محمدصادق دهنادی

بچه‌های انقلاب بهتر از دیگران مستند می‌سازند

کدخبر: 2065754

در حوزه فیلم مستند بچه های انقلاب حرف های زیادی برای گفتن دارند. دلیل ساده ای هم دارد . بچه های حزب اللهی شجاع هستند و از خطر برای کار شان نمی ترسند.

به گزارش « نسیم آنلاین »، یک کارشناس و متنقد حوزه ی رسانه با نگاهی به فیلم های جشنواره مقاومت ، معتقد است بچه های حزب اللهی حوزه مقاومت در میان ژانرهای مختلف حوزه فیلم مستند سازهای بهتری هستند ، چون آدم های شجاعی هستند.

متن یادداشت کوتاه محمد صادق دهنادی( مدرس دانشگاه و دانش آموخته ی رشته مدیریت رسانه) که برای « نسیم آنلاین » به رشته تحریر در آورده است به شرح ذیل است.

قطعا نمی شود که با دیدن یکی دو فیلم ، درباره ی جریان فیلمسازی مقاومت اظهار نظر کرد . به ویژه این که در جایگاه یک منقد اصولا نمی شود چیزی را تقدیس کرد زیرا تقدیس کردن هر پژوهه ای را از زبان دانشی خارج می کند .

با این حال به نظر می رسد ، جریان فیلم مقاومت را در چند ساله ی اخیر از دیدگاه این قلم این گونه دسته بندی کرد:

برخی از آثار بررسی شده در این جشنواره ، متعلق به اردوگاه فیلم مقاومت نیستند.به عنوان مثال سریال ها و آثاری که توسط صدا و سیما یا بنگاه های فیلم سازی وابسته به دولت و نهادها ساخته می شود و بعضا در جشنواره ها و حتی گیشه مورد توجه قرار می گیرند ؛ ممکن است مربوط به دفاع مقدس یا امور دینی و مذهبی باشند اما همه ما می دانیم که نمایش ما برای تشویق و ترغیب این نوع آثار نه نمایه ای برای جریان فیلم مقاومت است و نه در تقویت آن نقش به سزایی دارد. جریان آزاد فیلمسازی به سفارش یا حتی به دلخواه خودش روایتی از جنگ ، مسائل جهان اسلام و دیگر دیدگاه های حوزه مقاومت دارد، که در جای خود قابل تقدیر است. اما جامعه و منتقد اثر آن فیلمساز یا بازیگری که یک هفته در لس آنجلس برای اثر روشنفکری اش و یک هفته در تهران برای نقش شهید ش هدیه می گیرد را به عنوان دستاورد سینمای مقاومت نمی داند. این مطلب گرچه ممکن است به مذاق خیلی ها خوش نیاید اما نباید از ذهن ارزیابی که به فکر اثربخشی و کمیت و کیفیت واقعی و نه نمایشی جشنواره است ، دور شود.

جریان سینمای مقاومت ، تله فیلم مقاومت و جدیدا به یمن راه اندازی شبکه افق ، سریال های مربوط به مقاومت ، راه زیادی تا جریان سازی اجتماعی دارند. این راه زیاد که بخش عمده آن مربوط به عدم عجله رزمندگان عرصه سینما در عرصه ی کارهای خودشان است ، بیش از آن که مربوط به ضعف های تکنیکی و فنی و حتی بودجه ای و امکاناتی این عزیزان باشد ، مربوط به نوع نگاه، روایت و اصل قصه هایی است که باید مخاطب عام را بدون آن که مجبور یا توصیه شده باشد ، به سمت و سوی "انتخاب" اثر هنری ببرد. سینمای مقاومت، سینما حقیقت یا هر سینمایی که در آن موضوع از اصل سینما و قالب مهم تر است هیچ چاره ای ندارد تا این قدر قوی بشود که مردم آن را ببینند، بپسندند و در نهایت برای آن پول پرداخت کنند. در جریان اصیل فیلم مقاومت - و نه بازار مشترک آن(مثل آثار سفارشی) - برخی از فیلم ها بخواهیم و نخواهیم این راه را رفته اند و دیده هم شده اند. مردم برای فیلم هایی مانند ملک سلیمان(که یک فیلم تاریخی صهیون ستیز تمام عیار است) ، برای قلاده های طلا( که تمام دنیا جمع شدند که دیده نشود) ، برای دلشکسته( که رکورد فروش سینما خانگی را برای همیشه شکست) و ... هم پول دادند ، هم صف کشیدند و هم بدون حس ناراحتی آن را به یکدیگر توصیه کردند. واقعیت این است که در عرصه سینما و سریال نمی توان یک میزگرد و مصیبت نامه به انتهای هر فیلم الصاق کرد تا مردم بدانند که ما با چه مشکلاتی فیلم ساخته ایم و چرا در جذب مخاطب دچار مشکلات هستیم . این اتفاق باید در جای دیگری بیفتد و آن اتاق های فکری است که باید رضایت دهد که به جای ده ها اثر از کارگردانانی که فقط انگیزه های خوبی دارند ، چند اثر بزرگ با کارگردان هایی تولید شود که علاوه بر انگیزه توانایی و تجربه مناسب هم دارند. واقعیت این است که بسیاری از افرادی که اینک به عنوان نویسنده و کارگردان در جشنواره فیلم مقاومت یا فیلم عمار کارهای خود را نمایش می دهند ، باید برای رسیدن به چنین جایگاهی سال ها در کنار کارگردانان مطرح سینمای مقاومت مانند شورجه ، طالبی، بحرانی و... مشق دیدن و روایت و نمایش دادن بکنند تا خدایی نخواسته دچار از بین رفتن پتانسیل ها و سرخوردگی نسلی نشویم که علاقه زیادی دارد اما خوب دیده نمی شود.

در حوزه فیلم مستند بچه های انقلاب حرف های زیادی برای گفتن دارند. دلیل ساده ای هم دارد . بچه های حزب اللهی شجاع هستند و از خطر برای کار شان نمی ترسند. من فکر نمی کنم که حتی رسانه های خود سوریه و عراق، تا قرن ها بتواند مستندسازی که بسیجی های دوربین به دست ما در جنگ های منطقه ای با کفار تکفیری انجام داده اند را از طریقی دیگر تهیه کنند.

این تفکر برنده توانسته حرف های بسیار زیادی درباره ی واقعیت جنگ در خاورمیانه روایت کند و در صورت کمک های حرفه ای در حوزه تدوین و از همه مهمتر تنظیم و ارائه ، هیچ بعید نیست که ما در آینده نزدیک بتوانیم در اشل جهانی این مستندها را ارائه کنیم. البته مسئله سوگیری در زبان جهانی برای مستندسازی ، بحثی رسانه ای است که در جای خود باید درباره ی آن گفتگو کرد ، اما با این حال هم مستندسازی بچه های انقلاب از سایر محصولات دیگر دارای تفوق بیشتری است.

نکته ی بسیار مهمی که باید درباره آن بیش از پیش اندیشید و حسب اطلاع من ، بحث های مناسبی درباره ی آن نه در این جشنواره و نه در اتفاق های مشابه صورت نگرفته است ، بحث بازاریابی اجتماعی برای این گونه هنری است. یکی از مشکلات بسیار زیاد تولیدات به نمایش در آمده در این جشنواره و جشنواره عمار و حتی جشنواره های دولتی بزرگتر ، انباری بزرگ سینمایی است که در کشور ایجاد شده و روز به روز به حجم تعداد آثار انبار شده در آن افزوده می شود.

بسیاری از هنرمندان حتی درباره ی به نمایش در آمدن آثار خوب و قابل قبول در رسانه ملی و برخی پردیس های سینمایی گلایه دارند و معتقدند که بازار سازی برای دیده شدن کارهای خوب در این بین نیز درگیر برخی مسائل پشت پرده و حسادت ها است.

در این زمینه یکی از کارکردهای جشنواره های ارزشی ، می تواند رفع برخی این تنگناها از طریق گفتگوهای موثر ، شکل دهی کانال های رسانه ای و سینمایی مستقل و... باشد.

اهمیت این مسئله تا جایی است که بقول یکی از کارگردان ها اگر در هر سال به جای هزینه ی تبلیغات یکی از جشنواره های مشابهی مانند( مقاومت، عمار، فیلم بسیج و...) چند سالن محض نمایش ، فیلم های مفهومی ، مستند، کوتاه و... شده بود ، اینک این ژانر و دسته برای خودش یک گروه سینمایی مستقل داشت.

به هر حال مسئله فیلم های تولیدی جریان مقاومت( و نه فیلم هایی که به عنوان مقاومت تقدیر می شوند ) دیده شدن است. این را نباید فراموش کرد.

ارسال نظر: