هشدار "فارین پالیسی" از تشدید احساسات ضد آمریکایی در ترکیه؛
نگذارید آنکارا هم به دست ایران و روسیه بیفتد
فارین پالیسی نوشت: گولن، روابطی با سازمان سیا داشته که ظن ترکها را برای دست داشتن آمریکا در این کودتا برانگیخته است؛ روال پساکودتا نشان دهنده بهرهبرداری از غفلت اروپا، غرب و آمریکا در کودتای اخیر توسط تهران و مسکو و نزدیکی آنها به ترکیه است.
گروه بین الملل « نسیم آنلاین »- نشریه فارین پالیسی در بررسی افزایش احساسات ضد آمریکایی در ترکیه و راهکار مقابله با آن نوشت:
ترکها در شوک این موضوع هستند که آیا ایالات متحده در کودتای اخیر این کشور برای سرنگونی اردوغان دست داشته است یا خیر. به همین دلیل لازم است که و واشنگتن دلایل قانعکنندهای را در زمینه دست نداشتن آمریکا در این کودتا، به ترکها ارائه دهد.
به نظر می رسد، برای اکثر خارجیها درک این موضوع که کودتای شکستخورده ماه قبل ترکیه از کجا نشأت گرفت، مشکل است. مهم اینکه، ترکیه تا به حال چهار کودتای نظامی را قبل از کودتای اخیر تجربه کرده است، امّا؛ این یکی فرق داشت. در این کودتا مجلس بمباران شد، پلیس با سربازان سرکش مقابله کرد و از همه مهمتر، مردم عادی به مقابله با تانکهای ارتش پرداختند و حدود 240 نفر در شب کودتا جان خود را از دست دادند که 173 نفر از آنها غیرنظامیان بودند و در حال حاضر از آنها با عنوان " شهدای دموکراسی" در ترکیه یاد میشود. از پل بسفر استانبول که در آن مقاومت زیادی در مقابل کودتاچیان صورت گرفت نیز با نام "پل شهدای 15 ژوئیه" یاد میشود و هنوز هم اخبار مربوط به فداکاریهای مردم و راهپیماییهای عظیم آنها در رادیو و تلویزیون شنیده می شود .
فرد یا افراد کودتاچی و انگیزه کودتا نیز در این مورد متفاوت هستند، مثلاً؛ تاکنون و در کودتاهای قبلی ترکیه معمولاً ارتش به سرنگونی دولت با هدف اصلاح کردن اشتباهات آن دست میزد و مردم نیز یا از کودتا حمایت میکردند و یا حداقل میفهمیدند که چرا این کودتا انجام میشود. امّا؛ کودتای اخیر ترکیه، از داخل ارتش صورت گرفت و گروههای مهم سیاسی در ترکیه از جمله هواداران رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، جناح چپ و دشمنان کرد دولت نیز سازمان تروریستی گولنیست را عامل این کودتا دانستند.
در نگاه اول، ممکن است که اتهام فتح الله گولن در مورد دست داشتن در کودتا مسخره به نظر برسد و این گونه برداشت شود که این روحانی پیروان او در نهایت میتوانند به یک جنبش صلح آمیز و در حد متوسط شکل دهند و برچسب تروریسم نیز که به گروه گولن زده شده، دستآویزی است که از سوی رژیمهای اقتدارگرا، از مصر تا چین مورد استفاده قرار میگرفته است. امّا؛ شواهد موجود خلاف این موضوع را ثابت میکنند، مثلاً؛ جیمز جفری، سفیر سابق آمریکا در ترکیه اعلام کرده است: گولن با موسسات ترکیه روابط گستردهای برقرار کرده است و بعید نیست که با کودتای اخیر در این کشور ارتباط داشته باشد. از سویی دیگر، خاطرات و اعترافات افسران دستگیر شده که در کودتای اخیر دست داشتهاند نیز موید ارتباط داشتن گولن با این کودتا است.
* گولن تبدیل به بحرانی در روابط آمریکا-ترکیه میشود
حقایق مربوط به گولن در حال تبدیل شدن از یک مشکل داخلی به یک بحران بالقوه در روابط ایالات متحده و ترکیه است. مهم اینکه، این روحانی، از سال 1999 در آمریکا زندگی میکرده است و در آنجا حدود 1 میلیون پیرو مذهبی داشته و به ادراه یک وبسایت مربوط به موسسات آموزشی، مذهبی و رسانه ها مبادرت میکرده است. از سویی دیگر ، گولن، روابطی با سازمان سیا داشته است و تمامی این موارد ظن و گمان ترکها را برای دست داشتن وی در کودتا و به تبع آن دست داشتن آمریکا و سازمان سیا در این کودتا برانگیخته است.
دنی رودریک، یکی از اساتید دانشگاه هاروارد که قبلاً نیز به تجزیه و تحلیل رفتارهای گروه منسوب به گولن پرداخته بود و در ادامه تحلیل وی درباره کودتا ترکیه آورده میشود.
وی تصریح کرده است که ظن و گمان ترکها درباره دست داشتن آمریکا در کودتای اخیر ترکیه، با پیامهای به ظاهر غیر حمایتی مقامات ایالات متحده پس از کودتا تشدید شد. مهم اینکه؛ باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده دیرهنگام این کودتا را محکوم کرد و از سویی دیگر، سه روز پس از کودتا، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا هشدار داد که پاسخ نامناسب ترکیه به کودتا، میتواند نقض دموکراسی که مورد قبول ناتو است، باشد. سوال اساسی این است، شایسته است در شرایطی که ترکیه که آمریکا ادعای دوستی با آن را دارد، از کودتا جان سالم به در برده است و در شرایط بدی به سر میبرد، از طریق عضویت در ناتو و یا لغو عضویت تهدید شود؟
* آمریکا و غرب از ترکها در برابر کودتاچیان حمایت نکردند
واقعیت این است که کشورهای غربی و آمریکا، آنگونه که شایسته بود در کودتای اخیر از ترکیه حمایت نکردند و در این میان تنها یکی از دولتمردان غربی به این موضوع اشاره کرد و خواستار حمایت بیشتر از ترکیه شد. در این خصوص، کارل بیلدت، نخست وزیر پیشین سوئد اظهار کرد: هیچ نشانهای درباره حمایت نمایندگان ارشد اتحادیه اروپا از ترکیه به عنوان کشوری که در آستانه پیوستن به اتحادیه است و قانون اساسی آن مورد تهدید قرار گرفته، وجود ندارد.
وی همچنین هشدار داد که اگر پس از کودتا اردوغان قبل از دیدار با رهبران غربی با پوتین دیدار کند، " رسوایی برای اروپا " به بار میآید. همین اتفاق نیز رخ داد و رجب طیب اردوغان در تاریخ 9 اوت و پس از بروز کودتا با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دیدار و از وی برای حمایت از ترکیه در برابر کودتاچیان تشکر کرد. دیدار اردوغان و پوتین در شرایطی رخ داد که روابط دو طرف بر اثر مسائلی همچون بحران سوریه به سردی گرائیده بود. به نظر بیلدت دیدار اردوغان و پوتین به لحاظ روانی معانی زیادی در محیط بینالملل داشت.
مهم اینکه؛ پوتین به عنوان یکی از رقبای آمریکا در خاورمیانه تلاش میکند که از فرصتهای مهم به منظور بهبود روابط با ترکیه استفاده کند. از سویی دیگر، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران نیز در تاریخ 12 اوت به آنکارا سفر کرد، از ساختمان پارلمان که در جریان کودتا بمباران شد دیدار و به شهروندان ترکیه به دلیل مخالفت در برابر کودتاچیان، تبریک گفت. تمامی این مسائل نشان دهنده بهرهبرداری از غفلت اروپا، غرب و آمریکا در کودتای اخیر توسط تهران و مسکو و نزدیکی آنها به ترکیه است.
البته تمامی مواردی که در بالا گفته شد به این معنا نیست که آنکارا بتواند با تهران و مسکو به اتحاد استراتژیک دست یابد، چرا که شکاف عمیقی میان دیدگاههای ایران و روسیه با ترکیه در سوریه وجود دارد. تهران و مسکو خواستار باقی ماندن اسد در قدرت هستند و حال آنکه آنکارا از اسد بیزار است و تمایل دارد که دولت وی سرنگون شود.
امکان نرم شدن لحن ترکیه علیه اسد در سایه نزدیکی روابط آنکارا با تهران و مسکو وجود دارد، امّا؛ همچنان آنکارا از تروریستهای ضد اسد حمایت میکند و از سویی دیگر، آنکارا روابطی قوی به لحاظ اقتصادی و سیاسی با غرب دارد و هیچ دولتی در ترکیه نمیتواند این لینکها را نادیده بگیرد.
* احساسات ضدآمریکایی در ترکیه شدت می گیرد
با وجود روابط قوی ترکیه و غرب، واکنش ضعیف کشورهای غربی به کودتای اخیر ترکیه، خاطره تلخی را در ذهن مردم ترکیه و حتی طرفداران غرب در این کشور بر جای گذاشت . حمایت نکردن غرب از ترکیه در برابر کودتاچیان، قطعاً به غرب ستیزی ترکها منجر میشود و به ویژه به احساسات ضد آمریکایی اردوغانی در این کشور دامن میزند. از سویی دیگر، مسئله مربوط به گولن و احتمال دست داشتن وی در کودتا و حمایت آمریکا از او نیز در احساسات ضدآمریکایی ترکها تأثیرگذار است.
برخی تعصبات عمیق و ریشهدار نیز بر احساسات ضدآمریکایی و غربی ترکها تأثیر گذاشته است، مثلاً؛ فرهنگ سیاسی ترکها بسیار دولتگرا است و تنها دولت را بازیگر اصلی عرصه سیاسی میدانند و بازیگران غیردولتی مانند شبهنظامیان کرد و یا تروریستها را بازیچه قدرتهای بزرگ در ترکیه و منطقه تلقی میکنند.
از طرف دیگر به نظر میرسد که نوعی وسواس نسبت به اردوغان در آمریکا وجود دارد که باعث شده است تا واشنگتن چشمش را بر روی دیگر مشکلات ترکیه ببندد. بله درست است که اردوغان یک پوپولیست اقتدارگرا است و بنده (رودریک) نیز تنها چند هفته قبل از کودتا در ترکیه از وی انتقاد کردم، امّا؛ کودتای اخیر ترکیه نشان داد که نیروهایی بسیار خطرناکتر از اردوغان در ترکیه برای دموکراسی وجود دارند.
برخی ناظران سطح بالا مانند حنیف اوسی (Hanefi Avci) ، رئیس پلیس سابق ترکیه درباره گروه گولن اظهارات جالبی مطرح کردهاند. مثلاً؛ وی در سال 2010 کتابی درباره این گروه نوشت و اظهار کرد: لازم است که ترکها به جای سرزنش آمریکا به افشاگری در مورد گولنیستها اقدام کنند، اهداف محرمانه آنها را برملا کنند و نشان دهند که چگونه آنها در حال به دست آوردن روابط بیشتر و بیشتر در ترکیه هستند. البته، وی به دلیل این اظهارات به سرعت پس از انتشار کتابش به زندان افتاد.
به نظر میرسد، در حال حاضر بزرگترین مشکل میان آنکارا و واشنگتن به عنوان دو متحد قدیمی، مسئله استرداد گولن است. اگرچه، ترکها درباره دست داشتن گولن در کودتای اخیر این کشور اعتقاد راسخ دارند، امّا؛ ممکن است که ادله آنها برای نظام حقوقی آمریکا که مستقل از قوه مجریه این کشور است، قابل قبول نباشد و البته این موضوع برای ترکیه پذیرفتنی نیست.
موضوع مهم دیگر اینکه، برای استرداد گولن، ضرورتاً لازم نیست که ترکیه شواهدی را برای اثبات حکم اعدام گولن ارائه کند، بلکه ارائه شواهدی مبنی بر دست داشتن وی در کودتا نیز کافی خواهد بود. به نظر میرسد که این موضوعات در سفر جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا و یک هیئت نمایندگی از وزارت دادگستری این کشور به ترکیه مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
سخن آخر اینکه، اگرچه کودتای نافرجام اخیر در ترکیه این احساس را برای ترکها به وجود آورد که تحت محاصره و فشار هستند، امّا؛ از سویی دیگر فصل جدیدی از امید را در صحنه سیاسی این کشور به وجود آورد. در این خصوص میتوان به ارائه یک شاخه زیتون به عنوان نماد صلح از سوی اردوغان به اپوزیسیون سکولار که با او در مقابل کودتا ایستاد اشاره کرد. همچنین این کودتا موجب شد که فرصتی نادر برای اجماع گسترده ملی در ترکیه به وجود آید. در این شرایط لازم است که ایالات متحده و البته غرب به طور گستردهتر روابط سازندهای را با ترکیه آغاز کنند .