فارین پالیسی: دستگیری نظامیان آمریکایی پیروزی "سپاه ایران" بود

کدخبر: 2005170

این نشریه آمریکایی نوشت: قدرت نمایی کلید بازدارندگی است و دستگیری نظامیان آمریکایی روایتی از افزایش قدرت ایران و کاهش تعهد آمریکایی در منطقه بود.

به گزارش گروه بین الملل « نسیم آنلاین »، نشریه آمریکایی "فارین پالیسی" در گزارشی نوشت:

اهمیت واقعه تفنگداران دریایی در هفته گذشته در خلیج فارس، انعکاسی ماورای دنیای سیاست داشت، صحبت درباره روابط پیچیده بین دو ملت و کشوری است که با یکدیگر درگیری و اختلافات دارند. این واقعه نشان دهنده اهمیت داشتن رابطه با ایران برای آمریکا، حتی وجود رابطه خصمانه است. همچنین می تواند یادآور این موضوع باشد که در خاورمیانه، برداشت و نگرش می تواند به اندازه واقعیت مهم باشد.

اگر این اتفاق سه یا چهار سال قبل می افتاد، امکان نداشت که در عرض 24 ساعت حل و فصل شود. فقدان روابط دیپلماتیک نیز می توانست این بحران را با سرعت بیشتری تشدید کند. قبلاً تنها راه ارتباط با رهبری ایران از طریق دولت سوئیس و یا از طریق گروه های ثالث مانند عمان و یا عراق بود. این کانال ها همیشه به آهستگی انتقال پیام می کردند و واشنگتن نیز هرگز نمی توانست اطمینان حاصل کند که آیا پیغام به درستی به تهران انتقال داده شده است یا خیر. انعکاس این نوع تعامل را می شد در سخنان "مایکل مولن" رئیس ستاد مشترک سابق ارتش آمریکا در سال 2011 دید. وی اشاره داشته بود: "ما با ایران صحبت نمی کنیم. بنابراین همدیگر را درک نمی کنیم. اگر اتفاقی بیفتد، تقریباً اطمینان داریم که پیام را به درستی درک نکردیم ـ که باعث اشتباه محاسباتی خواهد شد."

جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، به سرعت این مشکل را به عنوان دستاورد تعاملات دیپلماتیک طولانی مدت در طول مذاکرات هسته ای حل کرد. این مذاکرات گسترده ترین مبحث بین دو دولت از سال 1979 بود. بعد از مکالمات بی شمار کری و محمد جواد ظریف تفاهم و اعتماد با یکدیگر را افزایش دادند که باعث کاهش سوء ظن های دوجانبه بین ایران و آمریکا شد. هفته گذشته جان کری در کمتر از ده دقیقه بعد از باخبر شدن از دستگیری ملوانان با همتای ایرانی خود صحبت کرد. در گذشته وزرای خارجه آمریکا حتی برای پیدا کردن یک شماره تلفن صحیح نیز دچار مشکلات فراوانی بودند. در سال 1990، جورج بوش برای نیم ساعت با شخصی در ایران صحبت کرد که گمان می کرد رئیس جمهور ایران است، اما بعد مشخص شد که آن شخص یک فرد اشتباهی بود و خود را به جای رئیس جمهور معرفی کرده است.

با همه این ها،‌ اساس تصمیم ایران برای رهایی تفنگداران آمریکایی از روی مصلحت گرایی بود و نه نوع دوستی. تحریم های اقتصادی باعث افزایش رکود اقتصادی و نارضایتی های عمومی شده بود. به علاوه اینکه ایران یک جنگ نیابتی رو به گسترش را با عربستان سعودی و گروه های افراطی مانند داعش را می دید. در این چالش منطقه ای، ایران افزایش منابع مالی که به دلیل لغو تحریم ها روی میداد بر، داشتن منابع هسته ای ترجیح می داد. رشد اقتصادی و افزایش صادرات نفت به ایران اجازه خواهد داد که با جیبی پر به مقابله با عربستان به آنچه که در تلقی سیاستمداران جنگ برای استیلای بر خاورمیانه است؛ بپردازد.

علیرغم توسعه روابط، چالش های بین ایران و آمریکا همچنان قابل توجه است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شدت به اغراض آمریکا بدبین است و خود را حافظ انقلاب می داند و هیچ شکی هم نیست که منتقدان در داخل ایران از بازداشت طولانی مدت ملوانان و تحقیر بیشتر آمریکایی ها استقبال می کردند.

اما تصاویر ملوانان آمریکایی ژولیده ای که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گرفته شد، اهداف ایران را بیشتر از نگه داشتن آن ها در بازداشت تامین کرد. این کار بیشتر یک کودتای تبلیغی بود، یک پیروزی برای سپاه ایران در مقابل "استکبار جهانی". تصویر آمریکایی های یونیفرم پوش در محاصره و سربازان ایرانی که در حال جستجو در قایق، یک برداشتی نیرومند از قدرت ایرانی ها را نشان می داد و به سپاه این امکان را داد که شفقت خود را در مقابل دشمنان درمانده به رخ می کشید.

حتی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ژنرال حسین سلامی، در مصاحبه ای با "خبرگزاری فارس" عنوان داشت: "‌ این ملوانان پس از بازداشت گریه می کردند، اما مهربانی سپاه پاسداران باعث آرامش آن ها شد." و سپس در ادامه گفت: " آمریکایی ها با فروتنی قدرت ما را پذیرفتند."

در یک منطقه، قدرت نمایی کلید بازدارندگی است و این واقعه روایتی از افزایش قدرت ایرانی ها و کاهش تعهد آمریکایی ها بود ونتوانست به هم پیمانان عرب واشنگتن در شورای همکاری خلیج از دلاوری و زیرکی آمریکایی ها اطمینان خاطر بدهد. گرفته شدن دو قایق توسط ایران برای آمریکا یک افتضاح بود.

علیرغم این تبعات، دستیابی به یک راه حل سریع نشان دهنده اهمیت صحبت با یک دشمن است. نباید به روابط دیپلماسی به عنوان یک پاداش برای رفتارهای درست و نادرست نگاه کرد، همانگونه که دولت های پیشین انجام دادند. تاکید باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا برای توسعه روابط با ایران با هدف حل بحران های کوتاه مدت نبود، بلکه با اهداف امنیتی طولانی مدت بود. امید است که توافق در برنامه هسته ای ایران بتواند روابط یخ زده ای که سه دهه طول کشیده را گرم کند و به آهستگی روابط حسنه بین دو کشور را گسترده کند. خنثی سازی بحران قایق های نظامی و سپس تبادل زندانیان به این استراتژی اعتباربخشیده است.

اما پایان یافتن دشمنی 35 ساله ایران و به چیزی بیشتر از امضای یک توافق نامه هسته ای نیاز است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، احساسات ضد آمریکایی تبدیل به کلید اصلی سیاست خارجی ایران تبدیل شد. جوانانی که فریاد مرگ بر شاه را سر می دادند و شاه دیکتاتور و منفور مورد حمایت آمریکا را سرنگون کردند، اگرچه اکنون ریش هایشان خاکستری شده اما هنوز بر اعتقادات خود راسخ هستند. غ لبه براین احساسات تاریخی به سرعت انجام نمی گیرد، توسعه روابط تکاملی خواهد بود نه انقلابی. اما مکالمات بین دو دشمن، نشان می دهد که ما می توانیم با سرعت بیشتری تنش های تعاملاتی بین دو نیروی نظامی در خلیج فارس را کاهش دهیم.

ارسال نظر: