سازندگان مستند "آقای نخست وزیر"؛
امیدواریم "آقای نخست وزیر" در هیئت دولت پخش شود/ زندگی مصدق عبرت های زیادی برای دوران کنونی کشور دارد
تولید مستند جذاب به خصوص وقتی قرار است بخشی از تاریخ مبهم سال های پیش روایت شود کری است بسیار دشوار و طاقت فرسا. از پژوهش و رسیدن به یک متن جذاب و مخاطب پسند تا پیدا کردن آرشیو فیلم آن سال ها باعث می شود که این مسیر برای سازندگان مستند نا هموار شود. یا این حال امروز شاهد تولید مستند «آقای نخست وزیر» توسط مرکز مستند سفیر با سرمایه گذاری سازمان اوج هستیم.
به گزارش « نسیم آنلاین » ، تولید مستند جذاب به خصوص وقتی قرار است بخشی از تاریخ مبهم سال های پیش روایت شود کری است بسیار دشوار و طاقت فرسا. از پژوهش و رسیدن به یک متن جذاب و مخاطب پسند تا پیدا کردن آرشیو فیلم آن سال ها باعث می شود که این مسیر برای سازندگان مستند نا هموار شود. یا این حال امروز شاهد تولید مستند «آقای نخست وزیر» توسط مرکز مستند سفیر با سرمایه گذاری سازمان اوج هستیم. مستندی که توانسته است تمجید های فراوانی را از جانب چهره های مختلف فرهنگی و سیاسی جلب کند و بابت روایت بی طرفانه و عبرت آمیزش از روزهای زندگی دکتر محمد مصدق مورد تقدیر قرار گیرد. با محمدرضا امامقلی(کارگردان) و امین حسنی(تهیه کننده) این اثر به گفتگو نشستیم که در ادامه خواهید خواند.
رجانیوز: چرا احساس کردید وقت آن است که از دکتر مصدق حرف بزنید و زندگی او را بازخوانی کنید، در حالی که در سالهای گذشته حرف های زیادی در باره دکتر مصدق گفته شده و حتی در سریالها به او پرداخته شده است. در این اواخر سریال «شهرزاد» بود که بخشهایی از آن به کودتای 28 مرداد ارتباط داشت؟ چه نکاتی در حرفهای دیگران نبود و شما میخواستید بگویید؟
محمدرضا امامقلی: فکر میکنم مهمترین وجه اشتراک حرفهایی که این روزها در بازه نهضت ملی شدن نفت زده میشود، شباهت رویدادهای تاریخی با رویدادهای فعلی کشور ماست. مهمترینش بخش رخداد 28 مرداد و هم اتفاقات سیاسی اجتماعی است. و اما اینکه چرا به سراغ این قضیه رفتیم، علت این است که به نظر ما اتفاقاتی که در برهه ملی شدن صنعت نفت افتادند باید واکاوی شوند و در باره علل به سرانجام نرسیدن نهضت ملی نفت بررسی عمیقی صورت بگیرد. به نظر ما بازخوانی تاریخ چنگ زدن به خاطراتی است که در لحظه خطر درخشندگی دارند و ما احساس کردیم لحظه خطر است و باید یک بار دیگر اتفاقات تاریخی را مرور کرد، شاید برای امروز ما راهگشا باشد.
رجانیوز: پس تعمد داشتید شباهتهای آن دوره را با وضع دولتمردان یا دولتهای فعلی واکاوی کنید؟
امین حسنی: در تاریخ نباید دنبال تطبیق صد در صدی بگردیم، بلکه باید تاریخ را خوب بخوانیم، بشناسیم و تحلیل کنیم. اگر دیدیم شباهت وجود دارد، از آن درس بگیریم، ولی اینکه اگر بخواهیم همه مؤلفهها را صد در صد تطبیق کنیم، ممکن نیست. نگاه ما این بود که مسائل خیلی به هم شبیه هستند. یعنی مذاکراتی که داریم با تیمهای خارجی انجام میدهیم، بحثهای داخلی، تهدیدهایی که به کشور صورت میگیرند، تهدید نظامی که میشویم و... همه شباهتهایی دارند، ولی این نکته هم جدی است که نباید به دنبال تطبیق صد در صدی باشیم.
رجانیوز: یعنی در ابتدا اوضاع اجتماعی به نظرتان مهم آمد که در بارهاش صحبت کنید و بعد در دل تاریخ نزدیکترین مقطع به این دوره را زندگی مصدق دیدید؟
امامقلی: مطالعه تاریخ در دو طیف و نگاه صورت میگیرد. اول نگاهی که معتقد است تاریخ تکرارناپذیر نیست و در همان برهه و context قابل بررسی است و نگاه دیگری که معتقد است تاریخ تکرار میشود و باید از آن درس گرفت. اتفاقاً این نگاه انقلاب و قرآن است. بدیهی است ما با دید دوم به سراغ این کار رفتیم که بازخوانی تاریخ به این دلیل اهمیت دارد که تاریخ تکرار میشود و بنابراین ضرورت ایجاب میکند به سراغ بخشهایی از تاریخ برویم که با مقطع فعلی ما شباهتهایی دارند. اما اینکه چرا به سراغ مصدق رفتیم و شباهتهای آن را با هم پیدا کردیم، به نظرم اینها در هم تنیده است. اتفاقاتی که روی میدهند بازتابی از گذشته هستند و اتفاقات گذشته قابلیت تطبیق با اتفاقات امروز را دارند و مرور و بررسی آنها در کنار یکدیگر مهمند.
رجانیوز: نظراتی که پس از فرو نشستن غبار تاریخ توسط اطرافیان و نزدیکان مصدق در باره او گفته میشود، یکی از جذابیتهای کار شماست. یعنی داریم حرفها را از زبان کسانی میشنویم که عنادی با مصدق ندارند و هر چه میگویند تحلیل واقعی خودشان است. چه موقع به این نقطه رسیدید که این آدمها به این نتایج رسیدهاند؟ از روی کتابها و آثارشان بود یا در روند پژوهش به این آدمها برخوردید؟
امامقلی: مسلماً وقتی مستندساز شروع به کار میکند، در پی کشف حقیقت است. میشد در باره این گزاره بحث کرد که قطعیت نداشت که اینها به این نتایج رسیدهاند. هدف ما این بود که به حقیقت برسیم و کشف کنیم که چه اتفاقاتی افتادهاند، اما اینکه چه شد این فرآیند اتفاق افتاد، به نظرم باید به عقب برگردیم و به جایی که مخاطب را انتخاب میکنیم. به نظر من باید هر اثری را اینطور بررسی کرد که سازنده اثر چه قشری را به عنوان مخاطب انتخاب کرده و نسبت به آن مخاطب چگونه پیش رفته است. در رسانه، سینما و... دعوای اصلی این است که در اقناع مخاطب چقدر موفق بوده و یا مخاطب در برابر اقناع در مورد اثر مقاومت نشان داده است. بنابراین ما سعی کردیم در ابتدا مخاطبشناسی انجام بدهیم و ببینیم کلاً تفکر عامه در این زمینه چیست و قشری که لازم داریم کدام است. در باره این موضوع که بعداً به چه نتایجی رسیدم و چگونه تولید را شروع کردیم بحث خواهیم کرد، ولی به صورت کلی بر اساس یک طرح مدون به سراغ این مصاحبه شوندگان رفتیم.
رجانیوز: یعنی پیدا کرده بودید که نظرات آدمها این شده است.
امامقلی: دقیقاً نمیدانستیم الان نظراتشان اینگونه شده است، ولی اینکه به هر حال با گذشت زمان و تهنشین شدن اتفاقات شاید بشود یک بار دیگر این قصه را بدون جهتگیری بیان کرد، ولی اینکه مطمئن بودیم نظرشان فرق کرده است، گمانم نمیکنم اینطور بوده باشد. البته چون آقای حبیبی پژوهشی کار را به عهده داشتهاند، بهتر میتوانند پاسخ بدهند.
رجانیوز: به دوستان مستندساز زیادی برخوردهام که میگویند تعیین میکنیم مستند را برای چه مخاطبی میسازیم.وقتی قرار است مستندی از شبکه مستند پخش شود یا به شبکه نمایش خانگی برود، آیا میشود تعیین کرد دارم برای این آدمها مستند میسازم؟ این چه جوری ممکن است؟
حسنی: بحث اصلی هرم مخاطب است. شما برای هرم مخاطبتان هدفگذاری میکنید و میگویید نقطه تمرکزم فلان قشر است، ولی اینکه بگویید این مستند را برای قشر خاصی میسازیم و بقیه نبینند، اصلاً این اتفاق نمیافتد.
رجانیوز: یعنی یک بچه هفت هشت ساله هم میبیند و ممکن است فقط اسمی از مصدق شنیده و برایش جذاب باشد.
حسنی: در مستند «آقای نخستوزیر» چون بحث روایت تاریخ است، همه مخاطب کار هستند، ولی اینکه مخاطب اصلی کیست و چه برداشتی باید بکند، بحث مخاطب اصلی است.
رجانیوز: بعد از انقلاب در تلویزیون خیلی سعی شد روایت تاریخی بیان شود و سریالها و مستندهای زیادی ساخته شدهاند و شخصیتهای سیاسی سعی کردهاند تحلیلهایشان از آن دوران را ارائه کنند. نسبت روایت شما که شخصاً خیلی میپسندم، شبیه روایتهایی است که در شبکههای خارجی دیده میشوند. نسبت شما با آن روایتها چیست و فکر میکنید آنها چقدر موفق بودهاند؟ اشکالاتشان چه بود که شما آنها را پیدا و سعی کردهاید این روایت را بیان کنید؟
امامقلی: حس ما این بود که در کارهایی که تا به حال نشان داده شدهاند، روی نقطه درست دست نگذاشتهاند و وارد حواشی شده و حواشی بر متن غلبه کردهاند. تحلیل ما از آن واقعه شاید با تحلیل خیلیها که آن اتفاقات را فقط به اختلافات مصدق و کاشانی ربط میدهند، فرق داشته باشد. نگاه ما این بود که علل این اتفاق بزرگتر از اختلافات داخلی است که منجر به کودتا شد. ما سعی کردیم رویداد 28 مرداد را از این زاویه بررسی کنیم.
رجانیوز: ولی نتایج شما به هم شبیه است. به نظر میرسد روایتهای رسیدن از این اتفاق به آن اتفاق با هم متفاوت است.
حسنی: اختلاف داخلی هم تأثیرگذار هست، ولی اینکه وزن کدامیک بیشتر و کدام عامل اصلی است و کدام یک میتواند فقط بحث باشد، متفاوت است. به نظرم اگر بخواهیم به اختلاف مصدق و کاشانی دامن بزنیم، نه از آن تحلیل و نه حرف و نه نتیجهگیری خاصی در میآید و وزن آن کلاً با قضیهای که خیلی بزرگتر هست، یعنی بحث دخالت خارجی بسیار متفاوت است.
رجانیوز: نظر شما چیست؟
امامقلی: در باره شباهت این مستند با مستندهای دیگر؟
رجانیوز: نه، اتفاقاً تفاوتهای این مستند با روایتهای تلویزیونی و شباهتهای آن با مستندهای تلویزیونهای خارجی که امروز از یک فیلم سینمایی هم پربینندهتر هستند با روایت شما. چطور شما هم به این رسیدید که باید تاریخ را به این شکل روایت کرد و تحلیل تاریخی باید از این زاویه باشد. این چگونه اتفاق افتاد؟
امامقلی: تلویزیون با گزارههای اثبات شده برای مردم به موضوعات نگاه میکند و همان را هم ادامه میدهد، ولی دید هنری سعی میکند خرق عادت کند و اتفاق جدیدی را رقم بزند. یکی از علل متفاوت بودن این مستند این است. شبکههای خارجی هم روی این موضوع دست میگذارند و سعی میکنند خرق عادت کنند و بیان هنری داشته باشند و به موضوع از زاویه جدیدی غیر از آنچه که مردم تا کنون پذیرفتهاند نگاه کنند.
نکته دیگر این است که مستندساز باید چیزهایی را از تاریخ روایت کند که دیگران ندیدهاند، نه آن چیزهایی که همه دیدهاند. به نظر من یک وجه تمایز دیگر این باشد که سعی شده است بخشهایی از تاریخ بیان یا حداقل با استفاده از مصاحبه و آرشیو برایشان fact آورده شود که کمتر کسی چیزی در باره آن میدانست و یا اگر هم میدانست از این زاویه دید به آن نگاه نکرده است.
رجانیوز: پیشبینی شما از توان رقابتی این مستند با مستندهای مشابه جبهه انقلاب در نسبت با آثار خارجی چیست؟
حسنی: ما این مستند را به آدمهای مستندساز حرفهای و رسانهای زیادی نشان دادهایم. مثلاً دهباشی اذعان میکند این مستند از کارهایم بالاتر و از کارهای تلویزیون خیلی بالاتر است. به نظرم ما هم در فرم و هم در محتوا در این مستند گام رو به جلویی برداشتهایم، یعنی از لحاظ فرم هم تقریباً کسی نمیتواند به این مستند ایراد بگیرد. محتوای آن هم یک محتوای بدیع است، یعنی روایت آن خیلی خطی نیست و جاهای عمدهای از آن شنیده نشدهاند و کنار هم قرار دادن اینها به یک تحلیل تازه منجر شده است. ما فقط نمیخواستیم یکسری از بحثهای تاریخی را بازگو کنیم. میخواستیم مخاطب تحلیل پیدا کند و بتواند با دیدن آن اتفاق بحثهای امروزی را تحلیل کند.
رجانیوز: آیا مستندهائی دیده بودید که به این فرم تولید رسیدید؟ مستندهای خاصی بودهاند که از آنها ایده گرفته باشید؟
امامقلی: فیلمساز قطعاً باید زیاد فیلم ببیند تا بتواند فیلم بسازد، ولی از مستند خاصی الگو نگرفتهایم. شاید تلفیقی از مستندهای مختلف عموماً خارجی است.
رجانیوز: پیشنهادی برای ادامه این روند از جانب شما یا شبکه مستند بوده است که برای این مدل مستندسازی حرف جدیتر بزنید و مسیر کل آثار تاریخی را به این سمت ببرید؟
حسنی: پیشنهاد که هست. مثلاً خود آقای وحید جلیلی گفت این بحث را تبدیل به ژانر کنید. میگفت شما فقط یک بحث را مطرح کردهاید، n بحث دیگر هم هست که احتمالاً پژوهش و مطالعهاش را انجام دادهاید و فقط بحث فیلمنامه و تولیدش مانده است. نگاه ما این است که این سبک باید تبدیل به یک ژانر شود و کلاً این مسیر را ادامه بدهیم.
رجانیوز: خود شما بنا دارید پرتره و این جنس را ادامه بدهید؟
امامقلی: یک بحثی که الان وجود دارد همین است که آیا این کار پرتره هست یا نیست؟ طبیعتاً پرتره نیست، چون ما به زوایای شخصیتی فرد ـ که همان دکتر مصدق باشد ـ نمیپردازیم، بلکه حواشی پیرامون او را بررسی میکنیم، بنابراین حداقل این مستند را در گونه پرتره نمیشود طبقهبندی کرد.
رجانیوز: در بخشهایی ویژگی این مدل را دارد. بالاخره شما دارید در باره این آدم حرف میزنید.
امامقلی: پرتره خصوصیاتی دارد تا بتوانیم بگوییم یک مستند پرتره است. باید به بیان ویژگیهای خلقی، سن، شغل، محل تولد، زندگی از کودکی تا مرگ او بررسی شود تا بتوان گفت مستند پرتره است. ما عملاً این کار را نکردیم و بحثمان بیشتر زندگی سیاسی دکتر مصدق بود. شاید بشود اسم آن را پرتره سیاسی گذاشت، ولی خودم حداقل میدانم پرتره نبود، ولی به نظرم جای این نوع مستند خالی است، یعنی بررسی حواشی و اتفاقاتی که حول شخصیتها میافتند. شخصیتها در تاریخ تأثیرگذار هستند، ولی نه به اندازه خود شخصیت، بلکه حواشی و اتفاقاتی که رقم میزنند به نظر من بیشتر قابل بررسی است. در زندگی هر فردی اتفاقاتی میافتند که مهمتر از خود شخصیت هستند.
رجانیوز: چیزی در دست تولید دارید؟
امامقلی: صحبتهایی شده، ولی هنوز به نتیجه نرسیده است که بشود اعلام کرد.
رجانیوز: برنامه شما برای رساندن «آقای نخستوزیر» به دست مخاطب چیست؟
حسنی: در مرحله اول اکران دانشگاهی داریم و اگر بشود میخواهیم انشاءالله در 100 تا 150 دانشگاه نمایش بدهیم. مرحله بعد هم عرضه در صدا و سیما و فضای مجازی به صورت خرید است.
رجانیوز: چقدر در این مسیر جلو رفتهاید؟
حسنی: صدا و سیما که تقریباً OK هست. در صدا و سیما از نظر مالی مسئلهای نیست، فقط نشان دادن این آدمها کمی مسئله است.
رجانیوز: در شبکه نمایش خانگی هم عرضه میشود؟
حسنی: بله، مجوز آن را هم گرفتهایم که انشاءالله بعد از نمایش در دانشگاهها وارد شبکه خانگی هم میشود.
رجانیوز: به صورت مستقل یا در کنار اثر دیگر؟
حسنی: مستقل.
امامقلی: البته بعد از اکران دانشگاهی یا همزمان اکران در سینمای هنر و تجربه را هم داریم و بعد نمایش خانگی هست.
رجانیوز: در مورد بازخوردهای کار در هنگام پخش آن از طرف شخصیتهای مختلف بگویید. برآیند نظراتشان چه بود و ویژگی خاصی از کار که از نظر همه آنها برجسته بود چه بود؟
حسنی: همه میگویند فرم کار عالی است و در بحث فرم حرفی ندارند. در مورد محتوا هم خیلیها با پیشزمینههای قبلی نگاه میکنند و هر کسی دنبال حرف خودش هست و میخواهد تحلیلی را که دارد در فیلم ببیند که لزوماً این نیست. ما یکسری بازخوردهای منفی در فضای آدمهای حزباللهی داریم، چون آن حرفی را که میخواهد یا بخشی از آنها را در این مستند نشنیده است یا فضای اصلاحطلبها که بهشدت از این کار عصبانی شدهاند، چون این کار را ترجمه روز میبینند. برای همین بهشدت از این کار عصبانی هستند.
رجانیوز: ویژگی مثبت کار این است که همه طیفها از ضرغامی گرفته تا ابطحی در آن حضور دارند. آیا اینها میخواهند از ظن خودشان یار این مستند شوند یا این مستند چیزی دارد که همه اینها را دور هم جمع میکند؟
امامقلی: برمیگردد به همان مخاطبشناسی اول کار. وقتی نقدتان بیطرفانه باشد، فحش و فضیحت در آن نداشته باشد و سعی کنید در مورد وقایع تاریخی روایتتان، مخاطب را با خود همراه کنید و مخاطب احساس کند به او دروغ گفته نمیشود، مخاطب با شما همراه میشود. به نظر من بزرگترین ضعفی که در مستندهای جبهه انقلاب دیده میشود این است که در عین حال که حرف بهشدت حق است، ولی حقانیت خود را نمیتواند ثابت کند.
رجانیوز: بیان درستی را انتخاب نمیکند.
امامقلی: ولی مستندهایی مثل مستند انقلاب سال 1357 بیبیسی پر از حرفهای نادرست و ناحق است، اما ساز و کاری را انتخاب کرده است که میتواند تحریف تاریخ را هم جوری به خورد مخاطبش بدهد که مخاطب احساس کند دقیقاً درست است. این به نوع مخاطبشناسی آنها برمیگردد.
رجانیوز: به فرم هم مربوط است.
امامقلی: فرم و محتوا را نمیشود از هم جدا دانست.
رجانیوز: مخاطبشناسی یک مفهوم است که شما گروهی را انتخاب میکنید و میگویید این حرفها را میزنیم، ولی فرم است که تعیین میکند این محتوا چگونه دیده شود.
امامقلی: این همان فرآیند اقناع است. باید ببینید از کدام فنون اقناع میخواهید استفاده کنید تا دیده شوید. از اقناع حسی میخواهید استفاده کنید یا از اقناع ایجابی و تبیینی؟ در روانشناسی مدلی وجود دارد به نام تفسیر شناختی. این مدل در فرآیند اقناع مخاطب را به دو بخش تقسیم میکند و میگوید مرکزی و پیرامونی. مخاطب مرکزی مخاطبی است که از قبل اطلاعاتی دارد و باید با او با استدلال، دلیل و برهان مواجه شد. مخاطب پیرامونی را باید بیشتر از طریق حسی اقناع کرد. طبیعتاً مخاطب مرکزی مدلی است که در برابر گفتمان مقابل خودش مقاومت میکند و درصد اقناعش خیلی بالاتر است، ولی همه قشر مخاطب را هم قشر مرکزی تشکیل نمیدهد، بنابراین به نظر من مستندهایی موفق هستند که قشر مخاطب مرکزی خود را خوب میشناسند و در عین حال سعی میکنند قشر مخاطب پیرامونی خود را هم حفظ کنند، بنابراین در یک نگاه کلی قشر گستردهای از مخاطب با این کار ارتباط برقرار میکنند. اینکه میپرسید چرا یک مستند مخاطب زیادی پیدا میکند، به نظر من به این قشر مرکزی و پیرامونی برمیگردد.
بُعد دیگری هم هست و آن هم چهارچوببندی است که بحث بسیار مهمی است و هیچ رسانه و واحد خبری نمیتواند بگوید من چهارچوببندی نمیکنم. اصل و اساس رسانه این است که چهارچوببندی میکند تا مطلب را سادهتر بازگو کند.
رجانیوز: چهارچوببندی دقیقاً یعنی چه؟
امامقلی: چهارچوببندی یک نظریه در ارتباطات است که میگوید شما برای بیان factها و واقعیتهایی که در نظر گرفتهاید تا به مخاطب ارائه کنید باید قاببندی خاصی را انتخاب و بستهبندی پیامتان را در آن قالببندی ارائه کنید. تمام رسانهها، فیلمها و محصولاتی که در این فضا هستند، frameبندی، قاببندی و چهارچوببندیهای مختلفی دارند. اینکه این چهارچوببندی چگونه برای اقناع بیشتر شکل بگیرد، مهم است. اگر رسانههای مخالف ما در کارشان موفق بودهاند، به خاطر این چهارچوببندی است.
بحثی که پیش میآید این است که چرا برجستهسازی دارید؟ یکی از فنون کار چهارچوببندی برجستهسازی است. برجستهسازی هم یک نظریه است. ما مسائل ارتباط ایران با امریکا را برجسته کردیم. اشکال این کار چیست؟ در کجای دنیا میبینید برجستهسازی وجود نداشته باشد؟ طبیعتاً در فرصتی که داریم باید یکسری از مسائل را برجسته کنیم. در این مستند مسائلی که به نظرمان مهم آمده برجسته شدهاند. یکی از نقدهایی که به این مستند وارد میکنند این است که سعی کردهاید بگویید ارتباط با امریکا بد است. این خوانش مرجح است. بالاخره باید در فیلم مستندساز پیامی وجود داشته باشد. اگر پیام نباشد فایده ندارد. اگر نتوانسته باشیم پیامی را که رمزگذاری کردهایم به نحوی ارائه کنیم مخاطب بهدرستی رمزگشایی کند، آنوقت میگوییم کار ناموفق است. به نظرم مخاطب عموماً پیامی را که در این مستند رمزگذاری کردهایم، درست رمزگشایی کرده که آن هم برجستهسازی اشکالات ارتباط با امریکاست که باعث سقوط دولت مصدق شد.
رجانیوز: این اشکال شما نیست. این انتقاد عموماً از طرف چه طیفی صورت میگیرد؟
حسنی: تفاوت medium مستند با کتاب و روزنامه از طرف بعضیها در نظر گرفته نمیشود و توقع دارند در مستند همه موارد به صورت صد در صدی گفته شود و پینوشت و پاورقی داشته باشد و همه موارد در مستند بیاید و شاید محدودیتهای مستند را درک نکنند. مستند 70 دقیقه است و میخواهد واقعه 28 ماهه نخستوزیری مصدق و انواع و اقسام ارتباطاتی را که در آن زمان شکل گرفته است، اعم از بحث مذاکرات، نامه نوشتنهای مصدق به رؤسای جمهور امریکا و موارد دیگر را بررسی کند و قطعاً موارد زیادی ذکر نمیشوند. به هر حال ما در یک مستند 70 دقیقهای نمیتوانیم همه موارد را بگوییم. شاید یکی از اشکالات نقدی که طیف حزباللهی به مستند وارد میکنند این است که توقع دارند همه موارد گفته شوند، در حالی که به خاطر محدودیتهایی که در یک مستند وجود دارد، هیچوقت این اتفاق نمیافتد، چون فضای مستند با فضای روزنامه و کتاب متفاوت است.
رجانیوز: آیا کسانی یا آرشیوی بوده است که شما نتوانسته باشید به آنها دسترسی پیدا کنید و در حال حاضر حسرت بخورید ای کاش بود؟
امامقلی: حسرت به آن معنا نه، ولی چیزهایی را دوست داشتیم که در کار باشند، ولی متأسفانه دسترسی به آنها امکانپذیر نبود.
رجانیوز: مسئله عدم دسترسی بود یا بعضی از آنها اکراه داشتند حرف بزنند؟
امامقلی: بعضیها اکراه داشتند و به بعضیها هم دسترسی مشکل بود. شاید یکی از دلایلی که از طیفی که از جبهه ملی و نهضت آزادی نیستند، فقط از آقای عبدخدایی استفاده کردیم این است که به سراغ افرادی رفتیم، ولی در برههای که داشتیم مصاحبه میگرفتیم آنها یا خارج از کشور بودند یا دسترسی به آنها ممکن نبود یا به علت کهولت سن واقعاً توان مصاحبه با ما را نداشتند. مجموعهای از عوامل دست به دست هم دادند تا این اتفاق بیفتد. البته به نظر من لزوماً اتفاق بدی نیست، اما اینکه پرسیدید آیا اینطور بوده، بله بوده است. از نظر آرشیو هم همینطور است. بخش عظیمی از آرشیو این مملکت سرقت شده است.
رجانیوز: اگر به نکته جدی رسیدید، واقعاً آنها را بهطور کامل توضیح بدهید، یعنی بگویید ما برای چنین کاری رفتیم و بنا داشتیم این کار را هم بکنیم، ولی این موانع وجود دارند.
امامقلی: البته این یک حرف کلیشهای است که ساختن مستند تاریخی کار سختی است، ولی واقعاً باید یک بار بنشینیم و بررسی کنیم که چرا باید در جمهوری اسلامی مستند تاریخی ساختن کار سختی باشد؟ میخواهید در گفتمان انقلاب کار بسازید و دسترسیتان به آرشیوها با موانع مختلفی روبرو میشود. چرا؟
رجانیوز: در حالی که خارجیها مستند میسازند و بعد در تلویزیون ما اعلام میشود که از ما دزدیدهاند. ماجرای چند وقت پیش که فقط روی آن سرپوش گذاشتیم. تازه هم دزدیدهاند و در بلبشوی اول انقلاب هم نبوده است.
امامقلی: چرا این اتفاق میافتد؟ برای اینکه برای دسترسی مستندساز به آرشیو ساز و کار درستی نداریم. یکی از انتقاداتی که به ما شده این است که توقع دارید به اطلاعات و آرشیوهای طبقهبندی شده دسترسی داشته باشید، در حالی که به هیچوجه اینطور نیست. ما میگوییم باید برای این قضیه ساز و کار مناسبی اندیشیده شود. حتماً همکاری میشود، ولی این فرآیند طولانی میشود. مثلاً ما به مرکز اسناد انقلاب اسلامی مراجعه کردیم، اما یک فرآیند بسیار طولانی طول کشید.
رجانیوز: بحث طولانی و مفصلی با مهدی نقویان داشتم، ولی ما به عنوان روزنامهنگار نمیتوانیم این حرفها را بزنیم، اما شما که کار کردهاید میتوانید بگویید به من سند و مدرک ندادید و محصولم این با این کیفیت شد. اگر میدادید چه اتفاقی میافتاد؟
حسنی: فقط یکی دو روز به ما اجازه دادند به صدا و سیما برویم،که همان جا کلی آرشیو خوب به دست آوردیم.
رجانیوز: روند و ساز و کارش چیست؟
امامقلی: واقعیت این است که ما روند دیگری را برای صدا و سیما طی کردیم.
حسنی: یکی داشت در صدا و سیما برنامه میساخت...
امامقلی: ما به عنوان مدیر تولید او داخل صدا و سیما رفتهایم.
حسنی: برنامه درباره مسائل اقتصادی روز بود و از این طریق رفتیم و بخشی از آرشیو را دیدیم.
امامقلی: اتفاقی هم که در بیبیسی افتاده دقیقاً همین است که تهیهکننده یک برنامه ده دقیقهای در سازمان صدا و سیما به آرشیو دسترسی دارد.
حسنی: سر کار قبلی یک نفر به من گفت هر دوری که بخواهم به آرشیو بروم و بیایم، 300 هزار تومان میگیرم. هر چیزی را هم که بخواهی برایت میآورم. خیلی راحت هم این را میگفت. من کلی دوندگی کردم و دو سه تا چیز میخواستم و نمیتوانستم به دست بیاورم. گفت هر دوری بروم و بیایم 300 هزار تومان میگیرم. البته به او این پول را ندادم و از طریق دیگری به دست آوردم.
رجانیوز: شغلش چه بود؟
حسنی: یکی از همین مدیرتولیدها بود.
امامقلی: برای قطعه کوتاهی از آرشیو برای این کار 800 کیلومتر مسافرت کردم. از شمال کشور به من تلفن کردند که سیر روال اداری کار شکل گرفته است و بلند شو بیا. فیلمخانه ملی هم میخواستیم برویم. از شمال به تهران آمدم. کار اداری آن را انجام دادم و برگشتم. یعنی این فاصله را یک روزه طی کردم که بتوانم آن بخش را انجام بدهم. محل زندگیم قزوین است. یک بار برای صدا و سیما هماهنگ شد و آفیش شدیم و من از قزوین کوبیدم و جلوی در سازمان آمدم، جامجم و مأموران آنجا گفتند آفیش نشدهای. به همین سادگی! هر چه هم تماس گرفتم موفق نشدم و این راه را دو باره برگشتم. یعنی 400 کیلومتر را آمدیم و برگشتیم و هیچ چیزی هم دستمان را نگرفت. مشکلات کار بخشی به دور بودن ما از مرکز برمیگردد، ولی بخش عمدهای به این ساز و کار پیچیده، نامشخص و سلیقهای برای دسترسی به آرشیو برمیگردد. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر همینطور. با تمام زحماتی که آقای حقانی میکشند، حتماً باید در سیستمهای آنجا، یعنی data base که برای search منابع ارائه میدهند، هم در نحوه ارائه خدماتشان این اتفاق میافتاد که حداقل برای ساخت این آثار دسترسی آسانتری وجود
داشته باشد.
حسنی: ما آرشیوی را مستقیماً از یک شبکه فرانسوی خریدیم. یک نفر را در سوربن داشتیم که در آنجا درس میخواند. او را فرستادیم و رفت و آرشیو را برای ما خرید و آورد.
رجانیوز: در آنجا ساز و کار مشخص است.
حسنی: بله، آنها سایتی زدهاند و میروی و مطلبی را که میخواهی با کیفیت مورد نظرت انتخاب میکنی و میتوانی بخری، چون از اینجا انتقال ارز ممکن نیست و یک بار هم Master Card خریدیم و تقلبی در آمد، یک نفر را از همان جا فرستادیم و رفت آرشیو را خرید و آورد.
رجانیوز: پیشنهادتان برای ساز و کار آرشیوی چیست؟
حسنی: باید ببینیم متولی آرشیو در کشور کیست؟ اگر قرار است جایی مثل مرکز اسناد باشد، باید حتماً همه ساز و کارهایش فراهم شود.
رجانیوز: پیشنهادتان این است که مجوز بدهد.
حسنی: بله، اگر پول داشته باشم، اولین کاری که میکنم این است که مرکز آرشیو میزنم، چون خیلی از ما حاضریم برای آرشیو پول بدهیم. کما اینکه روزنامه اطلاعات که رفتیم برای بعضی از عکسها تا 30، 40 هزار تومان پول دادیم و کیفیتی هم نداشت.
امامقلی: اهمیتی هم به این کار داده نمیشود. شنیدهام انبار فیلمخانه ملی پر شده است و بعضی وقتها فیلمها را دارند بیرون نگهداری میکنند.
حسنی: ما چند تا از این فیلمهای 35 میلیمتری را خودمان رفتیم و در بنیاد فارابی برای اولین بار دیجیتال کردیم. آنها میگفتند شما فیلم را ببرید بدهید دیجیتال کنند، بعد بیاورید و یک نسخه هم به ما بدهید.
امامقلی: فیلم تاریخ مصرف دارد. رنگ یکسری از فیلمها عوض و قرمز یا سبز شدهاند. وقتی فیلم اینطور رنگ میگیرد فاسد است. چقدر فیلم در انبار فیلمخانه ملی هست که حداقل tele هم نشدهاند، چه رسد به تبدیل شدن به دیجیتال. میگویند هزینه زیادی دارد، ولی بالاخره باید از یک جایی شروع کرد. اینها میراث ملی ما هستند و اگر از آنها نگهداری نکنیم، نابود میشوند.
رجانیوز: فیلمها مال چه دورهای هستند؟
امامقلی: یکی دو قطعه که ما گرفتیم مال سال 1342 است. بین سالهای 1332 تا 1342.
حسنی: مستندی که ساختیم مربوط به دهه 30 است.
امامقلی: ما از فیلمخانه ملی تصاویر کودتا را گرفتیم.
رجانیوز: بحث آرشیو را جمعبندی کنید که ساز و کار چه باید باشد؟
حسنی: به نظرم صدا و سیما باید فضای دسترسی ایجاد کند که الان خیلی سخت است. بهسادگی نمیشود به آرشیو صدا و سیما دسترسی پیدا کرد و باید دور بزنید. بسیاری از موارد که منجر به دزدی آرشیوها میشود به خاطر این است که ساز و کار ندارد و کافی است یک نفر دستش به آنجا برسد و آن را بردارد.
امامقلی: مثل همان که میگفت 300 هزار تومان بده.
حسنی: به نظرم آرشیو اتفاقاً درآمدزایی خوبی دارد. خود ما توقع این را نداشتیم چیزی را به ما مجانی بدهند و حاضر بودیم پول بدهیم، ولی این اتفاق نمیافتاد. خیلی وقتها هم فضای کارمندی است. برو فردا بیا. در جایی کوهی از مطبوعات داشتند و ما هم شانسی آنها را پیدا کردیم. در میرداماد بود. رفتیم و به طرف گفتیم اینها را میخواهیم. بعد کلی سین جیم کرد که برای چه میخواهید. برایش توضیح دادیم و گفت نمیشود. بعد میگوید از این حد بیشتر است و سه بار باید بروی و بیایی تا به تو بدهم. آخر سر هم میدهد، ولی میگوید سه بار برو و بیا. گفتم به خدا مسیرم دور است و کلی خواهش و التماس. بالاخره گفت یک فلش بده، خارج از ضابطه رئیسم نفهمد برایت روی فلش بریزم.
امامقلی: آرشیو روزنامه اطلاعات. بعضی وقتها هم به آرشیو دسترسی پیدا میکنیم، ولی با هزینههای سنگینی مواجه میشویم.
رجانیوز: به این شکل آرشیو از تحت نظر بودن آن مرکز خارج میشود. این همه گرفت و گیر به خاطر مسائل امنیتی است که خارج نشود، ولی...
حسنی: نه، مسئله امنیتی نیست. نمیخواهند کسی اینها را داشته باشد. برایش مهم نیست بروم فقط کودتای 28 مرداد را بردارم، ولی اگر به سراغ قبل و بعدش هم بروم، میگوید میخواهد برود کاسبی راه بیندازد.
رجانیوز: خارجیها هم همین فکر را میکنند؟
حسنی: کپی رایت خیلی برایشان مهم است.
امامقلی: کس دیگری حق ندارد استفاده کند.
حسنی: نمیرود در کار تجاری دیگری از آن استفاده شود.
رجانیوز: بعد از این کار آورده شما به عنوان تهیهکننده این کار چه بود؟ از این کار به چه چیزهایی رسیدید که حالا اگر بخواهید برای تهیهکننده دیگری یا کسانی که میخواهند به سراغ این حوزه بروند نقل کنید.
حسنی: مهمترین نکته بحث انتخاب سوژه است که باید درست انتخاب شود. فرآیند تولید هم خیلی مهم است که به چه صورت باشد. سعی کردیم در این کار فرآیند تولیدمان بهینه باشد. فرآیند کار تاریخی هم کلاً با کارهای دیگر متفاوت است و شاید طولانیتر باشد. دسترسی به آرشیو زمان زیادی میبرد. گاهی کل مصاحبهها را در دو ماه میگیریم، ولی پیدا کردن آرشیو گاهی بیش از ده ماه طول میکشد. همه این موارد دست به دست هم میدهند و فرآیند تولید کار تاریخی طولانی میشود.
رجانیوز: شما از این مستند برای خودتان و برای مستندساز دیگری که میخواهد به سمت این حوزه برود چه دستاوردی داشتید؟
امامقلی: اگر احساس میکردم اهمیت تاریخ n هست، الان احساس میکنم خیلی بیشتر از این هست و اهمیت تاریخ به صورت یک عدد تصاعدی با توان بالا در ذهنم اضافه میشود. اینکه واقعاً GAPهای تاریخی وجود دارند که در بارهشان حرف نزدهایم و همین باعث شده است افرادی در بارهاش حرف بزنند و از شیوهها و تکنیکهایی استفاده کنند که مخاطب را مجاب میکند حرف آنها صحیح است. البته از تاریخ خوانشهای مختلفی میشود، ولی اینکه واقعاً چقدر صادقانه باشد مهم است. ما که داریم در گفتمان انقلاب کار میکنیم باید تاریخ، مخصوصاً تاریخ معاصر را جدی بگیریم.
رجانیوز: میخواهید در جشنوارهها شرکت کنید؟
حسنی: حتماً شرکت میکنیم. به نظر من این کار باید در هیئت دولت به نمایش در بیاید و همه دسته جمعی آن را ببینند. یکی از جاهایی که معتقدم حتماً این فیلم باید به نمایش در بیاید هیئت دولت است.
رجانیوز: به آقای آشنا که نشان دادهاید.
حسنی: بله.
رجانیوز: در این باره با ایشان صحبت کردید؟
حسنی: آن موقع صحبت نکردیم. خیلی دوست داشتیم فیلم را به آقای ظریف نشان بدهیم، ولی نتوانستیم.
رجانیوز: آقای ظریف هم که خیلی به دکتر مصدق علاقمندند.
حسنی: کلاً هم در رسانههایشان در سال گذشته چند تیتر در باره شباهت مصدق و ظریف زدند. خیلی دوست داریم این کار را ببینند. به نظر من در هیئت دولت نیاز هست مستند «آقای نخستوزیر» نمایش داده شود.
رجانیوز: تا حالا اتفاقی افتاده است؟
حسنی: درخواستهایی کرده، ولی هنوز جوابی نگرفتهایم.
رجانیوز: فیلم را برای جشنواره فیلم فجر میدهید؟
حسنی: انشاءالله.
رجانیوز: میخواهید اولین حضورتان در جشنواره فجر باشد؟
حسنی: عمار هم شرکت میکنیم.
امامقلی: هدف اصلی ما این است که مخاطبین بیشتری کار را ببینند و پیشداوریها باعث نشود به طرف کار نروند.
رجانیوز: جمعبندیتان از بحث چیست. اگر نکتهای باقی مانده است بفرمایید.
امامقلی: به نظرم نکته مهم این است که به مستندهای مسئله محور اهمیت بیشتری داده شود. وقتی فیلمسازی به دنبال پاسخ به یک مسئله میگردد و میخواهد مسئله را بیان کند، قابلیت این را دارد که بیشتر به آن اهمیت داده شود و چه قشر سرمایهدار و چه خود فیلمسازان ما باید توجه جدی به آن کنند. بخش مهمش هم در جشنوارههای ما باید اتفاق بیفتد که اگر آنها توجه جدی به فیلمهای مسئلهمحور کنند، به نظرم بخشی از تولیدات سینمای ایران به نکات خیلی بهتر و مهمتری برسند و آنها را بازنمایی کنند.
حسنی: به نظر من نقطه شروع ورود امریکا به ایران همان برهه 28 مرداد سال 1332 است و جدیترین حضور امریکا در ایران مربوط به آن زمان است، مطالعه رابطه با امریکا و اتفاقاتی که در آن زمان افتاد، نیاز مبرم ما برای تحلیل مسائل امروز است. این اتفاق باید بیفتد و ما سوژههای دیگری هم داریم که شاید مواردی اتفاق افتادهاند و ضربه خوردهایم...
رجانیوز: که اگر بازخوانی شوند جلوی آسیبها را میگیرند.
حسنی: همینطور است.
رجانیوز: با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
منبع: رجا