقط بر فعالیتهای خیریه تمرکز کرده است.
با توجه به اینکه بنیاد کلینتون در زمینه تضمین امنیت کمککنندگان خود مسئولیت دارد، به نظر میرسد که این بنیاد محکوم به شکست است.
در پایان باید خاطرنشان کرد که پس از سقوط مالی کلینتون و در زمانی که اکثریت آمریکاییها احساس میکنند که اقتصاد از سوی یکی از سیاستمداران آنها برای مقاصد خدعهآمیز مورد استفاده قرار گرفته است و از سویی دیگر، سیاست، قدرت، پول، درد و رنج با یکدیگر آمیخته شدهاند، غم انگیز خواهد بود اگر امور مالی کلینتون، به وی در انتخاب شدنش کمک کنند.