دو راه کار امام محمد باقر (ع) برای شاکر بودن انسان ؛
توجه کردن به نعمتهای به ظاهر کوچک و بزرگ ندیدن عبادات
یکی از ارزش های اخلاقی مسأله شکر است که توجه کردن به نعمتهای به ظاهر کوچک و بزرگ ندیدن عبادات، دو راه کاری است که امام محمد باقر (علیه السلام) برای شاکر بودن انسان ارائه می دهند.
گروه فرهنگی « نسیم آنلاین » ؛ یکی از ارزشهای مهم اخلاقی که در آموزههای دینی به طور وسیع به آن پرداخته شده، مسأله «شکر» است. شکر باعث ترفیع درجات انسانیت و افزایش نعمتهای الهی میشود. «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدید [ابراهیم/7] شما بندگان اگر شکر نعمت به جاى آرید بر نعمت شما مى افزایم و اگر کفران کنید عذاب من بسیار سخت است». گاهی اوقات ما آن قدر دچار غفلت و غرق در مسائل دنیوی میشویم که قدر نعمتهای فراوانی که حضرت حق به ما عنایت کرده را نمیدانیم، آن ها را نمی بینیم و انگیزهای برای شکر نداریم. برای آنکه انگیزه شکر در انسان شکوفا شود و جزء شکرگزاران واقعی قرار گیریم، امام محمد باقر (صلوات الله علیه) دو راه کار ارائه میفرمایند: «تَخَلَّصْ إِلَى عَظِیمِ الشُّکْرِ بِاسْتِکْثَارِ قَلِیلِ الرِّزْقِ وَ اسْتِقْلَالِ کَثِیرِ الطَّاعَةِ [1] شکر بسیار و خالصانه در آن است که روزی کم را زیاد بدانی و اطاعت بسیار را کم شماری». علت اینکه ما بسیار کم درصدد شکر بر میآییم این است که از یک طرف به نعمتهای خدا توجه کافی نداریم و از طرف دیگر اعمال خویش را بزرگ قلمداد میکنیم و لذا گاها در مواقع بروز مشکلات از خدا طلبکار و گله مند هم میشویم؛ حدیث نفس می کنیم که ما نمازهایمان را می خوانیم، روزهمان را می گیریم، تکالیفی که خدا بر ما واجب کرده را انجام می دهیم؛ این همه عبادت انجام می دهیم؛ دیگر چه کار کنیم؟! در حالی که باید این دو معادله را بر هم زد. راه بر هم زدن این دو معادله را امام پنجم، حضرت باقر العلوم (صلوات الله علیه) به زیبایی بیان فرمودهاند که: اولا: درباره نعمتهای به ظاهر کوچک خدا فکر کنیم، اموری که به ظاهر به چشم نمیآیند اما کاربرد وسیعی دارند. ببینیم برای اینکه یک لقمه نان به دست ما برسد چقدر خداوند اسباب و وسایل آماده کرده است. به قول سعدی: «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری»[2] برای چند کلمه حرف زدن باید دستگاه تنفس درست کار کند و به خوبی هوا را جذب کند و بیرون دهد. از طرف دیگر حنجره باید درست کار کند. همچنین باید تارهای صوتی سالم باشد، زبان، دندان و دهان به درستی وظیفهشان را انجام دهند، و الا هرچه به خود فشار بیاوریم نمیتوانیم سخنی بگوییم. اگر کسی انگشت شصت دست نداشته باشد در نوشتن، بستن دگمه پیراهن، غذا خوردن، رانندگی کردن، بستن درب و... با مشکل مواجه خواهد بود. بنابراین برای اینکه بتوانیم انگیزه شکر پیدا کنیم، شکری که ما را به کمال انسانی برساند و محبوب خداوند قرار دهد باید سعی کنیم نعمتهای خدا را درست بشناسیم و بزرگ بشماریم. این گونه نباشد که تنها خانههای مجلل، ماشینهای لوکس دیگران و انواع غذاها برای ما چشم پر کن باشد و برای داشته های خویش حسابی باز نکنیم. ثانیا: برای ایجاد انگیزه شکر باید اعمال و عبادات خودمان را بسیار کوچک، کم و بی ارزش بدانیم و برای تحقق این امر باید عبادات خود را با اعمال عبادی اولیاء الهی مقایسه کنیم. امام سجاد (علیه السلام) با آن همه کثرت عبادت که ملقب به لقب زین العابدین شده بودند و رنگشان از کثرت بیداری زرد، چشمانشان از کثرت گریه جراحت سفیدی در آورده، پیشانی از کثرت سجده مجروح گشته، و پاها از کثرت ایستادن در نماز ورم کرده بود، با این حال به فرزند عزیزش امام باقر (علیه السلام) که از دیدن این حالات پدر به گریه افتاده بودند؛ فرمودند: «مَنْ یَقْوَى عَلَى عِبَادَةِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) [3] چه کسی می تواند مانند علی بن ابی طالب (علیه السلام) عبادت و تهجد داشته باشد». چنانچه در اینجا مشهود است امام سجاد (علیهالسلام) عبادت خودشان را با عبادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) مقایسه می کنند و در مقایسه با ایشان عبادت خود را کوچک می شمارند. یا در احوالات اویس قرنی آمده است «در بعضى شب ها مى گفت: «هذه لیلة الرکوع» این شب شب رکوع است، و به یک رکوع شب را به سر مى برد؛ و در شب دیگر مى فرمود: «هذه لیلة السجود» این شب شب سجود است، و به یک سجود به صبح مى رسانید. یکى به او گفت: اى اویس چون طاقت طاعت دارى که شب هاى بدین درازى بر یک حال مى گذرانى؟ گفت: کجاست شب دراز؟! کاش از ازل تا ابد یک شب بودى تا به یک سجود به آخر بردمى و در آن ناله هاى زار و گریه هاى بی شمار کردمى».[4] بنابراین برای اینکه ما عبادات خودمان را کم ببینیم باید مقایسهای با عبادات بندگان خوب و خالص خدا کنیم و ببینیم ایشان از لحاظ کمیت و کیفیت چه عبادتهایی می کردند؛ آن وقت شرمنده می شویم و منتی بر خدا نخواهیم گذاشت. لذا برای اینکه انگیزه شکر پیدا کنیم و بتوانیم شکر خدا را به جا بیاوریم، باید از یک طرف در اهمیت و کثرت روزیها و نعمتهای خدا تفکر کنیم و از طرف دیگر عبادتهای خودمان را کم و ناقص بشماریم.
----------------------------------- پی نوشت: [1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، ص286، ناشر: جامعه مدرسین، مکان چاپ: قم، 1404 / 1363 ق. [2]. سعدی، گلستان، دیباچه. [3]. طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى (ط- القدیمة)، ص260، ناشر: اسلامیه، مکان چاپ: تهران،1390 ق. [4]. حسن زاده آملی، حسن، هزار و یک کلمه، ج 5، ص331، بوستان کتاب.